یادداشت اختصاصی| دولت جدید لبنان؛ بارقه امید برای عبور از چالشهای فرارو
دولت جدید، دولت نجات و مدیریت بحران بعد از انباشت فساد و هدر دادن بی سابقه منابع و سوء مدیریت پروندههای سیاسی در سه دهه گذشته است که این امر بر ایمنی لبنان تاثیر منفی گذاشته و این کشور را وارد اتاق مراقبتهای ویژه در انتظار مرگ کرده است.
«لیال جرادی» نویسنده و روزنامه نگار لبنانی در مقالهای اختصاصی برای خبرگزاری تسنیم ابعاد مختلف تشکیل دولت جدید این کشور به ریاست دکتر "حسّان دیاب" از جمله طرفهای موافق و مخالف این دولت و احتمالات فراروی آینده را مورد بررسی قرار داده است:
دولت جدیدی بعد از دشواریها و سختیهای زیاد و طولانی شکل گرفت و درپی خروج سعد حریری از قدرت، فرد جدیدی به لیست روسای دولت لبنان افزوده شد. دولت در سایه شکاف و اختلاف نظر بین معترضانی که خواهان اعطای فرصتی برای بهبود اوضاع لبنان بودند و درگیریها در برخی مناطق تشکیل شد. این درگیریها در دل تظاهراتهای اعتراض آمیزی صورت گرفت که اکثرا با بستن خیابانها و فلج کردن تردد روزمره همراه بود.
دولت "حسان دیاب" بعد از گذر از مرحلهای دشوار و کشمکش بر سر سهمیهها تشکیل شد. 20 وزیر از جرگه "کارشناسان" در قالب فن سالار دولتی را تشکیل دادند که نه با احزاب و نه با تصمیمگیریهای سیاسی ارتباطی دارد. این دولت با حضور قابل توجه وزیران زن همراه بود. با وجود تضاد واکنشهای بین المللی به دولت جدید لبنان، این وزیران اعلام کردند که اکنون "وقت کار و تلاش" است. واکنشهای بین المللی سه دسته بود. عدهای استقبال کردند و عدهای هم (برای همکاری با آن) شرط گذاشتند و عدهای نیز اهتمام و توجهی به آن نکردند.
ساختار دولت حاوی اسامی شخصیتهایی بود که غرب با آنها احساس راحتی میکند و به طور مشخص، منظورم آمریکا است... اما کاهش چشمگیر سطح خوشبینی درباره موفقیت دولت جدید لبنان و تداوم آن و امکان گشودن کانالهای تماس در سطح جهان عرب و غرب که لبنان برای سرپا کردن دوباره اقتصاد خود به آن نیاز دارد، از پیش خودش را نشان داد و چالش های زیاد و اهرم فشاری را ایجاد کرد.
توزیع پستهای وزارتی بر اساس سازوکاری بود که ملاحظات طوایف، وفاداریها، مناطق و سهمیهها را در نظر گرفت. با مدنظر قرار دادن تمایز اسامی لیست "فضلو خوری" و "سلیم دکَاش" روسای دو دانشگاه آمریکایی بیروت و الیسوعیه در جریان رایزنیهای میشل عون رئیس جمهور لبنان با آنها در اوج جنبش خیابانی و قدرت آن، (انتخاب اسامی وزیران) چهار وزارتخانه حاکمیتی دفاع و کشور و دارایی و امور خارجه صورت گرفت. سپس نیز وزارتخانههای خدماتی شامل آب و برق، ارتباطات، تربیت و آموزش عالی، خدمات عمومی و حمل و نقل، بهداشت و امور اجتماعی. آخرین مرحله نیز وزارتخانههای گردشگری، اقتصاد و تجارت، محیط زیست، توسعه اداری، کشاورزی و فرهنگ، رسانه، صنعت، کار، مهاجران و جوانان و ورزش بود. شخصیتهایی اطمینان بخش برای آمریکا که تعامل و همکاری با آنها را تسهیل می بخشد؛ چه از نظر اسامی و دستاوردها و زندگینامه آنها و چه از جهت تابعیت علاوه بر ماهیت کار برخی از آنها در نهادها یا سازمانهای وابسته به غرب.
عدهای از کشورها پشت چراغهای زرد هستند و منتظر چراغ سبز هستند تا گزینههای روشنی را مشخص کنند. عده دیگری روی چراغ خاکستری (بیطرفی) مایل به قرمز ماندهاند تا پیام نارضایتی و اهتمام و توجه اندک خود به امور داخلی لبنان را برسانند. براساس انتظارات، این دولت جدید، دولت نجات و مدیریت بحران بعد از انباشت فساد و هدر دادن بی سابقه منابع و سوء مدیریت پروندههای سیاسی در سه دهه گذشته است که این امر بر ایمنی لبنان تاثیر منفی گذاشته و این کشور را وارد اتاق مراقبتهای ویژه در انتظار مرگ کرده است.
از سال 1993 تا سال 2018 میلادی، ما شاهد سازش و سهمیه بندیها هستیم که ما را به لبه پرتگاه سوق داده است. از این رو، واقعیت میگوید که دولت جدید "مرهم دردی" برای همه بحرانها ندارد و از عصای سحر آمیز یا چراغ راهی برای ارایه راه حل های ریشهای برای همه بحران ها برخوردار نیست.
دولت جدید لبنان بودجه سال 2020 خود را از پیش دیوار حائل بین نیروهای امنیتی و تظاهرات کنندگان با اکثریت رای 49 نماینده و رای مخالف 13 نماینده و رای ممتنع 8 نماینده در مجلس تصویب کرد. علت رای ممتنع 8 نماینده این بود که جلسه مجلس را غیرقانونی دانستند. بودجه با رقمهای غیرواقعی و زیر فشار جلوگیری از هدر رفتن اموال و اتلاف وقت تحمیل شد. این دو مورد در وهله نخست، خواسته غربیها بود تا بعد از برآورده شدن آنها، مسیر ارایه کمکها به لبنان و فعال سازی آن را آغاز شود. این امر (برآورده شدن این دو خواسته) یک نکته مثبت به همراه آورد چراکه غربیها به پروژهها بیشتر از افراد اهمیت میدهند و آنچه برای آنها مهم است، ایجاد یک فضای مناسب و بستر امن برای سرمایه گذاری و به زمین نشاندن بالن کمکهایش در مکان مناسب است؛ بویژه وقتی که دستاوردهای بودجه کاهش هدر رفت اموال در بخشهای مختلف و خصوصی سازی برخی نهادها همانند بخش مخابرات به طور مشخص را تضمین می کند.
اینها علاوه بر شیوه برخورد دولت جدید با پروندههای سیاسی و چگونگی مدیریت آنها است. از پرونده آوارگان و تهدید جبران باسیل وزیر خارجه سابق لبنان به ارسال آوارگان با کشتی به سمت اروپا و اشاره تلویحی برای سفر به دمشق در آینده نزدیک گرفته تا پرونده نفت و گاز در بلوک شماره 9 که دغدغه "دیوید ساترفیلد" فرستاده آمریکا است و بعد از تهدید بینتجیهاش (علیه لبنان) مجبور به بازگشت شد و نیز پافشاری بر پرونده حساس "اسرائیل" که حاوی ارکان بسیاری نظیر ترسیم مرزهای زمینی و دریایی و بحث موشکهای دقیق و حضور حزب الله در لبنان و منطقه است.
دولت لبنان امروز زیر ذره بین دقیق قرار داد. سه ماه برای آخرین فرصت داده شده است. در این مدت، عملکرد و رفتارش درباره پروندههای مختلف مطرح روی میز و زیر آن مورد نظارت قرار میگیرد. آزمایش سختی که گریزی از آن نیست. طرف آمریکایی درحال حاضر مشتاق نیست. انگلیسیها هم همین طور.. اما این دو اگر همان نسخه سابق را ببنید، آنگاه موانع و برگههای فشار براساس روحیه آنها نمایان خواهد شد.
از طرف دیگر، فرانسه در آرزوی بازیابی آخرین رد پای نفوذ خود یعنی لبنان به عنوان کودک نازپروردهاش است. فرانسه نگران فروپاشی لبنان است زیرا تا چنین امری باعث نشود فاجعه پناهندگی هزاران شهروند لبنانی و سوری و فلسطینی بوقوع بپیوندند. مسافت سواحل لبنان بویژه سواحل شمالی آن کشورهایی را که در آن سوی ساحل دریا هستند، از عملیات احتمالی قاچاق (آوارگان) نگران میکند. اما فرانسه همانند روسیه برایش دشوار است که به نیازهای اقتصاد لبنان پاسخ دهد و این اقتصاد را از بحران بازگرداند.
صحبت در اینجا از 5.7 میلیون دلار برای پرداخت طلبها در یک دوره کمتر از دو ماه است. بیانیه وزارتی امروز در سایه یک تامل و آرامش شدیدی تدوین میشود. کار روی آن برای راضی کردن غرب در جریان است تا در وهله بعدی به مجلس برای گرفتن رای اعتماد در هفته آینده در حداکثر ارزیابی ارایه شود.
این درحالی است که طرف عربی با گرفتن مواضعی غیرجدی پشت خورشید پنهان میشود. آخرین سفر سعد حریری همراه با هیئتی به قطر و امارات حدود هشت ماه پیش بود که وعده ارایه کمک و سپرده گذاری داده شد. آخرین اظهارات مقامات قطر با یک سایت لبنانی بود که در آن گفته شد آنها (قطریها) آماده کمک به لبنان هستند. هیچ یک از این اظهارات جدی نبود و به خاطر منتشر نشدن در خبرگزاری رسمی جنبه رسمی به خود نگرفت زیرا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به طور معمول مواضع رسمی خود را در خبرگزاریهای رسمی خود اعلام میکنند. اشکالی ندارد. آنها همچنان منتظر چراغ سبز آمریکا هستند.
ما همچنین کشورهایی را میبینیم که در قبال استعفای دولت گذشته و تشکیل دولت جدید لبنان نه اظهار نظر میکنند و نه تبریک میگویند و نه واکنشی از خود نشان میدهند!، آشکارا و با وضوح تمام، عربستان حتی در سطح کاردار در کنفرانس "گروه بینالمللی حمایت از لبنان" به منزله اینکه یکی از "دوستان لبنان" در مقابل وزارت خارجه فرانسه است، شرکت نکرد. لذا با عدم شرکت این پیام را رساند که کاملا بیتفاوت است؛ درست برعکس شبکههای رسانهای فتنه انگیز عربستان از همان جرقههای اول تنشها درخیابانهای لبنان.
لبنان بین چپاول و فساد در داخل و فشار شدید آمریکا به شیوههای مستقیم و غیرمستقیم به اقتصادش گرفتار آمده است. هدف آمریکا از این فشارها اصولا جریان "العهد" (منظور طرفداران و همپیمانان حزب الله از جمله جنبش امل، جریان ملی آزاد ، المرده...) و خود حزب الله است که همچنان دژی در برابر دخالتهای خارجی است. متاسفانه، ما را زیر فشار مجبور به رفتن به سراغ پیشنهادهایی کردهاند که شاید برخی آنها را راهکار میدانند. نظیر متوسل شدن به پذیرش اسکان دائمی (آوارگان) یا صندوق بینالمللی پول. واقعیت این است که هیچ کمکی بلاعوض یا بدون شروط روز افزون نیست.
همچنین در برهه اخیر درخواست اجرای انتخابات پارلمانی زودهنگام در لبنان بر سر زبان افتاده است اما موازنه نیروهای منتخب به طور قانونی و شرعی در صندوقهای رای گیری به کسی اجازه نمیدهد که آن را برهم بزند یا در کنترل خود بگیرد. از این رو، اصطلاح "اپوزیسون" مطرح شده است؛ اگر اساسا کسی خواسته باشد زیر چتر آن برود. از عراق نیز خواسته میشود که انتخاباتی زودهنگام برگزار کند و هدف از این خواسته، بازی با طناب اکثریت و اقلیت و دل بستن به تغییرات ایجاد شده در سطح مردمی به امید تغییر مفاهیم و تصورات رای دهندگان است.
به لبنان برگردیم، جایی که وضعیت برخی اینگونه است. اگر این دولت موفق نشود، خوشحال خواهند شد و خواهند گفت که شکستی برای حزب الله و هم پیمانانش است و اگر مقاومت کند و به موفقیت برسد، آن وقت خواهند گفت که با قدرت و سلاح حکومت میکند و با آن اعلام مخالفت خواهند کرد. دولت لبنان که در شرایط غیرطبیعی شکل گرفته، سزوار آن است که بارقه امیدی برای مردمی باشد که بیاعتمادی ناشی از رنج جنگها، فرسودهاش کرده است.
نویسنده:«لیال جرادی» نویسنده و روزنامه نگار لبنانی
انتهای پیام/