یادداشت|بررسی عملکرد تشکلهای کتاب در ایران
گرچه تشکلهای متعددی در حوزه کتاب و نشر به فعالیت مشغول هستند، اما تا به حال عملکرد و میزان موفقیت این نهادها مورد ارزیابی قرار نگرفته است؛ در حالی که ارزشیابی علمی و روشمند مسیری که این نهادها طی کردهاند، میتواند به بهبود عملکرد آنها بیانجامد.
خبرگزاری تسنیم،سیدعلی کاشفی خوانساری:
انجمنها و تشکلهای صنفی و فرهنگی زیادی در حوزه کتاب و ادبیات در کشور ما به فعالیت مشغولند، اما هیچگاه عملکرد آنها مورد ارزیابی علمی قرار نگرفته و اگر حرفی در تایید و یا رد این نهادها زده شده بیشتر ناشی از روابط سیاسی و یا گروهی بوده است. این نوشته میکوشد معیارهای علمی ارزیابی عملکرد انجمنها را معرفی کند تا مقدمهای برای ارزیابی کارنامه تشکلها در یادداشتهای بعدی باشد.
تشکلهای صنفی و فرهنگی و نهادهای مدنی از مهمترین ارکان چرخه و نظام حرفهای ادبیات و نشر هستند که شکلگیری و نقش آفرینی ایشان تأثیر فراوانی در شادابی فضای فرهنگی و اثربخشی برنامههای کتابخوانی دارد. ارزیابی عملکرد تشکلها بهمعنای عیبگیری و یا رتبهبندی آنها نیست؛ بلکه ارزشیابی علمی و روشمند مسیری که چنین نهادهایی طی کردهاند، میتواند به بهبود عملکرد و تسهیل مسیر ایشان بیانجامد.
نظامهای ارزیابی مختلفی برای بررسی عملکرد تشکلها وجود دارد که هر کدام از این نظامها براساس اهداف خاص سازمانی و تشکیلاتی طراحی شدهاند. با مرور مطرحترین نظامهای ارزیابی تشکلهای فرهنگی پرتکرارترین سنجههای ارزیابی را چنین مییابیم:
1ـ فرایند و گسترش عضوگیری
2ـ چرخش مسئولیتها
3ـ مشارکت اعضا
4ـ فعالیتهای اجتماعی
5ـ نهادسازی
ارزیابی عملکرد تشکلهای ایرانی فعال در حوزه کتاب کودک نیازمند گردآوری اطلاعات کاملی از عملکرد و وضعیت این تشکلهاست که متأسفانه چنین اطلاعاتی گردآوری نشده و این نهادها نیز معمولاً اطلاعات کامل و روزآمدی از خود ارائه نکردهاند. با این حال مرور و تشریح این ملاکها مینواند مبنای تحلیلهای روشمند عملکرد این نهادها توسط خود ایشان و یا از سوی رسانهها و مطبوعات قرار گیرد.
فرایند و گسترش عضوگیری
در این سنجه آنچه مورد بررسی قرار میگیرد، این است که آیا شرایط عضویت در تشکل بر مبنای اصول حرفهای و تخصصی حوزه فعالیت شکل گرفته است؟ آیا موانعی همچون اولویتهای جناحی و گروهی مانع عضویت متقاضیان متخصص در این تشکلها نشده است؟ تشکل با چه شیبی از نظر تعداد اعضا رشد کرده است؟ تشکل در حال حاضر چند درصد از جامعه حرفهای حوزه کار خود را در عضویت دارد و میزان جامعیت و مقبولیت حرفهای آن در میان متخصصان و اهل فن به چه میزان است؟ آیا همه متخصصان آن حوزه به عضویت در آن تمایل دارند؟ آیا مدیران تشکل تاکنون مانع عضویت فردی متخصص و ذیحق شدهاند؟
چرخش مسئولیت
چرخش مسئولیت یکی از اصلیترین جلوهها و تعاریف نهادهای مدنی است. فرق یک شرکت خصوصی با یک نهاد مدنی، ثابت ماندن متولیان اولی و تغییر مداوم متولیان آن دیگر است. در ارزیابی تشکلها و اصناف فرهنگی باید از خود بپرسیم آیا در میان مخاطبان حرفهای و یا اصحاب رسانه، آن انجمن یا نهاد به نام شخص خاصی مشهور است یا نه. اگر انجمنی به این معروف باشد که انجمن آقا یا خانم فلان است، آن نهاد نمره بالایی مطابق استانداردهای تشکلهای فرهنگی کسب نخواهد کرد. اگر در یک نهاد مدنی که بنیان آن برپایه عضویت و انتخابات شکل گرفته، سالهاست که یک نفر بهعنوان رئیس یا دبیر یا مدیر به فعالیت مشغول است، براساس اصول نهادهای مدنی و انجمنها نمیتوان کارنامه آن را مقبول و حرفهای تلقی کرد.
چرخش مسئولیتها در انجمنها نشان از ساختار سالم و پویایی آنها دارد. تشکلها قائم به شخص نیستند و با یک شرکت خصوصی و یا یک تشکیلات گروهی تفاوت دارند و گروههای مختلف فکری و صنفی به متناوب در آن به ایفای نقش میپردازند.
مشارکت اعضا
مشارکت اعضا یکی از مهمترین نشانههای کیفیت در عملکرد نهادهای صنفی و مدنی است. نهادهای غیر دموکراتیک و غیرمدنی نیازی به مشارکت، تعامل وپاسخگویی اعضا نمیبینند. از نظر چنان نهادهایی بهترین عضو کسی است که حق عضویت سالیانه خود را پرداخت کند و با شرکت در مجامع عمومی سالیانه و به حد نصاب رساندن آن و همچنین رأی دادن به نامزدهای تعیین شده، در آن نهاد و انجمن ایفای نقش کند. چنان نهادهایی از حضور پیوسته اعضا، تقسیم مسئولیتها و تصمیمگیریهای خارج از دایره هیئت مدیره استقبال نمیکنند.
برای نمره دادن به اصالت و کیفیت یک نهاد صنفی و تشکل فرهنگی باید پرسید چند کمیته، کارگروه و شورا در آن نهاد به فعالیت مستمر مشغولند؟ جلسات هیئت مدیره با چه فاصله زمانی برگزار میشود؟ دبیر یا مدیرعامل تا چه اندازه به تنهایی تصمیمگیری میکند؟
چند درصد از تصمیمات و برنامههای انجمن در جمعها و کارگروههایی به جز هیات مدیره طرح و تنظیم شده و سپس برای تنفیذ به هیات مدیره رسیده است؟ نظام تصمیمسازی آیا از پایین به بالاست (از اعضا به مدیران) و یا بالعکس؟ در مجموع و در همه گروههای فعال در آن انجمن، چند درصد از اعضا به نحوی مسئولیت و مشارکت رسمی و مستمر دارند؟
نهادسازی
یک نهاد مدنی فعال و پویا معمولاً پس از چندی به زایش میرسد و تکثیر میشود. مثلاً نهادهایی مشابه خود را در شهرستانها و یا سایر کشورها به وجود میآورد و یا در زیر مجموعه خود نهادهای تخصصی مستقلی تأسیس میکند. در حوزههای فرهنگی، نهادسازی میتواند در قالب انجمن، مؤسسه، همایش سالانه، جشنواره، انتشارات، مطبوعات و ... نمود یابد.
در بررسی عملکرد تشکلهای صنفی و فرهنگی جا دارد ببینیم در طول سالهای فعالیت چه نهادهای جدیدی را بنیان گذاشتهاند؟ آیا انجمنهایی مشابه را در سایر شهرها پایهریزی کردهاند؟ چند انجمن و مؤسسه جدید از دل فعالیتهای آنان سر بر آوردهاند؟ آیا کتابها یا مجلاتی داشتهاند؟ کدام همایشها و نشستهای ثابت فرهنگی را طراحی کردهاند؟ چه جشنوارهها، مسابقات و جوایزی را بنیان گذاشتهاند؟ آیا شرکتها و کسب و کارهای فرهنگی توسط اعضای آنان آغاز به کار کرده که همچنان پیوستگی سازمانی خود را با مجموعه مادر حفظ نموده باشند؟
فعالیتهای اجتماعی
در ارزیابی کیفی نهادهای مدنی، منظور از فعالیتهای اجتماعی ایفای مسئولیت اجتماعی در حوزههایی است که بهطور مستقیم در تعریف اولیه کار ایشان قرار نمیگیرد، اما به دلایل انسانی و اجتماعی از نهادهای مدنی انتظار میرود نسبت به آن منفعل و بیتفاوت نباشند.
فعالیتهای اجتماعی مرتبط با نهادها و تشکلها بسیار متنوعاند. از فعالیتهای خیریه و انسان دوستانه مرتبط با بلایای طبیعی، فقرا، ایتام و ... گرفته تا مسائل اجتماعی همچون محیط زیست، رویدادهای ملی و جهانی، رویکردهای عدالتخواهانه و ... .
در ارزیابی انجمنها و تشکلها اینکه در کدام اتفاقها فراخوان میدهند و مشارکت میکنند و یا اینکه چه بیانیههایی صادر میکنند و در کدام رویدادها حضور رسمی مییابند، در کدام برنامهها و در چه حجمی آرم آن تشکل و نهاد در برنامههای مشترک با سایر نهادها استفاده شده ... مورد توجه قرار میگیرد.
مشارکت اعضا
مشارکت اعضا یکی از مهمترین نشانههای کیفیت در عملکرد نهادهای صنفی و مدنی است. نهادهای غیردموکراتیک و غیرمدنی نیازی به مشارکت، تعامل و پاسخگویی اعضا نمیبینند. از نظر چنان نهادهایی بهترین عضو کسی است که حق عضویت سالیانه خود را پرداخت کند و با شرکت در مجامع عمومی سالیانه و به حد نصاب رساندن آن و همچنین رأی دادن به نامزدهای تعیین شده، در آن نهاد و انجمن ایفای نقش کند. چنان نهادهایی از حضور پیوسته اعضا، تقسیم مسئولیتها و تصمیمگیریهای خارج از دایره هیئت مدیره استقبال نمیکنند.
برای نمرده دادن به اصالت و کیفیت یک نهاد صنفی و تشکل فرهنگی باید پرسید چند کمیته، کارگروه و شورا در آن نهاد به فعالیت مستمر مشغولند؟ جلسات هیات مدیره با چه فاصله زمانی برگزار میشود؟ دبیر یا مدیرعامل چقدر به تنهایی تصمیمگیری میکند؟
چند درصد از تصمیمات و برنامههای انجمن در جمعها و کارگروههایی به جز هیئت مدیره طرح و تنظیم شده و سپس برای تنفیذ به هیات مدیره رسیده است؟ نظام تصمیمسازی آیا از پایین به بالاست (از عضا به مدیران) و یا بالعکس؟ در مجموع همه گروههای فعال در آن انجمن، چند درصد از اعضا به نحوی مسئولیت و مشارکت رسمی دارند؟
حال پس از مرور این پنج سنجه اصلی هرکدام ما میتوانیم عملکرد تشکلها و نهادهای مدنی فعال در کشورمان را مرور کنیم و بدانیم هریک تا چه میزان با قواعد حرفهای و اصول علمی یک نهاد و انجمن تطبیق دارند و یا آنکه چه میزان تنها نام یک تشکل و نهاد مردمی را بر خود نهادهاند، اما در عمل همچون یک نهاد محفلی و شرکت سهامی خاص عمل میکنند.
انتهای پیام/