یادداشت نویسنده ترکیه تی ۲۴| لیبی بر سفره گرگها (بخش پایانی)
به این سرنوشت عجیب بنگرید: قذافی خود را عثمانی نامید تا از ترکیه مدد بجوید. اما وقتی که غربیها٬ حمله را در دستور کار قرار داده و به میدان آمدند٬ نئوعثمانیهای ترکیه نیز در میان همان کسانی بودند که میخواستند قذافی را کنار بزنند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ در بخش نخست این یادداشت ضمن اشارهای کوتاه به اهمیت تحولات لیبی برای ترکیه٬ بخشی از یادداشت قسمتی یوسف ناظم٬ نویسنده و تحلیلگر پایگاه تحلیلی خبری تی 24 ترکیه٬ در مورد معمر قذافی و مواضع سیاسی او تقدیم خوانندگان شد.
در بخش پایانی این یادداشت به بررسی شرایط سالیان اخیر لیبی پرداخته شده است.
از انتقام عمر مختار تا مسیر آینده
عمر مختار در سال 1931 میلادی و در 73 سالگی٬ به دست ایتالیای استعمارگر اعدام شد و هر کاری کردند حاضر نشد دست از آرمان ضداستعماری و دینی خود بردارد. اما 8 دهه بعد٬ قذافی در دیدار با استعمارگر اعدامگر٬ عکس قذافی را بر سینه زد و نشان داد که تا چه اندازه به تاریخ کشورش اهمیت میدهد. این سفر را باید در واقع٬ انتقام خون عمر مختار نامید.
قذافی در دوران اقتدار خود٬ همواره علیه استعمار غرب و ظلم و بیعدالتی موضع گرفت و کاری کرد که لیبی٬ به عنوان رئیس کمیسوین حقوق بشر سازمان ملل انتخاب شود و خط بطلانی بر تمام تحریمهای بینالمللی علیه طرابلس کشیده شود.
لیبی٬ شناور بر دریای نفت
ثروت نفتی لیبی٬ عامل بسیار مهمی است که توجه کشورهای غربی را به سوی خود جلب کرد.
لیبی بر دریایی از نفت شناور ایستاده و کیست که نداند این همه دلار نفتی٬ برای جهان٬ اهمیت حیاتی دارد.
برخی کشورها برای پولهای لیبی نقشه کشیدند و گفتند: با این همه پول٬ میتوان لیبی را به انبار سلاح و مهمات تبدیل کرد.
کشورهای غربی٬ خوب میدانستند٬ دستی را که نمیتوان شکست٬ باید بوسید. به همین خاطر در صف ایستادند تا در ثروت نفتی لیبی شریک شوند.
آمریکا٬ اتحادیه اروپا٬ انگلیس٬ فرانسه٬ ایتالیا٬ اسپانیا و روسیه٬ همگی روابط دیپلماتیک و تجاری خود را با لیبی تقویت کردند و ایتالیا نیز ضمن عذرخواهی رسمی٬ حاضر شد 5 میلیارد دلار بابت خسارات دوران اشغال٬ به لیبی پرداخت کند. در ادامه مسیر قدرت و محبوبیت لیبی٬ قذافی در سال 2009 میلادی به عنوان رئیس اتحادیه آفریقا برگزیده شد.
سیاست قذافی٬ طلا به جای دلار
قذافی بر اساس آرمانهای ملیگرایانه خود در برابر غربیها کوتاه نیامد و در تجارت جهانی٬ با درآمدهای نفتی٬ به مسیر تقویت و توسعه روابط ادامه داد. او تصمیم گرفت درآمدهای نفتی لیبی را به جای دلار آمریکا به طلا تبدیل کند و این همان موضوعی بود که واشنگتن را به شدت نگران کرد. چرا که هدفگذاری طلایی قذافی و پرهیز از اندوختن دلار در منابع بانک مرکزی لیبی٬ سیاست مالی جهانی آمریکا را دچار چالش میکرد.
بهار عربی یا طوفان ناگهانی؟
در همان دورانی که ظاهراً همه چیز به خوبی و خوشی پیش میرفت و قذافی با تکیه بر ثروت عظیم نفتی٬ سوار بر اسب مراد به پیش میتاخت٬ به ناگهان٬ بهار عربی٬ همچون طوفانی سهمگین چند کشور عربی را فرا گرفت که اتفاقاً اولین کشور٬ همسایه لیبی یعنی تونس بود.
مصر٬ لیبی٬ بحرین٬ الجزایر٬ سوریه٬ اردن و یمن نیز از این طوفان بینصیب نماندند و با آن که نام آن بهار بود اما سختترین زمستانهای سیاسی٬ اقتصادی و اجتماعی را در این کشورها پدید آورد. در همین حال٬ این رویداد٬ یک فرصت طلایی در اختیار کشورهایی گذاشت که از دیرباز به لیبی و نفت آن٬ چشم طمع دوخته بودند.
وقتی که قذافی٬ خود را عثمانی دانست
معمر قذافی در سال 2011 میلادی و تنها چند ماه پیش از آن بحران بزرگ٬ در مصاحبه با شبکه تلویزیونی دولتی تی.آر.تی گفت: همه ما عثمانی هستیم. خداوندِ همه ما یکی است.
در شرایطی که هر آن٬ بیم حمله به لیبی وجود داشت٬ قذافی چشم امید به ترکیه دوخت و انتظار داشت این کشور برادر و مسلمان و عضو پیمان نظامی ناتو٬ پادرمیانی و رایزنی کند و به داد لیبی برسد.
به این سرنوشت عجیب بنگرید: قذافی خود را عثمانی نامید تا از ترکیه مدد بجوید. اما وقتی که غربیها٬ حمله را در دستور کار قرار داده و به میدان آمدند٬ نئوعثمانیهای ترکیه هم در میان همان کسانی بودند که میخواستند قذافی را کنار بزنند. ترکیه نیز به مهاجمین پیوست و علاوه بر 2 فروند زیردریایی٬ 6 فروند هواپیمای اف 16 را هم به مصاف لیبی فرستاد و در سال 2011 میلادی هم کمکهای مالی قابل توجهی در اختیار مخالفین قذافی گذاشت!
جالب است تنها 4 ماه قبل از آن که حمله صورت بگیرد٬ قذافی در لیبی پذیرای رجب طیب اردوغان نخست وزیر وقت ترکیه شده و جایزه نفیس حقوق بشر را با دستان خود به او اهدا کرد. (این هدیه یک خنجر مرصع به یاقوت و زمرد و بسیار گرانبها بود و اردوغان مدتی بعد آن را به لیبی پس فرستاد./ مترجم تسنیم)
آری گرگها به میدان آمدند و کشورهای کانادا٬ هلند٬ دانمارک٬ قطر٬ بلژیک و نروژ نیز به مداخلهگران پیوستند!
همان رهبرانی که زمانی با افتخار در چادر بدوی قذافی در کنار او میایستادند و در برابر دوربینها ژست میگرفتند٬ دور هم جمع شدند تا ریسمان را بکشند و کاری کنند که دوران قذافی به پایان برسد. تمام آن جنتلمنهای کت و شلواری و دیپلمات٬ به یک باره به خاطر جنگ و منافع نفتی٬ به هیبت جلادان زمانه درآمدند.
گروههای جهادی اسلامی در لیبی به میدان رفتند و غربیها هم با شعار صادرات دموکراسی به خاورمیانه٬ از آنها حمایت کردند ولی نتوانستند مانع از این شوند که در سال 2012 میلادی و در جریان فتح بنغازی توسط مخالفین٬ کنسول آمریکا٬ جان سالم به در ببرد.
حمله ناتو به لیبی در شرایطی صورت گرفت که تنها 4 ماه پیش از آن٬ سارکوزی در سخنان خود٬ قذافی را «دوست صمیمی» خوانده بود. اما فرانسه٬ اولین کشوری بود که لیبی را بمباران کرد و نخستین کشوری بود که مخالفین قذافی را به رسمیت شناخت.
جالب است که بعدها مشخص شد٬ لیبی در همان دوران اقتدار قذافی٬ بیش از 50 میلیون یورو به سارکوزی رشوه داده است.
هجوم غرب و ناتو به لیبی! چنان ددمنشانه بود که هیچ رحمی نکردند و حتی اجازه ندادند که جنازه قذافی در یک مکان مشخص به خاک سپرده شود. یک قبر ساده و مشخص را هم برای او روا ندانستند و قذافی در یک منطقه ناشناس در ژرفای بیایان لیبی به خاک سپرده شد.
حالا در شرایطی هستیم که لیبی٬ پس از آن همه دوران تلخ و سایه٬ یک بار دیگر٬ خوراک لذیذی شده بر سفره گرگها. حالا قدرتی برای مقابله نیست و خون٬ در مدیترانه و آفریقا٬ موج میزند.
یوسف ناظم/ پایگاه تحلیلی خبری تی 24 ترکیه
انتهای پیام/