یادداشت سبزعلیپور: رئیس جمهوری که پس از ۷ سال فهمید، "بلد نیست"
قطعاً کسانی هستند که میتوانند مشکلات را مرتفع و کشورمان را بدون کمترین وابستگی به خارج رشد دهند اما مشکل اساسی اینجاست که جنابعالی و دولتمردان تان، غالب افراد توانمند، کاردان، متخصص، متعهد و حافظ منافع ملی را خانه نشین کرده اند!!
خبرگزاری تسنیم، محمدرضا سبزعلیپور، رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در یادداشتی نوشت: سخنان و عملکرد تنش زای جناب آقای روحانی رئیس جمهور محترم دائماً مردم را تحریک می کند و اجازه نمی دهد تا انسان روزگار را به آرامی و بدون استرس سپری کند!! جدای از سخنان ناراحت کنندۀ ایشان طی سالهای گذشته، متأسفانه رئیس جمهور بزرگوار در کمال تعجب در جمع مسئولین بانکی کشور در بانک مرکزی در برابر رسانه ها به صراحت اعتراف نمودند که بدون وابستگی به خارج "بلد نیستم" مشکلات کشور را حل کنم!!
این سخن آقای روحانی، بنده را مجبور کرد تا طی یادداشتی به این موضوع بپردازم و چند خطی در این خصوص به رشته تحریر درآورم تا شاید به شفاف شدن سخنان رئیس جمهور کمک کند.
ملت شریف ایران حدود هفت سال پیش رئیس جمهوری را انتخاب کردند تا اوضاع کشور را بسامان و مشکلات اقتصادی ایران را در کوتاهترین زمان ممکن حل و فصل و همچنین سطح معیشت و رفاه زندگی مردم را نیز ارتقاء دهد. ملت ایران کاملاً به یاد دارند که آقای روحانی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به کرّات و در برابر رسانه ها، علی الخصوص از طریق رسانه ملی اعتراف کرد که به سادگی مشکلات کشور را حل خواهد کرد و "کلید حل مشکلات ایران" در دستان اوست.!!!
ابتدا فرمودند که در یک پروسۀ کوتاه مدت (یعنی صد روزه) بخشی از مشکلات اقتصادی کشور را مرتفع می کنند و مابقی مشکلات نیز به مرور زمان تحت فرماندهی و سکانداری ایشان حل و فصل خواهد شد.!!
لازم به یادآوری است که 9 روز پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 یعنی در تاریخ 4 تیرماه 92 اینجانب نامۀ سرگشاده ای خدمت جناب آقای روحانی ارسال نمودم و طی آن نامه که در برخی از رسانه ها نیز منتشر گردید خدمت رئیس جمهور منتخب متذکر شدم که اگر با این رویه و با این آقایانِ کارنابلد و سودجویی که دور و برتان جمع شده اند، دولت تان را تشکیل و کشورداری کنید، نه تنها مشکلات اقتصادی کشور روز به روز بیشتر خواهد شد بلکه دولت یازدهم هرگز موفق نخواهد شد و عاقبت خوشی نیز در پیش نخواهیم داشت!!
اما نظرباینکه جناب آقای روحانی نقدناپذیر هستند و از هیچ انتقاد و منتقدی خوششان نمی آید، بجای اینکه عرائض و توصیه های دلسوزانه اینجانب را مورد توجه قرار داده و نقدهایم را از صمیم قلب بپذیرند، برعکس از دست اینجانب ناراحت شده و مرا طرد نمودند!!
دولت یازدهم را با همان حضرات تشکیل داده و با همان رویه و سیاست غلط به پیش بردند. چندی بعد آقای روحانی در برابر رسانه ها صراحتاً اعلام نمودند که هرگز چنین وعده ای به ملت نداده اند که طی صد روز اول برخی از مشکلات را حل خواهند نمود!!
سپس از آن تاریخ به بعد ایشان و دولتمردانشان سیاست خودستایی و تعریف و تمجید از خود و دولت تدبیر و امید را در پیش گرفتند و جز خودشان، کس دیگری را نمی دیدند.!!
مدتی بعد داستان آواربرداری از خرابکاریهای دولت ماقبل خود (دولتهای نهم و دهم) و خالی بودن خزانه دولت را بهانۀ عدم پیشرفت کارهای دولت یازدهم عنوان نمودند!!
از آن تاریخ به بعد نیز 70 الی80 درصد توان، امکانات و انرژی دولت را صرف مذاکرات هسته ای و امضای "برجام" نمودند و پس از امضای تفاهمنامۀ برنامه جامع اقدام مشترک "برجام" که در تاریخ 23 تیر 1394 (14 ژوئیه 2015) در وین اتریش بین ایران و 1+5 به نتیجه رسید، روزگارمان به کلّی عوض شد زیرا جناب آقای روحانی و دولتمردانش دیگر سر از پا نمی شناختند و خود را پیروز و قهرمان میدانستند و از آن تاریخ به بعد نشست و برخاست دولتمردان ایرانی و آمریکایی و اروپایی آغاز شد و تور و سفرهای اروپایی آقای روحانی برای واردات کالاهای خارجی و غربی به ایران و پُز دادن این موفقیت به جناحهای مخالف و منتقدین داخلی شروع شد و متعاقباً گروهی تحت عنوان "کاسبان برجام" شکل گرفت.!!
هر چه خدمت آقای روحانی و دولتمردانش متذکر شدیم که برجام نمیتواند ایران را "مدینه فاضله" کند پس اینقدر حل مشکلات کشور را حتی آب خوردن و آلودگی هوا و.... دهها مورد دیگر را به "برجام" گره نزنید، شاید "برجام" به فرجام و سرانجام نرسد!! اما جناب آقای روحانی و دولتمردانش نه تنها به نقدها توجهی نکردند بلکه منتقدین دلسوز را با بدترین الفاظ و زشت ترین ادبیات مورد خطاب قرار داده و به آنان اَنگ کارشکنی و ضدانقلاب بودن، زدند!!
با وجود اینکه "برجام" امضاء شده بود اما غالب تحریمهای اقتصادی رفع نشدند و فقط تحریمها را موقتاً معلق نمودند تا در صورت نیاز مجدداً تحریمها را باز گردانده و برعلیه کشورمان اِعمال کنند از همین رو در عین حالیکه مقامات اَرشد ایرانی و آمریکایی دائماً در برابر رسانه های جهان با هم ناهار و شام میخوردند و در خیابانها با یکدیگر قدم میزدند اما متأسفانه کارهای مملکت پیش نمیرفت و مشکلات اقتصادی روز به روز بیشتر میشد!!
هر چند که "برجام" امضاء شده بود اما نه تنها هیچ کاری طی 4 سال دولت یازدهم انجام نشد و هیچیک از وعده های آقای روحانی محقق نگردید بلکه مشکلات سیاسی و اقتصادی و تنشهای منطقه ای ایران نیز بیشتر شد!!
عمر دولت اول آقای روحانی تمام شد و با وجود عدم موفقیت ایشان در 4 سال اول، مجدداً کاندید ریاست جمهوری شدند و اینبار هم با توسل به احساسات مردم و سر دادن شعارهایی از جمله: اگر ما نیائیم، ایران ونزوئلا خواهد شد و یا اینکه بدون ما، سایۀ جنگ بر سر ایران سنگینی خواهد کرد و یا اینکه اگر رقیب ما برنده انتخابات شود، حتماً بین مردان و زنان در خیابانها دیوار خواهد کشید و... ووو!! که بنوعی مردم را وحشت زده و از رقیب ترساندن و با همین شگرد مجدداً در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شدند و متأسفانه با همان تیم اقتصادی ناموفق، دولت جدید را هم تشکیل دادند و دولتمران قبلی را چندان تغییر ندادند!!
از دوم مرداد ماه سال 96 به بعد هم که دولت دوازدهم آغاز بکار کرد روز به روز اوضاع بدتر و مشکلات اقتصادی بیشتر شد تا جایی که تعدادی از کارخانجات یکی پس از دیگری ورشکست، تورم و گرانی بیشتر، رکود اقتصادی افزایش، نرخ بیکاری رو به رشد و حقوقهای کارگران و کارکنان غالباً معوق، اعتراضات مالباختگان مؤسسات اعتباری در غالب شهرهای کشور مشهود، فساد اقتصادی، رانت خواری و اختلاس هم به عینه قابل رؤیت بود، نرخ دلار رو به رشد و ارزش پول ملی کاهش یافت تا جایی پیش رفت که نرخ دلار در انتهای سال 96 یعنی فقط 6 ماه پس از آغاز دولت دوم روحانی تا حدود 20 هزار تومان افزایش یافت و تورم و گرانی کمرشکنی جامعه را فرا گرفت و... دههای رخداد منفنی دیگر حاصل عملکرد شش ماه دولت دوازدهم بود!!
سال 97 آغاز شد و در فروردین همان سال دلار جهانگیری ظهور کرد و بحران اقتصادی دیگری شروع شد!! در اردیبهشت 97 دونالد ترامپ از برجام خارج شد و تمام زحمات دولت روحانی را به باد داد و از آن تاریخ دولت آمریکا بحران و جنگ اقتصادی گسترده ای را برعلیه ایران آغاز کرد!!
نه تنها تحریمهای قبلی مجدداً بازگشت بلکه تحریمهای متعدد جدیدی نیز برعلیه کشورمان اعمال کردید تا جایی که سیستم بانکی را قفل و فروش نفت ایران را به حداقل رساند به همین خاطر مشکلات اقتصادی بیش از پیش افزایش یافت.
نه تنها دولت موفق نشد تا مشکلات کشور را حل کند بلکه بدلیل سوءمدیریت و همچنین اعمال مجدد تحریمهای سنگین اوضاع از دوران دولتهای نهم و دهم نیز بدتر شد تا اینکه آقای روحانی یادشان افتاد که اختیارات شان خیلی کم است و با این اختیارات کم نمیتوانند کشورداری کنند که تا مدتی نیز بحث عدم اختیارات، بهانه عدم پیشرفت کارهای دولت بود تا اینکه فعلاً این موضوع نیز به ورطه فراموشی سپرده شد!!
جهت پرهیز از اطاله کلام بهتر است تا از سایر بهانه های دولت در خصوص عدم پیشرفت کارهایش عبور کنیم (مثل: الزام کشورمان در پیوستن به FATF ، CFT ، پالرمو، گفتگو با اروپائیان در ارتباط با فعال نمودن "ساز و کار ویژه اتحادیه اروپا " (SPV) که بمرور زمان به "اینستکس" تغییر نام داد و....) که البته تا به امروز نیز همچنان پیگیر به نتیجه رساندن آنها هستند!!
دولت محترم سال 97 و شش ماهه اول سال 98 را نیز بدین شکل و با ازدیاد مشکلات سپری نمود تا اینکه بحث کسری بودجه و افزایش نرخ بنزین مطرح شد که با سوء مدیریت به اجرا درآمد و به یکباره نرخ بنزین سه برابر شد و در آبانماه سالجاری مردم را ناراحت و جمعی را به خیابانها کشید که با سوء استفاده معاندین نظام، منجربه آشوب و اغتشاشات خیابانی و کشته و زخمی شدن جمعی از هموطنانمان گردید!!
حدود هفت سال از دولتهای اول و دوم آقای روحانی میگذرد و این اتفاق منفی در این سالها رخ داده، لکن پس از گذشت این همه سال که هر روز ملت شریف ایران منتظر یک تحول مثبت و یا شنیدن خبر خوشی از رئیس جمهورشان هستند در کمال تعجب می بینیم که دو سه روز پیش جناب آقای روحانی در سخنانشان اظهار میدارند که (من بدون ارتباط با جهان بلد نیستم مشکلات کشور را حل کنم)!! و با این جمله خود، آب پاکی را روی دست مردم ایران ریختند!!
جناب آقای روحانی!!
* حال که قرار بود پس از گذشت 7 سال اعتراف بکنید که "بلد نیستم" پس چرا در سال 92 آنطور با شجاعت و جسارت و اعتماد به نفس بالا، کلیدتان را به نمایش درمیآوردید که میتوانید قفل هر مشکلی را با این "کلید" بگشائید؟!!
* اگر "بلد نیستید" پس چرا طی 7 سال گذشته به نقد دلسوزانه و توصیه های کارشناسان و صاحب نظران بی توجهی کردید؟!!
* چرا از افراد ضعیف، نابلد، بی تعهد و بی تخصص و دوستان و آشنایان و فامیل در بدنه دولت استفاده کردید؟!!
* چرا دائماً به دفعات به ملت ایران و ارباب جراید فرمودید که من میتوانم و میخواهم کار کنم اما برخی نمی گذارند که البته هیچگاه نام آن برخی را اعلام ننمودید؟!! البته شاید چنین اشخاصی در عالم واقعیت وجود خارجی ندارند تا اسمی هم داشته باشند و چه بسا که آنها ساخته و پرداخته افکار دولت شما میباشد.؟!!
* شما که تا چند وقت پیش "بی اختیاری" خودتان را دلیل عدم پیشرفت کارهای کشور اعلام می نمودید حال چه شد که صاحب اختیار شدید اما بی ارتباطی با جهان خارج سد راه دولت تان شد؟!!
البته سوالاتی از این دست خیلی زیاد است که پرسیدن همه آنها از حوصله بحث خارج میباشد به همین خاطر چند مورد دیگر را خدمتتان متذکر میشوم:
* صد البته که بدون ارتباط با جهان نمیتوانیم به تمامی خواسته و ایدال هایمان دست پیدا کنیم اما قطعاً میتوانیم با کمتریت ارتباط با جهان، کشور را طوری مدیریت کنیم که از مشکلات کاسته و سطح معیشت مردم ارتقاء یابد و فشار گرانی و بی انضباطی و بی احترامی از روی دوش مردم برداشته شود.
* میتوانیم فاصله طبقاتی را کاهش و فقر را تا حدود زیادی در جامعه کم کنیم.
* میتوانیم سیستم بانکی، مالیاتی، تأمین اجتماعی، مشکلات تولید، بورکراسی گمرک، مشکلات حمل و نقل و ترافیک، مشکلات آموزش و پروش، مشکل مسکن، فساد اداری و.... صدها مورد و معضل دیگر را بدون نیاز و وابستگی به خارجی ها در کوتاهترین زمان ممکن حل و فصل کنیم!!
* ما میتوانیم صادرات کشور را رونق دهیم پس چرا دولتمردان و دستگاههای ذیربط در برابر قدمهای مؤثری که در این ارتباط برداشته میشود سنگ اندازی میکند؟!!
* قطعاً کسانی هستند که میتوانند مشکلات را مرتفع و کشورمان را بدون کمترین وابستگی به خارج رشد دهند اما مشکل اساسی اینجاست که جنابعالی و دولتمردان تان، غالب افراد توانمند، کاردان، متخصص، متعهد و حافظ منافع ملی را خانه نشین کرده اند!! بله، دلیل عدم پیشرفت کارهای کشور، خانه نشین کردن افراد توانمند میباشد نه بی ارتباطی با خارجیها!!!
جناب آقای روحانی عزیز، تا کی باید وابسته به انگلیس و فرانسه و آمریکا و... باشیم و خودمان را باور نکنیم و از نیروهای توانمند داخلی بهره نبریم؟ اگر قرار بود که به خارجی ها وابسته باشیم و بدون آنها توان هیچ کاری را نداشته باشیم، پس چرا انقلاب کردیم؟ ژریم پهلوی کاملاً به خارج وابسته بود و کارهای مملکت را به دست آنان انجام میداد!!
مخلص کلام اینکه ما میتوانیم و قدرت انجام کار را داریم و فقط کمی همت، اراده و شجاعت، اعتماد به نفس و پاکدستی میخواهد تا مشکلات را حل و کشور را رشد داده و مردم ایران را از عمکرد خودمان راضی نگه داریم اما بحث اصلی این است که شما و دولتمردان تان اراده ای برای انجام کار ندارید و به همین خاطر هر از چندگاهی عدم پیشرفت کارها را به این مورد و آن مورد نسبت میدهید!! از همین رو باید خدمتتان عرض کنم که جناب آقای روحانی، واقعاً خراب کردید و مردم را از عملکرد دولت ناامید نمودید!!
پس تا دیر نشده از فرصت استفاده کنید و در یکسال و نیم باقی مانده از عمر دولت تان، با سرعت بالا و با استفاده از نیروهای توانمند و سیاستهای درست کارهای انجام نشده را جبران نمائید تا نام نیکی از خودتان به یادگار بگذارید.
انتهای پیام/