یادداشت| زندگی رسم خوشایندی است
جهاناحمدی درباره کتاب «ازدواج» مینویسد: نکته قابل توجه این است که نویسنده در پشت میز ننشسته و از دانستههایش ننوشته است. این کتاب به جای اینکه صرفاً دانستههای حمید حبشی باشد، بیشتر دیدههایش در این زمینه است.
خبرگزاری تسنیم، آزاده جهان احمدی:
بگذارید در همین اول یادداشت برای شما بگویم که قصد دارم یک تجربه جالب و غافلگیر کننده را با شما به اشتراک بگذارم. از آن دست تجربیاتی که حداقل غافلگیریاش باعث ماندگاریاش می شود. اما آن تجربه چه بود؟
چند سالی از تدریسم در دانشگاه گذشته بود که برای تدریس درس دانش خانواده دعوت شدم. دانش خانواده دیگر فلسفه و منطق و زبان تخصصی نیست که با تکیه بر مطالعات قبلی بتوانی از پس سؤالات دانشجویان بر بیایی. هیچکدام از درسهای دانشگاه نیست که با تئوری و نظریه سر و کار داشته باشی و بتوانی ساعتها بحث کنی. دانش خانواده اسمش درس بود اما عملاً زندگی بود. زندگی که میگویم شما میدانید من از چه زیر و بمها و ظرافتهایی حرف میزنم.
نهایت تصورم از این کلاس این بود که نسل جوان، خام و بیتجربهای سر کلاس هستند که باید کمک کنم تا انتخابهای مهم زندگیشان با خطرپذیری کمتری صورت گیرد و شانس موفقیت بیشتری در همسرداری داشته باشد. اما زهی خیال باطل!
سر کلاس با دانشجویانی طرف بودم که در تجربههای عملی از خیلی جهات از نسل پیش از خود جلوتر بودند. از 15 نفر دانشجوی پسر در محدوده سنی 20 تا 25 سال، هشت نفر تجربه طلاق داشتند. در میان دانشجویان دختر هم وضعیت بهتر نبود و این سوای تجربیات دیگرشان با جنس مخالف بود. روابط موازی، دوستیهای بیضابطه و پرخطر، عدم بلوغ عاطفی و فقدان مهارت ارتباطی از ویژگیهای فراگیر دانشجویان حاضر کلاسهای این درس بود.
هرچه بیشتر پیش میرفتیم، مصادیق مشکلات و بحرانهایی که نسل جوان در خانواده، روابط و زندگی مشترک تجربه میکردند، افزایش مییافت. و این تنها نکته غافلگیر کننده نبود، عملاً با مفهومی تحت عنوان چشم و گوش بسته روبرو نبودیم. میزان علاقه، کنجکاوی و در یک کلام تشنگیِ دانستن در این جوانان چیزی نبود که بتوان نادیدهاش گرفت. شما جای من نبودید که تا با چشمان پرسشگر و روح کویر مانند این نسل مواجهه وجودی بیابید.
همان زمان به این فکر میکردم کاش در کنار کتاب درسی آنها- که اتفاقاً کتاب بدی هم نبود- یک منبع مکتوب روان و سر راست و مفید هم در دسترسم بود تا با معرفی آن بتوانم بخشی از نیاز برای دانستن آنها را رفع کنم.
تشکیل زندگی مشترک یکی از نقاط عطف و یکی از پیچها و گذرگاههای مهم زندگی است؛ البته این «مهم» در جمله پیشین فقط یک کلمه است، اما چه کسی است که نداند ازدواج گذرگاه از فردیت و تجرد، رسیدن به یک زندگی مشترک و زوجیت است که بناست نیازهای مهم و اساسی را تا پایان عمر پاسخ دهد. هر چقدر موفقیت در این مرحله میتواند یک سکوی پرتاپ مهم و اساسی برای آرامش و موفقیت باشد، شکست در این زمینه میتواند افسردگی و فلج کوتاه و یا بلند مدت برای فرد به همراه بیاورد. ورود به این مرحله و گذار از این پیچ مهم زندگی مستلزم مهارت، علم و بلوغ است و قطعاً همه اینها نیازمند آموزش صحیح و کامل است.
امروز این شانس و فرصت را یافتهام که یک منبع کامل و مفید در این زمینه را در کتابخانهام داشته باشم. کتاب «ازدواج»نوشته دکتر حمید حبشی یکی از معدودترین، مهمترین و کاملترین کتابهایی است که در زمینه ازدواج با همه ملزوماتش در بازار کتاب ایران موجود است. یک صفحه به جای مقدمه، مدخل کتاب است و مؤلف، بیحاشیه، سر راست و صریح سراغ اصل مسئله رفته است.
نکته قابل توجه و تأمل در این زمینه این است که نویسنده در پشت میز ننشسته و از دانستههایش ننوشته است. این کتاب به جای اینکه صرفاً دانستههای حمید حبشی باشد، به واسطه تحصیلات و تجربیات کاری، بیشتر دیدههایش در این زمینه است و دقیقاً به همین دلیل با کتابی به شدت کاربردی، جذاب و ترغیبکننده برای مطالعه روبرو هستیم. در کنار این عوامل باید به نثر روان و بیسکته کتاب هم اشاره کنم. نویسنده در پی لفاظی و بازی کلمات نیست؛ بلکه بیان مراد و مطالب مطرح شده برای ایشان در اولویت است.
خوشبختانه تجربیات نویسنده در سالهای مشاوره و برگزاری کارگاههای آموزشی زمینه مناسبی را برای نگارش این کتاب فراهم ساخته است. به عنوان نمونه در فصل ششم کتاب که تحت عنوان «مصاحبه خواستگاری» نوشته و تنظیم شده است، نویسنده فقط به مسیرهای غلط و رایج در این بخش از روند ازدواج نپرداخته است؛ بلکه بعد از بیان غلطهای رفتاری و شناختی به بیان موارد و رفتارهای صحیح پرداخته است.
روند مطالب از ابتدای کتاب تابع یک سیر منطقی است. در فصل اول از ضرورت در ازدواج و شناسایی انگیزهها میخوانیم و سپس به معیارشناسی در ازدواج، کسب شناخت و تناسبسنجی ملاکها و ... میرسیم و در فصول پایانی به شکست در امر ازدواج و طلاق پرداخته میشود. در آخرین صفحه کتاب هم نویسنده با جملات شفاف و محدودی تذکر داده است آنچه در این کتاب میخوانیم و میآموزیم، محدود به روند تشکیل خانواده است و قاعدتاً حفظ و مدیریت زندگی مشترک نیازمند آموزش شناختی و مهارتی جداگانهای است.
همت نویسنده در این 10 فصل و 440 صفحه کتاب فقط افزایش در حیطه دانستهها نیست؛ بلکه حتی افزایش دانستهها را در راستای ارتقای مهارت عملی در مراحل ازدواج قرار داده است؛ برای همین بلافاصله از حوزه مفاهیم خارج میشود و مسئله را با مصداق و نمونه بررسی میکند. مطالعه این کتاب توصیه جدی و مؤکد معلمی است که سالها در معرض مشورت نسل جوانی بود که تشنه دانستن و ساختن زندگی سالمی است.
«کتاب ازدواج – کتاب اول تأسیس» اثر دکتر حمید حبشی توسط نشر معارف در 440 صفحه به چاپ رسیده است.
انتهای پیام/