آیا FATF و «آبه» و مقابله با شورای نگهبان مشکلی از کشور حل میکند؟
در حالی که مردم منتظر ایدههای عملی گروههای سیاسی حاضر در انتخابات برای حل مشکلاتشان هستند، اما برخی افراد و جریانها عملاً در آفساید سیاست به سر میبرند.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- فارغ از اغتشاشاتی که همهی عقلا آن را محکوم و از آن اعلام برائت کردند، اعتراضاتی که پیرو اصلاح قیمت بنزین در کشور به وقوع پیوست تردیدی برای تحلیلگران و نخبگان باقی نگذاشت که سطح نارضایتی مردم از عملکرد مسئولان اجرایی کشور بالاست. این مسئله یکبار دیگر دستکم در دیماه 96 خود را نشان داده بود، امّا شاید برخی با عبور از آن وقایع تصور کردند که فقدان اظهار اعتراض به معنای «عدم» آن است. درحالیکه همین اعتراضات آبان و آذر امسال نشان داد که مسئله جدیتر از این حرفهاست.
صورت مسئلهی مردم مشخص است؛ دستگاههای مسئول و بویژه دولت آقای روحانی و مجلسی که اکثریت آن را جناح اصلاحطلب تشکیل دادهاند وضعیتی را به لحاظ معیشتی برای مردم پیش آوردهاند که به هیچوجه رضایتبخش نیست. قدرت خرید مردم به شکل معناداری نسبت به چند سال و حتی چند ماه اخیر کاهش پیدا کرده، وضعیت اشتغال به سامان نیست و از سوی دیگر مفاسدی که در اقتصاد رخ میدهد و نیز تبعیضهایی که مردم به نحو شفافی شاهد آن هستند گلایهها و نقدهای جدی را در میان مردم به وجود آورده است.
در کنار صورت مسئله، راهکار هم حتی بر اساس نظرسنجیهای معتبر از جمله نظرسنجیای که بعد از دی ماه 96 توسط دانشگاه مریلند انجام شد مشخص است. مردم به میزان بسیار زیادی از سیاستبازی خسته و به دنبال «ایدههای عملی» و مشخص برای برون رفت از مسائل هستند. مثلاً بسیار ساده است که مردم انتظار دارند اگر برخی مدیران کشور در ظاهر آنها را به تحمل مشکلات و سختیدها دعوت میکنند در خفا آن کار دیگر نکنند و پولهای کلان به جیب نزنند و ویلاهای آنچنانی یا حقوقهای نجومی نداشته باشند؛ این مسئله حتی اگر مشکلی از مشکلات مردم کم نکند، دست کم تحمل مشکلات را برای آنها بسیار راحتتر خواهد کرد. مردم انتظار دارند تمام مدیران و تصمیمسازان و تصمیمگیران با آنها صادق و روراست باشند و آنها را محرم خود بدانند؛ مردم انتظار دارند با فساد مواجههای کاملاً عملی و واقعی و کاربردی صورت گیرد. راهکار چنین مشکلاتی کاملاً مشخص است و دستکم یکی از آنها ایدهی «شفافیت» و یا «سوتزنی» است. مردم انتظار دارند برای حل مشکلات معیشتی و اقتصادیشان راهکارها و ایدههای عملی و واقعی توسط سیاستمداران مطرح شود.
مردم انتظار دارند اموراتشان از طریق سازوکارهای دموکراتیکی که در نظام سیاسی گنجانده شده حل شود و هیچ نیازی به اعتراض و اغتشاش بیرونی نباشد.
امّا آنچه در موارد متعددی در حال حاضر در عمل و در دنیای سیاسیون در حال رخ دادن است، نسبت به چنین دغدغههایی تاحد بسیار زیادی در آفساید به سر میبرد. مثلاً همین مواردی که در روزهای اخیر نقل محافل سیاسیون است را بررسی کنید. جریانی ریاکار و پوپولیست با فرصتطلبی مجدد از مشکلات و دغدغههای مردم، حتی درباره معضلات ورزشی کشور مانند مسئلهی استقلال و استراماچونی، سعی میکند اینطور نشان دهد که FATF دستکم یکی از اصلیترین دلایل مشکلات است! حال آنکه بارها و بارها به انحاء مختلف توسط کارشناسان متعدد به اثبات رسیده است که FATF نه تنها مشکلی از مشکلات اقتصادی کشور حل نمیکند، بلکه به این مشکلات خواهد افزود. چنین پروسهای دقیقاً مشابه چیزی است که در ماجرای برجام نیز طی شد. یک جریان دلسوز هر روز و هر ساعت به دولت آقای روحانی و برخی جناحهای سیاسی حامیاش تذکر و انذار میداد که ما نه تنها از توافق فرار نمیکنیم بلکه به دنبال توافق خوب هستهای هستیم، اما آنچه دولت در حال نیل به آن است هیچ قرابتی با توافق خوب ندارد و نه تنها مشکلی حل نخواهد کرد بلکه خود پایهای برای فشارها و تحریمهای بعدی خواهد بود و تجربه نیز همین را نشان داد و برجام به "کمپین فشارهای حداکثری" و "سنگینترین تحریمهای یک کشور در طول تاریخ!" منتهی شد. همان جریانی که در ماجرای برجام به تذکرات توجه نکرد و با پوپولیسم و مردم فریبی کشور را به وضعیت تلخ امروزی کشاند، برای پاسخ به مشکلات مردم نسخهای جز تکرار مصیبتبار همان روش را تجویز نمیکند!
این ماجرا درباره موضوع سفر آقای رئیسجمهور به ژاپن و دیدار با شینزو آبه نخستوزیر این کشور نیز صادق است. همانگونه که قبلاً نیز در تسنیم آمد، شایعاتی که درباره این سفر شنیده میشد در واقع مشابه رسم هاراگیری ژاپنیهاست! چه آنکه گفته میشود آقای روحانی قصد دارد در این سفر مجدداً ماجرای گشودن راهی به سوی توافق با آمریکا را دنبال کند. حال آنکه اگر چنین امیدی به ترامپ در گذشته خطا بود، در برههی کنونی که هیئت حاکمه آمریکا از اعتراضات اخیر ایران بوی کباب به مشامش خورده، خطای مضاعف است و دستگاه اجرایی کشور را همچنان بر روی ریلی نگه میدارد که طی 6 سال گذشته بوده و چنین وضعیت غیرقابل دفاعی را به لحاظ اقتصادی پدید آورده است.
راهکارهای دیگری که توسط برخی سیاسیون طی روزهای اخیر ارائه میشود نیز دارای وضعیت مشابهی است. این سیاسیون به جای ارائه ایدههای عملی که بتواند مشکلگشای مردم باشد، خیالبافیها و فرصتطلبیهای سیاسی را پیش کشیدهاند. مثلاً گفته میشود راه حل مشکلات، اصلاح نظارت استصوابی و مسئلهی شورای نگهبان است! این آقایان معتقدند که اگر نظارت استصوابی نبود چنین رئیسجمهور و کابینهای و نیز یکچنین مجلسی در کار نبود که کشور را به این وضعیت بکشاند! حال آنکه همین سیاسیون و یا شخصیتهای برجستهی محبوب آنها این مجلس را تکرار و دولت را توصیه و حتی در تبلیغ برای رأیآوریاش شهادت نامه خواندهاند! امّا امروز که کار به بیکارنامگی و بدعملی رسیده، مشکل از جای دیگر شده است! هرچند برای این جریان سیاسی اساساً مسئلهی نظارت استصوابی و شورای نگهبان موضوع امروز هم نیست، بلکه در تمام نزدیک به سی و اندی سال گذشته هر مشکلی از خرد و کلان که در کشور پیش آمده مسئله شورای نگهبان بوده است! برای این جریان اساساً فهرست مشکلات و راهحلها در کشور چندان پیچیده نیست؛ در طرف راهحلها، نام شورای نگهبان ثابت است و فقط کافی است سمت راست فهرست که به مشکلات اختصاص دارد را هر روز به روز کنیم و بگوییم راهکارش حذف شورای نگهبان است!
اما این مسئله امروز فقط محدود به این جریان هم نیست. دستکم بخشی از یک جریان سیاسی دیگر هم این روزها به نوع دیگری درگیر آفساید است! آنطور که پیداست بخشی از این جریان سیاسی در انتخابات حاضر تنها به مسئلهی سازوکار وحدت میاندیشد و انگیزهی چندانی برای ارائه ایدههای عملی برای حل مشکلات ندارد. ضمن آنکه اظهارنظرهای شاذ برخی شخصیتهای نزدیک به این جریان هم دستکم به اندازهی راهحلهای غلط جریان مقابل قابل نقد است. مثلاً اظهارنظر فردی که انتخابات را دروازهای برای ورود دشمن میخواند، عملاً چیزی جز نشناختن مشکلات و راهحلهای واقعی آن نیست و مسائل را اگر پیچیدهتر و غامضتر نکند، قطعاً حل نخواهد کرد.
به هر حال به نظر میرسد مردم این روزها برای مشکلاتشان به دنبال راهحلها و ایدههای عملی و واقعی و مشخص هستند. مردم میخواهند بدانند که هر جناح و جریان و یا حتی فرد سیاسی با چه روشهای عملی مشخص و روی زمین میخواهد مشکلات را حل کند. مردم میدانند که انتخابات مجلس قطعاً یکی از بهترین زمانها برای ارزیابی و انتخاب این ایدههاست. امّا مسئلهی اکنون ما سیاسیون هستند که باید به جای فانتزیهای سیاسی و یا بازی در آفساید سیاست، ایدههای واقعی خود را برای انتخابات رو کنند.
انتهای پیام/