چرا باید از شیوه روایت «یک محسن عزیز» دفاع کرد?
انتشار «یک محسن عزیز»، زندگینامه شهید وزوایی، با استقبال خوب مخاطبان همراه شده است. این اثر هرچند در قالب زندگینامه نوشته شده، اما تفاوتهای اساسی با دیگر آثار مشابه خود دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زندگینامهنگاری ژانر نگارشی دیرپا در تاریخ بشر نیست؛ بلکه از ژانرهای تازه میدان یافته در تاریخنگاری قلمداد میشود. عموماً زندگینامهنویسی شیوهای است که کمتر از 100 سال است که مورد توجه مورخان قرار گرفته است و تا پیش از این سلسلهنگاری دورههای تاریخی بیشتر مورد نظر مورخان بود. به طور قطع زندگینامهنویسی صرفاً یک کار روایتی ساده نیست، بلکه باید متکی بر تحقیقات و توجه به روح زمان شخص مورد توجه که قرار است زندگی او نوشته شود، باشد؛ برای همین مورخان سعی دارند تا با تکیه بر اسناد و گفتوگوهای مکفی اثری قابل پذیرش برای مخاطب به ارمغان بیاورند.
کتاب «یک محسن عزیز» از جمله کتابهای زندگینامهنویسی است که درباره زندگینامه شهید وزوایی نگاشته شده و سعی کرده است با تکیه بر تحقیقات جدید نگاهی متفاوت به زندگی این شهید سرافراز داشته باشد. در این کتاب سعی شده وقایعی همچون تسخیر لانه جاسوسی(سفارت آمریکا) و حضور شهید محسن وزوایی در جبهه مورد بررسی قرار گیرد و برای این کار همانگونه که خود مؤلف در مقدمه اثر اشاره کرده، با اشخاص فراوانی مصاحبه شده که نوع اطلاعات جدیدی را در اختیار نویسنده قرار داده است.
آنچه که در اینجا اهمیت دارد، شیوه نگارش و سبک جدیدی است که نویسنده کتاب یعنی خانم فائضه غفارحدادی در پیش گرفته است که با شیوه نگارش نویسندگان پیشین در این حوزه تفاوتهای فاحشی دارد. در واقع خانم غفارحدادی با انتخاب این سبک نوشتن، برای خود و مخاطب پنجره جدیدی باز کرده که میتواند برای بسیاری از نویسندگان دیگر نیز الگو قرار گیرد.
به چند مؤلفه این کتاب میتوان اشاره کرد که تفاوت این کار را با کارهای دیگر آشکار میکند:
استفاده از ابزار ادبی برای نوشتن: آنچه که مشخص است بسیاری از زندگینامه شهیدان و دیگر بزرگان برای رعایت بنیه پژوهشی و سندی اثر، سبکی خشک و بیروح انتخاب کردهاند که نه تنها مخاطب را سر ذوق نمیآورد، بلکه بسیاری از حقایق زندگی آنها را نیز بیان نمیکند؛ چرا که بسیاری از مسائل مربوط به زندگی انسانها به خصوص شهیدان شکلی پنهانی و درونی دارد که تنها با استفاده از زبان رمز، استعاره و مجاز قابل بیان است. در واقع متن کتاب «یک محسن عزیز» نمونه قابل توجهی از سبکی است که در آن خیال به کمک نویسنده و مخاطب آمده است تا این خلاءها را پر کند. این امر به هیچ عنوان به سندیت اثر لطمهای وارد نمیکند؛ چرا که شاکله کلی زندگی شهید محسن وزوایی با تحقیق و پرسوجو شکل گرفته و تنها در مواردی که نیاز به تخیل بوده نویسنده از آن استفاده کرده تا رموز پنهان در این زندگی را تشریح کند. اگر گفتمانی به این موضوع نگاه کنیم میبینیم پر کردن این خلاءها به وسیله تخیل و ابزار ادبی نه تنها از چارچوب زندگی شهید خارج نشده بلکه ابعاد پنهان این زندگی را آشکار کرده که تنها با تکیه بر اسناد خشک و بیروح نمیتوان آن را آشکار کرد و مخاطب را ترغیب به خواندن اثر کرد.
باورپذیر کردن قهرمان: قهرمان اگر حماسه نداشته باشد، هیچوقت به عنوان یک قهرمان قلمداد نمیشود. ما همه میدانیم محسن وزوایی در کنار دیگر شهدای جنگ تحمیلی یک قهرمان بود و نسل امروز حق دارد درباره این قهرمان بداند و آن را باور کند. اما مشکل اینجاست که اگر قهرمان در گیر و دار یک کار پژوهشی خشک و بیروح بیفتد، حتی اگر هم متن صادقانه باشد، به طور قطع برای مخاطب به خصوص نسل امروز متنی خستهکننده است که باعث میشود مخاطب نتواند و یا نخواهد مطالعه متن را ادامه دهد؛ این در حالی است که کتاب «یک محسن عزیز» بدون اینکه حماسیسازی پوچ و تهی داشته باشد، روایت حماسی و به نسبت دقیق از زندگی شهید وزوایی ارائه کند که مخاطب نه تنها با خواندن این اثر خسته نشود؛ بلکه به طور کامل متن را باور کند.
الگوسازی برای مخاطب: نسل کتابخوان امروز ما به شدت به دنبال الگوبرداری برای پیشبرد زندگی خود است. به طور قطع این الگوها را دیگر نمیتوان در زندگینامههای صرفاً پژوهشی و سندی برای مخاطب نسل امروز یافت. نسل امروز به شیوه نگارش و نگاه جدید نیاز دارد تا بتواند با این اشخاص جهت الگوسازی ارتباط برقرار کند و آنها را اسوه زندگی خود بداند.
روایت متفاوت: کتاب «یک محسن عزیز» اولین کتاب و روایت از زندگی شخصی محسن وزوایی نیست و شاید هم آخرین نباشد، اما زمانی که چند روایت از یک شخصیت گفته میشود نمیتوان توقع داشت که همه این روایتها شبیه هم باشد و تفاوتی با هم نداشته باشد، اگر تفاوتی در این روایتها وجود دارد تفاوت در نگاه است نه تحقیق چرا که مورخ میتواند به سهم خود با دادههای تاریخی برخوردی متفاوت داشته باشد. به نظر میرسد تفاوت روایت کتاب «یک محسن عزیز» با متون پیش از خود نه تحریف واقعیت بلکه حتی نگاهی متفاوت به آن متون است که در یک نگاه ارزشی و کاملا انسانی روایت شده و کاملاً در خط ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس قرار دارد.
بنابراین ما باید از این اثر به عنوان یک اثر فاخر دفاع کنیم و تا حد امکان در راستای ترویج صحیح آن گام برداریم.
انتهای پیام/