یادداشت| آیا اروپا پیام روشنی از گام چهارم ایران گرفته است؟
اظهار نظرهای متفاوت مقامات اروپایی نشان از آن دارد که یا داخل قاره سبز در خصوص نوع واکنش به گام چهارم ایران اختلاف نظر وجود دارد یا اینکه این گامها نتوانسته پیام راهبردی لازم را به اروپاییها ارسال کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، با گذشت چند روز از گام چهارم ایران در کاهش تعهدات برجامی، مواضع اروپاییها نسبت به این موضوع ترکیبی از نگرانی و ابهام بوده است. واکنشهای اولیه اروپاییها حکایت از این داشت که این اقدام ایران در تناقض با توافق هستهای بوده است و اینکه تهران باید به این توافق پایبند باشد.
فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا امروز پیش از نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا گفت که "موضوع برجام در این نشست مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت". آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان اخیراً در این خصوص گفت که اروپا در زمینه نحوه واکنش به اقدام اخیر ایران به تصمیم نهایی نرسیده است.
در این میان فرانسویها دوباره پلیس بد شده و موضع تندی را اتخاذ کردهاند. امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه که چندی پیش در نقش میانجی بین ایران و آمریکا مذاکراتی را شروع کرد، این بار سخن از اعمال فشار بر تهران بهدلیل تحولات اخیر بهمیان آورده است. اظهارات ماکرون بهگونهای است که اروپا را در قضیه عدم پایبندی به تعهدات برجامی به کنار کشیده، و آمریکا و ایران را به یک اندازه مقصر و مسئول شرایط فعلی قلمداد کرده است. او حل این وضعیت را به تصمیمگیری ایران و آمریکا منوط کرده است.
وزیر خارجه انگلیس هم در واکنش به گام چهارم ایران ابراز نگرانی و آن را برای امنیت ملی کشورش خطرناک عنوان کرده است. اظهار نظرهای متفاوت مقامات اروپایی نشان از آن دارد که داخل قاره سبز در خصوص نوع واکنش به گام چهارم ایران اختلاف نظر وجود دارد و هنوز طرفهای مختلف به اجماع نرسیدهاند، عدهای مانند فرانسه و انگلیس، بهجای حل مسئله، بهدنبال فشار بیشتر بر ایران و پاک کردن صورت مسئله هستند، عدهای هم مانند آلمان و مقامات فعلی اتحادیه بیم آن دارند که فشار بیشتر بر ایران، توافق را بیش از پیش بیجان کرند و برجام را از کما به مرحله مرگ برساند، به همین دلیل با گذشت چندین روز هنوز نشانه روشنی از کیفیت واکنش اتحادیه اروپا مخابره نشده است.
اینکه اروپا در تصمیم نهایی خود متمرکز بر فشار بیشتر بر ایران، یا بلاتکلیفی و حتی انفعال در این زمینه شود، در نهایت نتیجه آن برای ایران یکسان است، هیچکدام از این حالتها نفعی برای ایران نخواهد داشت، ضمناً با تحریمهای آمریکا، سخن از فشار یا تحریم جدید اروپا چندان معنا و مفهومی ندارد و بیشتر میتواند جنبه نمادین داشته باشد.
فراموش نکنیم که بعد از خروج آمریکا از توافق هستهای، ایران به اعضای باقیمانده برجام از جمله اروپاییها حدود یک سال فرصت داد تا کمبودها را جبران کنند. اروپاییها هم با اعتراف به مشکلات ناشی از خروج برجام توسط آمریکا، 11 تعهد به ایران دادند، اما هیچ وقت به آن عمل نکردند. با لبریز شدن کاسه صبر تهران، نوبت به کاهش تعهدات هستهای ایران منطبق بر بندهای 26 و 36 برجام رسید. ایران گامهای دوماههای را تعریف کرد تا به اروپا فرصت جبران مافات دهد. اروپاییها مثل یک سال گذشته، هر بار وعدههای نسیه دادند تا ایران را از کاهش تعهدات منصرف کنند. اما فلسفه و ماهیت گامهای ایران مبتنی بر تنظیم رفتار طرف مقابل و بازگرداندن آنها به تعهدات برجامیشان بود، یعنی قرار بر این شد که ایران با برداشتن گامهای برگشتپذیر سعی کرد طرف مقابل را به تعهداتش پایبند کند، به همین دلیل بود که کیفیت برخی گامها تا حدودی ملایمتر و بر اساس حسننیت بود. اما با گذشت یک سال و چهار گام، هنوز هیچ اثری از جدیت اروپا در عمل به تعهدات برجامیاش نیست، بلکه بالعکس روز به روز اوضاع تغییر میکند و بهمرور جای شاکی و متهم تغییر میکند.
اینکه گامهای ایران برای برگرداندن اروپا به تعهداتش در توافق هستهای تا کنون مؤثر و کارآمد نبوده است، چندین پیام و نتیجه راهبردی را پیشِرو میگذارد؛ اگر طرف مقابل مواضعش را تنظیم و ترمیم نمیکند، بایستی مشابه رفتار خودش راهبرد فشار متقابل را در پیش گرفت، چنین تغییری میتواند کیفیت گامهای بعدی را تحت تأثیر قرار دهد، این حتی میتواند شامل کابوس غرب در زمینه بازرسیها و انپیتی باشد، علاوه بر این، ایران میتواند گامهای قبلی خود را با کیفیتی جدید پیگیری کند، آن زمان خواهد بود که غرب نیز فشار جدیتری را در زمینه هستهای احساس خواهد کرد، و این میتواند دستاوردهای راهبردی خود را داشته باشد.
نویسنده: بیژن عباسوند، کارشناس مسائل بینالملل
انتهای پیام/+