شاعری که رفیق نیمه راه انقلا ب نبود
الحمدلله ما برخلاف دیگرانی که رفیق نیمه راه هستند و میگویند ما این شعرها را نگفتیم، ما این کارها را نکردیم و توبه کردن و اینها، ما رفیق نیمه راه نیستیم. ما آن چیزهایی را که گفتیم، لااقل در آن لحظه که گفتیم صداقت داشتیم...
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، آنچه خواندید؛ بخشی از صحبتهای زندهیاد دکتر قیصر امینپور، شاعر صاحب نام انقلاب اسلامی بود در واپسین سالهای عمرش. هرچند قیصر در این صحبتها که از مشهورترین فیلمهای بهجا مانده از اوست به صورت واضح و روشن خود را همراه انقلاب اسلامی اعلام میکند و از شاعرانی که از انقلاب اسلامی فاصله گرفتهاند و به دشمنی با آن برخواستهاند راه خود را جدا میکند اما هنوز هم روشنفکرنماها و معاندین هنر انقلاب اسلامی چون نمیتوانند تاثیرگذاری و جریانسازی قیصر امینپور و اشعارش در مسیر شعر فارسی را نادیده بگیرند سعی در القای این دروغ دارند که قیصر از انقلاب اسلامی جدا شده بود و از گذشتهاش توبه کرده بود.
در ادامه با نگاهی بر اشعار این شاعر برجسته انقلاب به اهمیت و دلایل تلاش جریانهای شبه روشنفکری برای مصادره قیصر امینپور پی میبریم.
قیصر سرآمد شاعران پس از انقلاب
شعر فارسی در دوران هزارساله خود شاعران و اُدبای بسیاری را دیده است. اُدبایی که هر کدام افتخاری برای کشورمان و زبان فارسی محسوب میشوند، اما در این میان بهندرت میتوان شاعری را پیدا کرد که در قالبها و موضوعات مختلف ادبی آثاری را خلق کرده باشد که نه تنها مورد قبول مخاطبان، بلکه مورد تحسین اُدبا و منتقدین بزرگ نیز قرار گرفته باشد. به عنوان مثال حافظ با همة عظمت غیرقابل انکارش در عرصة غزل شهره عام و خاص است و در قالبی غیر از غزل توفیقی نیافته است. فردوسی، نظامی، صائب، خیام و... نیز از این دستهاند و هر کدام در یک قالب به موفقیت دست یافتهاند. اما سعدی را شاید بتوان جزو آن معدود شاعرانی به حساب آورد که هم در قالبهای مختلف شعر و ادب و هم در موضوعات گوناگون با استفاده از لفظها و ترکیبات بجا و دقیق توانسته تحسین همه را برگزیند و حقیقتاً هم در همه این ابعاد موفق بوده است.
اما در میان شاعران معاصر که در صد سال اخیر زیستهاند اگر یک نفر را بخواهیم به عنوان شاعری که بر قالبهای مختلف احاطه دارد و توانسته هم در اغلب قالبها و هم در مضامین مختلف و خلق ترکیبات و استفاده از الفاظ ظریف و بجا زبانزد باشد پیدا کنیم، آن یک نفر قیصر امینپور است.
قیصر شعرش را به طور جدی با رباعی آغاز کرد و به جرأت میتوان گفت رباعیات او از اصلیترین علل احیای رباعی در سدة اخیر بوده است. رباعیهای قیصر با تحولات مهم سیاسی و اجتماعی زمانه همراه شد و رنگ و بوی انقلاب و جنگ در رباعیهای او بسیار به چشم میخورد. او که خود زادة خوزستان و شهرستان گتوند بود، جنگ را با تمام وجود لمس کرده بود و آوارگی مردم دیارش خوزستان را دیده بوده و برای مصیبتهای آنها این گونه قلمزده است:
«موسیقی شهر بانگ «رودارود» است
خنیاگری آتش و رقص دود است
برخاک خرابهها بخوان قصة جنگ
از چشم عروسکی که خونآلود است»
قیصر اگر چه بعدها کمتر به رباعی روی آورد اما هرگاه رباعی میسرود نه تنها پختگی آن نسبت به رباعیهای قبلی بیشتر احساس میشد بلکه تفاوت و ممتاز بودن او با دیگر رباعیسرایان هم نسلش بیشتر به نمایش میگذارد.
غزلهای او در شعر پس از انقلاب، آیینۀ اشعار سهلِ ممتنع است و اگرچه در بین غزلیات او آثار متوسط نیز دیده میشوند، اما بیتردید او یکی از بینظیرترین و درخشانترین شاعران کلاسیک بعد از انقلاب اسلامی است که اشعار «تنفس صبح» تا «دستورزبان عشق» گواهی بر این مدعاست. به عنوان نمونة غزل مشهور «دستور زبان عشق» که جزو آخرین سرودههای منتشر شده قیصر امینپور است، نشان از سیر سعودی و پختگی اشعار قیصر دارد:
دست عشق از دامن دل دور باد!
میتوان آیا به دل دستور داد؟
میتوان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بیگزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستی نمیبایست داد
در حوزة مثنوی هرچند آثار معدودی از قیصر در دست است اما مثنوی «نینامه» او یکی از شاخصترین و بهترین مثنویهای عاشورایی معاصر محسوب میشود:
خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن
خوشا از نی خوشا از سر سرودن
خوشا نی نامهای دیگر سرودن
نوای نینوایی آتشین است
بگو از سر بگیرد، دلنشین است
نوای نینوای بینوایی است
هوای نالههایش، نینوایی است
نوای نی دوای هر دل تنگ
شفای خواب گُل، بیماری سنگ
قلم، تصویر جانکاهی است از نی
علم، تمثیل کوتاهی است از نی
خدا چون دست بر لوح و قلم زد
سر او را به خط نی رقم زد
هرچند قیصر هیچگاه پا به عرصة شعر سفید نگذاشت اما سرودههای نیمایی وی جزو بهترین آثار او و شعر نیمایی پس از انقلاب هستند و در بررسیهای شعر نیمایی پس از انقلاب نمیتوان نیمایی سرودههای قیصر را نادیده گرفت و تأثیر او در این عرصه را انکار کرد. نیمایی سروده زیر یکی از مشهورترین و بهترین اشعار نیمایی قیصر است و نشان از پیشرو بودن او در عرصه شعر نیمایی دارد:
حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه میکنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظه عزیمت تو ناگزیر میشود
آی...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود
بهانهای برای مصادره!
یکی از بهانههایی که جریان شبه روشنفکری برای مصادره قیصر بیان میکند این است که او در سالهای پایانی برای انقلاب و حضرت امام خمینی(ره) شعر نمیسرود. خودش دراین باره میگوید: «... من بعد از فوت امام(ره) دو سه تا شعر گفتم ... من آن موقعی شعر برای امام میگفتم، سال 56 که شاید تکه بزرگهمان گوشمان بود اگر میفهمیدند ما گفتیم.»
حسین اسرافیلی شاعر نام آشنا و از دوستان صمیمی قیصر امینپور ، در خصوص نشان دادن چهره بریده از انقلاب و پشیمان از قیصر توسط رسانههای ضد انقلاب و شبه روشنفکر، گفت: «قیصر و همچنین سیدحسن حسینی با گوشت و پوست لبیک یا امام (ره) را فریاد میزدند. آنها کسانی بودند که با تمام وجود به انقلاب و امام(ره) وفادار بودند.»
اسرافیلی تاکید کرد: «خاطرم هست یکی از شعرهای قیصر را می خواستند به شکل سرود در صدا و سیما بخوانند که در یکی از بیتهای آن اشاره مستقیمی به یک شهید شده بود، خواننده آن موسیقی به قیصر گفته بود چون الان دیگر سالها از پایان جنگ گذشته، اگر اجازه دهید ما این بیت که به شهید اشاره کرده را حذف کنیم. قیصر به او گفته بود نه، همه این غزل برای این یک بیت است که برای شهید نوشته شده است و اگر بناست این بیت اجرا نشود، شعر را کلا نباید بخوانید.»
اخراج قیصر از حوزه هنری به دلیل انتقاد از نظام سرمایهداری
اسرافیلی که از دوستان نزدیک قیصر بوده و از اول انقلاب و شکلگیری حوزه هنری همراه با قیصر در آنجا مشغول به کار بوده، در خصوص جدایی قیصر از حوزه هنری یادآور شد:
«قیصر خودش از حوزه هنری جدا نشد، محمدعلی زم او را اخراج کرد. یک روز وقتی من وارد حوزه شدم، دیدم قیصر دارد وسایلش را جمع میکند علت را جویا شدم و او حکم محمدعلی زم مبنی بر اخراجش را به من نشان داد و گفت آقای زم گفته دیگر در حوزه هنری نباشید.»
شاعر نامآشنای کشورمان درباره علت اخراج قیصر و تنی چند از هنرمندان، افزود: «نظر قیصر و چندنفر دیگر این بود که آقای محمدعلی زم مواضع سرمایهداری دارد و زم هم آنها را اخراج کرده بود. با این حال قیصر و سید حسن تا سالها پس از این ماجرا در محافل انقلابی شرکت میکردند و حتی در دیدارهای شاعران با رهبر معظم انقلاب حضور داشتند و شعرخوانی میکردند.»
مصادره نافرجام از کارگزاران تا بیبیسی
همانطور که گفته شد قیصر دارای ویژگیهای منحصر بفردی است که او را از دیگر شاعران هم عصر خود متمایز کرده است. قیصر در اغلب قالبهای شعر فارسی آثار درخشانی دارد و از نظر مضمون، محتوا و استفاده از تعابیر و الفاظ در جایگاهی دور از دسترس بسیاری از شاعران دیگر قرار دارد و این موضوع باعث محبوبیت بینظیر قیصر، هم میان مخاطبان و هم میان اُدبا و منتقدین ادبی شده است. چنانچه در پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت قیصر امینپور آمده است: «از دست دادن او برای اینجانب و برای همه اصحاب شعر و ادب، خسارتبار است. او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قلههای این هنر بزرگ پیش میرفت.
درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد، ولی راه فتح قلهها را امید است دوستان و یاران نزدیک و شاگردان این عزیز، ادامه دهند. او و دوستانش نخستین رویشهای زیبا و مبارک انقلاب در عرصه شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوه این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست. خداوند پاداش خوبیهای او را امروز که بیش از گذشته به آن نیازمند است، با کَرََم و فضل به او برگرداند و او را در آغوش رحمت و مغفرت خویش بگیرد.»
بنابر این دور از انتظار نیست رسانههای ضد انقلاب مانند بیبیسی و جریانهای لیبرال سرمایهداری مانند کارگزاران که روزی او را بخاطر انتقاد از نظام سرمایهداری از حوزه هنری اخراج کردند و همچنین جریانات اصلاحطلب که در اردوگاهشان شاعری مانند قیصر ندارند؛ بخواهند در جهت موجه سازی خود و ارائه چهرهای ادبی و هنردوست، قیصر را به نفع خود مصادره کنند.
سرودهای از قیصر امینپور
برای امام خمینی(ره)
تنفس صبح
لبخند تو خلاصه خوبیهاست
لختی بخند، خنده گل زیباست
پیشانیت تنفس یک صبح است
صبحی که انتهای شب یلداست
در چشمت از حضور کبوترها
هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست
رنگینکمان عشق اهورایی
از پشت شیشه دل تو پیداست
فریاد تو تلاطم یک طوفان
آرامشت تلاوت یک دریاست
با ما بدون فاصله صحبت کن
ای آن که ارتفاع تو دور از ماست
منبع : روزنامه کیهان
انتهای پیام/