یادداشت| حمله ترکیه به شرق فرات؛ عاقبت اعتماد کردهای سوریه به آمریکا

یادداشت| حمله ترکیه به شرق فرات؛ عاقبت اعتماد کردهای سوریه به آمریکا

پ.ک.ک، کردها را به نیروی زمینی آمریکا تبدیل کرد و هزاران جوان کُرد(بر اساس آمار اعلامی یازده هزار نفر)را به کشتن داد. همه آنچه کردهای سوریه به زحمت به دست آورده بودند با اشتباهات راهبردی پ.ک.ک از دست رفته است و آمریکا هیچ واکنشی نشان نداده است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، پس از ماه‌ها تهدید، صبر و انتظار بالاخره ساعت صفر حمله ترکیه به شرق فرات و به بهانه مبارزه با گروه‌های مسلح کُردی در شمال شرق سوریه فرا رسید.

اردوغان رئیس جمهور ترکیه دستور حمله را صادر کرده و برخی منابع خبری طی روزهای دوشنبه و بامداد سه‌شنبه از بمباران هوایی برخی مناطق در اختیار گروه‌های کردی وابسته به پ.ک.ک خبر داده‌اند.

همزمان با این تحرکات وسیع نظامی ترکیه در مرز با سوریه، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در توییتی از عقب نشینی نظامیان آمریکایی از سوریه سخن گفته و مقامات ارشد پنتاگون ضمن تایید این دستور، اعلام کردند که نیروهای آمریکایی دو مقر نظامی در سری کانی و گری سپی در شهر تل ابیض و راس العین در شمال سوریه را تخلیه کرده‌اند.

بدین ترتیب پس از ماه‌ها تهدید ترکیه برای حمله به سوریه و اشغال مناطق در اختیار گروه‌های کُردی، اکنون به نظر می‌رسد آمریکا در بهترین حالت از این حمله ممانعتی به عمل نخواهد آورد و زمینه حمله آنکارا به شرق فرات کاملاً فراهم است.

سوال اصلی این است که آیا این اقدام قابل پیش‌بینی بود؟ در صورت پاسخ مثبت به این سوال، باید پرسید چرا کردهای سوریه مجدداً به آمریکا اعتماد کردند و به جای همکاری با دولت مرکزی در دمشق، خود را به نیروی زمینی آمریکا در سوریه بدل کرده و اکنون به صراحت اقدام آمریکا برای خروج از سوریه و تنها گذاشتن خود در مقابل ارتش ترکیه را «خنجر از پشت» توصیف می‌کنند؟

برای پاسخ به این سوال، باید روند زمانی تحولات را مرور کرد.

اول. با آغاز بحران سوریه و تحرکات گروه‌های مختلف مسلح و تروریستی در مناطق مختلف این کشور، ارتش سوریه ضمن هماهنگی با احزاب و گروه‌های سیاسی و شبه‌نظامی در مناطق کردنشین، برای تمرکز نیرو و تجهیزات در سایر نقاط کشور، توافق کرد که اداره این مناطق در اختیار کردها باشد و آنها ضمن مبارزه با گروه‌های تروریستی، در جنگ دولت قانونی سوریه با تروریست‌ها بی طرف باشند و البته به تمامیت ارضی سوریه نیز پایبند بمانند.

دوم. حزب اتحاد دموکراتیک سوریه به عنوان شاخه سوری گروه  پ.ک.ک به مرور زمان اداره و کنترل مناطق کردنشین را در اختیار گرفت و در چند منطقه و شهر، ادارات خودگردان و کانتون‌های کردی تاسیس کرد.

اقتدارگرایی، عدم تحمل سایر احزاب کُردی، اخذ مالیات اجباری، تبعیض نژادی و قومیتی، استفاده از کودکان و نوجوانان به عنوان نیروی نظامی در میدان جنگ با داعش و سایر اقدامات یکجانبه و منفی باعث شد تا سوء ظن نسبت به نیات و اقدامات این گروه افزایش یابد. این اواخر نیز مشخص شد که حمله پهپادهای رژیم اسرائیل به مقر نیروهای بسیج مردمی در عراق، به احتمال زیاد از مقر نیروهای سوریه دموکراتیک صورت گرفته است.

سوم. حمله داعش به کوبانی برای تصرف این شهر کردنشین، اوج جنگ کردها با داعش بود. از سویی ترکیه اجازه ورود تجهیزات و نیروی نظامی کردی به سوریه را نمی‌داد و از سویی دیگر به طور غیرمستقیم ضمن حمایت از داعش، مایل بود کردها شکست بخورند و مرز سوریه با ترکیه به محل تجمع و استقرار نیروهای کردیِ مسلح بدل نشود.

با حمایت ائتلاف غربی و توجه رسانه‌های جهانی به مبارزه کردها با داعش در کوبانی، کردهای سوریه در قالب نیروهای سوریه دموکراتیک و یگان‌های مدافع خلق- هر دو وابسته به پ.ک.ک- عملاً به نیروی زمینی آمریکا در جنگ با داعش تبدیل شدند و توجهات را به خود جلب کردند. آنها توسط نیروهای آمریکایی آموزش دیدند و تجهیزات آمریکایی دریافت کردند و در این جنگ، هزاران جوان کُرد کشته شدند.

چهارم. ترکیه که فعالیت کردها در سوریه و عراق را تهدید جدی امنیت ملی خود می‌داند و از زمان تاسیس ترکیه نوین، همواره درگیر جنگ خونین با کردها بوده، از ابتدای بحران و قدرت‌گیری کردهای سوریه، احساس خطر کرده و سعی داشت مناطق مرزی با سوریه، محل تجمع و استقرار و تاسیس دولت‌های محلی کردی نشود.

لذا ضمن همسان پنداشتن کردهای سوریه با گروه پ.ک.ک، بارها اعلام کرده بود که حق حمله به سوریه و سرکوب شاخه سوری پ.ک.ک را برای خود محفوظ می‌داند. ادعای ترکیه، چندان هم بیراه نبود. یگان‌های مدافع خلق و نیروهای سوریه دموکراتیک، همان اعضای پ.ک.ک بودند و در کانتون‌ها و ادارات خودگردان، عکس‌های اوجالان (رئیس گروه پ.ک.ک که از سال 1999 در بازداشت دولت ترکیه است) به وفور دیده می‌شد.

کردهای حاکم بر شرق فرات نیز ارتباط با اوجالان و علاقه به او را انکار نمی‌کنند. دیدگاه اوجالان را در مورد نحوه اداره مناطق کردی سوریه را مورد توجه قرار می‌دهند و صراحتاً ادعا داشتند که می‌توانند یک پدر فلسفی بنیادی بدون یک سازمان واحد را به اشتراک بگذارند.

پنجم. همه این‌ها در حالی بود که آمریکا در یک رویکرد متناقض، به همراه اتحادیه اروپا و ترکیه، پ.ک.ک را یک گروه تروریستی می‌دانست. ترکیه نیز مدعی بود آمریکا در جنگ سوریه از شاخه سوری یک گروه تروریستی حمایت می‌کند و همزمان در جنگ ترکیه با پ.ک.ک در قندیل و شمال عراق، از مواضع آنکارا پشتیبانی می‌‌کند.

اردوغان مدعی بود بین پ.ک.ک و شاخه‌های آن در عراق و سوریه و البته زیرمجموعه ایرانی آن یعنی پژاک، هیچ تفاوتی نیست و همه آنها یک گروه تروریستی واحد محسوب می‌شوند و آمریکا نباید از نیروهای سوریه دموکراتیک و یگان‌های مدافع خلق حمایت مالی و لجستیکی کند.

ششم. با شکست سازمانی داعش و نابودی خلافت خودخوانده، عفرین به عنوان شهری کردنشین در غرب فرات یکی از مقرهای اصلی فعالیت کردهای وابسته به پ.ک.ک بود که اینک دولت محلی داشتند و با اتکا به حمایت آمریکا و چند ده هزار نیروی مسلح، خود را بازیگری مهم در آینده سوریه می‌خواندند.

آنها همزمان هم با مواضع دولت سوریه مخالف بودند و ترکیه را فاشیستی توصیف می‌کردند. با اقتدارگرایی، چتر اقماری پ.ک.ک گسترش یافت و مخالفان از مناطق کردنشین اخراج شدند.

همه باید به عکس اوجالان سوگند یاد می‌کردند و کودکان نیز در مدارس، با اندیشه‌های مارکسیستی و چپ‌گرایانه وی آشنا می‌شدند. آنها خود را جدای از دولت سوریه توصیف کردند و برای خود نفت می‌فروختند.

این موارد، یعنی قدرت و حاکمیت دوفاکتو و عملی یک گروه کرد مسلح در همسایگی ترکیه، از دید آنکارا تهدید مستقیم امنیت ملی محسوب می‌شد.

به خصوص پس از تشکیل اقلیم کردستان در شمال عراق؛ می‌توانست برای برخی کردهای ترکیه نیز به الگو تبدیل شود. در واقع پ.ک.ک و شاخه سوری آن در ابعاد نظامی و سیاسی، هر آنچه که توان داشت برای تحریک حساسیت‌های ترکیه به کار گرفته بود؛ به امید آنکه در جنگ احتمالی با ارتش ترکیه، آمریکا حامی آنها خواهد بود.

هفت. ترکیه به عفرین یعنی یک شهر کردنشین حمله کرد و نیروهای مسلح کردی نیز طبعاً امکان مقاومت و جنگ در برابر ارتش کلاسیک و قدرتمند یک کشور عضو ناتو را نداشتند. عفرین اشغال و تمامیت ارضی سوریه نقض شد. کردهای سوریه به امید آمریکا، با دولت دمشق مصالحه نکردند و به سختی شکست خوردند.

غرور کاذب اجازه تحلیل صحیح به آنها را نداد. ترکیه نیز به اذعان همگان در حال مهندسی جمعیت و بافت این شهر است و رسماً یک کشور دیگر را اشغال کرده است. فارغ از محکومیت اقدام آنکارا، مقصر اصلی این وضع در عفرین، نیروهای کرد وابسته به پ.ک.ک هستند.

این در حالی است که آمریکا روزگاری کردهای سوریه را به نیروی زمینی خود تبدیل کرده بود، در مقابل اشغال عفرین سکوت کرد و میان یگان‌های مدافع خلق و ارتش ترکیه، جانب دومی را گرفت.

به این ترتیب، ضربه اول آمریکا توسط کردهای مسلح سوریه، به خوبی ارزیابی نشد. اگر پ.ک.ک در بحران سوریه دخالت نمی‌کرد و به سایر احزاب کردی اجازه فعالیت می‌داد و به سرپل و پیاده نظام آمریکا در سوریه تبدیل نمی‌شد، اصولاً عفرین اشغال نمی‌شد و کردها نیز آواره نمی‌شدند.

هدف اعلامی پ.ک.ک و شاخه سوریه آن، حمایت از کردها بود، اما در عمل سبب اشغال یک شهر کردنشین و تغییر بافت جمعیتی آن شدند. دلیل اصلی در این اشتباه محاسباتی، اعتماد به آمریکا بود.

هشت. ترکیه به عفرین قانع نبود. شرق فرات نیز محل تجمع و تاسیس ادارات خودگردان و نیروهای کردی بود که وابستگی ایدئولوژیک و حتی سازمانی خود به پ.ک.ک را منکر نمی‌شدند.

ترکیه قصد داشت به بهانه ایجاد منطقه امن در مرز و استقرار اجباری آوارگان سوری، میان خود و کردها، حائلی جدی ایجاد کرده و احتمالاً با در اختیار داشتن کنترل این مناطق، در آینده سوریه نقش ایفا کند.

همه این‌ها در حالی بود که آنکارا خود را متعهد به تمامیت ارضی سوریه توصیف می‌کرد. طی ماه‌های اخیر مهمترین موضوع مذاکرات ترکیه و آمریکا، حمله این کشور به شرق فرات بود. ترکیه می‌خواست سناریوی عفرین را در شرق فرات پیاده کند و برای آن، حاضر بود هر اقدامی بکند.

اکنون رئیس جمهور آمریکا که مهمترین مواضع داخلی و خارجی را در توییتر اعلام می‌کند به صراحت از خروج نیروهای آمریکایی از سوریه خبر داده است.

فارغ از چرایی اتخاذ این تصمیم- در حالی که سال گذشته میلادی نیز ترامپ اعلام کرده بود که آمریکا از سوریه خارج خواهد شد- به نظر می‌رسد ترکیه توانسته است حرف خود را به کرسی نشانده و با هماهنگی آمریکا به شرق فرات حمله خواهد کرد.

امتیازات احتمالی رد و بدل شده میان آنکارا و واشنگتن، چندان اهمیت ندارند. مهم قصد ترکیه برای ساخت یک سوریه کوچک و تحت کنترل، در شرق فرات است. بدیهی است که مجدداً برخی مناطق کردنشین توسط ترکیه و نیروهای شبه‌نظامی وابسته به ارتش این کشور اشغال خواهد شد.

نیروهای مسلح وابسته به پ.ک.ک نیز امکان مقابله نخواهند داشت. آمریکا نیز به طور رسمی این عملیات را محکوم نکرده و حتی حاضر نشده به طور لفظی از نیروهای سوریه دمکراتیک حمایت کند.

به این ترتیب، شهرهای مهمی در شرق فرات مانند کوبانی، صرین، عین عیسی، قامیشلو، دیرالزور، رقه و تل ابیض و منطقه نفتی رمیلان به اشغال ارتش ترکیه در خواهند آمد.

این تجاوز آشکار به خاک سوریه و اشغال مناطق کردنشین آن، در مقابل چشمان نیروهای آمریکایی صورت می‌گیرد. روزگاری کردها با تلفات بسیار توانستند کوبانی را از چنگ داعش نجات دهند و اکنون باید آن را به ترکیه بسپارند.

طنز ماجرا اینجاست که نهادهای اقماری پ.ک.ک، به آمریکایی امید داشتند که به استفاده ابزاری از گروه‌های مختلف معروف است و خود پ.ک.ک را در لیست گروه‌های تروریستی قرار داده است. پ.ک.ک و نهادهای اقماری آن حتی به دستور اوجالان نیز توجه نکردند.

وی هشدار داده بود که باید به حساسیت‌های ترکیه در شرق فرات احترام گذاشت. اما تمامیت‌خواهی سران پ.ک.ک در سوریه باعث شد تا هم تمامیت ارضی سوریه نقض شود و هم شهرهای کردنشین اشغال شوند. بدین ترتیب، در شرق فرات نیز تعامل پ.ک.ک با سوریه، آمریکا، روسیه و ترکیه، در نهایت آنقدر غلط بود که منجر حمله ترکیه شده است.

نه. ایران که در چارچوب مذاکرات با ترکیه و روسیه حضور دارد بر تمامیت ارضی سوریه تاکید کرده است. ایران خودسری و تمامیت‌خواهی نهادهای اقماری پ.ک.ک را دلیلی بر تجاوز به سوریه و نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه نمی‌داند.

این موضع دولت ایران در تماس وزیر خارجه با همتای ترک وی، به چاووش اوغلو ابلاغ شده است. مسلماً ترکیه صرفاً به دلیل تهدید نهادهای اقماری پ.ک.ک شهرهای کردنشین را اشغال نکرده است. تغییر بافت جمعیتی و قومی، توسعه‌طلبی ارضی و نقش آفرینی در آینده سوریه، از اهداف ترکیه هستند که در پوشش مبارزه با پ.ک.ک دنبال می‌شوند. اشغال شهرهای مهم سوریه، عواقب جدی برای آینده منطقه دارد و به همین دلیل ایران بر تمامیت ارضی این کشور تاکید کرده است.

ده. مسئله‌ بسیار مهم استفاده ابزاری پ.ک.ک از کردهای سوریه و رفتار این گروه در شمال این کشور و بخش‌هایی از عراق که مبتنی بر سوء استفاده از فضای تنش «داعش محور» است.

پ.ک.ک، کردها را به نیروی زمینی آمریکا تبدیل کرد و هزاران جوان کُرد(بر اساس آمار اعلامی یازده هزار نفر)را به کشتن داد. همه آنچه کردهای سوریه به زحمت به دست آورده بودند با اشتباهات راهبردی پ.ک.ک از دست رفته است و آمریکا هیچ واکنشی نشان نداده است.

احتمالاً تاریخ مصرف پ.ک.ک و نهادهای اقماری آن به پایان رسیده و تصمیمات غلط پ.ک.ک صرفاً به کردها و سوریه ضربه زد.

الهام احمد رئیس هیئت رهبری «مجلس سوریه دموکراتیک» وابسته به پ.ک.ک، به اشتباه راهبردی این گروه در مورد عفرین اعتراف کرده و افزوده «اکنون برنامه ترکیه تغییر بافت جمعیتی منطقه به ویژه عفرین است. می‌توانستیم راه را بر جنگ و این برنامه ببنیدیم اما اشتباه کردیم. در آستانه حملات ترکیه به عفرین، روسیه و دولت مرکزی سوریه از ی.پ.گ. خواستند تا کنترل عفرین را به دمشق بسپارد اما پ.ک.ک خوددداری کرد».

اقدامات این گروه باعث ایجاد بهانه لازم برای ترکیه شده و آنکارا به دلیل حضور پ.ک.ک، عملاً در اقلیم کردستان عراق، 20 پادگان نظامی تاسیس کرده و روزانه روستاها و مناطق کوهستانی اقلیم کردستان عراق را بمباران می‌کند. اکنون نیز سوریه، قربانی حضور پ.ک.ک و تجاوز ترکیه شده است. نتایج اقدامات پ.ک.ک در منطقه تامین منافع ترکیه در عمل است که سوالات بسیاری را به وجود خواهد آورد.

بهنام خسروی- کارشناس مسائل ترکیه

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران