یادداشت| کردهای سوریه و توافق احتمالی آنکارا – دمشق
یکی از مهمترین اشتباهات کردها در شمال سوریه٬ این بود که نتوانستند مبارزه با گروههای تروریستی و تکفیری را برای خود٬ به یک اعتبار سیاسی و اجتماعی تبدیل کنند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ موضوع تحرکات سیاسی کردها در شمال سوریه و به ویژه در شرق فرات٬ یکی از مهمترین روندهای تحولات سیاسی تاریخی معاصر است که با توجه به ایفای نقش چندین قدرت منطقهای و فرامنطقهای در پرونده سوریه٬ حالا کردها نیز در این کشور٬ در موقعیتی قرار گرفتنهاند که گاه از خروجی تحولات منطقه و بازی با موازنات بین قدرت بازیگران٬ امتیاز کسب میکنند و گاهی نیز به خاطر توافقهای گاه و بیگاه این قدرتها یا تصمیم مستقل یک بازیگر٬ در معرض خطر قرار میگیرند.
کردهای سوریه در معرض تهدیدات مهم
در شرایط فعلی٬ چندین تهدید مهم٬ کردهای سوریه را در تنگنا قرار داده که برخی از آنها عبارتند از:
1.در دوران مسئولیت دونالد ترامپ در آمریکا٬ تکلیف هیچ چیزی روشن نیست و یکی از مسائل مهم٬ میزان تداوم حضور یا عدم حضور نیروهای آمریکایی در سوریه است. این مساله هنوز هم مورد بحث و گمان است و کسی نمیداند حمایت آمریکا از کردها٬ تا کجا و تحت چه شرایطی ادامه پیدا خواهد کرد.
2.طی سالیان اخیر٬ جریان سیاسی غالب کردهای سوریه یعنی پ.ی.د و دیگر نهادهای اقماری پ.ک.ک٬ با دولت بشار اسد در چارچوب یک توافق نانوشته حرکت میکرد، اما حالا دولت اسد٬ تمام این گروهها را تروریست نامیده و گفتوگویی بین دمشق و گروههای مورد اشاره در جریان نیست. شاید این مساله در شرایط فعلی٬ اهمیت چندانی نداشته باشد اما اگر به مرز قطع انجام وظایف اقتصادی دولت اسد در استانهای کردنشین شمالی برسد٬ اوضاع به کلی تغییر خواهد کرد.
3.فشارها و تهدیدات رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه٬ همچون شمشیر داموکلس بر سر کردهای سوریه قرار گرفته و شرکای آستانه تاکنون دو بار در بیانیههای پایانی خود٬ اشاراتی به ساختار غیررسمی و دفاکتوی کردها کردهاند که همراهی نسبی آنها با ترکیه را تا حد قابل توجهی نشان میدهد. حتی با وجود آن که ترکیه در روز روشن به شهر کردنشین عفرین در غرب فرات حملهور شده و آنجا را به اشغال خود در آورد٬ اما هیچکدام از کشورهای منطقه٬ اروپا و آمریکا٬ حاضر نشدند در حمایت از کردها علیه آنکارا موضع بگیرند و میتوان گفت در شرایط فعلی نیز تهدید ترکیه علیه نهادهای اقماری پ.ک.ک در شمال سوریه٬ فقط محدود به حمله یا عدم حمله به شرق فرات نیست و این کشور در آینده نیز میتواند برای کردها مشکلات دیگری پدید بیاورد.
4.فشارهای سیاسی و لابیهای پیدا و پنهان ترکیه موجب آن شد که سران پ.ی.د٬ به کمیته 150 نفره تدوین قانون اساسی سوریه راه داده شوند و این موضوع از لحاظ سیاسی و معادلات بینالمللی امروز و فردا٬ به ضرر کردها است.
از حاشیه تا مرکز
در شرایطی که به مدت چندین دهه٬ کردها از منظر مشارکت سیاسی و سهم گرفتن در ساختار اجرایی و قدرت٬ در حاشیه قرار گرفته بودند٬ به یک باره و پس از بروز بحران سوریه٬ بر اساس یک توافق نانوشته با دمشق٬ توانستند به کانون صحنه بیایند و توجه جهانیان را به سوی خود جلب کنند.
شاید کمتر کسی میتوانست تصور کند که اقلیت 10 درصدی کُرد در سوریه٬ تا این اندازه موقعیت کانونی و نقش محوری بگیرد. اما واقعیت این است که کردها در حوزه مبارزه با ترور و بیرون راندن گروههای افراطی و تکفیری٬ قدرتمند و منسجم ظاهر شدند و در حوزه تجارب اجرایی و خدمتگزاری نیز – با وجود آن که یک ساختار دفاکتوی غیررسمی ایجاد کردهاند- توانستند تجربه اندوزی کنند و ظرفیتهای خود را به نمایش بگذارند.
اما به موازات اینها٬ جریان سیاسی غالب کردها در شمال سوریه٬ در تصمیمات و اقدامات سیاسی خود٬ مرتکب خطاهایی شده و حالا در موقعیتی قرار گرفته که باید برای آینده خود تا حد زیادی٬ نگران باشد.
شاید یکی از مهمترین اشتباهات کردها در شمال سوریه٬ این بود که نتوانستند مبارزه با گروههای تروریستی و تکفیری را برای خود٬ به یک اعتبار سیاسی و اجتماعی تبدیل کنند.
با آن که شمار قابل توجهی از دختران و پسران جوان کُرد سوری در مصاف با تروریستهای افراطی کشته شدند و کردها در جنگ با ترور متحمل ضربات و صدمات فراوانی شدند٬ اما اصرار سران پ.ک.ک بر تشکیل کانتونها و ساختارهای غیر رسمی و جبههگرفتن همزمان آنان علیه ترکیه٬ سوریه و دیگران٬ بازی را پیچیده کرد و این خطا٬ موجب آن شد که به جای آن که از رشادت و شهامت مردمان کُرد سوری در مبارزه با داعش٬ النصره و دیگر گروههای تروریستی و تکفیری صحبت شود٬ سخن از این میرود که با نگرش و رویکردی فرصتطلبانه٬ تلاش شده تا در مدت زمانی کوتاه و سریع٬ همه چیز بر اساس ایدههای عبدالله اوجالان و نظرات او در مورد ساختارهای خودگردانی دموکراتیک٬ ساختار نوینی در شمال سوریه ایجاد شود که هیچ کشوری حاضر نیست آن را به رسمیت بشناسد.
از دیگر سو٬ ارتباط همزمان کردها با واشنگتن و دمشق و بلاتکلیفی در تصمیمگیریهای منطقهای٬ به علاوه کشیده شدن جنگ ترکیه و پ.ک.ک به داخل مرزهای سوریه٬ ورق را به ضرر کردها برگرداند.
نهادهای اقماری پ.ک.ک٬ با بیرون راندن تمام جریانات و احزاب کُرد سوری خارج از چتر فکری و عقیدتی پ.ک.ک٬ نوعی از تمامیتخواهی به وجود آوردند که برای بسیاری از احزاب کُرد قابل قوبل نیست. چرا که سابقه مبارزاتی و سازماندهی برخی از آنان به 70 سال پیش بازمیگردد و بیرون راندن این افراد از مناطق کردنشین و ملزم کردن همه رزمندگان به ادای سوگند وفاداری به عکس و کتاب اوجالان٬ یک خطای استراتژیک تمام عیار بود.
پیامدهای توافق احتمالی آنکارا – دمشق
این روزها بسیاری از مخالفین اردوغان٬ به او٬ دولت و حزب عدالت و توسعه فشار میآورند تا برای آغاز روند عادیسازی روابط آنکارا – دمشق٬ قدم بردارد.
اگر چه هنوز نشانه و مصداقی جدی برای اتخاذ چنین تصمیمی مشاهده نمیشود، اما تاریخ سدههای نوزدهم و بیستم نشان داده که دولتها٬ در شرایط تنگنا٬ میتوانند در چرخشی ناگهانی٬ به سمت چنین گزینههایی بروند.
لذا در چنین شرایطی٬ سران جریان غالب سیاسی کردها در شمال سوریه٬ باید نه بر اساس عواطف حماسی و مواضع احساسی٬ بلکه بر اساس دوراندیشی٬ مصلحتاندیشی و در نظر گرفتن شرایط جغرافیایی و سیاسی خود٬ همزمان بر آغاز گفتوگو با هر دو پایتخت آنکارا و دمشق تاکید و پافشاری کند و اجازه ندهد که زمینه حمله به شرق فرات٬ هموار شود.
با نگاهی به نقشه بررسی و مرزهای ترکیه و سوریه و در نظر گرفتن پارامترهای مختلف امنیتی٬ اقتصادی و سنجش صحیح و واقع بینانه ظرفیت دفاعی کردها و همچنین تحلیل صحیح شرایط حاکم بر روابط بینالملل٬ میتوان به وضوح دید که اگر کردها در شمال سوریه در همین مسیر و با همین فرمان پیش بروند و آنکارا و دمشق نیز در مسیر عادی سازی روابط قدم بردارند٬ پیامدهای سختی در انتظار پ.ی.د و دیگر زیرمجموعه های آن خواهد بود.
محمد علی دستمالی کارشناس مسائل ترکیه
انتهای پیام/