سبک پرورش مداحان قدیم/ فردی مثل "محمود کریمی" توان احیای نوحه اصیل را دارد
آهنگهای پاپ و راک در شان عزاداری امام حسین(ع) نیست، اما مداحان امروزی جوری این آثار را ارائه میکنند که مورد استقبال قرار میگیرند؛ شاید به خاطر داشتن رسانه است؛ اگر سبکهای قدیمی را مقداری با شور و هیجان امروزی ادغام کنیم، استقبال خوبی میشود.
خبرگزاری تسنیم - متین رضوانیپور بر ردیفهای آوازی موسیقی دستگاهی ایران مسلط است؛ موسیقی را میشناسد و در خوانندگی توانمند و در عین حال مهمترین ویژگیِ این خواننده تسلطش بر آوازهای مذهبی است؛ نزد بیشتر پیرغلامان مناطق مختلف ایران رفته و نوحههای قدیمی این مناطق را ثبت و ضبط و حاصل تحقیقاتش را در قالب کتابهایی منتشر کرده است که هر کتاب به نوحههای یک منطقه از ایران بزرگ اختصاص دارد؛ بیشک این کار او از جمله مهمترین کارهای پژوهشی برای ثبت نغمههای اصیل عاشورایی در سراسر ایران است.
رضوانیپور البته خبر از توقف این پروژه میدهد و میگوید که این کار متوقف و او هم مجبور شده است برای امرار معاش به کار دیگری رو بیاورد.
اکنون که 10 روز نخست ماه محرم 1398 به پایان رسیده، پای صحبتهای این محقق نشستیم تا از دیدگاه او اوضاع مداحی کشور را تحلیل و بررسی کنیم.
در ادامه حاصل گفتوگو با متین رضوانیپور را میخوانید:
شبهای محرم هیئتهای بسیاری در سطح شهر به عزاداری میپردازند و هر هیئت چند مداح دارد؛ کیفیت مداحیهای امسال نسبت به سالهای گذشته را چگونه ارزیابی میکنید.
مثل سالهای گذشته خیلی جالب نیست؛ تنها تفاوت این است که آهنگها به روز شدهاند؛ در سالهای گذشته مثلا بر اساس آهنگی از همایون شجریان نوحه میخواندند و الان براساس آهنگی از آرون افشار نوحه میخوانند؛ یا مثلا قطعه فرزاد فرخ «من به تو فکر میکنم هفت روز هفته رو» را انتخاب میکنند و با تغییر کلام، بر رویش نوحه میخوانند.
شنیدن این نوحهها حالم را خراب میکند و سعی میکنم جایی بروم که خلوت باشد و این صداها را نشنوم؛ از کوچه و خیابان که رد میشوم و صدای نوحههای امروزی را میشنوم واقعا ناراحت میشوم.
نکته این است که این اوضاع تقریبا در هیئتهای عزاداری زیادب صدق میکند و آنچه به عنوان نوحه در این هیئتها خوانده میشود، درست همین چیزی است که شما بیان کردید؛ اما به هر حال نمیشود نسبت به این اوضاع بیاهمیت بود؛ به نظر شما چه باید کرد؟
من به عنوان کسی که موسیقی کار کرده است و نغمهها را میشناسد، تصمیم گرفتم که به سراسر ایران سفر کنم و سراغ نوحههای اصیل بروم تا این نوحهها را با صدای مداحان قدیمی ضبط کنم؛ در برنامههای رادیویی و تلویزیونی اعلام کردم که حاضرم آنچه در این راه آموختهام را به جوانان آموزش دهم، اما متاسفانه هیچ استقبالی از این ماجرا نشد؛ گویا در این کشور کسی دغدغهی این موضوع را ندارد.
انتظارتان از ارگانهای فرهنگی چیست؛ این ارگانها دقیقا چه کاری باید انجام دهند؟
به برخی از مداحان شناخته شده از طریق نزدیکانشان پیام دادم که من نوحههای اصیل ایران را جمعآوری کردهام، اگر موافق باشید برخی از این نوحههای اصیل را در اختیارتان قرار دهم تا شما آنها را بخوانید؛ حتی به این مداحان گفتم که هر نوع نوحهای بخواهید در این آثار هست؛ مثلا نوحهای که شور داشته باشد یا زمزمه باشد یا نوحههای واحد یا نوحههای یک دست دو دست در این نمونهها هست.
به این مداحان گفتم به جای اینکه بر اساس آهنگهای غربی یا آهنگهای لسآنجلسی نوحه بخوانید، بیایید و حداقل چند نوحه از این آثار قدیمی و اصیل خودمان را هم بخوانید که قطعا تاثیرگذاریش بسیار زیاد خواهد بود؛ اما در عین ناباوری دیدم که هیچکدام از این مداحان استقبالی از این موضوع نداشتند.
از سوی دیگر به برخی از سازمانها و ارگانها پیشنهاد دادم تا کلاسهای آموزشی برای مداحان برگزار کنیم تا نوحههای اصیل و شعرهای خوب در اختیارشان قرار دهیم؛ آنها هم متاسفانه توجهی نکردند و در نهایت به این نتیجه رسیدم که باید کار خودم را بکنم و فقط به ثبت نوحههای اصیل بپردازم؛ باشد که در سالهای آینده این آثار به کارِ آدمهای دغدغهمند بیایند.
پروژه ثبت نوحههای اصیل را با کدام ارگان انجام دادید؟ الان این پروژه در چه وضعیتی است؟
در این زمینه با ارگانی کار میکردیم که به تازگی این همکاری را قطع کردند؛ من هم مجبور شدم برای امرار معاشم سراغ کارهای دیگری بروم و کارِ تحقیق و پژوهش و ثبت نوحههای اصیل را متوقف کنم.
ما الان در دانشگاههایمان رشتهای با عنوان آواز ایرانی و در عین حال رشتهای با موضوع موسیقی مذهبی هم در دانشگاههایمان نداریم؛ شاید نبود آموزش آکادمیک و درست موجب شده که اوضاع مداحی در هیئتها تا این حد اسفبار باشد.
کسانی که در مسند این امور نشستهاند سواد کار را ندارند؛ انگار فقط برای اشغال پُستهای مدیریتی آمدهاند؛ تفاوتی که ما با اروپاییها داریم این است که آنها بچهها را از همان اول استعدادیابی میکنند که هر بچه استعدادش در چه زمینهای است؛ استعدادها که مشخص شد، در همان عرصه زمینه را برای پیشرفتشان فراهم میکنند؛ همین کارها موجب میشود که در بیشتر عرصهها بهترین باشند؛ مهمترین علتش هم این است که هر کاری را از پایه و اساسش شروع میکنند.
من خودم عاشق موسیقی بودم اما خانواده اصرار داشتند که دکتر یا مهندس شوم؛ همین الان هم اوضاع به همین شکل است.
در زمینه آواز ما نیاز داریم که بچهها از 6 سالگی تحت آموزش قرار گیرند؛ شاید نیاز باشد مدرسه آواز تشکیل دهیم؛ خودم پسری 10 ساله دارم که الان ردیف «عبداله دوامی» را به او آموزش میدهم؛ از این استعدادها صدهاهزار نفر داریم که استعدادهایشان هرز میرود؛ سیستم آموزشی ما مشکل دارد.
موسیقی مذهبی یا آواز مذهبی میتواند رشتهای مجزا داشته باشد؟
بله میتواند داشته باشد؛ شنیدهام که برای تعزیه و مداحی میخواهند رشتههای دانشگاهی درست کنند؛ اما آیا کسانی که این رشتهها را راهاندازی میکنند، میدانند که موسیقی اصیل و درست ایرانی برای تعزیه و مداحی کدام است؟
برخی از موسسهها کلاس آموزش مداحی گذاشتهاند اما چه چیزی درس میدهند؟ درست همان چیزی که برخی از مداحان امروزی میخوانند را سر کلاس درس میدهند؛ جالب اینکه تقریبا 90 درصدِ آن چیزی که آن مداح خوانده اشتباه است، بعد همان را سرِ کلاس مداحی درس میدهند.
برای حفظ هنر چند هزار سالهمان تلاش قابل توجهی نکردهایم؛ تنها کسی که در این زمینه تلاش میکند مجید کیانی است که آن هم در عرصه موسیقی تلاش میکند.
شما به حفظ اصالتها به همان شکلِ قدیمی پایبندید و باور دارید که سنتها نباید دستخوش هیچ تغییری شوند؟
معتقدم که آدم باید یاد بگیرد؛ اگر بخواهید شاعر باشید باید چندین هزار بیت خوانده باشید؛ کسی که میخواهد موسیقی کار کند، باید نغمههای ناب را یاد بگیرد؛ پسرم گاهی برخی از ترانههای خوانندگان امروزی را میخواند؛ یک روز به او گفتم خواندن این ترانهها کار سختی نیست و به راحتی میتوان چنین ترانههایی را خواند، اما یادگیری و خواندن گوشهها و دستگاههای موسیقی ایرانی کار دشواری است و اگر این کار را انجام دادی، آن زمان کار بزرگی کردهای.
تفاوت بین مداحی و مرثیه خوانی چیست.
روضهخوانی بیشتر تعریف کردن روایت است؛ روایت را با آواز تعریف میکنند.
این روایت کردن و این آوازها اصولی دارد؟
این روایتها در قالب گوشهها و دستگاههای موسیقی ایرانی است؛ بر اساس حس و حال مداح، یکی از دستگاهها انتخاب و روضه در همان حس و حال بیان میشود؛ کاملا بداهه است اما در عین حال این بداهه نظم هم دارد؛ در واقع یک نظم در عین بینظمی است، چون به صورت آوازی اجرا میشود، ریتم ندارد، اما در عین نداشتن ریتم، نظم خودش را دارد؛ روضه ممکن است در سهگاه، همایون، ماهور و یا هر دستگاه دیگری اجرا شود.
یعنی تمام روضههایی که این روزها در ایام عزاداری میشنویم، همه در قالب همین دستگاهها و به صورت درست و اصولی اجرا میشوند؟
نه؛ این تعریفی که درباره روضه داشتم شامل حال کسانی است که اصول آوازی را یادگرفتهاند؛ تمام سنتیخوانهای عرصه موسیقی مذهبی این اصول را رعایت میکنند و روضههایشان بسیار شنیدینی بوده است؛ الان گاهی شبیه به فریادهای ناهنجار میشود.
روضه خوانی امروزی به شو و نمایش نزدیکتر شده است؛ برخی از روضهخوانهای مشهور امروز، وقتی برای مراسمی دعوت میشوند، اول اینکه رقم بالایی به عنوان دستمزد طلب میکنند؛ در عین حال یک تیم همراه دارند که هزینه ایابوذهاب و خورد و خوراکشان را باید میزبان تقبل کند؛ این تیم همراه هنگام خواندن روضه در سطح مجلس پخش میشوند و به محض شروع روضه، این تیمِ حاضر در مجلس گریه میکنند و مجلس را گرم میکنند.
روضه با مرثیه و مداحی تفاوت دارد؟
مداحی یعنی مدح اهل بیت؛ مرثیه در رثا و برای مصیبتها خوانده شده است؛ همه اینها در قالب یکی از دستگاهها یا گوشههای موسیقی ایرانی اجرا میشوند.
فرق نوحه و تصنیفهای قدیمی تنها در کلام است؛ گاهی آهنگی هم تصنیف هم نوحه بوده است؛ گاهی حتی برخی از تصنیفهایی که برای عروسیها اجرا میشد را با تغییر کلام به نوحه تبدیل میکردند.
طبق گفته شما در گذشته آهنگهای عروسی را با تغییر کلام به نوحه تبدیل میکردند و مقبولیت هم داشته است؛ امروزه هم آهنگهای موسیقی پاپ را با تغییر کلام به نوحه تبدیل میکنند، اما این کار مقبولیت ندارد انتقادهای زیادی به آن وارد میشود؛ تفاوت این دو کار در چیست؟
ایراد کارهای امروزی این است که چرا اشعار و آهنگها اینقدر محاورهای شده است؟ امام حسین علیهالسلام عارف کامل و شخصیت جهانی بوده و افتخار دین است؛ خواندن آهنگها و شعرهای محاوره خیلی در شان این شخصیت بزرگ نیست.
از نظر موسیقی چطور؟ تغییری که شما دربارهاش صحبت کردید در گذشته در فضای موسیقی اصیل ایرانی بوده است. الان آهنگهایی میخوانند که در واقع موسیقی پاپ و راک است.
بیشک آهنگهای پاپ و راک در شان مجالس عزاداری امام حسین علیهسلام نیست، اما مداحان امروزی جوری این آثار را ارائه میکنند که مورد استقبال هم قرار میگیرند؛ شاید به خاطر داشتن رسانه است؛ به نظرم اگر همان سبکهای قدیمی را مقداری با همین شور و هیجانهای امروزی ادغام کنیم، با استقبال خوبی مواجه میشوند.
وقتی گوش مردم به موسیقی پاپ عادت کرده، نوحههایی که بر اساس آهنگهای پاپ باشند را هم مردم میپذیرند. به قول شاعر که گفت:
مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی / چنان که پرورشم میدهند میرویم
یک مسئله مهم این است که مردم ما نمونههای مداحی اصیل را نشنیدهاند؛ اذان موذنزاده اردبیلی را همه میشنوند و همه هم دوست دارند؛ به اجراکننده هم بستگی دارد؛ اگر مداح خوشصدا و درجهیک باشد، حتما آنچه میخواند مورد پذیرش قرار میگیرد.
در میان مداحان محمود کریمی صدای گرم و جذابی دارد؛ مطمئن باشید اگر نوحههای اصیل را کسی مانند کریمی بخواند، حتما مورد توجه مردم قرار میگیرد.
با توجه به آنچه در این گفتوگو بیان شد، فرض کنیم کسی میخواهد مداح شود؛ چه باید بداند و بکند؟
باید شاگردی کنند؛ مداحان قدیمی میگفتند که ما با «موتور بپایی» کارمان را شروع میکردیم؛ یکی از این مداحان قدیمی برایم تعریف میکرد که «مداحان قدیمی از این موتورهای وسپا داشتند؛ مادرم من را به یکی از این مداحان سپرد و گفت که میخواهم بچهام شاگرد شما باشد؛ من با آن مداح به مجالس میرفتم؛ وقتی به خانه محل روضه میرسیدیم به من میگفت تو همینجا بمان و مراقب موتور باش از همینجا هم گوش کن ببین من چه میخوانم؛ شش ماه که گذشت به من گفت دیگر لازم نیست بیرون بمانی و داخل بیا؛ در این مدت هم همیشه در حال شنیدنِ مداحیها و روضههای آن استاد بودم؛ چند ماهی که میگذشت به من میگفت این دو بیت را من میخوانم و شما تکرار کن؛ دو بیت دوبیت اضافه میشد و در نهایت هم یک روضه به من یاد داد تا در نهایت میتوانستم در حد 10 دقیقه روضه بخوانم؛ با همین 10 دقیقه پامنبری خوان شدم؛ وقتی 25 سالم شد دیگر خودم میتوانستم یک مجلس را به طور کامل اداره کنم.»
الان بچهها حوصله شاگردی کردن ندارند؛ سریع میخواهند بخوانند و درآمد داشته باشند.
الان کلاسهای آموزشیِ مداحی را راهاندازی کردهاند؛ اما نسبت به آنچه در گذشته بوده خروجی مناسبی ندارد.
میرزا حسین قلی کلاس تار را در خانهاش برگزار میکرد؛ شاگردی که به نزد میرزا میآمد چند جمله از استاد یاد میگرفت و سپس به اتاق کناری میرفت تا همان چند جمله را تمرین کند؛ دوباره برمیگشت و درسش را پس میداد و درس جدید میگرفت؛ شاگرد با استادش صبح تا شب همنشینی داشتهاند.
الان کلاسها به گونهای است که هفتهای یک بار و آن هم برای یک ساعت برگزار میشود؛ کسی که در سبکهای هنری میخواهد پیشرفت کند، باید مداوم با استادش در ارتباط باشد؛ البته که شرایط جامعه بهگونهای نیست که چنین امکانی فراهم شود؛ خودم وقت نمیکنم با پسرم به طور مداوم کار کنم.
در مداحی قدیم سبک «موتوربپا» خیلی موثر بوده چون شاگرد دائما در حال شنیدن بوده است.
در حال حاضر اگر رشتههای دانشگاهی برای موسیقی مذهبی و آوازهای مذهبی تشکیل شود، به نظر شما خروجی خوبی خواهد داشت یا خیر؟
این کارها باید آزمون و خطا شود؛ تشکیل هر رشته و یا هر دانشگاهی باید مورد آزمون و خطا قرار بگیرد؛ الان دیگر به گونهای نیست که شاگرد و استاد ساعات زیادی را با هم سپری کنند، اما این امکان وجود دارد که استاد صدای خودش را ضبط کند و به شاگرد بدهد، شاگرد هم در طول هفته بارها و بارها این صدا را بشنود و از روی همان تمرین کند؛ این صدا میتواند در تمام طول روز در کنار شاگرد باشد و این صدا را بشنود.
جوانان امروزی دنبال مدرک هستند تا با آن مدرک خودشان را جایی مشغول کنند؛ به نظرم اگر کسی عاشق این کار باشد به هر ترتیبی شده راه درستش را مییابد و اصولش را میآموزد.
تمام هفت دستگاه و پنج آواز ایرانی میتوانند در موسیقی مذهبی کاربرد داشته باشند؟
بله؛ همه اینها در موسیقی مذهبی کاربرد دارند.
تفاوتشان در چیست.
تفاوتش در این است که در مداحی گوشههای اصلی را به کار میبرند؛ مثلا یک درآمد، مویه و یک مخالف میخواند و در ادامه به روضه یا نوحهخوانی میپردازد؛ سه یا چهار گوشه اصلی را میخوانند و دیگر سراغ گوشههای بیشتری نمیروند.
یعنی برای مداحی باید آوازهای ایرانی را بلد باشی؟
این بهترین حالتش است؛ با یادگیریِ یک یا دو دستگاه هم میشود مداح شد، اما استادان این عرصه نمره 20 را به کسانی میدهند که تمام دستگاهها و گوشههای آواز ایرانی را بشناسد.
خودتان الان مشغول چه کاری هستید؟
با یکی از ارگانها همکاری میکردم و نوحههای نواحی مختلف ایران را جمعآوری و در قالب کتاب منتشر کردیم؛ هر کتاب به نوحههای یکی از نواحی ایران اختصاص داشت، اما این همکاری پس از مدتی متوقف شد.
متاسفانه امکان جمعآوری نوحههای نواحی مختلف ایران در حال حاضر وجود ندارد و مداحان بزرگ هم سنشان زیاد شده و درگذشت هر کدامشان یعنی از بین رفتن بخشی از مداحی اصیل ایران.
------------------------------
گفتوگو: یاسر شیخی یگانه
-----------------------------
انتهای پیام/