نگاهی به "سلام آقای مدیر"، سریالی بدون سرمنزل/ چرا نمیتوانیم برای دانشآموزان سریال بسازیم؟
این شبها شبکه دو سریالی را با هدف تولید یک سریال خوب آموزشی روی آنتن برده اما «سلام آقای مدیر» حرفِ تازهای جز تکرار و کلیشه ندارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صداوسیما از زمانیکه دچار انواع بحرانهایی به ویژه مشکلات و معضلات عدیده مالی شد کارکردها و عملکرد برنامهسازی و تولید سریالهای خانوادگی و اجتماعی به گونهای دیگر رقم خورد. در واقع به موازات دور شدن رسانهملی از سلیقه، نظر، فرهنگ جامعه و رویآوری به سمت بهرهگیری تا حدِ دخالت و نفوذ اسپانسرها در اداره تلویزیون و امور برنامهسازی، سبب شده تا صداوسیما بیش از گذشته از جامعه فاصله بگیرد. این عوامل باعثِ ریزش بیشتر مخاطب شده است.
سالهاست این رویه غلط و نااشتباه در حوزه سریالسازی به جز یک یا دو نمونه اغلب سریالهای تلویزیون فراتر از سطح متوسط، تولید و پخش نمیشوند.
علت اصلی این مشکلات و معضلات را متولیان سیما کمبود بودجه عنوان میکنند. اما واقعیت این است که کمبود بودجه صرفاً بهانه است، چرا که همچنان و بیش از گذشته درهای سرازیر شدن مسائل مالی به تلویزیون جاری و ساری است. به ویژه در یکی دو سال اخیر حضور انواع اسپانسرها با گونههای پولهای سالم و ناسالم در تلویزیون و همچنین انبوهشدن آگهیهای تلویزیونی که بیشتر آنها هیچ نوع تناسبی با نیاز و فرهنگ جامعه ندارند.
نمایی از سریال «سلام آقای مدیر»
این نوعِ رفتار، نشاندهنده آن است که اوضاع مالی تلویزیون بد نیست. البته باید به این نکته اشاره کرد که در این میان دولتیها آنطور که خوشایندشان بوده با رسانهملی برخورد کردند و در این بین تلویزیون هم مجبور شده به سراغ یک حلقه خاص در اسپانسرها و حمایت مالی و حتی آگهی روی آنتن بهره ببرد. وقتی اپراتورها و حمایت بانکها از سبدِ حمایتی تلویزیون برچیده میشود!
با این حال بر فرض اگر بپذیریم که تلویزیون در زمینه ساخت آثار مناسب، شایسته و فاخر با کمبود مالی مواجه است در این حوزه عنصر دیگری خودنمایی میکند و آن ندانم کاری برخی مدیران تلویزیون است. چرا که حتی با بضاعت مالی کنونی میتوان گزیده و بهینه کار کرد. اما در عمل ما شاهد تولید برنامههای تقلیدی ماهوارهای و سریالهای متوسط و زیر متوسط حتی بدِ تلویزیونی هستیم.
منوچهر شاهسواری تهیهکننده سریال «سلام آقای مدیر»
به جای تولید انبوه سریالهای ضعیف آنتن پُرکن، مدیران با بهرهگیری از برنامهسازان حرفهای و هنرمندان شناختهشده میتوانند سریالهای خوب و استاندارد که پاسخگوی نیازِ جامعه باشد تولید کنند. در واقع به جای ده سریال سطحی و آبکی، میتوان با این بودجهها، دو سریالِ درست، خوشساخت و با محتوا ساخت.
اما تلویزیون درهای خود را به روی اسپانسرها و برخی عواملِ مرتبط با مافیای سینما باز گذاشته است و از آن سو پای هنرمندان کاربلد را از تلویزیون بریده است. یک زمانی مینوشتیم که تهیهکننده سریال تلویزیونی از کاربلدهایی بهره میگیرد که همه جوانب امر را عالمانه میسنجند و بهترینها را دور هم جمع میکنند تا یک برنامه و یا سریال تلویزیونی با کیفیت روی آنتن برود.
در حالی که امروز تهیهکننده در حدِ آوردنِ اسپانسر و حامی مالی معنا میشود. به همین خاطر است که ما شاهدِ تولید سریالهای ضعیف و بدی مانندِ «سلام آقای مدیر» هستیم.
سریالی که به تهیهکنندگی منوچهر شاهسواری و نویسندگی و کارگردانی علیرضا توانا از بیست و دوم تیرماه روی آنتنِ شبکه دو رفت. «سلام آقای مدیر» ماجرای امیرعلی صدرا(روزبه حصاری) پس از درگذشت مینا همسرش در یک سانحه تصادف، دچار افسردگی شدید و تألم روحی فراوان میشود. با توصیه یکی از آشنایان بهصورت موقت بهعنوان مدیر مدرسه در مدرسه کوچک و قدیمی مشغول به کار میشود که متوجه میشود در این مدرسه که به آن لقب تبعیدگاه دادهاند همهچیز با روال طبیعی سایر مدارس متفاوت است و...
این مجموعه دارای قصهای دنبالهدار است اما در هر قسمت بهطور ویژه داستان زندگی یکی از دانشآموزان نیز تعریف میشود.
«سلام آقای مدیر» از منظرِ ساختار هنری، تصویری و پیامهای اجتماعی هیچ حرفِ تازهای جز تکرار و کلیشه ندارد.
پیشینه شاهسواری به عنوان نویسنده، تهیهکننده و مدیرعامل خانه سینما نشان دهنده عملکرد او در سینما و سیما است و ناراضی تراشی اهالی سینما به ویژه در خانه مافیا زده سینما از عملکردهای کج روانه این تهیهکننده است. تا جائیکه گفته میشود در این ماجرای استفاده سیما از یک حلقه خاص، موضوعِ تهیهکننده اتفاقاً جدیتر است.
جایی که هرکس به واسطه آوردن حامی مالی نامش در تیتراژ سریال یا برنامه به عنوان تهیهکننده قید میشود. اما زمانی تلویزیون به هرکسی اعتماد نمیکرد سریال یا برنامه به او واگذار کند. این سخت تهیهکننده شدن یا فیلمنامهنوشتن باعث میشد تا سریالهای بزرگ و ماندگار برای رسانهملی تولید شوند.
«سلام آقای مدیر» روی آنتنِ شبکهای قرار دارد که محوریت توجهاش به نوجوان و خانواده است و باید در این محورها اقدام به تولید و پخشِ برنامه و سریال کنند. اما در اجرا مانندِ سریالِ پیشپاافتاده «سلام آقای مدیر» این معیارها صرفاً بهانهای است برای غالب کردن یک مجموعه بسیار ضعیف با تبلیغات فراوان برای تهیهکننده آن است.
از همین رو تلویزیون چنانچه تمایل داشته باشد و آغوشِ فرهنگِ مردم بازگردد نیاز به تغییر و تحولات اساسی در بخشهای برنامهسازی و تولیدِ سریال دارد و به موازاتِ آن باید پای سوداگران در تهیهکنندگی و اسپانسری از تلویزیون قطع شود و فضا برای حضور و فعالیتِ هنرمندان، برنامهسازان و عواملِ حرفهای سلامتاندیشِ سینما و تلویزیون در سیمای جمهوری اسلامی ایران هموار کند.
البته باید جانب انصاف را رعایت کنیم که نویسنده و کارگردان(علیرضا توانا) سریال «سلام آقای مدیر» و برخی از عوامل آن با هدفِ تولید یک سریال خوبِ آموزشی به تولیدِ آن پیوستهاند. گرچه نامِ این سریال چندان با مضامینِ فرعی و آشفته سریال همخوان نیست.
لازم است اشاره شود که حضورِ صادقانه عوامل یاد شده که به نیّت تولید یک کار خوب «سلام آقای مدیر» را ساختهاند اما این کار به واسطه عدم تهیهکنندگی همهجانبه و توجه جامع به روند اجرا و تولید سریال، این مجموعه تلویزیونی به سرمنزل مقصود نرسید.
البته در کنار هنرنمایی ویژه داریوش فرهنگ، کاظم بلوچی و علی اوسیوند، روزبه حصاری که بعد از سریال «یادآوری» به عنوان بازیگرِ نقش جواد جوادی سریال «بچه مهندس»3 انتخاب شد. در این روزها البته او امیرعلی صدرای سریال «سلام آقای مدیر» است و در عینِ ضعیف بودن این مجموعه تلویزیونی، حصاری توانست نقشآفرینی جذابی داشته باشد.
یکی از نقدهای دیگر بر این سریال توجه بیش از حد به نام «منوچهر شاهسواری» است. حتی در تیتراژ سریال هم نام تهیهکننده پرحاشیه آن، درشت نوشته شده و دیگر عوامل سازنده ریزنگاری انجام شده است. شاید قصدِ «سلام آقای مدیر» ایجاد بستری کاذب برای بیننده بوده که با توجه به پیشینه تهیهکننده پای سریال بنشینند.
تبلیغ اشتباه و اغواگرایانهای که برخی از فیلمهای سینمایی، نمایش خانگی و حتی سریالهای تلویزیونی برای جلب نظر بیننده و مخاطب به سراغ جاذبههای شخصی نام کارگردان، تهیهکننده و حتی برخی از بازیگران میروند. برخی از بازیگرانی که بعضاً در آن مجموعه نمایشی و یا سینمایی موثر هم نبودهاند و در حد چند سکانس به ایفای نقش پرداختهاند.
از طرفی دیگر اغلب دانشآموزان این سریال از نظر سنی و فیزیکِ جسمی بیشتر شبیه دانشجوها هستند تا دانشآموزان که محتوای آن فاقد جذابیت تصویری و باورپذیری است. از طرفی حتماً معضلات دیگر هم همچون شخصیتپردازی ضعیف، وجود دارند که «سلام آقای مدیر» را به جایی رسانده در کسب رضایت بیننده ناموفق باشد.
سریالِ ضعیف و ناامیدکننده پخش کارهای نمایشی شبکه دو بعد از «خانواده دکتر ماهان» این بار به سراغِ «سلام آقای مدیر» آمده است. متأسفانه با کوچِ جمعی از حرفهایها از تلویزیون، میدان برای فعالیت عدهای خاص هموار شده است.
به گونهای که دیگر متخصصان و مدیرانِ کارشناس در آن حضورِ مناسب ندارند تا فیلمنامهها و ساخت آنها در قالبِ فیلم و سریال از کانالِ حرفهای بگذرد. به همین دلیل است که اغلب سریالها مانندِ همین «سلام آقای مدیر» دارای فیلمنامه قوی و استاندارد نیستند.
انتهای پیام/