نقد و بررسی مستند «مک دونالدز» در تلویزیون/ هدف مبهم مستند
برنامه «به اضافه مستند» با پخش مستند مک دونالدز به بررسی تاریخچه شکلگیری این رستوران پرداخت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مستند «مک دونالدز تقدیم میکند» شب گذشته به روی آنتن شبکه مستند رفت و سپس نشست نقد و بررسی آن با حضور فواد ایزدی و ابراهیم متقی برگزار شد.
فواد ایزدی در مورد مستند مک دونالدز تقدیم میکند، گفت: این مستند مجموعهای از مستندهایی بود که در مورد مک دونالدز کار شده است و تکهتکه، بخشهایی را به هم چسبانده بودند. به نظرم، تکلیف کارگردان معلوم نبود که میخواهد کار تاریخی انجام بدهد، کار سیاسی باشد، اجتماعی باشد و ... از همین منظر، مستند دارای آشفتگی بود اما دیدن آن بهتر از ندیدنش است.
ابراهیم متقی در مورد این مستند گفت: به نظرم فیلم خوبی را دیدیم اما ماهیت توصیفی داشت و هدف آن مبهم بود. در آخر متوجه نشدیم که اقتصاد سرمایهداری مک دونالدز را شکل داده است یا مجموعهای از مک دونالدزها است که اقتصاد سرمایهداری را روز به روز پویاتر میکنند. با این حال من فکر میکنم که مک دونالدز را باید در یک مجموعه هنجاری – رفتاری ببینیم و نشان بدهیم که اقتصاد سرمایهداری، حکومتداری و این دست مجموعهها با هم گره خورده است. برای مثال، فرض کنید که رستوران مک دونالدز وارد یک کشور جهان سوم شود، در این صورت قالبهای معنایی سبک زندگی، چه فضایی را به وجود میآورد. آیا آن رستوران پس از مدتی ورشکست میشود یا میتواند با سلایق مردم ارتباط برقرار کند. ژوزف نای، مک دونالدز را یکی از ابزار قدرت نرم آمریکا میداند و معتقد است که این مجموعه جاذبههایی را به وجود میآورد که میتواند در مسیر تثبیت سیاستهای آمریکا تاثیر داشته باشد.
فواد ایزدی به تاریخچه شکلگیری اقتصاد سرمایهداری و ارتباط آن با مک دونالدز اشاره کرد و گفت: سیستم فعلی آمریکا و اقتصاد آن به پیشینه تاریخی خود آمریکا برمیگردد. زمانی که آمریکا تاسیس شد، سیستم قالب صنعت نبود و بیشتر کشاورز بودند. مثلا در جنوب آمریکا زمینهای حاصلخیزی وجود داشت و به همین دلیل مردم جنوب آمریکا مستقلتر بودند و زیر بار سیستم مالیاتی که ایالتهای شمالی آمریکا گذاشته بودند، نمیرفتند. بعد از جنگ داخلی که بین مردم شمال و جنوب آمریکا بر سر همین مساله شکل گرفت، مردم شمال آمریکا پیروز شدند و به تدریج با وقوع انقلاب صنعتی، صنایع مختلف در این کشور ایجاد شد. انقلاب صنعتی در آمریکا ویژگیهای خاصی داشت؛ از آنجا که زمین گسترده بود و منابع طبیعی زیادی وجود داشت، انقلاب صنعتی در فضای گستردهتری در آن رخ داد. همین مساله باعث شد تا بنیه اقتصادی آمریکا تقویت شده و مهاجرین زیادی از کشورهای مختلف برای کار کردن به آمریکا بروند.به دلیل این که اکثر تولیدکنندگان بخش خصوصی بودند و دولت دخالتی نداشت، سیستم کار کردن در آنجا منظم شد و نظان سرمایهداری روز به روز رشد کرد. بر همین اساس است که اکثر قوانین در آمریکا به نفع آن کسی است که پول بیشتری دارد. نتیجه این آزمون و خطا در 200 سال اخیر و به ویژه در زمان جنگ جهانی دوم منجر به ایجاد شرکتهایی نظیر مک دونالدز شده است.
متقی در تکمیل صحبتهای قبلی گفت: زمینههای ظهور نظام سرمایهداری مربوط به قرن شانزدهم است. در این قرن، اقتصاد در اروپا بازتولید میشد و به همین دلیل اروپاییها درصدد کشف حوزههای جغرافیایی جدیدی بودند. با این حال، کشیدن انقلاب صنعتی به آمریکا نتایج دیگری را به همراه داشت. پس از پایان جنگهای داخلی در آمریکا بین مردم شمال و جنوب آن، موج دوم انقلاب صنعتی ایجاد شد که باعث شد آمریکا شرایط بهتری نسبت به اروپا داشته باشد. این فضا باعث شد تا شرایط بهتری برای نظام سرمایهداری ایجاد شده و اقتصاد صنعتی به بالندگی برسد. به نظرم مک دونالدز را باید مبتنی بر نشانههای رفرمیست اجتماعی اقتصادی بدانیم که در آن آمریکا از نظام سرمایهداری عبور کرده و وارد مرحله سرمایهداری مالی میشود. از همین منظر، مک دونالدز را باید حاصل سرمایهداری مالی بدانیم که برای ایجاد ذائقه یکسان تلاش میکند.
ابراهیم متقی در مورد ورود مک دونالدز و دیگر نمادهای اقتصاد سرمایهداری به ایران گفت: واقعیت اقتصاد فرهنگ و جامعه ما نشان میدهد که اقتصاد سرمایهداری تا حد زیادی در تفکرات کارگزاران ما و نسل جدید در حال رسوخ کردن است. تحولات ابزارهای رسانهای کمک کرده است که جاذبه اقتصاد سرمایهداری و نمادهای آن روز به روز بیشتر شود. دقت داشته باشید که وقتی مک دونالدز اولین شعبه خود را در روسیه تاسیس کرد، با صفهای صد متری در مسکو روبهرو شد. این فضا نشان داد جامعهای که در دورهای دارای رویکردهای انتقادی نسبت به نمادهای جهان غرب است و خود نسبت به تولید سبک زندگی ناتوان است، نتیجه مطلوبی را به همراه ندارد. البته فکر میکنم که جامعه ایرانی کمی متفاوت است. مردم ما قالبهای فرهنگی خاص خود را دارند. مثلا ببینید که در چند سال اخیر، چند قهوهخانه سنتی، غذاپزیهای سنتی و ... توانسته جایگاه مناسبی پیدا کند. این موضوع نشان میدهد که جامعه ایرانی ممکن است در یک فضایی این ذهنیت را پیدا کند که مک دونالدز گمشدهای برای او است اما وقتی آن را تست میکند، میفهمد که او با زندگی و ساخت اجتماعی او بیگانه است. اکنون ایرانیهای زیادی داریم که به آمریکا و کانادا مهاجرت کردهاند اما آنان سبک زندگی خاص خود را دارند.
وی تاکید کرد: بنابراین معتقدم که اقتصاد سرمایهداری به دلیل سرعت خوبی که دارد و همچنین پیوندی که با مردم دارد و میتواند ذهن را تحت تاثیر قرار بدهد، در کوتاه مدت جاذبه دارد اما مطمئنا در طولانی مدت خود را بازتولید میکند و سنت را بر آن چیزی که وارداتی است تحمیل میکند.
فواد ایزدی در پاسخ به همین سوال گفت: وقتی به نمادهای سرمایهداری غربی نگاه میکنید متوجه میشوید که این نمادها بیش از آن که یک نماد اقتصادی باشند، حرکتی در جهت سیاست خارجی آمریکا به شمار میرود. سوالی دارم و آن هم این است که آیا ما همبرگری بهتر از مک دونالدز در ایران نداریم؟ مطمئنا داریم اما پس چرا این قدر گرایش نسبت به آن وجود دارد. معتقدم که این نمادها در جهت سیاست خارجی آمریکا است. مطمئنا کشوری که به این نمادها عادت کرده باشد، وقتی که در معرض هجومی قرار بگیرد، نمیتواند از خود دفاع کند.
انتهای پیام/