سیاست غلط کاهش ارزش پول ملّی، تولید را زمینگیر کرده است
کارشناس مسائل ایران، با بیان اینکه، انباشت مؤثر سرمایه پیششرط قطعی لازم برای توسعة اقتصادی است، تاکید کرد، سیاست غلط کاهش مداوم ارزش پول ملّی، تولید ملّی را فلج کرده و آب به آسیاب دلالان ریخته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، احمدی معین، کارشناس مسائل ایران معتقد است، علاوه بر موانع بیرونی مانند تحریمهای اقتصادی، موانع داخلی متعددی نیز در مسیر توسعه اقتصادی ایران خودنمایی میکند. مسئولان اقتصادی کشور تصور کردهاند که با سیاستهای سطحی مثل "سیاست پخش پول بین مردم" و "سیاست جمعآوری پول از مردم" میتوانند انباشت سرمایه را ایجاد کنند. نمونه سیاست پخش پول، پرداخت تسهیلات تکلیفی یا همان تسهیلات ارزان قیمت به طیف گستردهای از مردم در دولتهای مختلف با هدف افزایش سرمایهگذاری است
گفتگو با این کارشناس مسائل ایران در مورد مسائل و رویکردهای کلان اقتصاد ایران در ادامه قابل مشاهده است.
ایران برای حرکت در مسیر توسعه اقتصادی با کدام موانع و مشکلات روبهروست؟ برای گذر از این موانع و شتابگیری در مسیر توسعه به چه ابزاری نیازمند است؟
احمدی معین: میتوان گفت کشور ما در مسیر توسعه خود با موانع متعددی مواجه است که در کتاب اقتصاد ستارگان آنها را در چهار دسته کلی سیاسی، اقتصادی، اقتصاد سیاسی و فرهنگی اجتماعی دستهبندی و تحلیل کردهام. در این راستا 30 مانع در 4 دستهبندی فوق شناسایی شده و در بخش راهکارهای پیشنهادی، برای برطرفسازی یا کمینهسازی تأثیر این موانع، 20 راهکار عملی ارائه شده است. در واقع میتوان گفت علاوه بر موانع بیرونی مانند تحریمهای اقتصادی، موانع داخلی متعددی نیز در مسیر توسعه اقتصادی ایران خودنمایی میکند که عمده آنها ناشی از کوتاهمدت بودن جامعة ایرانی، گزینش نامناسب نخبگان ابزاری، کوتهنگر بودن برخی مدیران و دولتها، مشکلات و موانع فرهنگی، ساختار نامناسب حقوق مالکیت و سیاستهای غلط اقتصادی دولتهای مختلف و عدم حفظ ثبات شاخصهای اقتصاد کلان کشور نظیر سیاست کاهش مداوم ارزش پول ملّی میباشد و گاه نیز این موانع و مشکلات ناشی از اقتضائات ساختار حکمرانی کشور هستند که از آن جمله میتوان به عملکرد موازی دستگاههای مختلف اشاره کرد. در بخش راهکارهای کتاب اقتصاد ستارگان، برای حل و فصل معضلات مذکور و یا کاهش میزان تأثیر منفی آنها، راهکارهایی عملی ارائه شده است.
طرحها و برنامههای اقتصادی چهار دهه اخیر در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
احمدی معین: دولتها در چهار دهه اخیر همگی به لزوم انباشت سرمایه به عنوان پیششرط توسعه اقتصادی توجه داشتهاند اما متأسفانه کوتهنگری آنها و عدم بهرهمندی از ساختار منسجم فکری سبب شده برای انباشت سرمایه از سیاستها و محرکهای بسیار ناکارآمد استفاده کنند که اتخاذ این شیوهها نه تنها منجر به انباشت مؤثر و پایدار سرمایه در اقتصاد ملّی ایران نشده بلکه تبعات و پیامدهای منفی دهشتناکی از جمله افزایش لجام گسیختة نقدینگی و تورم سرسامآور به دنبال داشته است. منظورم از کوتهنگری آن است که مسئولان اقتصادی کشور تصور کردهاند که با سیاستهای سطحی که من آن را در دو دسته کلی "سیاست پخش پول بین مردم" و "سیاست جمعآوری پول از مردم" دسته بندی کردهام میتوانند انباشت سرمایه را ایجاد کنند. نمونه سیاست پخش پول، پرداخت تسهیلات تکلیفی یا همان تسهیلات ارزان قیمت به طیف گستردهای از مردم در دولتهای مختلف با هدف افزایش سرمایهگذاری است که از نمونههای آخر آن میتوان به طرح بنگاههای زودبازده اشاره کرد که در جریان آن حدود 22 میلیارد دلار تسهیلات ارزان قیمت بین تعداد زیادی از بنگاههای به اصطلاح زودبازده توزیع شد اما طبق گزارشهای متعدد دستگاههای رسمی کشور، اهداف این طرح محقق نشده و به عنوان نمونه اگر چه نرخ بیکاری را در سال 86 و 87 حدود یک درصد کاهش داد اما به دلیل غلط بودن و کوتاهمدت بودن این رویکرد، نرخ بیکاری مجدداً افزایش پیدا کرد و در سال 89 به سطحی بالاتر از سطح سال 86 رسید. نمونه سیاست جمعآوری پول از مردم نیز سیاست انتشار اوراق مشارکت در دورههای مختلف است که در کتاب درباره ناکارآمدی چنین طرحهایی کاملاً توضیح داده شده است.
از طرف دیگر یکی از سیاستهای بسیار غلط در تقریباً تمامی ادوار چهار دهه گذشته، سیاست کاهش ارزش پول ملّی بوده است که فکر میکنم تمامی مردم (البته جز دلالان و سوداگران) پیامدهای دردناک این سیاست فاجعهبار را با تمام وجود حس کردهاند. همچنین توضیح دادهام که چرا و چگونه سیاست غلط کاهش مداوم ارزش پول ملّی، خاک بر سر تولید ملّی و آب به آسیاب دلالان ریخته است. البته بخشی از این مشکل ناشی از تحریمهای اقتصادی یکجانبه و چندجانبه علیه کشور ایجاد شده اما به نظر میرسد نظریهپردازان و مشاورانی که در دولتهای مختلف اجرای چنین سیاستی را تجویز و ترویج کردهاند کوچکترین توجهی به پیامدهای فاجعهآمیز این سیاست نداشته و البته بخش دلالی اقتصاد ایران از چنین رویکردی در قالب شعارهای زیبا مانند افزایش صادرات و افزایش تولید بسیار استقبال کرده اما نه تنها این شعارها هرگز محقق نشدهاند بلکه بسیاری از تولید کنندگان داخلی در پی اجرای این سیاست به خاک سیاه نشستهاند که در کتاب در این باره توضیحات مفصلی ارائه شده و قابل مطالعه میباشد.
بنابراین اگر بخواهم پاسخ خود به این سوال شما را کوتاه کنم باید بگویم انباشت مؤثر سرمایه پیششرط قطعی لازم برای توسعة اقتصادی است اما در اقتصاد ملّی ایران در چهار دهه گذشته در نتیجة اتخاذ سیاستهای غلطی مانند سیاست پخش پول و سیاست جمعآوری پول از مردم و نیز سیاست فاجعه آمیز کاهش مداوم ارزش پول ملّی، این انباشت مؤثر سرمایه هرگز حاصل نشده و چنانچه روند کنونی ادامه یابد همچنان شاهد انباشت مؤثر سرمایه و رشد مناسب سرمایهگذاری در کشور نخواهیم بود. طرح اقتصاد ستارگان که در کتاب آمده است همراه با سایر راهکارهای پیشنهادی، الگویی عملی و بومی برای چگونگی ایجاد انباشت مؤثر سرمایه در اقتصاد ملّی ایران با توجه به وضع موجود ارائه میکند.
تحریمها تا چه میزان در طرحها و برنامهها و به طور کلی استراتژی اقتصادی ایران موثر بوده است. آیا تحریم تنها چالش اقتصادی ایران است؟
احمدی معین: تحریم مانع بیرونی در مسیر توسعة اقتصادی ایران است که از طرق مختلف به روند فعالیت عادی اقتصاد ایران و فرآیند توسعه اقتصادی در کشور آسیب میزند اما قطعاً تحریم تنها چالش اقتصاد ایران نیست و بلکه میخواهم بگویم تحریم کوچکترین چالش پیش روی اقتصاد ایران است و چالشها و موانع داخلی توسعة اقتصادی بسیار بزرگتر و پرخطرتر از تحریم هستند. در کتاب اقتصاد ستارگان مجموعه موانع و چالشهای داخلی پیش روی فرآیند توسعه اقتصادی در ایران را در یک قالب کلی تحت عنوان نامناسب بودن ساختار اجتماعی انباشت توضیح دادهام. ساختار اجتماعی انباشت یک نظریة شناخته شده در سطح جهانی برای توضیح علل تداوم یا افول رشد اقتصادی کشورهاست که به مجموعهای از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی توجه دارد و تأثیر آنها را در مسیر حرکت اقتصادی کشورها ارزیابی میکند. به نظر میرسد رهبر انقلاب نیز با ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به درستی به قابلیتهای عظیم داخلی کشور برای عبور از چالش تحریم توجه داشتهاند. طرح اقتصاد ستارگان نیز بهعنوان طرحی درونزا و برونگرا میتواند با وجود مانع تحریم، کشور را به سوی توسعة اقتصادی حرکت دهد.
روند میزان نقدینگی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این روند طبیعی است؟ پیشبینی شما درباره آینده نقدینگی در ایران چیست؟
احمدی معین: بدیهی است روند نقدینگی در ایران با شیب تندی رو به رشد است و این روند با توجه به سیاستهای کوتهنگرانه و غلط اتخاذ شده در دولتهای مختلف کاملاً طبیعی است. به عبارت عامیانه میتوان گفت از ماست که بر ماست. همانطور که گفتم سیاستهای غلطی نظیر سیاست پخش پول یا سیاست جمعآوری پول با نرخ بهرة بالا، همگی دامنزننده به مشکل نقدینگی هستند و چنانچه این سیاستها ادامه داشته باشد همچنان شاهد افزایش نقدینگی و پیامدهای ناشی از آن از جمله تورم، کاهش تولید و افزایش دلالی خواهیم بود. الگویی که در کتاب اقتصاد ستارگان طراحی کردهام میتواند تهدید بزرگ نقدینگی را به فرصتی بزرگ برای انباشت مؤثر سرمایه، افزایش سرمایهگذاری، افزایش اشتغال پایدار و در نهایت توسعة اقتصادی تبدیل کند. در واقع اقتصاد ستارگان توضیح میدهد که چگونه میتوان با استفاده از نقدینگی موجود، انباشت مؤثر سرمایه و افزایش معنادار سرمایهگذاری را در اقتصاد ملّی ایران رقم زد بدون آنکه به افزایش تصدیگری دولت در اقتصاد ملّی و یا به تجمیع سرمایهها در دست اشخاص و افراد خاص دارای رانت، منجر شود.
پرسش کلیدی و مهمی که خودتان هم در کتاب اشاره کردید این است که با توجه به وجود تحریمهای اقتصادی و سایر موانع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پیشروی کشور، چگونه میتوانیم بر داشتههای خودمان تکیه و شرایط را برای توسعة اقتصادی کشور فراهم کنیم؟ آیا با پرداخت به این موضوع در دام کلیشه نیفتاده اید؟
احمدی معین: تا جایی که من میدانم در حال حاضر مهمترین موضوع پیش روی کشور همین مسأله است و متأسفانه دربارة آن کار پژوهشی منسجم و چندوجهی با رویکرد عملگرایانه صورت نپذیرفته بود. البته پژوهشهای متعددی درباره این موضوع انجام شدهاند اما عمدتاً در حد نظریهپردازی صرف باقی ماندهاند. همانطور که عرض کردم کتاب اقتصاد ستارگان پاسخی عملی برای پرسش مهم پیش روی اقتصاد کشور ارائه میکند و آن پرسش این است که چگونه و با چه سیاستها و اقدامات مشخصی، میتوان با وجود موانع متعدد کنونی از جمله تحریم و ناهماهنگیهای داخلی و با اتکا به منابع داخلی و بدون مطالبة تغییرات رادیکال و به طور خلاصه با همین وضع موجود و جاری، کشور را به سوی توسعة اقتصادی حرکت داد؟ به نظرم هر پاسخ عملی به این پرسش نه تنها کلیشه نیست بلکه جا دارد تا پاسخهای متعددی برای آن ارائه شود تا از برآیند آنها بتوان برای بهبود شرایط اقتصاد کشور استفاده کرد و نگارش کتاب اقتصاد ستارگان تلاشی در این راستا محسوب میشود.
انتهای پیام/