ارجحیت نام نمایشنامهنویس بدون اعلام کف دستمزد
اداره کل هنرهای نمایشی در حالی نام نویسنده در اقلام تبلیغاتی را نسبت به دیگر موارد ارجح دانسته که هنوز مشخص نیست کف دستمزد نمایشنامهنویس در ایران چقدر است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، سالیان سال یکی از نزاعهای میان کارگردانان و نمایشنامهنویسان استقرار نام آنان روی اقلام تبلیغاتی بوده و هست. دعواهای درونگروهی که منجر به اختلافات و حتی از هم پاشیدن رفاقتها شده است. نزاعی که حتی منجر به حذف نام نویسنده از اثر و تصرف آن توسط کارگردان شده است. روش هم ساده است. کارگردان با اندکی تغییرات در متن، آن را متعلق به خود میکند و حقوق نویسنده را از خود سلب میکند. این اتفاق درباره ترجمهها بیش از متون فارسی رخ میدهد. با بهانههایی چون دراماتورژی یا طراحی، متن از انقیاد مترجم خارج میشود و با ادعای آنکه اثری تازه آفریده شده، بدون مجوز مؤلف اثر آفریده میشود.
این وضعیت در حالی بود که کارگردان هیچ شناختی نسبت به متن مبدأ نداشته و براساس آنچه به فارسی خوانده طراحیش را پیش برده است. این نزاع کار را به جای کشاند که اداره کل هنرهای نمایشی اقدام به ابلاغ دستورالعملی در حوزه ترجمه کند؛ اما موضوع ثبت نام در اقلام تبلیغاتی بدون راهحلی باقی مانده بود. این وضعیت نیز طبق تصویب شورای مرکزی نظارت و ارزشیابی از این پس ضروری است که نام نویسنده نمایش بر سایر موارد ارجحیت یابد.
شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی مقرر کرده است که در اطلاع رسانی، پوستر، بروشور و تمامی اقلام تبلیغی آثار نمایشی نام نویسنده و یا مترجم اثر مقدم بر سایر عناصر درج شود. به عبارتی نویسنده متن بر کارگردان نیز ارجح است. این همان وضعیتی است که اساساً در بیشتر نقاط دنیا، به خصوص در اشکال صنعت تئاتر در بریتانیا و آمریکا حاکم است.
اما آنچه در این مسأله اهمیت مییابد آن است که تنها حقوق معنوی، آن هم در حد برندینگ نویسنده اهمیت یافته است و حقوق مادی نویسنده به هیچ عنوان واجد اهمیت نیست. هیچ الگوی مشخصی برای انعقاد قرارداد میان نویسنده و تهیهکننده یا کارگردان وجود ندارد و مشخص نیست دستمزد یک نویسنده تئاتر چقدر است. اتفاقی که در سینما با قدرت دنبال میشود و اعداد و ارقام برای کف دستمزد اعلام میشود. در تئاتر اساساً نویسندگان جوان از دستمزد خود صرفهنظر میکنند و نویسندگان شاخص نیز هزینههای گزافی را بر دوش گروه میگذراند.
این وضعیت زمانی بغرنج میشود که با نگاهی به ساختار کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر از فقدان حضور نمایشنامهنویسان فعال رنج میبرد. هر چند قانون جدید تلاش این کانون است؛ اما این گروه به سبب عدمفعالیت در این حوزه جنبههای مادی ماجرا را در نظر نگرفتهاند.
در مورد مترجم نیز به نظر میرسد بیش از همه تلاشهای اصغر نوری در این زمینه واجد اهمیت است؛ اما واقعیت آن است که جز معدودی مترجم شاخص دیگر مترجمان حقوق چندانی از بابت اجرای آثارشان نصیب نمیشوند. باید دید آیا راهکاری نیز برای تعین کف دستمزد نویسنده و مترجم در تئاتر اندیشیده میشود یا خیر.
انتهیا پیام/