نقد و بررسی مستند «خانهام کجاست» در شبکه مستند|مقصر اوضاع نابهسامان بازار مسکن کیست؟
کارگردان مستند «خانهام کجاست» معتقد است که در سایه بیقانونی، بازار مسکن تبدیل به جولانگاه سودجویان شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مستند «خانهام کجاست» به کارگردانی محمدحسن یادگاری شب گذشته به روی آنتن شبکه مستند رفت و پس از آن میز کارشناسی برنامه با حضور کارگردان این مستند و افشین پروینپور برگزار شد.
در ابتدای بخش کارشناسی برنامه، افشین پروینپور صحبت کرد و در مورد مستند «خانهام کجاست» گفت: به نظرم این مستند، یکی از قویترین کارهایی بود که در حوزه مسکن ساخته شده است. باید بگویم که تنوع لوکیشنها نوع تصویربرداریها و جامعیت موضوعات مورد بحث کمک کرد تا مستند خوبی ساخته شود. به نظرم، جان کلام در این فیلم گفته شده است.
سپس محمدحسن یادگاری صحبت کرد و در مورد مستندهای قبلی خود گفت: پیش از ساخت این مستند، فیلمهایی با موضوع مُد، بیوگرافی، تاریخ اجتماعی فوتبال و ... کار کردم. در حقیقت، به ساخت مستندهایی علاقهمند هستم که به موضوعات اجتماعی- فرهنگی از دیدگاههای مختلف اقتصادی، ورزشی، ادبیاتی و ... میپردازد. از آنجا که تحصیلات من در راستای مطالعات اجتماعی است، بهتر میتوانم با دغدغههای اجتماعی مردم ارتباط برقرار کنم. وقتی که این موضوع در بسترهای متفاوتی قرار میگیرد، داستانهای متنوعی تولید میشود.
شرایط فعلی در بازار مسکن مانند آن است که آب و نان مردم را به دست سرمایهگذار بسپارید
او در مورد ایده ساخت مستندی با موضوع مسکن گفت: در یک بازه زمانی شش ماهه، تجربه رهن، مستاجر داشتن، فروش و خرید خانه را پیدا کردم و مجبور شدم که با بیش از 100 بنگاه همنشین شوم. در این زمان، متوجه شدم که گویی بنگاهها در یک هنجارشکنی زندگی میکنند که البته روساخت ماجرا است و در زیرساخت آن ضعف قانون، نبود نظارت و .... وجود دارد. در کتابهای مطالعات اجتماعی گفته میشد که خوراک، پوشاک و مسکن اصلیترین نیازهای بشر است اما امروز اتفاقاتی رخ داده است که در یکی از اصلیترین نیاز بشر نگاه سرمایهداری ایجاد شده است. این موضوع در حالی است که در دنیا سالها است از این موضوع عبور کردهاند. اگر بخواهم مثالی بزنم، اوضاع این روزهای مسکن بهگونهای است که گویا بر روی آب و نان مردم که اصلیترین نیاز آنان است، اجازه بدهید سرمایهگذار و هر کسی که میخواهد سود اقتصادی کند، بدون هیچ نظارتی وارد شود. مسکن در تهران بیش از 50 تا 70 درصد درآمد مردم را به خود اختصاص میدهد. این موضوع افتضاح است و معنای آن این است که باید از دیگر خواستههای روحی، معنوی، خانوادگی خود بزنید تا اصلیترین نیاز خود را برطرف کنید. این موضوع یک خیانت است و هیچ واژه دیگری نمیتوانید برای آن پیدا کنید.
در سایه نبود قانون، بنگاهیها هر کار دلشان میخواهد انجام میدهند
وی ادامه داد: در تعامل با بنگاهیها به یک موضوع مهم رسیدم و آن هم این است که اگر شما برای خرید یک مسکن، پول هم داشته باشید باز هم به آن چیزی که مورد نیازت میباشد، نمیرسی. به عبارت بهتر نمیگذارند که برسید. برای مثال، شما یک میلیارد و خوردهای پول داشته باش و برای خرید خانه اقدام کن. مطمئن باشید خانهای که به دست آورید، چندین بار دست به دست شده است؛ از دلال به دلال دیگر و از سرمایهگذار به سرمایهگذار دیگر. اکنون بنگاهها خود سرمایهگذار هستند و فقط به دنبال این نیستند که به مشتری مشاوره بدهند و یک درصد کمیسیون خود را بردارند بلکه دستشان در کار است. بنگاهیهای زیادی را میشناسم که پول خرید خانه دارند اما مستاجر هستند چرا که آن پول را وارد بازار کردهاند و خانه، خرید و فروش میکنند و گاها یک خانه را با تعمیراتی جزئی به قیمتی بسیار گزاف به فروش میرسانند. مشکل اینجا است که دست بنگاهها برای چنین اقداماتی باز گذاشته شده است.
پروینپور در مورد مشکل اصلی گرانی مسکن گفت: مشکل اصلی این است که اجازه داده شده است که مسکن تبدیل به یک کالای سرمایهای بشود. آقای یادگاری نکته مهمی را بیان کردند و گفتند که شرایط امروز مسکن مانند آن است که دولت اجازه بدهد یکی از اصلیترین نیازهای بشر مانند آب آشامیدنی یا نان در ورطه سوداگری و دلالی بیفتد. وقتی که چنین اتفاقی برای مسکن رخ میدهد، از آنجا که نیاز اساسی مردم است، خانوادهها مجبور میشوند که از خیلی از نیازهای خود بگذرند و حتی سبد غذایی خود را محدودتر کنند تا مسکن را فراهم نمایند. وقتی که حاکمیت اجازه میدهد که چنین اتفاقی بیفتد، اوضاع به صورت کنونی درمیآید. البته این موضوع راهحلهای بسیار سریعی دارد و به راحتی میتوان این مشکل را برطرف نمود. در مورد قشر بنگاهداران باید بگویم که در میان آنان افراد با انصاف نیز بسیار زیاد است اما از آنجا که در قانون شرایطی فراهم نشده است، تعداد زیادی سودجو وارد شدهاند و در قالب مشاور املاک، سوداگری بازار مسکن را میکنند. در حقیقت، از آنجا که این عرصه جولانگاه بسیار خوبی برای بسیاری از سودجویان بوده است، وارد شدهاند چرا که در مدتی کوتاه، سودهای چند صد میلیونی کسب میکنند. دولت باید با قانونگذاری درست، این جولانگاه را از بین ببرد.
چرا مستند «خانهام کجاست» پربیننده شد؟
یادگاری توضیحاتی در مورد فعالیت میدانی این مستند داد و گفت: باید بگویم ژانری که در این مستند مورد استفاده قرار گرفته است، ژانر اکتشافی است و کار آن افشای اطلاعات پشت پرده است. به نظرم برای رسیدن به این موضوع، شجاعت، نیاز است و باید مطالبهگر باشید. به عبارت بهتر از محتوا به فرم رسیدم. تاکنون در مورد موضوع مسکن، مستندهای زیادی ساخته شده است اما به اعتقاد من این موضوع مهم، چنین ژانری را میطلبید. خود من به چشمان خودم دیدم که یک فرد به عنوان مسئول خرید فلان اداره به بنگاه مراجعه کرد، مسئول بنگاهی را بیرون مغازه برد، به او پیشنهاد بسیار خوبی داد و او نیز پذیرفت. شاید جالب باشد بدانید که این کار را یکبار دیگر به صورت تلفنی نیز انجام دادم و آن بنگاهی هنوز هم پیگیر است!! بعد از این ماجرا بود که فهمیدم ادبیات تعامل با بنگاهیها چیز دیگری است و فقط به دنبال 1 درصد کمیسیون نیستند. وقتی این ماجراها را کنار هم میگذارید، به مخاطب یک تصویر آشنا میدهید که همزادپنداری کند. البته باید بگویم که مسئولان ما درگیر چنین موضوعی هستند اما نه از دید عامه مردم بلکه از دید سرمایهدار.
پروینپور با اشاره به همین موضوع گفت: امام خمینی (ره) جملهای دارند که میفرمایند مبادا مسئولین حکومتی از کسانی انتخاب شوند که طعم فقر را نچشیده باشند. مطمئنا مسئولی که طعم مستاجر بودن را چشیده باشد، خیلی راحتتر برای حل مشکلات آن حوزه اقدام میکند. به نظرم اکنون، خیلی از مسئولان حکومتی ما در وادیهای دیگری سیر میکنند و به دنبال ساخت و ساز مسکن و ... هستند. معتقدم خیلی از افراد هستند که با سر و سامان پیدا کردن وضع مسکن، منافعشان به خطر میافتد و به همین دلیل اجازه نمیدهند که قانونگذاری درست صورت بگیرد. علاوه بر این، خیلی از افراد هستند که با لابیهایی در حاکمیت نفوذ دارند و به همین دلیل اجازه نمیدهند که چنین اتفاقاتی رقم بخورد. برای مثال، همه بانکهای خصوصی ما با انواع روشها، سوداگری مسکن انجام میدهند و پولشان را درگیر این حوزهها میکنند.
کارگردان مستند خانهام کجاست در مورد تحقیق و پژوهش این مستند گفت: یک بخشی از کار مربوط به مشاهدات میدانی و شهودی من بود. از یک جایی به بعد متوجه شدم که باید مروری بر قوانین ایران و جهان داشته باشم. این جمله معروف که میگویند فراموشی تاریخ، غفلت از خویشتن است، در مورد این موضوع خاص بهتر دیده میشود. وقتی که مروری بر قوانین و تاریخ 70 ساله اخیر در تهران و دیگر شهرستانها داشتیم متوجه شدیم که مشکل مسکن در هیچجا حل نشده است و بیشتر در منجلاب فرو رفتهایم. به نظرم قانون، بالاترین حد تاثیرگذاری را دارد و ما خلاهای قانونی اساسی زیادی در حوزه مسکن داریم. از گذشته تا به امروز نیز مشکلات زیادی داشتیم که امروز همه آن موجود است و رفع نشده است. ما مشکل مهاجرت، کمبود خانه، دلالیها و ... را داشتیم و تاکنون حل نشده است. شاید جالب باشد بدانید که شهرت دونالد ترامپ از دهه 70 به دلیل ماجرای عدالت اجتماعی آغاز شد. او 39 برج در مهنتن ساخته بود و وزارت دادگستری آمریکا به این نتیجه رسید که این حجم از برجهای لوکس، شکاف طبقاتی به وجود میآورد و به همین دلیل او را دادگاهی کردند و دادگاههایش از همان زمان آغاز شد. به عنوان مثال دیگر، قانون مالیات بر خانههای خالی از سال 1913 در آمریکا تصویب شده بود در حالی که ما هنوز چنین قانونی را نداریم. در این قانون صراحتا بیان میشود که شما حق فروش خانهای که خریدهاید را ندارید و باید حواستان باشد که چه خانهای را میخرید. در حوزه مسکن آزادی مطلق به سوداگر دادهایم تا بیاید و هر کاری که دلش میخواهد انجام دهد.
پروینپور در مورد قوانین مالیاتی در حوزه مسکن گفت: به نظرم برای حل مشکلات مسکن باید یک پکیج مالیاتی ارائه داد. قوانین مالیاتی فقط مختص سوداگران است نه مردم. در تهران 500 هزار مسکن خالی وجود دارد. چه توجیهی برای این موضوع وجود دارد؟ وقتی صحبت از مالیات بر خانههای خالی میشود، منظورمان دقیقا مقابله با همین موضوع است. برای اجرای این قانون لازم است که در ابتدا خانههای خالی شناخته شود و پس از آن صاحبان این خانهها را بشناسیم. باید یک سامانه آنلاین درست شود که تمام این اطلاعات را داشته باشد. نباید اجازه داده شود که هر کس به غیر از مسکن مصرفی خود خانه دیگری داشته باشد. باید چشمانداز بازار مسکن به گونهای ترسیم شود که هر کس به خود اجازه ندهد که بیاید و سوداگری کند. اگر هم کسی میخواهد سود کند باید مالیات آن را پرداخت کند. دقت داشته باشید که این مالیات از آن دست مالیاتهایی است که نه تنها باعث افزایش قیمت نمیشود بلکه باعث کاهش قیمت میگردد. به نظرم هنوز اراده سیاسی برای ایجاد مالیات بر خانههای خالی شکل نگرفته است.
یادگاری در مورد افرادی که در برابر دوربین او قرار گرفتند، توضیح داد و گفت: بنده به سراغ تمام وزرای مسکن در دولتها رفتم اما فقط آقای عبدالعلیزاده حاضر شدند که در برابر دوربین ما قرار بگیرند.
مسکن مهر بزرگ ترین طرح و پروژه عمرانی کشور پس از انقلاب بود
افشین پروینپور در مورد مسکن مهر گفت: مسکن مهر بزرگ ترین طرح و پروژه عمرانی کشور پس از انقلاب بود. هدف آن هم این بود که مسکن را از کالای سرمایهای تبدیل به کالای مصرفی کند و آن را به دست متقاضی نهایی برساند. دولت موظف است که برای همه مردم مسکن فراهم کند. در مسکن مهر چند اتفاق مثبت داشتیم؛ اولی این بود که زمین را به صورت رایگان در اختیار مردم قرار داد. دوم این که ساخت مسکن را با تسهیلات ارزان قیمت انجام داد و سوما مالکیت واسط را حذف کرد. در دولت اصلاحات نیز چنین طرحی را داشتیم اما یک تفاوت عمده وجود داشت. این که دولت، زمین را به دست انبوهساز داد، او خانه را ساخت و با قیمت بازار به مخاطب نهایی عرضه کرد. در حقیقت، رانت زمین به جیب انبوهساز رفت و متقاضی نهایی پول خانه را به قیمت روز داد. در طرح مسکن مهر این ظرافت مدنظر قرار گرفت. انبوهساز فقط پیمانکار بود، پولش را گرفت و رفت. البته این بدان معنا نیست که مسکن مهر هیچ ایرادی نداشت. بعضا مکانیابیها بد بود و به خوبی ساخته نشد. مدل مفهومی این بود که مسکن با قیمت نهایی به دست مخاطب برسد. بنده از مدل مفهومی این طرح دفاع میکنم اما معتقدم که باید با کیفیت بهتری اجرا میشد. در مورد آقای عباس آخوندی که وزیر مستعفی بودند باید بگویم که ایشان در دولت دوم آقای هاشمی نیز وزیر مسکن شد و به دلیل سیاستهای غلطی که در پیش گرفت، قیمت مسکن رشدی 200 درصدی داشت. ایشان این سیاستها را در دولت آقای روحانی نیز تکرار کرد و همین افزایش قیمت را داشتیم. سوال اینجا است که چرا از تاریخ درس نمیگیریم؟
یادگاری در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: باید بگویم که این مستند چیزی نزدیک به یکسال وقت من را گرفت. با این حال، هزینهای که برای ساخت چنین مستند اکتشافی میشود، به اندازه هزینه یک گزارش خبری دو سه دقیقهای برای یک شبکه خارجی است که راجع به نوروز و ایران و ... تولید میشود.
انتهای پیام/