پشتصحنه| تهیهکننده «مسافر ماه»: برنامههای فاقد ایده صرفاً کپیکاری است/ آزادی: یک جایی باید جلوی سلبریتیمحوری در تلویزیون ایستاد
احسان ارغوانی معتقد است برنامههای فاقد ایده و خلاقیت برای جذب مخاطب از برنامههای موفق کپیکاری میکنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «مسافر ماه» عنوان جُنگ شبانه شبکه دو سیماست که هرشب در ماه مبارک رمضان روانه آنتن میشود. محوریت این برنامه پرداختن به سبک زندگی انسانهایی است که پس از عبور از مسیری دشوار به اهداف خود رسیدهاند و پس از رسیدن به قلههای موفقیت تلاش کردهاند تا در زندگی دیگران نیز بهصورتی مثبت مؤثر باشند که این تأثیرگذاری از مسیر آموزش، اشتغالزایی، شرکت در امور خیر و... میگذرد.
این برنامه علاوه بر بهرهبردن از گفتگو با مهمانان ذکرشده، اجرای آهنگها و نواهای متناسب با فضای معنوی رمضان توسط خوانندگان مختلف، کمپین کمکرسانی به سیلزدگان خوزستان و لرستان و گزارشهایی از این مناطق و... از بخشهای مختلفی تشکیل شده است. «رنگ خدا» یکی از بخشهای این برنامه است که به گفتگو با کودکان 7 تا 10 سال و دریافتهای صادقانه و شفاف آنها از خالق هستی مربوط میشود.
در بخش «قرار خصوصی» بررسی روابط اجتماعی و خانوادگی جوانان مورد توجه قرار دارد. در این بخش با تکیه بر پرسش و پاسخهایی جملات تأثیرگذاری مطرح میشود؛ جملاتی که در فرازهایی از ادعیه ماه رمضان وجود دارند اما از کنار آن بهسادگی گذشتهایم.
«جهان اطراف من» عنوان یکی دیگر از بخشهای «مسافر ماه» است که به گفتگو با افرادی که سهم خود را بهدرستی و بهشکلی غیرکلیشهای نسبت به جهان پیرامونشان ادا کردهاند؛ تعلق دارد.
در پشتصحنه این برنامه بهسراغ احسان ارغوانی تهیهکننده و محسن آزادی سردبیر و مجری «مسافر ماه» رفتیم و با آنها دقایقی به گپوگفت نشستیم.
قرار نبود «مسافر ماه» شبیه برنامهای باشد
* بگذارید از احسان ارغوانی شروع کنم. بفرمایید چطور به این ایده از برنامهسازی رسیدید که به سوژههای اجتماعی و مهمانانی که سلبریتی نیستند ولی کلی حرف جدی برای مخاطب دارند و از طرفی هم به یک مجری کاربلد در عین اینکه سلبریتی نیست برسید؟
برای اولین بار نبود که در برنامههایم از سوژههای اجتماعی استفاده میکنم چرا که این سوژهها هیچوقت شبیه برنامهای دیگر نیست. خیلی برایمان مهم بود که متفاوت و تأثیرگذار باشیم برای همین در اتاق فکر به سوژههایی رسیدیم که افراد عمدتاً پس از عبور از یکسری سختیهای زیاد و فراوان و گذر از آن سختیها به یک موفقیت بزرگ رسیدهاند در حالیکه خدا را فراموش نکردهاند. و سرلوحه همه کارهایشان خدا را قرار دادهاند. بالغ بر 300 مهمان پیشنهاد شد و تاکنون بیش از 20 مهمان در این میان به برنامه ما آمدند.
دغدغه مجری سلبریتی را نداشتیم
در مورد انتخاب مجری اعتقاد داشتم مجری برنامه کاملا حرفهای باشد و بتواند از پَسِ گفتگوها برآید. یک تجربه خوبی در ایام نوروز با محسن آزادی داشتیم و میدانستم گفتگوها را خوب انجام میدهد ولی سلبریتی نیست و کار مجری اجراست. مجری باید اجرا کند و باید این میدان را به کاربلدهای جوان بدهیم. که قطعاً از محسن آزادی در سالهای آینده بیشتر خواهیم شنید چون ظرفیت آن را دارد در حوزه اجرا به جمع مجریان سلبریتی تلویزیون بپیوندد.
ایده ندارند به سراغ کپیسازی میروند
* برنامهسازی مناسبتی چند صباحی است دچار ضعف شده و نمی تواند آن تأثیرگذاری که بایستی داشته باشد را برای مخاطب رقم بزند. به نظرتان چه اتفاقی افتاده که خیلی با صراحت بگوییم برنامه های تلویزیون تأثیری بر روی مخاطب ندارند و حتی به مراتب حاشیه برای تلویزیون و شائبه برای مخاطب ایجاد میکنند؟
من کاملاً مخالفم برنامهسازی مناسبتی دچار ضعف نشده و شما در ایام مختلف ببینید برنامههای خوبی روی آنتن رفته است. و برنامههای مناسبتی ایام نوروز توانست تا حدودی خواستههای مخاطب را برآورده کند. اگر برخی از برنامهها ضعف دارند و اینکه نمیتوانند استانداردهای برنامهسازی را رعایت کنند من با حرف شما موافقم. این را قبول دارم متأسفانه برنامههایی که ایده ندارند و میخواهند شبیه برنامههای دیگر باشند میروند سراغ کپیبرداری از برنامههایی که در تلویزیون موفق بودهاند تا عین آن را بسازند. اصطلاحاً با کارهای زرد و بدون مایه، دنبال دیده شدن برنامهشان هستند.
در «مسافرماه» میگوییم یکشبه نمیتوان ره صد ساله رفت
به طورکل با این دیدگاه برنامهسازی و زرد بودن برنامه مخالفم چون رسالت تلویزیون را این چنین رویهای نمیبینم. ما مجله زرد نیستیم که یکسری کارها بکنیم برنامه دیده شود من وظیفهام به عنوان برنامهساز این است برنامه را در حیطهکاری خودم طوری بسازم که چهار چیز آموزش بدهم دقیقاً مثل برنامه «مسافر ماه» که هدفمان این بود به نسل جدید و جوانان این مفهوم را القاء کنیم یک شبه نمیتوانند ره صدساله بروند و برای رسیدن به موفقیت باید از خیلی سختیها عبور کرد و بدون سختی نمی توان پولدار شد و موفق بود. بدون سختی نمیتوان آدم مثمرثمری بود و خیلی سختیها را باید در زندگی کشید تا بتوانند یک انسان موفقی بشوند.
جای برنامه موسیقیایی خوب در تلویزیون خالیست
* جای چه نوع المانها، پارامترها، سوژهها و نوعی از برنامهسازی تلویزیونی خالیست؟
نظر من این است که برنامه در حوزه جوانان به مراتب در تلویزیون خالیست. ما شبکه پویا و امید داریم برای کودکان و نوجوانان برنامه میسازیم و برای بزرگسالان هم برنامه داریم اما برنامهای که در حیطه وظایف جوانان باشد و اینکه حرف دلِ جوانان را بزند و خواستههای جوانان را برآورده خیلی جایش خالیست. برنامه موسیقیایی خوب در تلویزیون الان نداریم. برنامهای که در هر ردهای از مردم آموزش درست استفاده از موسیقی را بدهد. وقتی نتوانیم به نوجوانان، جوانان و بزرگسالانمان آموزش ندهیم و ذائقه سازی نکنیم که موسیقی خوب چیست و چه نوع موسیقیهایی آزاردهندهاند این نوع استفاده نادرست از موسیقیها و بهره نبردن از اصالت موسیقی در جامعه رواج پیدا میکند.
* جُنگ شبانه یک تعریف تفریح و سرگرمی هم دارد ولی شما این برنامه با کنداکتور ساعت 23 به بعد را تبدیل به یک ملجأیی برای آگاه سازی و ترویج آدمهای موفق جامعه کردید. در واقع در عین تلخی که برخی از سریالها و برنامههای تلویزیون دارند رویه موفقیتها و امیدآفرینیها را به جامعه القاء کردید. چطور به این رویکرد، امیدآفرینی و معرفی آدمهای موفق رسیدید؟
من حرف شما را کاملاً قبول دارم. قرار نیست برای یک برنامه شبانه حتماً قالب یک برنامه تفریحی و سرگرمی طراحی شود. تفریحی و سرگرمی را همیشه با کارهای زرد کردن و بی محتوا انجام دادن اشتباه میگیریم. میتوانیم تفریح و سرگرمی کنیم ولی محتوا داشته باشد مثل ورزش کردن میماند. ما دقیقاً در «مسافر ماه» کار مثمرثمر انجام میدهیم تا بتوانیم یکسری از مفاهیم و فرهنگها را ترویج بدهیم و یکسری خواستههایی که در اتاق فکر برنامهها به آنها رسیدیم. مخصوصاً آیتمهای مختلفی که تولید کردیم و حرف آدمهای بزرگ را شنیدیم. حرف یکسری آدمهای خاص را شنیدیم و یکسری اتفاقاتی که افتاد.
امیدآفرینی و موفقیت را روی آنتن ترویج دادیم
همانطور که رهبر انقلاب هم فرمودند در شرایط امروز کشور و مشکلات معیشتی که مردم گرفتارشان هستند امیدآفرینی باید حرف اول را در برنامههای ما بزند. امیدآفرین باشیم و این مفهوم را به مردممان انتقال دهیم. به همین خاطر به سراغ سوژه انسانهای موفق رفتیم. ساخت آیتم در مناطق سیلزده هم کار سختی بود؛ خوشبختانه تنها برنامهای بودیم که در ماه رمضان هر شب یک آیتم از مناطق سیلزده داشتیم و با نگرش امیدآفرینی به این قصه نگاه کردیم.
متأسفم که سلبریتی عامل دیده شدن برنامه تلویزیونی شده است
* گفتگو را با محسن آزادی به عنوان سردبیر و مجری برنامه ادامه میدهیم. چطور شد اجرای چنین برنامهای به نام «مسافر ماه»که سوژه خاصی دارد مهمان سلبریتی ندارد و حتما باید با قدرت و قوای خاصی مخاطب را جذب کند، را پذیرفتید؟
برنامه «مسافر ماه» با رویکرد ایجاد انگیزه و حال خوب بین مردم در ماه مبارک رمضان طراحی شد. و دقیقاً هم قصدمان این بود که از افرادی استفاده کنیم که از متن جامعه آمدهاند و مردم بتوانند به راحتی با آنها همذاتپنداری کنند. متأسفم که رفتیم به سمت اینکه حتما یک چهره و سلبریتی باید در برنامه حضور داشته باشد تا برنامه دیده شود. به خاطر این رویه، کار انتقال پیام از طرف ما بسیار سخت انجام شد و جذب مخاطب هم سخت بود اما معتقدم هرجایی که سوژه حرفی برای گفتن داشته باشد و مردم چیزی یاد بگیرند مخاطب خودش را پیدا میکند و جای خودش را بین مردم باز می کند. از این جهت به کاری که میکردیم اعتقاد کامل داشتیم من با افتخار اجرای این برنامه را پذیرفتم.
سعی کردم پلاتوهای اجرا تکراری نشود
* مجری سلبریتی نبودید اما با نقص اجرا کردید؛ از کارهای قبلی تان بگویید و بفرمایید چطور آنقدر مسلط و با دانش اجرا میکنید؟
در کارهای قبلی من چند اجرای ماه رمضانی هم وجود دارد. مخصوصا اجرای برنامه عقیق سال 94 و 95 که ماه رمضان شبکه پنج سیما پخش کرد و گفتگو با افراد تازه مسلمان غیرایرانی بود. با فضای رمضان کاملا آشنا بودم و خودم فکر میکنم تسلط اجرایم به آن حد اعلا، نرسیده و کماکان در حال شاگردی هستم. اما با توجه به اهمیت برنامه و جنس گفتگوها معتقدم زمانی مردم میگذارند زمان بسیار مغتنمی است سعی کردم بابت اجرا مطالعه ویژهای داشته باشم و سوژه موردنظر حتماً با مطالعه موردگفتگو قرار بگیرد. در کل هم برای ماه رمضان و حال و هوایی که دارد قبل از آغاز ماه یک سیر مطالعاتی را درنظر گرفته بودم و در قالب پلاتوهایی که بیان شد فکر میکنم مشهود باشد. و سعی کردم در هیچ شب و پلاتویی نکته تکراری به مخاطب داده نشود.
مردم خودشان را در این تجمع سلبریتیها نمیبینند
* اصولاً جای چنین اجراها و برنامهسازیهایی در تلویزیون خالیست؛ اساساً تلویزیون باید برای بازگشت به روزهای خوب خود و خروج از نوع برنامهسازیهای ضعیف و اجراهای بدون محتوا، چه کارهایی انجام دهد؟
جای همچنین برنامههایی در تلویزیون قطعاً خالیست به خاطر اینکه تا الان هرچه برنامه پرمخاطب دیدم یک پایش سلبریتی و چهره بوده و مردم خودشان را کمتردیدهاند. من دقیقا فکر میکنم اگر تلویزیون میخواهد به روزهای اوج برگردد حتماً باید حرف مردم و درد مردم را منعکس کند و البته که ما به دنبال ایجاد نشاط و امید در جامعه هستیم. یعنی رسالت ما در «مسافر ماه» این است. به همین علت احساس میکنم برای خروج از این وضعیت یا ضعفی که شما عنوان کردید نیاز به تولید آیتم و حضور مهمانانی که داریم برگرفته از جامعه باشد.
تلویزیون باید حرف مردم را بزند و مجریان صدای مردمند
به تعداد ایرانیها سوژههای جذاب داریم. آدمهایی که روزگار سختی را گذراندند و حالا با توکل و تلاش به موفقیت رساندند و می توانند در کنار این موفقیت بقیه مردم را ببینند و دست دیگرانی را هم بگیرند. تلویزیون نیاز به ایجاد تنوع آیتم دارد و گفتن حرفهایی دارد که از متن جامعه بیرون میآید. این عامل باعث میشود مردم مطمئن بشوند هرچیزی که در رسانه مطرح میشود حرف و کلام آنهاست مخصوصاً مجریان تلویزیون که صدای مردمند و نماینده مردم روی آنتن محسوب میشوند.
یک جایی باید جلوی سلبریتیمحوری در تلویزیون ایستاد
* آیا حضور بازیگران به عنوان مجری و سلبریتیمحوری میتواند مردم را پای تماشای برنامهها نگه دارد؟
طبعاً همه ما سلبریتیها و چهرههایی را دوست دارند هرچند اگر در اجرای تلویزیونی ضعف هم هستند به خاطر علاقهای که داریم و جایگاهی که در ناخودآگاه ما پیدا کردند دوست داریم بنشینیم و آن برنامه را تماشا کنیم. اما یک جای دیگر با این مسئله مقابله کرد و ایستاد. نه اینکه من مجری هستم و بازیگر و خواننده نبودم و از این زاویه حرف میزنم. اگر سالهای قبلِ تلویزیون را ببینیم که چه کسانی اجرا میکردند و خیلیهایشان جایشان در تلویزیون خالیست. اینها افرادی بودند که در اصطلاح امروزی سلبریتی نبودند ولی به کارشان مسلط بودند و محتوا را میشناختند.
تلویزیون از یک جایی به بعد نمیتواند با سلبریتیها ادامه بدهد
در حقیقت مجری مولف بودند و مطمئن باشید مردم هرچه قدر به دنبال سلبریتی و چهره باشند باز کفه ترازو به سمت عطش مردم نسبت به دریافت محختوا می چربد. حرف خوب بشنوند مخاطب برنامه خواهند بود. پس در حقیقت میتواند در یک بخشی چهره میتواند مردم را نگه دارد ولی از یک جایی به بعد تلویزیون به عنوان عمدهترین نهاد فرهنگی و در حقیقت عمدهترین نهادی که تولید محتوا و پیام میکند باید به مردم خوراک فرهنگی بدهد. حالا یک سلبریتی چند قسمت را اجرا کند مردم میگویند خوراک فرهنگی چه شد؟ آیا سلبریتی میتواند خوراک فرهنگی بدهد؟ در حقیقت به نظرمن از جایی به بعد تلویزیون نمیتواند با سلبریتی ادامه بدهد. چون آن مسئولیت تولید محتوا را نمیتواند به درستی انجام دهد؛ زیرا نیاز به تخصص دارد و این تخصص باید در مجریان تلویزیون دیده شود.
مردم باید خودشان را در تلویزیون ببینند
* مشکل برنامهسازی تلویزیون چیست و تلویزیون برای ادامه راه خود باید چه کارهایی انجام دهد؟
زمانی تلویزیون جای خودش را بیشتر و بهتر باز میکند که حرفش حرف مردم باشد. و از ماجراها، سوژهها، قصهها و آیتمهایی استفاده کند که مردم در آن به وفور دیده شود و به این واسطه حسّ اعتماد مردم هم بیشتر خواهد شد.
انتهای پیام/