کتابی با ۱۰۰ خاطره کوتاه از رهبر انقلاب صدهزارتایی شد
کتاب «خورشید»، شامل یکصد خاطره کوتاه از رهبر انقلاب که به قلم سیدعلی بنی‌لوحی نوشته شده، به ۱۰۰ هزار نسخه رسید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، کتاب «صراط مستقیم»، پرداختی مستند بر وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی(ره) با مروری بر دوران مبارزه و بحران‌های دهه اول انقلاب اثر سیدعلی بنی‌لوحی است که توسط انتشارات راه بهشت منتشر شده است.
کتاب پرداختی مستند بر اندیشه‌های امام(ره) است که در قالب وصیت‌نامه تبلور یافته است. تلاش و روش کار بر این بوده که اصل وصیت‌نامه دست نخورده و دور از تحلیل‌های شخصی در دسترس خواننده قرار گیرد و به اضافات و شرح مستند به صورت پاورقی اکتفا شده است. ورود به این بخش نیازمند یک پیش‌نیاز است و خواننده باید زندگی مبارزاتی امام(ره) را مطالعه کرده باشد تا بر اهمیت و اثرگذاری وصیت‌نامه در ذهن او اضافه شود.
این کتاب با بررسی و تحلیل دوران مبارزه امام خمینی (ره) شروع می‌شود. به معنای دیگر، فصل‌های اول و دوم، زمینه لازم را برای مطالعه وصیت‌نامه حضرت امام (ره)، که هدف اصلی نگارش کتاب بوده است در ذهن خواننده فراهم می‌کند.
در این کتاب دهه اول انقلاب به صورت مستقیم مورد بررسی قرار نگرفته است؛ زیرا خود شامل صدها کتاب خواهد شد. اما باید گفت که فضای وصیت‌نامه و شرح مستندی که خواهید خواند، عصاره دهه اول انقلاب اسلامی است.
کتاب صراط مستقیم با سه فصل و در حجم 448 صفحه سامان یافته است.
کتابی با صد خاطره کوتاه از رهبر صدهزارتایی شد
از دیگر آثار بنی‌لوحی که تجدید چاپ شده کتاب «خورشید»، شامل 100 خاطره کوتاه از رهبر انقلاب است. در این کتاب بیش از یکصد خاطره‌کوتاه از رهبر معظم انقلاب به همراه عکس‌های معظم‌له به شکل هنرمندانه‌ای طراحی و به صورت رنگی منتشر شده است. گفته می‌شود حدود دو ساعت برای خواندن کتاب خورشید فرصت لازم است. مطالعه خاطرات منتشر شده در کتاب نقش مؤثری در بیشتر شناختن سیره عملی رهبر معظم انقلاب دارد و مطالعه آن به همه علاقه‌مندان به خصوص جوانان توصیه می‌شود.
تاکنون یکصد هزار نسخه از این کتاب و در 30 نوبت چاپ از طریق انتشارات راه بهشت منتشر و عرضه شده است.
در ادامه شما را به خواندن اولین خاطره‌ای که در طلیعه کتاب خورشید آمده است میهمان می‌کنیم:
«آنوقت‌ها، از لحاظ وضع مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده‌مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه‌گیر بود، لذا زندگیمان خیلی به سختی می‌گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما کفش خریده بودند که تنگ بود. پدرم، دیگر قادر نبود که اینها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خوب این کفش‌ها را می‌شکافیم، انـدازه می‌کنیم و برایش بنـد می‌گذاریم. یک عالمـه خوشحال شدیم که کفش‌هـایمان بنـدی شد. آمدند شکافتنـد و بند گذاشتند زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفش‌های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم و خلاصه چاره دیگری نداشتیم»
علاقه‌مندان برای تهیه این کتاب می‌توانند با تلفن 66175670 تماس بگیرند.
انتهای پیام/
