نشست «سیاستگذاری سینمایی در عصر جهانی شدن»؛ روحانیون فیلم بسازند
سخنرانان نشست «سیاست گذاری سینمایی در عصر جهانی شدن» بر لزوم وارد شدن روحانیون به تولید فیلم تاکید کردند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، نشست «سیاست گذاری سینمایی در عصر جهانی شدن» بعد از ظهر روز سوم اردیبهشت در دانشگاه صدا و سیما و با حضور داگلاس فالسون تهیه کننده و کارگردان ایرلندی، اینس گودینو مندس ویویروس گیل کارگردان و تهیه کننده پرتغالی، مجید شاه حسینی استاد دانشگاه و محمد حسین فرج نژاد کارشناس مطالعات سینمای دینی برگزار شد.
مجید شاه حسینی در ابتدای این نشست با بیان اینکه آثار آخر الزمان را می توان به پنج قسمت آخر الزمان «طبیعی»، آخر الزمان «تکنولوژی»، آخر الزمان «علمی-تخیلی»، آخر الزمان «اسطوره ای» و آخر الزمان «دینی» تقسیم کرد، گفت: سینمای ما در «اکنون» به سر می برد ولی شرایط آخر الزمان در اطراف ما در حال اتفاق افتادن است. از هژمونی آمریکا در منطقه تا راهپیمایی اربعین و حتی حوادث طبیعی می توانیم نمادهای آخرالزمانی ببینیم و پاسخ مردم ما نیز در مقابل آنها آخرالزمانی است. مثل موکب های اربعین که به غیر از مراسم اربعین در سیل اخیر هم شاهدشان بودیم. بنابراین مردم در این زمینه از سینماگران جلوتر و با این مفاهیم آشناتر هستند.
شاه حسینی با بیان این که امیدوار است فیلم هایی با موضوعات مهمی مانند اربعین ساخته شوند، عنوان کرد: قسمت اعظم این خواست متوجه مدیران است. چرا که به خاطر بار مالی و نبود انگیزه این آثار را نمی توان در بخش خصوصی ساخت. سینمای آخرالزمانی موکول به جنسی از گیشه است که باید از نظر دینی به آن نگاه کرد نه سود اقتصادی.
وی طرح بد یک موضوع را به این معنی دانست که آن موضوع اصلاً مطرح نشود و گفت: اوایل انقلاب قرار بود سینمای ایران به سینمای تراز انقلاب تبدیل شود اما متاسفانه با طرح بد موضوع و گره زدن سینمای آخرالزمانی با سواری که با اسب سفیدش می آید، فیلمسازان از اینکه به سمت این سینما بروند، ترسیدند. این در حالی است که در آمریکا یا اروپا از سینمای استعلایی صحبت می شود چرا که مدرنیته از نظر اجتماعی و فلسفی در جنگ جهانی اول تمام شده بود و پست مدرن باعث شد فیلمساز از خستگی خود نسبت به مدرنیته به سبک سینمای استعلایی پناه ببرد.
شاه حسینی ادامه داد: اگر فرض کنیم که اوایل انقلاب این سینما با نیت خیر خواهانه شکل گرفته باشد، ادامه آن دیگر خیر نبود و کسانی اجازه نمی دانند هرگز از سینمای دینی صحبت شود. طرح بد سینمای دینی توسط برخی اصحاب اندیشه ما را فریز کرد.
وی با تاکید بر طرح سینمای دینی در کشور عنوان کرد: ما وقتی از فیلم آخرالزمانی حرف می زنیم از یک ارتجاع صحبت نمی کنیم بلکه از استعلا حرف می زنیم. سینماگر دینی باید نشان دهد جهان فردا قطعاً بهتر از امروز است. وقتی در سینما سپهر آینده را تصویر می کنید، چیزهایی مثل اخلاق، رفتار ، خُلق و شیوه زندگی مردم باید ارتقا پیدا کند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با وجود این که الگوهای قرآنی بسیاری برای ساخت این گونه فیلم ها وجود دارد اما استفاده از آنها به یک تابو تبدیل شده است. در سوره یوسف به صورت بالقوه سوژه های آخر الزمانی وجود دارد و بازار نمایش سریال های دینی مانند «حضرت یوسف» در کشورهای اسلامی پرطرفدار است.
وی با بیان این که مسیحیت با استفاده از انجیل فیلم می سازد و پای آن می ایستد، تصریح کرد: به فیلمسازان توصیه می کنم در این حوزه از نق زدن تکنسین ها نهراسند و شجاعانه نظر خود را بیان کنند. این حوزه مطالبه گری می خواهد. باید حواسمان باشد در تله مثال های غلط نیفتیم. سینمای آخرالزمانی سینمای مردی سوار بر اسب سفید نیست.
شاه حسینی با تاکید بر اینکه فیلم دینی لازمه ساخت فیلم آخر الزمانی است، عنوان کرد: سال ها پیش در سفری که به جشنواره کن فرانسه داشتم، کپی رایت فیلم «سیزدهمین روز» را که روایتگر داستان مشهور کودکان ماجرای فاطیما است، خریداری کردم. این فیلم سیاه و سفید شروع می شود و در طول آن با قوی شدن ایمان کاراکترها فیلم به تدریج رنگی می شود. من کپی رایت این فیلم را خریداری کردم و در جشنواره جهانی فیلم فجر هم نمایش دادیم. اما بعد از آن فیلم بایکوت شد. چرا که قرار است سینمای دینی بایکوت شود. بسیار مهم است که شهامت داشته باشیم از سینمای دینی صحبت کنیم. تا وقتی که نفوس زیادی در کشور دین دارند و زندگیشان را بر شیوه دینی قرار می دهند و در تصمیماتشان دین را دخیل می کنند، سینماگری که فیلم دینی نمی سازد نمیتواند ادعا کند از دغدغه های مردمش فیلم می سازد.
مجری برنامه «دوران» سانسورچی های بزرگ در ایران را پخش کننده ها و تکنسین ها معرفی کرد و گفت: امروز شرایطی حاکم است که حتی یک نظام حداقلی رنج سنی در سینما رعایت نمی شود. تنها چیزی که مورد توجه است نگه داشتن گیشه و جلوگیری از تعطیلی سینما است. اما راه رسیدن به سینمای آخرالزمانی سینمای دینی است و سینمای دینی محترم شمردن حقوق معنوی مخاطبان است.
فهیم نژاد سخنران دیگر این پنل با بیان اینکه دو دانشگاه در آمریکا وجود دارند که به کشیشان سینما تدریس می کنند، گفت: سه جریان بزرگ در سینمای آمریکا وجود دارد. جریان بزرگ و اصلی در آمریکا جریان سکولار و لیبرال با سردمداری یهودیان و مسیحیان لیبرال است. در این کشور نتیجه گرایی حرف اول را می زند و استفاده از هر چیز برای رسیدن به نتیجه توجیه پذیر است. این موضوع شامل سینما هم می شود. در کنار این جریان، جریان چپ قرار دارد که بیشتر یهودیان روسی هستند و نقش جدی در تاسیس هالیوود داشتند. آنها به دو دسته چپ های آمریکایی مانند سازندگان فیلم «ماتریکس» وچپ مارکسیستی مانند کارگردان آمریکایی «تیم برتون» تقسیم می شدند. اما سینمای دینی یهودی، مسیحی و شرق گرا اصلی ترین گرایشات جریان سوم سینمای آمریکا هستند.
وی در ادامه عنوان کرد: سینمای دینی مسیحی سه شاخه دارد، سینمای کاتولیک که فیلم «جنگیر» نمونه آن است و تقابل جهان غرب و شرق را به نمایش می گذارد. سینمای پروتستان که سهم عمده ای در سینمای آخرالزمانی ایفا می کند و سومین دسته سینمای ایوانجلیک است. فعالیت آن ها از دوران جرج بوش پسر به خصوص در انگلستان و آمریکا پررنگ تر شده است. فیلم «ارباب حلقه ها» را می توان اثری در این سینما دانست که سازندگانش پروتستان اوانجلیک هستند.
فرج نژاد با اشاره به اینکه شروع سینمای ایران یک شروع غلط و با کمک اقلیت های زرتشتی، یهودی، بهایی و مسیحی بود، عنوان کرد: سینمای ایران دچار یک فرم زدگی است و حتی در برنامه هفت همیشه منتقدین فرم زده بودند. در دانشگاه ها نیز فقط فرم توضیح داده می شود نه علت رسیدن به آن فرم. سینمای آمریکا مسیحی متولد شد. اما سینمای هالیوود را یهودیان تاسیس کردند. امروز در سینمای هالیوود مَعاد به بهشت زمینی، آخرالزمان به آخرالزمین، خدا گرایی به حلول خدا در انسان، انسان به ابزار لذت و یا موجود اراده گرا و شیطان به خدا یا شبه خدا و آفریدگار انسان تبدیل شده اند.
داگلاس فالسون کارگردان ایرلندی نیز طرح موضوع آخر الزمانی را مهم دانست و عنوان کرد: من فیلمنامه نویس هستم و از منظر نویسندگی صحبت می کنم. فیلم های آخرالزمانی اروپایی بیشتر درونی اند ولی فیلم های آمریکایی بیشتر اکشن و بیرونی هستند. به نظر من ساخت فیلم های اکشن ساده تر است مانند آثاری که در آنها حمله موجودات فضایی اتفاق می افتد. در دهه 60 میلادی اسقف اعظم ایرلند چند کشیش را به آمریکا فرستاد تا سینماگری یاد بگیرند و فیلم هایی با مضامین مسیحی بسازند. مفاهیم آخرالزمانی از مکاشفاتی گرفته شده که بسیار تصویری است و نشان دادنشان در سینما مشکل و هزینه بر است. برای همین در اروپا نمایش این موضوع متفاوت تر است.
وی ادامه داد: من فکر می کنم روحانیون می توانند فیلم بسازند. مفاهیم معنوی را با فیلم بهتر می شود انتقال داد. مانند حضرت مسیح که مفاهیم را با بیان کردن داستان مطرح می کرد.
داگلاس فالسون خود را طرفدار سینمای ایران معرفی کرد و گفت: به نظر من فیلمنامه بخش اصلی فیلم است که باید به آن توجه ویژه شود. در ایرلند و انگلستان اگر فیلمسازی فیلم خوبی بسازد که از او در جشنواره های بین المللی قدردانی شود به هالیوود می رود که فرصت های بهتری را جستجو کند. در حالی که کشورها باید از سرمایه های هنری خود محافظت کنند. اگر هر فیلمی کیفیت لازم را داشته باشد می تواند تماشاگرش را جذب کند و در حقیقت سلیقه سازی کند.
در ادمه این پنل، اینس گودینو مندس ویویروس گیل با اشاره به اینکه مبحث فیلم های آخر الزمانی بسیار جذاب است، عنوان کرد: تخصص من زیبایی شناسی است و از این منظر به سینما نگاه می کنم. مشکلی که در سینمای هالیوود وجود دارد این است که از جلوه های ویژه زیادی استفاده می کنند و با استفاده از جذابیت های بصری فیلم در یاد می ماند در حالی که آن نگاه عمیق زیبا در آثارشان وجود ندارد و با فریفتن چشم مخاطب را مجذوب می کنند. به قول پل شریدر که در یکی از نشست های جشنواره حهانی فیلم فجر عنوان کرد، در سینما باید یک مراقبه و تفکر عمیق وجود داشته باشد. فیلم باید زمان کافی را به مخاطب بدهد تا فکر کند. اما سینمای آمریکا خیلی سریع است و مخاطب دائم سکانس هایی پر سرعت می بیند که زمانی برای تفکر به او نمی دهد.
این فیلمساز پرتغالی با اشاره به علاقه اش به سینمای تارکوفسکی گفت: در برخی از فیلم های این فیلمساز مبحث آخرالزمانی به زیبایی بیان می شود. به نظر من فیلم های خوب آخرالزمانی لزوماً فیلم هایی نیستند که مستقیما چیزهایی که در کتابهای مقدس آمده است را به تصویر بکشند.
انتهای پیام/