کمدی معاصر| نمایشنامههایی که رها کردیم
استقبال از فیلم «با آدولف چطورین؟» ساخته زونکه ورتمان در جشنواره جهانی فیلم فجر نشان میدهد سینمای ایران میتواند به سراغ اقتباس از متون نمایشی موفق در تئاتر برود.
خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم
در قالب کمدی معاصر، روز سهشنبه در پردیس چارسو فیلمی با عنوان «با آدولف چطورین؟» ساخته زونکه ورتمان روی پرده رفت. هر چند نام این فیلم با عنوان آلمانی «Der Vorname» به معنای «اسم کوچک» است؛ اما همانند نسخههای تئاتری اجرا شده از متن ماتیو دولاپورت و الکساندر ولاپتولیر، که در ایران سه بار در ایرانشهر توسط سه کارگردان متفاوت روی صحنه رفته است، دستخوش تغییر عنوان شده است. با این حال، این فیلم کمدی به نوعی بدل به پرمخاطبترین فیلم بخش «کمدی معاصر» جشنواره شد. سالن مملو از جمعیت چارسوی یک، در شب اکران از خندههای مخاطبان ایرانی و خارجی آکنده شد.
نمایشنامه «اسم» نوشته ماتیو دولاپورت و الکساندر ولاپتولیر از آثار محبوب در بازار تئاتر ایران بوده است. لیلی رشیدی، علی احمدی و علیرضا کوشکجلالی، هر سه متن این دو نویسنده جوان فرانسوی را در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه بردهاند که هر سه نمایش با فروش موفقیتآمیز در گیشه مواجه شدند تا جایی که نمایشها از سالن ایرانشهر به دیگر سالنهای تهران و شهرستانها رجعت کرده تا چرخه مالی بهتری تجربه کنند. ماتیو دولاپورت و الکساندر ولاپتولیر پیش از این درام خوشساخت خود را به یک نسخه سینمایی بدل کرده بودند تا تجربه آقای ورتمان در سینمای آلمان دومین اقتباس سینمایی این نمایشنامه نام بگیرد.
نکته مهمی که پس از تماشای این اثر برای مخاطب آشنا با تئاتر تداعی میشود، مغفول ماندن متون کمدی تئاتری در سینمای ایران است. نمایشنامه اسم در سال 1393 برای نخستین بار توسط نشر قطره منتشر میشود و به واسطه آشنایی کارگردانان ایرانی با این نشر، کتاب به سرعت در میان تئاتریها محبوب میشود؛ اما هیچگاه نسخه سینمایی آن مورد توجه سینماگران ایرانی قرار نمیگیرد. یا حتی متن توسط آنان برای یک اقتباس سینمایی مورد استقبال قرار نمیگیرد. همانطور که دیگر متون نمایشی چندان مورد توجه اهالی سینما قرار نگرفته است و این در حالی است که سینمای جهان همواره نگاه مثبتی به جهان نمایشنامهنویسی داشته است. در سالهای گذشته نیز آثار مهمی از نمایشنامهنویسان شهیر در سینما به فیلم تبدیل شدهاند که شاید نمونه جذابش «خدای کشتار» یاسمینا رضا به کارگردانی رومن پولانسکی و «کارآگاه» آنتونی شافر به کارگردانی کنت برانا باشد.
در سالهای گذشته حداقل در دو کشور انگلستان و فرانسه نمایشنامههای کمدی در قالب درامهای خوشساخت از نویسندگانی چون یاسمینا رضا، تام استوپارد، دیوید هر، ژان کلود کریر و ... نگاشته و با اجراهای طولانی مدت و اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی مواجه شدهاند. بیشتر این متون به فارسی برگردان شده و روی صحنه تئاتر ایران نیز خودنمایی کردهاند. برخی با فروشهای فوقالعاده روبهرو بودهاند از جمله «خدای کشتار» خانم رضا که توسط علی سرابی و علیرضا کوشکجلالی در چندین نوبت روی صحنه رفتهاند. با این حال سینمای ایران چندان توجهی به این گونه آثار نداشتهاند که حداقل از چارچوب روایی به مراتب مستحکمتر از سینمای کمدی اکنون ایران برخوردارند.
در شرایطی که بیشترین انتقاد به سینمای کمدی ایران فقدان داستان درست و ساختار روایی قابل دفاع است، ارجاع به متون نمایشی و اقتباس از این آثار میتواند کارساز باشد. حتی میتوان متون کمدی ایرانی که در سالهای گذشته مورد اقبال مخاطب قرار گرفتهاند را به نسخههای سینمایی بدل کرد. هر چند رابطه میان تئاتر و سینما حداقل در دو دهه گذشته بدهبستان بازیگر بوده است؛ اما در هیچ یک از ژانرهای مرسوم شرایط اقتباس از متون نمایشی در سینما ممکن نبوده است. هر چند خلاف آن در آثار محمد رحمانیان صادق است. این کارگردان در چند اثر خود از متون سینمایی برای اجرا در تئاتر بهره برده است که نمونه جذابش «هامونبازها» است.
با توجه به استقبال از فیلم آلمانی «با آدولف چطورین؟» یا همان «اسم کوچک» که با حضور سینماگران شاخصی رخ داد، شاید توجه به اقتباس از متون دراماتیک خوشساخت بتواند راهگشای بهبود وضعیت سینمای کمدی ایران حداقل در محتوا و در بلندمدت در فرم شود.
انتهای پیام/