نتایج تعجب برانگیز یک تحقیق درباره اعتیاد والدین به دیجیتال

نتایج تعجب برانگیز یک تحقیق درباره اعتیاد والدین به دیجیتال

پدر و مادرهای زیادی هستند که میزان وقت‌گذرانیِ فرزندانشان با گوشی‌های هوشمند ‌نگرانشان کرده است. آن‌ها می‌خواهند بدانند «اعتیاد» کودکان و نوجوانان به این فناوری‌ها چه تأثیراتی بر زندگی آن‌ها خواهد داشت.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در تابستان سال 2013، سه زن به کلانشهر بوستون رفتند و به‌مدت دو ماه، در روز‌های کاری هفته برای شام‌خوردن به رستوران‌های فست‌فودی می‌رفتند. غذا سفارش می‌دادند و تا جای ممکن بدون جلب توجه روی صندلی‌هایشان می‌نشستند تا هیچ سوءظنی برنینگیزند. بعد شروع می‌کردند به جمع‌آوری مخفیانۀ اطلاعات. آن‌ها دنبال آن دسته از مشتری‌ها بودند که جمعشان شامل یک بزرگسال و دست‌کم یک کودک کوچک‌تر از 10 سال باشد. این سه زن، پژوهشگرانِ دانشگاهی از رشته‌های تخصصی اطفال، رشد کودک و مردم‌شناسی بودند و نیاز داشتند آن‌قدر به سوژه‌های خود نزدیک شوند تا بتوانند تغییر حالات چهره و لحن صدا را متوجه شوند. یادداشت‌های فراوانی برداشتند. مأموریت آن‌ها مشاهدۀ نحوۀ تعامل کودکان و مراقبان آن‌ها با فناوری‌های همراه و نیز بررسی نوع تعامل آن‌ها بین خودشان بود، آنهم با ظریف‌ترین جزئیات. نتیجۀ پژوهشْ پیشگامانه بود؛ اولین پژوهشی بود که چگونگی استفادۀ والدین از فناوری‌های شخصی را در پیرامون کودکان بررسی می‌کرد و کشف اصلی آن نگران‌کننده بود: مراقبان هرچه بیشتر مجذوب گوشی‌های هوشمند خود بودند، رفتارشان با کودکان همراهشان خشن‌تر بود.

اغراق نیست اگر بگوییم این پژوهش کمک کرد تا شاخۀ تحقیقی جدیدی راه‌اندازی شود، شاخه‌ای که قدمت ریشه‌های آن به دهه‌ها قبل، یعنی میانۀ قرن می‌رسد، وقتی که دغدغه‌ها دربارۀ میخکوب‌شدن کودکان جلوی نور آبی صفحه‌های تلویزیونی بالا گرفته بود. پژوهش‌هایی که دربارۀ تلویزیون و تأثیرات روان‌شناختی آن بر کودکان نوشته شده‌اند می‌توانند کتابخانه‌ای را پر کنند. به‌همین‌نحو، پریشانی‌های اخیر دربارۀ نوجوانانی که به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی «معتاد»‌اند -و پیش‌ازآن، به بازی‌های ویدئویی- منجر به انبوهی از تحلیل‌ها شده است دربارۀ اینکه این فناوری‌ها چه تأثیراتی بر کودکان دارند. اما پژوهش رستوران‌های بوستون پرسش دیگری را آشکار ساخت، چرخشی در هراس‌هایی در گذشته از رسانه‌های قدیمی داشتیم: کودکان چگونه از عادت‌های والدینشان در استفاده از فناوری‌های شخصی متأثر می‌شوند؟

دو سال بعد، در همایشی دعوتنامه‌ای، گروهی از پژوهشگران و دانشگاهیان از رشته‌های گوناگون در کالیفرنیای جنوبی گرد هم آمدند تا به پرسش‌های مربوط به فرزندپروری در عصر دیجیتال بپردازند. در میان دعوت‌شدگان دکتر جنی رادِسکی نیز بود، متخصص اطفال و پژوهشگری که هدایت مطالعۀ رستوران‌های زنجیره‌ای را بر عهده داشت. در کنار او روان‌شناسان، جامعه‌شناسان و محققان مطالعات رسانه نیز حضور داشتند. یکی از اهداف این نشست مرور متون نوشته شده دراین‌باره تاکنون، و صدور فراخوانی عمومی برای پژوهش‌های بیشتر بود. دربارۀ موضوع استفاده از رسانه‌های دیجیتال و فرزندپروری نادانسته‌های بسیار باقی است، اما به‌اندازۀکافی پژوهش انجام گرفته تا اسباب نگرانی‌های جدی باشد.
 

چنین نگرانی‌هایی با داده‌های جدیدی آغاز شدند که می‌گویند درواقع نسل‌های قدیمی‌تر درقیاس با همتایان جوان‌ترشان، مصرف‌کنندگان حریص‌تر شبکه‌های اجتماعی‌اند و احتمال اینکه والدین در چنین شبکه‌هایی فعال باشند، بیشتر از غیروالدین است. این چه جای نگرانی دارد؟ مدارکی وجود دارند که نشان می‌دهند این تجربه‌های دیجتال می‌توانند تأثیرات منفی داشته باشند. استفادۀ مداوم از شبکه‌های اجتماعی همچنین یکی از عاملان ریسک -البته در میان بسیاری عوامل دیگر- برای افسردگی است. سارا کوین، روان‌شناس دانشگاه بریگهَم یانگ، دریافت که تازه‌مادران اغلب در شبکه‌های اجتماعی خود را با سایر مادران مقایسه می‌کنند، و این رفتار به‌نوبۀخود با «سطوح بالاتر افسردگی مادرانه» مرتبط است. نظرسنجی‌های سالیانۀ مرکز آیندۀ دیجیتال در یو. اس. سی آننبرگ نشان می‌دهند که از سال 2012، آدم‌ها به‌نحو فزاینده‌ای احساس می‌کنند به خاطر گوشی‌های هوشمند، در خانواده‌های خود مورد بی‌توجهی واقع می‌شوند.

یکی از دعوت‌شدگان به همایش، برندان مک‌دنیل، پژوهشگری از ایالت ایلینوی بود که به‌تازگی عبارتی تخصصی برای توصیف حواس‌پرتی‌ها و گسست‌های روزمره در زندگی خانوادگی توسط گوشی‌های هوشمند و رسانه‌های دیجیتال برساخته است: «مزاحمت فناوری». مک‌دنیل و دیگران در تلاش بودند تا نقشۀ تأثیرات «مزاحمت فناوری» بر رابطۀ والد با کودک را ترسیم کنند. حالا به خوبی ثابت شده است که مزاحمت‌های ناشی از فناوری واقعاً مخل‌اند. بسته به اینکه تصمیم بگیرید به کدام پژوهش نگاه بیاندازید، بزرگسالان به‌طور متوسط گوشی‌های هوشمند خود را هر روز بین 80 تا 200 بار نگاه می‌کنند. یافته‌های یک تحقیق در سال 2015 از مراقبان و کودکان در زمین‌های بازی می‌گوید کار کودکان برای جلب توجه بزرگسالانی که با گوشی‌های هوشمند خود مشغول بودند سخت‌تر بود تا آن‌هایی که حواسشان به چیز‌های دیگری ازقبیل صحبت با سایر بزرگسالان بود. باز هم پژوهش دیگری شواهدی ارائه کرد مبنی بر اینکه والدینِ کودکانِ خردسال زمانی‌که به یک صفحۀ نمایشگر نگاه می‌کنند کمتر با کودکان حرف می‌زنند؛ و بنابر پژوهشی دیگر از جنی رادسکی، «رسانه‌هایِ همراهِ والدین با تعاملات کمتر مادر با کودک مرتبط‌اند.»

مطمئناً والد حواس‌پرت پدیدۀ جدیدی نیست. پس چه عدم‌شباهتی وجود دارد بین پدری که در سال
2018 پیام کوتاهی را با فشاردادنِ انگشتانش روی صفحه می‌نویسد، با پدری که در دهۀ 1950، روی صندلی‌اش نشسته و از پشت روزنامه‌ای باز کرده و به فرزندانش بی‌اعتنایی می‌کند؟ برای مثال مک‌دانیل معتقد است که این تفاوت قطعی است. می‌گوید «این وسیله‌ها توجه ما را به‌نحوی کاملاً جدید تسخیر می‌کنند.» درواقع، آزمایش‌های عصب‌شناختی نشان می‌دهند که استفاده از گوشی هوشمند پیام‌رسان‌های عصبی‌ای را در مغز ما فعال می‌کنند که به‌نوبۀخود عادت چک‌کردن گوشی هوشمندمان را تقویت می‌کنند. او می‌گوید «چیزی در نحوۀ طراحی این وسیله‌ها و جنس رابطه‌ای که ما با آن‌ها برقرار کرده‌ایم وجود دارد. بله، والدین همیشه حواس‌پرت بوده‌اند، اما این شکل از حواس‌پرتیِ درگیرکننده که این وسیله‌ها تولید می‌کنند چیزی است که جهان هرگز پیش‌ازاین ندیده است.».

اما حتی اگر مزاحمت فناوری واقعی است، و حتی اگر مطمئن باشیم که این مزاحمت متفاوت از اشکال قبلی حواس‌پرتیِ ناشی از رسانه است، آیا هیچ تأثیرِ سنجش‌پذیر و قابل‌تشخیصی بر کودکان و رشد آن‌ها دارد؟

مک‌دنیل و دیگران می‌گویند که پژوهش‌های ابتدایی انجام شده‌اند و تأثیرات سنجش‌پذیرند؛ و دست‌کم به‌نظر می‌رسد که برخی از این تأثیرات مخرب‌اند. وی به‌تازگی با رادسکی برای تحلیل آماری پرسش‌نامه‌هایی که توسط 170
پدر و مادر در سراسر کشور به‌صورت آنلاین پر شده‌اند، همکاری کرد. یافته‌های این پژوهش که ماه نوامبر گذشته در ژورنال چایلد دولوپمنت منتشر شده است، حاکی از این است که مادرانی که خبر از تناوب بیشتر گسست‌های فناورانه در حین تعامل با کودکان داده‌اند، به‌همین‌ترتیب احتمال بیشتری داشته که سطوح بالاتری از رفتار‌های مسئله‌گون در همان کودکان را گزارش کنند؛ هم شامل رفتار‌های بیرونی مثل قهر، و هم رفتار‌های درونی‌تر مثلِ گریه‌کردن و کج‌خلقی.


در پژوهشی تازه‌تر در سال 2017، سارا کوین از دانشگاه بریگهم یانگ از 1200 فرد بالغ و نوجوان از سراسر کشور دربارۀ عادت‌های والدینشان در استفاده از فناوری نظرسنجی کرد. هرچند کوین اخطار می‌کند که این پژوهش هنوز منتشر نشده و کماکان در مرحلۀ داوری دقیق است، می‌گوید که «یافته‌های تازۀ» آن نشان می‌دهند که مزاحمت فناوری رابطه دارد با اینکه کودکان محبت کمتری از سوی والدین را گزارش کنند و اینکه 11 درصد از نوجوانان «برای جلب توجه پدر و مادرشان، زمانی‌که با گوشی یا تبلتش مشغول بوده، تقلای کم یا زیادی کرده‌اند.» بینِ آن گروه 11 درصدی، نوجوانان گرایش بیشتری به قلدری در فضای مجازی، احساس اضطراب و افسردگی داشتند.

البته والدین از دردسر‌های بالقوه‌ای که عادت‌های مرتبط با فناوری‌شان می‌آفریند، کاملاً بی‌خبر نیستند. اگر پرس‌وجو کنید، داستان‌های بسیاری دربارۀ احساس گناهِ والدین خواهید شنید: مادری در وصف اسکرول‌کردن مداومش در فید‌های شبکه‌های اجتماعی می‌گوید «این وقت را می‌توانم صرف برقراری رابطه‌ای معنادار با دخترم کنم. این فرصتی برای ساختن رابطه‌ای با فرزند خودم است که تلف می‌شود».

کاترین استاینر-ادر، روان‌شناس بالینی کودکان در بوستون و نویسندۀ کتاب انفصال بزرگ: محافظت از دوران کودکی و روابط خانوادگی در عصر دیجیتال، می‌نویسد «یکی از چیز‌هایی که در کودکان بسیار نادر است، شنیدن جوابی مشابه از کودکان از همۀ سنین به پرسشی بدون جواب قطعی است.» او ازطریق پژوهش‌اش که طی آن با بیش از هزار فرزند، از خردسالان تا دانشجویان مصاحبه کرده، دریافت که «بچه‌های کوچک، چهار یا پنج‌ساله، چیز‌هایی مثل این می‌گویند که ’بابام از گوشی هوشمند استفاده می‌کنه. گوشی مسخره‌ایه. ‘ ’مامانم گوشی هوشمند داره. گوشی مسخره‌ایه، چون گفت که دو دقیقه دیگه می‌آد و برام قصه می‌خونه، یا بازی می‌کنه، اما اصلاً نیومد. ‘ این غم‌انگیز است.»

حواس‌پرتی دیجیتال والدین بیش‌ازهمه زمانی استاینر-ادر را نگران می‌کند که به نوزادان مربوط است. او هشدار می‌دهد که برای مثال، نگاه‌کردن به گوشی‌تان زمانی‌که به نوزاد شیر می‌دهید، نوزاد و مغز درحال‌رشد او را از لحظات حیاتی اتصال و محبت محروم می‌کند. می‌گوید «زمانی‌که دارید برای کسی پیام می‌فرستید نمی‌توانید کودک را در آغوش گرفته و به او شیر بدهید، به چشم‌هایش خیره شوید و به او آن پرورش بینافردی‌ای را بدهیم که لازم دارد.» و فقط مغز کودک نیست که به این لحظات اتصال نیاز دارد. «اگر به آن‌ها اجازه بدهیم، به‌مرور زمان نوزادانمان ما را آرام می‌کنند. یاد می‌گیریم چطور فریاد نزنیم، چگونه صبور باشیم. نوزادان و خردسالان ما را والدین بهتری می‌کنند، اما اگر دائماً حواستان پرت چیز‌های دیجیتال باشد، در مقام والد تغییر نخواهید کرد.»

ممکن است استاینر-ادر در سوی هشیار این طیف قرار گرفته باشد. دیگرانی که استفاده از فناوری و شبکه‌های اجتماعی را مطالعه کرده‌اند، دیدگاه متعادل‌تری دارند. برخی حتی مزایایی در آن می‌بینند. استفانی رایش دانشیار دانشگاه کالیفرنیا در آیروین می‌گوید «می‌دانم افرادی هستند که دربارۀ رسانه‌ها و صفحات نمایشگر دیدگاه تیره‌وتاری دارند. من ندارم. فکر می‌کنم مزایای بسیاری هست که می‌توان از آن‌ها گرفت.» برای مثال می‌گوید وسیله‌های شخصی می‌توانند آموزنده باشند یا به کودکان فرصتی برای اتصال به دیگران در فاصله‌های دور بدهند؛ و اگر زمان‌هایی باشد که والدین احساس می‌کنند مضطرب‌اند، دادن گوشی به بچه برای مدتی آسوده بودن «ضرورتاً چیز بدی نیست.»

هشدارگرایی قدمتی هم‌اندازۀ مطالعات رسانه دارد، و هر محققی که اینجا به او ارجاع داده‌ایم هشدار می‌دهد که دررابطه‌با مطالعۀ حواس‌پرتی دیجیتال در خانواده‌ها، ما در جهانی از روابط متقابل و همبستگی میان عوامل ریسک زندگی می‌کنیم، و آن‌ها علت‌ومعلول، یا به‌قول برخی از متخصصین علوم اجتماعی، «ع»، نیستند. هنوز پژوهشگری مدرکی دال‌براینکه استفادۀ والدین از گوشی‌های هوشمند موجب مشکلات رفتاری یا پرورشی در کودکان می‌شود فراهم نکرده است. کوین می‌گوید «هنوز پژوهش‌ها ما را به آنجا نرسانده‌اند.»

هرچند تحقیقات مفصل در راه‌اند. برای مثال، رایش روی مطالعات مشاهده‌ای از کودکان، چهارساله و کوچک‌تر در فضا‌های عمومی کار می‌کند. او و دانشجویانش «کیفیت تعاملات والد با کودک» را زمانی‌که گوشی هوشمند به معادله افزوده می‌شود، بررسی خواهند کرد. کوین در میانۀ یک مطالعۀ طولی جاه‌طلبانه است که می‌خواهد 500 کودک را در شهر دنور از بدو تولد تا پایان دوران کودکی‌شان دنبال کند. درهمین‌حین مک‌دنیل مطالعۀ طولی خود را در دست دارد که از آن هم‌اینک بینش‌هایی دست‌چین کرده است. در پژوهش او، از والدین در مقاطع مختلفی در یک بازۀ شش‌ماهه نظرسنجی شده که طی آن بسیاری از آن‌ها خبر از الگویی نگران‌کننده داده‌اند: حواس‌پرتی خودشان توسط فناوری، و درپی آن مشکلات رفتاری کودکان، و درپی آن میزان استرس بالاتری در فرزندپروری، و درپی آن حواس‌پرتی بیشتر توسط وسیله‌ها (همان‌طور که پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهند، به‌این‌دلیل که افراد اغلب برای کاهش استرس به فناوری پناه می‌برند). مک‌دنیل می‌گوید «چنین چرخه‌هایی وجود دارند که خانواده‌ها در آن گیر می‌کنند. تلاش برای شناسایی دلیل ریشه‌ای ضرورتاً اهمیتی ندارد». درعوض، پیشنهاد می‌کند «اگر بتوان زمانی که مداخله‌کردن آسان‌تر است را پیدا کرد، می‌توان این چرخه متوقف کرد.»

خب چگونه آن را متوقف می‌کنید؟ ممکن است از آنچه فکر می‌کنید ساده‌تر باشد.

دست‌کم برای اکنون، توصیه‌های متخصصانْ انقلابی نیست و احتمالاً این نکتۀ مثبتی است. مسئله را ساده می‌کند. نخست، روان‌شناسان توصیه می‌کنند تا رفتار خود را صادقانه بررسی کنید. سپس، مناطق عاری از فناوری بسازید که هم مکان‌ها و هم بازه‌های زمانی را در بر گیرد؛ سر میز هنگام شام از همه شایع‌تر است. مک‌دنیل می‌گوید «حتی چیزی به‌این‌سادگی –برنامه‌ریزی برای زمانی که قرار است صرفاً با هم رابطه برقرار کنیم و کاملاً بر یکدیگر متمرکز باشیم- می‌تواند در بسیاری از خانواده‌ها معجزه کند.» و استاینر-ادر اضافه می‌کند که صرف بیشترین زمان ممکن در بازیِ بدونِ فناوری در جهان واقعی با کودکان، و همچنین دست‌وپنجه نرم‌کردن با «تمام مسائل سختی که با خانواده‌دار بودن همراه است» بدون وسیله‌ها، یک ضرورت است. همان‌طور که او می‌گوید «ما قبلاً در ساحت خانواده این‌گونه به چالش کشیده نشده بودیم. اما حال‌که پژوهش‌های بیشتری منتشر می‌شوند، داریم به آنجا می‌رسیم. اکنون مسئله این است که چگونه اطمینان حاصل کنیم که از اشکال گوناگون تعامل با کودکان محافظت می‌کنیم. چگونه از گوشی هوشمند باهوش‌تریم؟»

منبع: ترجمان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon