«بند به بند با گام دوم»ــ۵|انقلاب اسلامی چگونه از افراط و «چپروی» بهدور ماند؟
انقلاب اسلامی که بهتعبیر امام خامنهای «مقتدر مظلوم» است طی ۴ دهه پیشین ضمن گذشتهایی که داشته، اما دچار افراط و چپروی نشده است.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی» که بعد از 22 بهمن امسال و از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر شد، سرآغاز فصل جدیدی در جمهوری اسلامی است، فصلی که از این پس باید با امید و تکیه بر جوانان بر مشکلات گذشته و ناکامیها غلبه کرد و این کار جز با شناخت نقاط ضعف و قوت 40ساله انقلاب میسر نمیشود.
خبرگزاری تسنیم، در راستای تبیین این بیانیه، در سلسله گزارشهایی به بررسی بندهایی از این بیانیه میپردازد تا شناخت رهنمودهای رهبر انقلاب در شروع فصل جدید جمهوری اسلامی راحتتر صورت گیرد.
در ادامه، پنجمین گزارش را با موضوع گذشتهای انقلاب اسلامی و عدم افراط و چپروی میخوانید:
«مقتدر مظلوم» عنوانی است که امام خامنهای برای جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی مردم ایران برگزیده است. ایشان در بیانیه گام دوم انقلاب هم به این موضوع اشاره داشته و نوشتهاند: «انقلاب اسلامی ملت ایران، قدرتمند اما مهربان و باگذشت و حتی مظلوم بوده است».
امام خامنهای در دیگر سخنان خود دلیل قدرتمند بودن انقلاب اسلامی را برخورداری از پشتوانهی مردمی و توانایی مقابله با توطئههای دشمنان برشمردهاند. ایشان همچنین دلیل مظلومیت انقلاب مردم ایران را حملات و توطئههای دشمنان علیه مردم ایران و حمایت و سکوت بسیاری از کشورهای جهان در قبال دشمنیهای دشمنان مانند قربانی تروریسم بودن ایران عنوان کردهاند.
** گذشتهای انقلاب؛ از مدارا با همسایگان تا "رأفت اسلامی" با فتنهگران
گذشت جمهوری اسلامی ایران را هم در رفتار با اسرای عراقی میتوان دید. «مرتضی سرهنگی» نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس میگوید: «کاری که ما برای اسرای عراقی انجام دادیم با آنچه در خاطرات رزمندههای ما از زندانهای عراق روایت شده کاملاً متفاوت است.» او همچنین میافزاید: «قانون ارتش برای اسرای عراقی، بسیار انسانیتر از کنوانسیون ژنو بود».
کمکرسانی به سرباز اسیر عراقی
بخش دیگری از گذشتهای جمهوری اسلامی ایران مربوط به تحرکات برخی کشورهای همسایه عربی علیه ایران است. حمایتی که امارات از گروه الاحوازیه برای اجرای حمله تروریستی در روز 31 شهریور در جریان برگزاری مراسم رژه آغاز هفته دفاع مقدس در اهواز انجام داد، مورد تحمل نظام قرار گرفت. امام خامنهای میفرمایند: «جمهوری اسلامی دنیا را ناامن نمیکند، منطقه را هم ناامن نمیکند، حتّی محیط همسایگان را هم ناامن نمیکند، حتّی در موارد زیادی بدرفتاریهای برخی از همسایگان را هم با بزرگواری تحمّل میکند».
گذشت جمهوری اسلامی ایران اما تنها بُعد بیرونی ندارد و شامل داخل هم میشود که «رأفت اسلامی» نام دارد. برخورد نظام جمهوری اسلامی با سران فتنه 88، منافقینی که از سازمان مجاهدین خلق جدا شدند و نسبت به گذشته خود توبه کردند و برخی از اعضای گروهکهای تروریستی مانند زنی که در حادثه اخیر زاهدان و شهادت پاسداران نقش داشت، نمونههایی از رأفت اسلامی هستند.
** اجتناب حداکثری از خشونت در حوادث انقلاب
امام خامنهای همچنین در بیانیه گام دوم انقلاب نوشتهاند: «انقلاب اسلامی ملت ایران... مرتکب افراطها و چپروییهایی که مایهی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است.»، در خصوص منظور امام خامنهای از افراط و چپروی تحلیلهای متفاوتی ارائه شده است که برخی معتقدند یک وجه افراط، خشونت است و انقلاب اسلامی نسبت به دیگر انقلابهایی که در جهان رخ داده است، از کمترین خشونت برخوردار بود. امام خمینی(ره) بهگونهای برخورد کرد تا کمترین آسیب به مردم برسد. اهدای گل به ارتشیها توسط انقلابیون از جمله راهکارهای امام برای کاهش خشونت در جریان مبارزات انقلاب اسلامی بود.
اهدای گل به سربازان و افسران ارتش رژیم شاهنشاهی
همچنین با مقایسه انقلابهای روسیه، فرانسه و چین با انقلاب اسلامی ایران مشاهده میکنیم که در انقلاب ایران خبری از خشونتها و کشتارهایی که در جریان آن انقلابها بهوقوع پیوست، نیست. در طول ده سال از انقلاب فرانسه حدود 12 هزار نفر زیر تیغ گیوتین رفتند، این در حالی بود که جمعیت فرانسه حدود 20 میلیون نفر بود. همهی این 12 هزار نفر نیز از رهبران انقلاب بودند، بهواقع هیچ گروهی در امان نبود و تیغ گیوتین همواره فعال بود. آخرین نفری هم که زیر تیغ گیوتین رفت نیز روبسپیر (رهبر رادیکالها) بود.
در انقلاب مصر نیز که در سال 2011 به پیروزی رسید و در دهه اخیر روی داد، قریب به یکهزار نفر کشته شدند، اما این انقلاب به انحراف کشیده شد. حسنی مبارک رئیس جمهور مصر با افزایش اعتراضات مردمی در 11 فوریه 2011 استعفا داد و به شرمالشیخ رفت. او ابتدا بهدلیل کشتار تظاهرکنندگان مصری به حبس ابد محکوم شد که البته اعتراض بسیاری از مردمی را که انتظار حکم اعدام او را داشتند، در پی داشت. اما در سال 2017 دادگاه حسنی مبارک را از اتهام کشتار معترضان تبرئه کرد و از بیمارستانی که در آن بستری و تحت مراقبت نظامی بود، آزاد شد.
در مقابل محمد مرسی اولین رئیس جمهور مصر پس از انقلاب، در پی ناآرامیهای چندروزه و بهوجود آمدن حالت بحرانی در کشور، با کودتای ارتش عزل و بهجرم تحریک خشونتها بین نیروهای امنیتیاش و معترضان به 20 سال حبس محکوم شد و در دادگاه دیگری که بهجرم جاسوسی مرسی و بیش از 30 نفر دیگر برگزار شد، رئیس جمهور سابق مصر محکوم به اعدام شد که البته چندی بعد حکم اعدام او لغو شد.
** چپگرایی که مایه ننگ بود
بسیاری از تحلیلگران نیز معتقدند که منظور امام خامنهای از چپروی، آن چیزی است که در انقلاب چین و انقلاب فرهنگی چین روی داد که مایه ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است. ثمره انقلاب فرهنگی چین، خشونت، کشتار و تخریب اقتصادی چین بود، بهطوری که حزب کمونیست در سال 1981 رسماً از انقلاب فرهنگی تبری جست و به اشتباهات مائو اعتراف کرد.
زمانی که انقلاب فرهنگی در چین در سال 1966 آغاز شد، مهم نبود که شی ژونگ شان، پدر رئیس جمهور آینده چین و یکی از رهبران کهنهکار انقلاب کمونیستی بود؛ مائو تسه تونگ گفته بود که او نماینده بورژوازی بوده و چین باید از چنین افرادی پاکسازی شود. شی بزرگ (پدر) برای 16 سال به زندان افتاد، در حالی که پسرش ــ شی جین پینگ، رئیس جمهور آینده ــ به حومه شهر فرستاده شد تا با انجام کارهای سخت بزرگ شود، زندگی روشنفکرانه را ترک کند و نگرش کمونیستی موردنظر مائو را بشناسد.
جلسه تنبیه و تحقیر در ملأعامِ پانچنلاما، دومین مقام عالیرتبه دینی در بودیسم تبتی توسط گاردهای سرخ
دوره 10ساله انقلاب فرهنگی شانزدهم ماه می 1966 آغاز شد و مائو جوانان کشور را ترغیب میکرد تا در مقابل والدین و معلمان خود اغلب با خشونت بایستند. این جوانان و حامیان انقلاب که گاردهای سرخ نامیده میشدند نخبگان را هدف قرار میدادند. کسانی که (بهگفته آنان) کشور را بهسوی سرمایهداری سوق میدادند. در آن دوران، 16 میلیون کودک، مانند شی جین پینگ، به حومه شهرها فرستاده شدند، در حالی که رهبران ارشد حزب که تصور میشد با حزب کمونیست مخالف هستند، کشته شده یا به زندان فرستاده میشدند.
اگرچه هیچ آمار و ارقام رسمی از تعداد کسانی که در جریان انقلاب فرهنگی چین کشته شدهاند وجود ندارد، یک کارشناس تخمین زده که شمار قربانیان چیزی حدود 500 هزار تا هشت میلیون تن بوده است و شمار افرادی که تحت تعقیب قرار گرفته یا به زندان افتادهاند نیز دهها میلیون تن. نیویورک تایمز در این باره مینویسد: «در جریان انقلاب فرهنگی، گاردهای سرخ ابتدا به رؤسا و اساتید دانشگاه و سپس مقامهای حزبی و دشمنان طبقاتی در تمام جامعه چین حمله کردند. آنها در پکن و دیگر شهرها قتلعامی تمامعیار بهراه انداختند و سراسر چین را به خشونت کشیدند. آنها حتی در برخی شهرها مانند چونگ کینگ با سلاحهای سنگین به خودشان نیز حمله میکردند. با پیوستن ارتش به درگیریها، بر خشونتها افزوده شد و شمار قربانیان غیرنظامی افزایش یافت».
دوران انقلاب فرهنگی که با مرگ مائو در سال 1976 به پایان رسید، یک دور بحثبرانگیز در تاریخ چین است، تا حدی که مقامهای امروز چین ترجیح میدهند بهجای برگزاری مراسم یادبود یا جشن، درباره آن سکوت کنند.
** امتناع از ورود به جنگ اول خلیج فارس
یکی دیگر از تندرویها و افراطهایی که از آن دوری شد، اظهار نظر برخی از نمایندگان مجلس همچون صادق خلخالی و محتشمیپور برای ورود به جنگ اول خلیج فارس بهنفع عراق بود و واکنش رهبر معظم انقلاب بود. مرحوم شیخ صادق خلخالی از چهرههای قدیمی جناح چپ در مجلس آن زمان با بیان اینکه "این جنگ یک جنگ صلیبی علیه مسلمانهاست" با خطاب قرار دادن رهبر انقلاب گفت "ای آیتالله، رهبر عالیقدر زمان آقای خامنهای، «سلّمکم الله تعالی» دستور بفرمایید، همانطور که گفتید جهاد است، کشته شدن در راه اسلام است... ما باید در اینجا آمریکا و بوش و فهد و دولتهای انگلی مانند حسنی مبارک و اوزال را در سنگرها بهنابودی بکشانیم، غرق خون کنیم تا اینها بدانند حریم اسلام حریم بزرگی است. والله والله فردا اگر آمریکا پیروز شود و در بغل ایران بیاید، به این آسانی منطقه را ترک نمیکند... گذشتهها مسئله دیگر است، جنگ ما با عراق یک مسئله دیگر است. اینجا سرنوشت اسلام مطرح است. این برای ما ننگ است، برای ما عار است، اسلحه داریم، قدرت داریم، جوان داریم، بسیجی داریم ولی بخواهیم تسامح و تساهل بکنیم. هیچ وقت تساهل در این مسائل جایز نیست!".
تصویری از جنگ اول خلیج فارس
چهره دیگر جناح چپ که در این موضوع نطق تندی کرد، حجتالاسلام علیاکبر محتشمیپور بود. او اولین کسی بود که صدام حسین را با «خالدبن ولید» سردار سپاه اسلام مقایسه کرد و چنین گفت "مسلمانان جهان با پذیرش رهبری اسلامی ایران توقع دارند پرچمداری جهاد و مبارزه با آمریکا در دست ایران و انقلاب ایران باشد. حوادث و بحران اخیر یادآور رویارویی و صفآرایی خالدبن ولید در برابر ابرقدرتهای صدر اسلام است. او که عمری در صف کفر، شمشیر بهروی پیامبر(ص) و مسلمانان کشید، ولی در نهایت فاتح بزرگی برای مسلمانان گشت. امروز دنیای کفر در مقابل ملت مسلمان عراق و فلسطین بهعنوان خاکریز اول قرار گرفته است وبه یقین خاکریز بعدی، انقلاب و ملت مسلمان ایران است، ما از چه میترسیم؟ بگذار با عزت و شرف زندگی کنیم و بمیریم. زندگی زیر سایه سرنیزههای آمریکا برای ما ذلت است و اسارت است و ننگ است!".
آیتالله خامنهای در سخنانی با انتقاد از مواضع عدهای که میگویند باید بهکمک صدام رفت، فرمودند "ما هرگز بهنفع چپ، با راست دشمنی پیدا نمیکردیم. بهنفع راست هم با چپ دشمنی پیدا نمیکردیم. دو اردوگاه و دو جناحند که بهخاطر اهداف غلط و غیرالهی و نامقدس ــ از نظر ما و از نظر همهٔ انسانهای واقعبین ــ با هم میجنگند. جمهوری اسلامی، هر دو جناح را رد میکند؛ چون در هر دو طرف، انگیزهها مادی است و به همین دلیل هم با یکدیگر تعارض پیدا کردهاند. آنها بهدلیل مادی بودن، با هم تعارض پیدا کردهاند. اینطور نیست که یکی الهی و یکی هم مادی است. جنگ اسلام و کفر نیست. این، موضع ملت ایران ماست".
بدین ترتیب «انقلاب اسلامی ملت ایران، قدرتمند اما مهربان و باگذشت و حتی مظلوم بوده است. مرتکب افراطها و چپروییهایی که مایهی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است».
انتهای پیام/*