اصلانی: آل احمد از دردهای زمانه مینوشت
محمدرضا اصلانی با اشاره به سبک داستاننویسی آل احمد گفت: آل احمد نویسندهای رئالیست است که از دردهای زمانه حرف میزد. خط به خط داستانهای این نویسنده حاصل تجربههای زیستی خود اوست.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، هفتاد و یکمین نشست «ترنم قلم»، همراه با جلسه نقد و بررسی شیوه نگارش جلال آل احمد و با نگاهی بر دو کتاب «مدیر مدرسه» و «پنج داستان» او در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
جلال آل احمد، یکی از نویسندگان شکل دهنده داستان ایرانی است
حسن میرعابدینی، نویسنده و منتقد ادبی، در ابتدای این جلسه ضمن بررسی آثار جلال آل احمد گفت: عبارت «داستان ایرانی» یک مفهوم تاریخمند است؛ به این معنا که با مقولهای مواجه هستیم که به تدریج و با گذر زمان شکل گرفته است. از همین منظر میتوان گفت برداشتی که امروز از داستان ایرانی داریم، بسیار متفاوت با برداشتی است که در دهه 20 از این مفهوم استنباط میشد. برای شکل دادن به مفهوم داستان ایرانی، نویسندگان بسیار زیادی فعالیت کردند و هر کدام به سهم خود، این مقوله را تقویت کرده و از نظر مضمون و شکل چیزی به آن افزودند. این نویسندگان کسانی هستند که همیشه میتوان کارهایشان را بحث و بررسی کرد. یکی از این افراد، جلال آل احمد است. اگرچه او عمر او کوتاه بود، اما در همین فرصت کوتاه، فعالیت ادبی چشمگیری داشت. آل احمد یکی از بهترین مقالهنویسان ماست. او همچنین در دیگر قالبهای ادبی نظیر رمان، داستان کوتاه و ... آثار ماندگاری را نوشته است.
وی ادامه داد: دوره کاری آل احمد را میتوان به دو دوره که تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند، تقسیم کرد. او در دوره اول که از سال 1324 آغاز شده و تا 1332 ادامه مییابد، داستان کوتاههای زیادی نوشته است. برای مثال، آل احمد در سال 1324، داستان کوتاه «زیارت» را مینویسد و این روند در سالهای بعدی نیز ادامه دارد. در دوره دوم که بعد از کودتای 28 مرداد آغاز شده و تا آخر عمر آل احمد، ادامه مییابد، او به نوشتن رمان مشغول میشود و رمانهایی نظیر مدیر مدرسه، نون و القلم و ... را در همین دوره مینویسد. در این دوره، آل احمد به عنوان یک متفکر اجتماعی مطرح میشود. دقت داشته باشید که او در این مقطع یک تز اساسی دارد و آن هم غربزدگی و بازگشت به خویش است.
اوج فعالیت هنری جلال در داستان کوتاه است
میرعابدینی اوج فعالیت آل احمد را داستان کوتاههای او دانست و اضافه کرد: جالب است که در همان داستان کوتاه اول این نویسنده یعنی زیارت، ویژگیهایی دیده میشود که بعداً در دیگر کارهای او نمیبینیم. توجه داشته باشید که بعضی از داستاننویسان، تخیل قوی داشته و بیشتر داستانهایشان متکی بر عنصر تخیل است. در نقطه مقابل، داستاننویسانی حضور دارند که بیشتر آثارشان بر مبنای خاطراتشان است و از تجربیات زیستی خود حرف میزنند. جلال آل احمد یکی از نویسندگانی است که در داستانهایش نقش پررنگی دارد. بدین معنا که بسیاری از داستانهای او بر مبنای حسب حالش شکل گرفته است. این موضوع در رمان «مدیر مدرسه» نسبت به دیگر آثار بسیار پررنگتر است.
این منتقد ادبی تصریح کرد: در داستان کوتاه آل احمد چند نکته قابل تامل وجود دارد. یکی از این نکات، تلاش بسیار زیاد جلال برای آفرینش زبانی متناسب با حال و هوای داستان و روحیه شخصیتهاست. برای مثال، در رمان «مدیر مدرسه» برای نزدیکتر شدن به فضای مدرسه، از عبارات محاورهای استفاده شده است. استفاده از چنین زبانی بسیار متناسب با حال و هوای روایت داستان است. باید اشاره کنم که آل احمد در خلق چنین فضایی در رمان «مدیر مدرسه» موفق عمل کرده است. ضعف اصلی داستان کوتاههای آل احمد، حضور بسیار پررنگ نویسنده در جریان روایت داستان است. این راوی، در موارد زیادی دخالت کرده و نظر میدهد و از همین منظر، داستان را به فضایی برای پیامگذاری و حکم صادرکردن تبدیل میکند. از همین لحظه است که داستان کوتاه، درخشش خود را از دست میدهد.
نوشتن داستان کوتاه کودک در زمانی که کسی در ایران، داستان کوتاه را نمیشناخت
میرعابدینی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به موفقیت آل احمد در خلق داستان کوتاه برای کودکان و داستان کوتاه تکگویی گفت: تا سال 1325، نویسندگان ما اصلاً داستان کوتاه را نمیشناسند. در سال 1320، با ترجمه تعدادی مقاله پیرامون عناصر داستان کوتاه، این قالب ادبی برای خود جا باز کرده و در نهایت پرویز خانلری در سال 1325، داستان کوتاه را به عنوان یک نوع ادبی جدید در کنار نمایشنامهنویسی و رمان مطرح میکند. آل احمد یکی از نویسندگانی است که در همین مقطع، داستان کوتاه حوزه کودک مینویسد. این موضوع با توجه به شرایط عمومی جامعه و شناخت بسیار کم نسبت به داستان کوتاه، نقطه طلایی آل احمد به شمار میرود. در داستان کوتاه به شیوه تکگویی، تنها یک راوی را میبینید که به صورت بلند بلند فکر میکند و تفکرات خود را به روی کاغذ میآورد. وقتی در میان آثار جستجو میکردم متوجه شدم، بسیاری از نویسندگانی که امروز به دنبال نوشتن داستان کوتاه به شیوه تکگویی هستند، نتوانستند از جلال آل احمد جلو بزنند. ویژگی اصلی آثاری از جلال، که به شیوه تکگویی نوشته شده، این است که او با بکارگیری این روش میتواند به راحتی روحیات متلاطم شخصیتها را نشان دهد.
آل احمد از دردهای زمانه مینوشت
وی در بخش انتهایی صحبتهای خود رمان «مدیر مدرسه» را بهترین رمان جلال آل احمد دانست و یادآور شد: یکی از مهمترین ویژگیهای تمام آثار آل احمد، نثر اوست. او در دهه 40، بیشتر به دلیل نثر شیوای خود مشهور شده است. نثری که شتابان و در عین حال تلگرافی است. این نثر برای توصیف بسیاری از اتفاقات سیاسی و اجتماعی دهه 30 و 40 کشور بسیار مفید است. عمدتاً گفته میشود که جلال آل احمد، رماننویس موفقی نبوده است؛ زیرا نمیتواند فضای سؤالبرانگیز یک رمان را به درستی توصیف کند. در این میان، رمان «مدیر مدرسه» او بسیار خواندنی و جذاب است. این کتاب به دو دلیل خوب از آب درآمده است؛ نخست آنکه ساختار سادهای دارد و از این منظر شبیه به داستان کوتاه است. در این رمان، یک شخصیت اصلی وجود دارد و بقیه شخصیتها در مواجهه با آن شخصیت اصلی تعریف میشوند. پیوستن و گسستن جلال آل احمد به کمونیسم، تأثیر زیادی بر نوشتن این رمان گذاشته است.
محمدرضا اصلانی نیز در ادامه این نشست با طرح این پرسش که میخواهیم راجع به کدام آل احمد صحبت کنیم، گفت: آیا به دنبال جلال روشنفکر هستیم یا جلال مقالهنویس یا جلال مترجم و ... در حقیقت، اگر بخواهیم هر کدام از این جنبهها را بررسی کنیم، موضوعی متفاوت است. او چنین کارنامه پرباری را طی عمر کوتاه 46 ساله خلق کرده و این امر از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی با بیان اینکه آل احمد نویسندهای رئالیست است که از دردهای زمانه حرف میزد، ادامه داد: او تجربه شکست کودتای 28 مرداد را به چشم دیده و به همین دلیل، منبع خوبی برای بیان حرفهای رئالیستی است. خط به خط داستانهای جلال آل احمد، حاصل تجربههای زیستی خود اوست. او عمدتاً راجع به چیزهایی حرف میزند که خودش تجربه کرده است. یکی از مهمترین ویژگیهای جلال که نویسندگان جوان ما باید به آن توجه داشته باشند، مردمی بودن اوست. داستاننویسان جوان ما باید یاد بگیرند که چگونه در دل جامعه زندگی و دغدغه مردم را منعکس کنند.
«مدیر مدرسه» ذخیره ادبیات کلاسیک معاصر ماست
اصلانی همچنین رمان «مدیر مدرسه» را بهترین رمان جلال دانست و گفت: «مدیر مدرسه» تبدیل به ذخیره ادبیات کلاسیک معاصر ما شده است. کمتر کسی است که بخواهد ادبیات کلاسیک بخواند و این اثر را نادیده بگیرد. این رمان، نشانهای از نظام ناکارآمد آموزشی ماست. او در این رمان، بسیاری از مشکلات سیستم آموزشی ما در مدارس را نشان میدهد؛ مشکلاتی که حتی پس از گذشت 60 سال از نوشتن این رمان، هنوز هم وجود دارد. جلال آل احمد، معلم نیز بود و با فضای مدرسه بیگانه نبود؛ بنابراین میتوان گفت که این داستان، یک داستان رئالیستی است که رگههایی از واقعیت در آن وجود دارد. اگر به معانی درونی این رمان توجه کنیم، میتوان گفت که مدرسه در این رمان، استعارهای از جامعه مصیبتزده است که آل احمد در آن زندگی میکرد. از دیگر نکات مهمی که در این رمان وجود دارد، تبدیل کردن شخصیت به تیپ است. در این رمان، مدیر مدرسه در ابتدا یک شخصیت است که در انتها به یک تیپ تبدیل میشود.
در بخش دیگر جلسه نوبت به محمدرضا گودرزی رسید تا درباره شخصیت و آثار جلال آل احمد صحبت کند. او گفت: در میان وجوه مختلفی که برای جلال شمرده شده است، ویژگی روشنفکر اجتماعی بر تمام وجوه دیگر سنگینی میکند و سایه انداخته است. آل احمد از جمله نویسندگانی است که براساس تجربههای زیستی خود داستان مینویسد. در رمان «مدیر مدرسه» با کتابی مواجهیم که داستان خاطره است. این رمان براساس زمان خود بسیار شگفتانگیز و شجاعانه است، اما اگر بخواهیم این اثر را در قالب ادبیات امروز مورد بررسی قرار دهیم، اعتبار بسیار کمتری دارد؛ زیرا در آن صرفاً گزارشی از مدرسهای آشفته را میبینیم. در حقیقت، با اثری روبرو هستیم که ارزش ادبی نداشته و صرفاً ارزش مطالعات فرهنگی دارد. مهمترین حرفی که این رمان میزند، نقد نظام آموزشی ایران است که پیشتر اشاره شد.
انتهای پیام/