نمایش خانگی بدون توجه به مخاطب فقط سرمایهگذاران را راضی میکند
مخاطب را در نمایش خانگی سر میبرند؛ یا بدون هیچ تعهدی کار را رها میکنند و مخاطب میماند و پایانبندی کار! یا آنقدر بیمحتوا تولید میشود که مخاطب را از فضای هنر و هنرمندی دور میکند.
مجتبی برزگر ــ خبرگزاری تسنیم
شبکه نمایش خانگی کجا سِیر میکند که «ممنوعه» بدون محتوا و بیارزش را به فصل دوم میرساند. هنوز نرفته بهسراغ «نهنگ آبی» میرود که احتمالاً پایان فریدون جیرانی باشد. از زور بیمفهومی سیر کارهای قبلی سینمایی جیرانی این کار نمایش خانگی دیگر تمامشده این کارگردان است. ستارههایی مثل آذرنگ و آسایش و حتی صمدی و ساعدی هم که مشخص است برای چه در این فیلم ایفای نقش میکنند. حتماً این روزها بازیگران و کارگردانان بیشتر دوست دارند به فضای نمایش خانگی بیایند.
همان کاری را که حسن فتحی با فصلهای متمادی «شهرزاد» کرد و این روزها هم دوباره بهدنبال ساخت فصل جدیدی از این سریال است. بعد از او حسین سهیلیزاده و سیروس مقدم هم بیش از تلویزیون دوست دارند به نمایش خانگی بیایند. حتی ستارهها هم در عاشقانه منوچهر هادی ثابت کردهاند که دنبال پول زیاد هستند. حالا نمیگوییم هنرفروشی که مصداق بارز آن شخصی مثل علیرضا خمسه پاسخ بدهد "ما از این هنر و حرفه قرار است ارتزاق کنیم".
اما یادمان نرفته که آقای بازیگر (عزتالله انتظامی) میگفت هرکاری را هم نباید بازی کرد؛ چون مخاطب ما به نام و شخصیت آن بازیگر بهسراغ تماشای آن اثر سینمایی، تلویزیونی و امروز نمایش خانگی میرود. کارنامه کارگردان هم حائز اهمیت است اما مخاطب بهواسطه بازیگران آن اثر هنری، بلیت میخرد یا آن لوح فشرده را تهیه میکند. ولی دقیقاً مشخص نیست که چه هزینههایی برای این آثار صرف شده و به چه فروشی دست پیدا کردهاند هم ستارهها استقبال میکنند و هم کارگردانان تلویزیونی؛ تلویزیون رها میشود و ناپختههایی به میدان میآیند. اینجا تلویزیون ضربه میخورد و سرمایهگذاریهای شخصی به میدان نمایش خانگی میآیند.
بسیاری از صاحبنظران و منتقدین اعتقاد دارند نمایش خانگی استقبالکننده بیشتری دارد چون از خط قرمز و چارچوب مشخصی تبعیت نمیکند. این اتفاق در «ممنوعه» امیر پورکیان افتاد؛ زمانی که هجمهها بالا رفت و جلوی این فیلم گرفته شود، این هم خودش آمار فروش بعد از توقیف را بالا برد. نهتنها از هجمههایش کم نکرد بلکه افسارگسیختگی این سریال نمایش خانگی بیشتر هم شد. با سرمایه این سریال نمایش خانگی پای امیر پورکیان به سینما هم باز شد. او «آینده» را این روزها برای جشنواره جهانی فیلم فجر آماده میکند.
فارغ از پولی که مردم بابت خرید لوح فشرده اوریجینال این آثار نمایش خانگی میدهند و محتوای بهخصوصی را دریافت نمیکنند، کارگردانان و بازیگران این آثار که برخیهایشان اتفاقاً صاحب شناسنامه کاری در دنیای سینما و تلویزیون هستند دلشان به حال وضعیت اقتصادی ضعیف مردم علاقهمند به فیلم و آثار هنری نمیسوزد. اتفاق خوبی است که ما آثار فرهنگی و هنری سرگرمکننده برای مردم داشته باشیم اما نه بهگونهای که همچون «قهوه تلخ» رها بشود، مثل «شهرزاد» فیلمنامههای بدون کشش خلق شود تا صرفاً «شهرزاد» را ادامه بدهیم. تا جایی که خود شهاب حسینی و علی نصیریان هم نسبت به ادامه بدون جذابیت این سریال واکنش نشان دادند.
نمایی از سریال «نهنگ آبی»
در ادامه عاشقانه منوچهر هادی به بازار آمد که آن هم جز زرق و برق چند بازیگر سینما هیچ خروجی قابل قبولی برای مخاطب نداشت. این روزها «ممنوعه» که اسفبار است. در این اثنا، «احضار» هم در ژانر وحشت ساخته شده که جز رعب و وحشت چیزی برای مخاطب ندارد. اولاً همه مخاطبین نمیتوانند از این اثر استفاده کنند و ثانیاً چرا باید ساخته شود و اصلاً چه نوع مخاطبسنجی برای ساخت آثار هنری و فرهنگی انجام میشود؟ این روزها هم «نهنگآبی» فریدون جیرانی چندقسمتی را به بازار آورده که اصلاً شبیه به کارهای قبلی فریدون جیرانی نیست. بههنگام تماشای این سریال شاید بسیاری با خودشان میگویند ایکاش جیرانی شبیه به همه سریالهای تلویزیونی خودش عمل میکرد. این سریال هم جز زرق و برق استفاده از چند بازیگر شاخص، کار قابل قبولی نکرده است؛ فریدون جیرانی تنها کمکی که به مخاطب کرده چند بازیگر شاخص و ستاره را دور هم جمع کرده است.
نمایی از سریال «رقص روی شیشه»
سریال «رقص روی شیشه» مهدی گلستانه هم به بازار آمده و جالب است هنوز نیامده و مخاطب هیچ نظری نداده کارگردانش میگوید "اوریجینال این اثر را تهیه کنید". قبلاً این توصیهها را مهران مدیری برای خرید «قهوه تلخ» به مردم کرد؛ انصافاً هم مردم بهخاطر کارهای قبلی او گوش فرا دادند و تا آخر این کار را حمایت کردند اما کارگردان و عواملش هیچ تعهدی به مخاطب نداشتند و کار را تمامنکرده رها کردند. امیدواریم این اثر تعهد خودش را به مخاطب داشته باشد و البته عوامل این آثار هم بدانند امروز با دیروز متفاوت است؛ هم مشکلات اقتصادی عمیقتر است و هم هزینه خرید این آثار بالاتر رفتهاند.
اما در مورد سه سریالی که چهار کارگردان بهنامهای منوچهر هادی، حسین سهیلیزاده و سیروس مقدم و مهران مدیری در حال ساخت «دل»، «مانکن»، «خوابزده» و «هیولا» هستند، ستارههایی که کمتر در سینما و یا تلویزیون فعالیت میکنند به نمایش خانگی میروند، مثلاً فروتن، زارعی، بهداد و راهی برای ارتزاق برخی از خوانندهها هم به مسیر بازیگری در این نوع سریالها باز شده است. این سؤال مطرح میشود؛ منوچهر هادی که با «عاشقانه» نتوانست مخاطب را راضی کند و یا سیروس مقدم که در سریالسازی تلویزیون یک کارنامه قابل قبولی دارد و یا سهیلیزاده که در چند کار آخر تلویزیونی خود نتوانست نظر مخاطب را جلب کند آیا میتوانند مخاطبان ناراضی از فضای نمایش خانگی را راضی کنند و متعهدانه وارد این میدان شوند یا بهطریق قبلیها، آمال سرمایهگذاران را برآورده سازند؟
نمایی از سریال «هیولا» مهران مدیری
مهران مدیری هم که هنوز بسیاری از رها کردن «قهوه تلخ» و طنز ضعیف «شوخی کردم» در فضای نمایش خانگی از او گلایه دارند. با این اوصاف این باور وجود دارد که انگار ناظرین هیچ توجهی به آثار نمایش خانگی ندارند که بهجای فضای سالم و پاک هنری، هجمه و فضای ضداخلاقی را فراهم میآورند. امیدواریم هرچه زودتر به این وضع نابهنجار و بغرنج شبکه نمایش خانگی رسیدگی شود و ناظرین از خواب قیلوله بیدار شوند و ببینند چه تغدیهای از طریق فضای هنری "خانگی" به جامعه تزریق میشود.
انتهای پیام/*