روایت صادق خرازی از نگاه رهبر انقلاب به دیپلماسی
صادق خرازی میگوید رهبر انقلاب در ابتدای دوره ریاست جمهوریاش، زمانی که دولت را تحویل گرفت، ایران ۳۰ نمایندگی در دنیا داشت و در پایان آن کشورمان بیش از ۱۰۰ نمایندگی در کشورهای دنیا داشت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، سید محمد صادق خرازی، سفیر سابق ایران در فرانسه در دولت اصلاحات در گفتگوی تلویزیونی در برنامه «بدون توقف» و در پاسخ به این سئوال که «با توجه به اینکه از ابتدای انقلاب اسلامی دولت آمریکا همواره با مواضع و اقدامات جمهوری اسلامی مخالف بوده و بر این اساس برخی اعتقاد دارند که سیاست خارجی ایران سیاستی مبتنی بر تنش است، نظر شما در این رابطه چیست» یادآور شد: ما یا میخواهیم با استدلال و منطق مواضع را مطرح کنیم و یا بحث احساسی کنیم، در هر وجهی از نوع نگاهمان به استقلالمان، به پیشرفت در سیاست خارجی و الگو قرار گرفتن ایران به عنوان یک کشور پیشتاز در میان کشورهایی که امروز در حال توسعه هستند و یا تضادها و دوگانگیهایی که میان کشورهای جنوب و کشورهای شمال قرار دارد نیازمند یک بررسی تطبیقی و یک توجه تاریخی هستیم.
خرازی افزود: انقلاب اسلامی از روزی که به دست آحاد مردم متولد شد، از همان روز اول دست دوستی به سوی کشورهای جهان دراز کرد و حضرت امام از همان روز نخست برای سران جهان پیام فرستاد و دستگاه سیاست خارجی ایران بسیار جدی همه موازین سیاست خارجی را دنبال میکرد، اصول و مبنایی داشت، کشور تازه به پیروزی رسیده بود و دستگاه سیاست خارجی که با یک الگوی انقلابی کشور را اداره میکرد، مواجه شد با هجمه و رفتارهای غیر متعارف دشمنان قسم خورده. یادم هست که چه اتفاقاتی در کشور رخ داد، در سال اول، انقلاب بیش از 13 بار با توطئه کودتا روبرو شد. کودتای نوژه یکی از آنها بود، و همکاریهایی که آمریکاییها و غربیها حتی اتحاد جماهیر شوروی با عناصر داخلی خود در کشور داشتند دنبال میکردند، حمایتی که ایالت متحده آمریکا، فرانسه، آلمان و انگلستان و حتی شوروی از صدام حسین میکردند، ما هر چهار، پنج روز با یک توطئه جدید در صحنه سیاست خارجی روبرو بودیم.
خرازی با اشاره به اینکه در صحنه سیاست خارجی و در قانون اساسیمان حمایت از همه ملتهای مسلمان جزء اساسنامه فکر و اندیشه انقلابمان است، ادامه داد: ما همواره میخواستیم ملتها و دولتهای جهان در نظام جهانی بر اساس یک منطق باهم صحبت و زندگی کنند. ما برنمیتابیدیم کشورها با قدرت و با حمله نظامی و توطئه بخواهند نظام سلطه دیگری را در ایران برقرار کنند و این نظام سلطه تحمیلی بخواهد یک الگوی جهانی شود، چرا ما از کودتایی که علیه دکتر مصدق شد این همه رنجیده خاطر شدیم و چرا بسیاری از متفکران سیاسی جهان و حتی اندیشمندانی که در ایالت متحده هستند حضور آمریکا در ایران و کودتای ضد دولت قانونی دکتر مصدق را آغاز جهانخواری آمریکا دانستهاند. بعد از کودتای دکتر مصدق آمریکا به شیلی حمله میکند، آلنده را سرکوب میکند و ژنرال پینوشه را در شیلی حاکم میکند، جریان استکباری و جهانخواری آمریکا با ایران آغاز شد، مسلما ملت ایران نمیپذیرند که یک نظام سلطه دیگری با الگوی ضد ایرانی در جهان حاکم شود.
این دیپلمات سابق ادامه داد: آمریکاییها به عنوان بنیانگذاران تفکر لیبرال و دموکراسی در دوران جنگ سرد از پدیده انقلاب اسلامی بسیار ضربه خوردند و کینه گرفتند، آنها به راحتی از اتاق خواب شاه این مملکت تا دفتر مدیر کل این مملکت نفوذ داشتند. در سازمان ملل دیپلماتهای ایرانی مثل یک قلندر میرفتند، بحث میکردند و کارشان را انجام میدادند.
خرازی به دوران سیاست خارجی کشور در دوره امضای قطعنامه 598 اشاره کرد و گفت: قطعنامه 598 یک عطف تاریخی داشت که از قبل از جنگ شروع می شد و تا الان هم ادامه دارد، نیروهای جنگنده و رزمنده در کنار دیپلماتهای ما ایستادند و دیپلماتهای ما در سازمان ملل ایستادگی کردند. با دکتر ولایتی در سازمان ملل متحد بودیم بعد از اینکه آمریکاییها گرای سکوهای نفتی را به عراقیها داده و آنها با میگها، فانتومها و میراژها یکی پس از دیگری حمله میکردند، این سالهای پایان جنگ از سال 1365 تا 1367 یکی از مهمترین اتفاقاتی است که رابطه اساسی دارد با سیاست خارجی ایران. یادم میآید آن قدر آن روز حادثه تلخ بود که هواپیمای نظامی ما را زده بودند، صادرات نفت رسیده بود به هفت درصد، آقای هاشمی رفسنجانی پیغام داد که سیلوهای گندم 14 روز بیشتر آذوقه ندارد، کشور در چنین شرایطی بود و ما در سیاست خارجی از چنین اتفاقاتی گذر کردیم.
وی در پاسخ به این سئوال که تعریف شما از انقلابیگری در سیاست خارجی چیست، گفت: این پرسش خیلی انتزاعی است همه کارگزاران جمهوری اسلامی انقلابی بودند، تا تعبیر شما چه باشد، اگر تعریف شما از انقلابیگری این است که تمام پروتکلهای جهانی و معاهدههای بینالمللی را بگذارد کنار و بگوید اینها همهاش کاغذ پاره است، ما این طور نبودیم، مفهوم ما از انقلابیگری این است که پاسدار فضیلتها و ارزشهای اعتقادی و ملی بوده و به آرمانهایمان وفادار باشیم و بر اساس آن کار کنیم، ما در یک جایی اولویتمان این است که خیلی قاطع و انقلابی عمل کنیم و در جایی اولویت این است که مدارا کنیم، اولویتها متفاوت میشوند.
سفیر پیشین ایران در فرانسه اظهار کرد: ما در سیاست خارجی همیشه با یک چالش اساسی روبرو بودیم، یک دیدگاه وجود داشت که با همه دنیا باید از موضع انقلابی و قهرآمیز رفتار کرد و یک دیدگاه هم این بود که سیاست خارجی ملغمهای است از تدبیر و عقل، مجاهدت و همکاری، اینها تعابیری است که در سیاست خارجی بسیار مهم است، هشت سال از سیاست خارجی ما در دوران ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب اداره شد، آن روزی که ایشان سیاست خارجی را در دوره ریاست جمهوری خود تحویل گرفتند، فکر نمیکنم بیش از 30 سفارتخانه بیشتر داشتیم، در سال اولی که آقای دکتر ولایتی وزیر خارجه بودند 5، 6 سفیر پناهنده شدند که از سران منافقین بودند، فردی با عنوان نقدی که سفیر ایتالیا بود و یا کاظم رجوی که برادر مسعود رجوی و سفیر ایران در سوئیس بود و در درگیریهای درون تشکیلاتی در اروپا کشته شد.
خرازی در پایان تصریح کرد: این سیاست خارجی بود که دولت آیتالله خامنهای تحویل گرفت، کمتر از 30 نمایندگی داشتیم و در پایان جنگ بیش از 110 نمایندگی، مناسبات مهم داشتیم، جنگ که پایان یافت با سه تا چهار کشور قطع رابطه داشتیم (البته باید به مستندات رجوع شود) در حالیکه اگر سیاست خارجی ما دست کسانی بود که مدعی تندروی و انقلابیگری بودند و میخواستند ما را زمینگیر کرده و این جریان فکری را حذف کنند، سیاست خارجی با 10 کشور بیشتر، از جمله لیبی و ابرقدرتهای چهارم پنجم ارتباط نداشت.
انتهای پیام/