مجموع بدهیهای آمریکا معادل ۱۴۰۰ سال درآمد نفت ایران است
یک کارشناس مسائل بین الملل گفت: مجموع بدهیهای آمریکا شامل دولت، مردم و شرکت ها به بیش از ۷۰ هزار میلیارد دلار رسیده است، یعنی معادل ۱۴۰۰ سال درآمد نفت ایران.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، محمدحسن قدیری ابیانه کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با فارس به سوالاتی از جمله اهداف رویکرد سازش از سوی دولت و چگونگی پیشبرد این هدف در شرایط فعلی پرداخت.
متن این گفت و گو را ذیلاً میخوانید:
جناب آقای قدیری ابیانه، آنچه در بیانات برخی دولتیها مشخص میشود، تلاش برای سازش با آمریکا برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور است. به نظر شما آیا در مسیر سازش با آمریکا، می توان اوضاع اقتصادی کشورمان را بهبود ببخشیم و اصلا آیا آمریکا خودش توانسته اوضاع اقتصادی خود را سامان ببخشد؟
قدیری ابیانه: یک پایگاه اینترنیتی دولت آمریکایی به نام usdebtclock. Org با جدول لحظه ای بدهی آمریکا را نشان می دهد. طبق این جدول بدهی دولت فدرال آمریکا به حدود 21 هزار میلیارد دلار رسیده است که اگر درآمد سالانه نفت ایران را 50 میلیارد دلار فرض کنیم، این رقم بیش از 430 سال درآمد نفت ایران است.
مجموع بدهیهای آمریکا شامل دولت، مردم و شرکت ها به بیش از 70 هزار میلیارد دلار رسیده است، یعنی معادل 1400 سال درآمد نفت ایران. بدهی دانشجویان آمریکایی بیش از 1500 میلیارد دلار است، یعنی معادل سی سال درآمد نفت ایران. سالانه حدود 2000 میلیارد دلار بر بدهی آمریکا افزوده میشود به اندازه 40 سال درآمد نفت ایران.
تمام دلارهایی که در جهان دست دولتها و کشورهاست را نیز باید به عنوان بدهی های آمریکا محسوب کرد. زیرا کاغذ اسکناس را در دستگاه چاپ اسکناس گذاشته و روی آن اسکناسهای صد دلاری چاپ می کنند. هر چند اقتصاد آمریکا بزرگ است اما بدهی آنها به نسبت اقتصادشان بسیار بزرگ تر است.
این بدهی آمریکا را اگر بخواهیم به ازای سرانه بدهی هر شهروند آمریکایی محاسبه کنیم، چطور میشود؟
قدیری ابیانه: به طور متوسط به ازای سرانه بدهی هر شهروند آمریکا بیش از 217 هزار دلار یعنی بالای سه میلیارد تومان است یعنی هر آمریکایی با بیش از سه میلیارد تومان بدهی به دنیا می آید.
همه این اطلاعات و مسائل در حالی است که بدهی دولت ایران در حال حاضر به ازای هر ایرانی در حدود 10 میلیون تومان است، اما بدهی هر آمریکایی 300 برابر بدهی دولت ایران به ازای هر ایرانی است. این در حالی است که بیش از 40 میلیون نفر در آمریکا زیر خط فقر قرار دارند، که میلیونها نفر از آنها کارتن خوابند و سالانه چند میلیون نفر دستکم 2 الی سه میلیون نفر از طبقه متوسط به طبقه زیر خط فقر سقوط میکنند.
یکی از موارد مهمی که اقتصاد آمریکا را روی پا نگاه داشته است، نقش دلار به عنوان ارز در تجارت جهانی است. به عبارت دیگر آمریکاییها با چاپ دلار مشکلات خود را به سایر ملل بخصوص به کشورهایی که ذخایرشان دلار نیست منتقل می کنند.
در سالهایی که آمریکا ایران را تحریم می کرد، کشورهای دیگر نیز به او در تحریم ایران کمک می کردند حتی پای قطعنامه های شورای امنیت در سازمان ملل متحد در تحریم ایران امضای چین و روسیه هم بود، اما آمریکا به تدریج کشورهای دیگر را نیز تحریم کرد، در حال حاضر حدود 20 کشور به نوعی در تحریم آمریکا قرار دارند و چین و روسیه نیز عملاً در تحریم یا در تقابل با آمریکا هستند، بنابراین در شرایط فعلی که جهان خلاف مسیر آمریکا در حرکت است، سازش با آمریکا معنا ندارد.
پس چرا از نظر برخی مدعیان انقلابی، این افول آمریکا دیده نمی شود و مدام از حرف از رابطه با آمریکا می زنند؟
قدیری ابیانه: ببینید امروز کشورهایی که خود به تحریم ایران پرداخته بودند اینک به نوعی تحت تحریم آمریکا قرار گرفته اند. آقای ترامپ که وضعیت اقتصادی آمریکا را وخیم ارزیابی کرده است، بسیاری از توافقات بین المللی را زیر پا گذاشته و به تقابل تجاری حتی با کشورهای هم پیمان خود پرداخته و تعرفه های سنگینی بر کالاها و محصولات وارداتی از این کشورها وضع نموده که برخلاف قوانین تجارت جهانی و بر خلاف تعهدات پیشین آمریکا با این کشورها به شمار میرود.
با روی کار آمدن ترامپ شاهد تعارض منافع و تقابل تجاری اقتصادی و مالی بین آمریکا و همسایگانش از جمله اروپا، ژاپن، کره، هند، روسیه، چین و آمریکای جنوبی هستیم. حتی دامنه این تعارض و اختلافات گسترده به درون آمریکا نیز کشیده است.
این اختلافات نه تنها بین حزب رقیب بلکه بین مردم و رسانه ها هم ظهور و بروز داشته به نحوی که هر 2 جناح مرتب به افشاگری علیه یکدیگر پرداخته و همدیگر را تضعیف میکنند. اینها مسائلی هست که حتی با یک رجوع کوتاه به رسانههای آمریکایی می توان دریافت. حالا اگر برخی نمی بینند یا نمی خواهند ببینند باید علتش را از خودشان جویا شوید.
به هر حال آنچه مسلم است، بسیاری از مسائل اقتصادی کشورها به یکدیگر وابستگی تعاملی دارد، در این بین اگر طبق گفته های شما، آمریکا در تقابل با کشورها قرار گیرد، راهکار حل مشکلات اقتصاد بین الملل چیست؟
قدیری ابیانه: سوءاستفاده از سوئیفت که مدیریت آن با آمریکا بوده و برای تبادلات بانکی استفاده می شود و تلاش برای تحمیل آمریکا به هم پیمانان حتی اروپاییان موجب شده هم اروپایی ها هم کشورهای دیگری مانند روسیه به دنبال ایجاد سوئیفتی مستقل از آمریکا باشند.
تحریم های دلاری مالی و بانکی باعث شده تعدادی از کشورهای مهم مثل ایران، چین، هند و روسیه به دنبال کنار گذاشتن دلار از معاملات فی ما بین باشند و حتی به ایجاد واحدهای مشترک پول در حوزه های جغرافیایی مختلف فکر کنند؛ همانند خلق یورو در اروپا به عنوان واحد پول مشترک اروپاییان.
چاپ دلار در آمریکا صرفاً تحت کنترل بانک مرکزی آمریکا صورت می گیرد، در حالی که چاپ یورو با نظارت حدود 30 بانک مرکزی کشورهای اروپایی انجام می شود؛ بنابراین از اعتبار بیشتری برخوردار شده و حتی بسیاری از کشورهای هم پیمان و تحت سلطه آمریکا نیز بخشی از ذخایر خود را از دلار به یورو تبدیل کرده اند.
در خصوص جایگزینی ارزهای ثانویه به جای دلار، کشورهایی مثل چین، روسیه و ایران تلاش دارند ذخایر دلاری خویش را به طلا و ارزهای معتبر دیگر تبدیل کنند. چین بیش از هزار میلیارد دلار از اوراق قرضه آمریکا را در اختیار دارد و نیز روسیه و سایر کشورها تلاش دارند به مرور و با سرعت اوراق قرضه خویش را به طلا تبدیل کرده و یا به ارزهای دیگر تبدیل کنند.
با این حساب اگر دلار جایگزین شود، هژمونی آمریکا هم فرو میریزد و عملا سازش با آمریکا هیچ سودی در بر نخواهد داشت؟
قدیری ابیانه: اگر دلار در عرصه تجارت جهانی انحصار خود را از دست دهد، بخصوص اگر دلار به عنوان ارز تعیین کننده در معاملات نفتی جایگاه خود را از دست دهد اقتصاد مشکل دار آمریکا حتی از اصابت چندین بمب اتم نیز تکانه های بیشتری می خورد و هژمونی آمریکا فرو می ریزد.
آمریکا در دولتهای گذشته اعم از کارتر، ریگان، کلینتون، بوشها و اوباما و بهخصوص در حال حاضر در حال افول بوده و قدرت های دیگر جهان در حال رشد و پیشی گرفتن از این کشور هستند.
اقدامات آقای ترامپ و نوع رفتار و مواضعش بخصوص توهین هایش به دیگران منجر به واگرایی سایر کشورها از جمله هم پیمانان آمریکا با کاخ سفید شده است و روند افول موقعیت تک ابرقدرتی آمریکا و نیز حرکت جهان از جهان تک قطبی به جهان چند قطبی سرعت بیشتری گرفته است.
با توجه به مطالبی که فرمودید، آینده روابط بین الملل رو چطور میبینید؟
قدیری ابیانه: در حقیقت می توان این موقعیت را دوران افول آمریکا تا شکلگیری نظم نوینی بر اساس جهان چند قطبی و دوران گذر تاریخی برای جهان عنوان کرد.
اقتصاد جهانی از غرب به سمت شرق در حال جا به جایی است و ایران نیز که به اذعان استراتژیستهای دوست و دشمن محور روند شکلگیری قطب جهانی اسلامی است، روز به روز قوی تر می شود و با عبور از این گذر تاریخی، موقعیتی بی نظیر و چشمگیر درجهان پیدا خواهد کرد.
نهضت های مردمی در جهان اسلام رو به گسترش است و حکومتهای مرتجعی چون آل سعود روز به روز بیشتر تضعیف می شوند و رژیم صهیونیستی نیز سال به سال به زمان اضمحلال خویش نزدیک تر میشود. دیر یا زود وضعیت اقتصادی آمریکا سقوط بزرگی را شاهد خواهد بود.
انتهای پیام/