کابینه نتانیاهو ماندنی شد؟
نتانیاهو با حربه احتمال پیروزی چپیها در انتخابات آتی و تکرار اسلو در صورت فروپاشی دولت راستگرای تحت رهبری خودش توانسته است راستگرایان را فعلا متقاعد به ماندن در کابینه کند.
نگارنده در روز استعفای لیبرمن در یادداشتی به عنوان "آیا نتانیاهو دوام میآورد" متذکر شد که بی بی قبل از پیوستن آویگدور لیبرمن به کابینه هم به مدت یک سال با همین اکثریت شکننده 61 نفری در کنست دوام آورده است و پیش رفته و بعید نیست تا یک سال مانده به انتخابات پارلمانی نیز این اتفاق بیافتد.
به نظر اوضاع به این سمت میرود و با عقب نشینی آشکار نفتالی بنت احتمال ماندن کابینه بسیار است. در همین راستا، هم نفتالی بنت تهدیدات خود را پس گرفته و اعلام کرد که از کابینه استعفا نخواهند داد.
بنت ضمن انتقاد از نتانیاهو گفت: «با ماندن در کابینه تاوان سیاسی مشخصی خواهم داد، اما بهتر این است که نخست وزیر از طریق من در نبردی سیاسی برنده شود، ولی اسماعیل هنیه رهبر حماس علیه اسرائیل پیروز نشود.»
پس از این موضع رهبر حزب خانه یهودی بعید است، موشه کحلون رهبر حزب راست میانه کولونا بخواهد از کابینه خارج شود. احتمالا وی نیز چنین موضعی را بگیرد.
واقعیت این است که بنیامین نتانیاهو در مواجهه داخلی با رقبا "سیاستمدار قهاری" است و به قول معروف رگ خواب راست میانه و افراطی اسرائیلی در دستان اوست. سه سال لیبرمن را در وزارت نشاند و او را سیبل انتقادات از خود قرار داد؛ بدون این که اختیارات کافی به او در پروندههای حساسی چون تعامل با غزه داده باشد.
اکنون هر چند نتانیاهو از انتقادات تند احزاب و معترضان اسرائیلی در امان نمانده، اما بیشتر حملات متوجه لیبرمن گشته و به شکست متهم شده است.
وی خوب میداند که اگر شیرازه کابینهاش از هم بپاشد هم حزب لیکود در انتخابات آتی با مشکل مواجه خواهد شد و هم آرزویاش برای داشتن طولانیترین دوره حکمرانی پس از بن گوریون (14 سال) بر باد میرود و دیگر نمیتواند افتخار هفتمین انتخابات سرموعد کنست در طول تاریخ هفتاد ساله آن را نصیب خود کند.
از این رو، برای حفظ دولتش، نهایت تلاش خود را کرد؛ اما نه امتیازی به راست افراطی چون حزب خانه یهودی داد و نه به راست میانه کولونا. در عین حال، هم خود جای لیبرمن را در وزارت گرفت و این پست را نیز به کسی نداد. اما احتمالا چون به مشکل قانونی برخورد کند از خیر وزارت خارجه بگذرد و آن را واگذار کند.
در کنار آن، توانست دو طیف دستراستی را در وضعیتی دشوار قرار دهد که به جای دیکته کردن خواستههایشان، دیکتههای نتانیاهو را بپذیرند.
وی با طرح حساسیت اوضاع منطقه، بحث ایران، عادیسازی روابط، احتمال تکرار تجربه فروپاشی کابینه اسحاق شامیر در سال 1992 و سرکار آمدن چپیها و اسلویی دیگر در صورت فروپاشی کابینه، بدنه راست جامعه اسرائیلی را مخاطب قرار داد و از این طریق به احزاب راستگرا فشار آورد.
آنها هم از بیم این که مبادا با خروجشان از کابینه و فروپاشی آن، پیشبینی نتانیاهو مبنی بر احتمال سرکار آمدن چپیها از طریق یک ائتلاف گسترده و رخ دادن اسلوی دیگر با فلسطینیها درست از آب درآید، و این گونه مسئولیت این اتفاق بر گردن آنها بیافتد، فعلا پذیرفتهاند با همین شرایط در کابینه بمانند و با نتانیاهو کار کنند.
از این رو، نتانیاهو با حربه احتمال پیروزی چپیها در انتخابات آتی و تکرار اسلو در صورت فروپاشی دولت راستگرای تحت رهبری خودش توانسته است راستگرایان را فعلا متقاعد به ماندن در کابینه کند.
رهبر حزب خانه یهودی همچنین امروز تاکید کرد: «نتانیاهو با هدف ایجاد تغییری امنیتی وزارت دفاع را بر عهده گرفته است و اگر در تصمیمات خود جدی باشد ما هم همه خواستههای سیاسی خود را کنار گذاشته و به بازیابی قدرت بازدارندگی اسرائیل کمک میکنیم» این سخن بنت "بو دار" است و این احتمال را تقویت میکند که منظور وی از این تغییر امنیتی در تعامل با غزه است. به همین خاطر، ممکن است بنیامین نتانیاهو در روزها و هفتههای آتی به بهانههای مختلف بخواهد برای راضی کردن راستگرایان افراطی کابینه و خواباندن اعتراضات اسرائیلیها به آتش بس با نوار غزه به اقدامات و حملات محدودی علیه آن دست بزند.
به هر حال، با این که استعفای لیبرمن و عملی نشدن وعدههایش به ویژه ترور اسماعیل هنیه یک نوع پیروزی برای مردمان تحت محاصره در نوار غزه و حماس بود، اما وضعیت پیشآمده پس از آن احتمالا کمکی هم به کاهش محاصره این منطقه نکند؛ به این دلیل که نتانیاهو در گذشته لیبرمن را سیبل انتقادات اسرائیلیها به خاطر شیوه تعامل با نوار غزه میکرد، اما حال که خود جای او را گرفته است، یا باید در یک سال آینده انتقادات راست افراطی را به جان بخرد و تفاهمات با غزه را پیش ببرد یا بر عکس آن عمل کند. در هر دو صورت نتانیاهو با دشواری بزرگی و بحران روبرو است. گزینه جنگ با غزه هم کار آسانی نیست.
در این وضعیت، بعید است نتانیاهو راهی را در پیش بگیرد که تاوان آن را در انتخابات آینده کنست بپردازد.
نویسنده: صابر گلعنبری کارشناس مسائل فلسطین
انتهای پیام/