ظرفیتهای بخش تعاون برای فقرزدایی پایدار
دانشیار دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران به ظرفیت های بخش تعاون برای فقر زدایی پایدار اشاره کرد و گفت:عدهای معتقدند که تعاونیها ساز و کارمناسبی برای اصلاح توزیع درآمد و کاهش فقر محسوب می شوند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، غلامحسین حسینی نیا،دانشیار دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران با اشاره به ظرفیت های بخش تعاون برای فقرزدایی پایدار گفت:در ارزیابی کمکهای بالقوه و بالفعل تعاونیها به روند کاهش فقر میتوان از معیار ساده فقر مطلق یا معیارهای سادهتری مانند کاهش میزان آسیبپذیری با نابرابری، افزایش محرومیت اجتماعی و یا شیوه پایدارتری در تشکیل زندگی، استفاده کرد. در باب نقش تعاونی ها در فقرزدایی سخن بسیار گفته شده است.
وی بیان کرد:اگر چه در مورد فقر تاکنون پژوهش ها و تحقیقات فراوانی در جوامع مختلف انجام پذیرفته است اما هنوز توافقی عام برای تعریف فقر وجود ندارد در حقیقت تعریفی کلی که بتوان با آن همه جنبههای اقتصادی, فرهنگی و اجتماعی حاصل از فقر را با آن مشخص کرد وجود ندارد. تعریف سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن از فقر، تعریفی ساده و روش است:” آیا خانوارها یا افراد، درحال حاضر امکانات یا منابع کافی برای رفع نیازهای خود را در اختیاردارند. “
در ارزیابی کمکهای بالقوه و بالفعل تعاونیها به روند کاهش فقر میتوان از معیار ساده فقر مطلق یا معیارهای سادهتری مانند کاهش میزان آسیبپذیری با نابرابری، افزایش محرومیت اجتماعی و یا شیوه پایدارتری در تشکیل زندگی، استفاده کرد. در باب نقش تعاونی ها در فقرزدایی سخن بسیار گفته شده است.
وی درباره حل مشکل فقر با استفاده از تعاون افزود: دبیرکل سازمان ملل در گزارش سال 1994 خود چنین عنوان میکند:«تشکلهای تعاونی، ابزاری عرضه میکنند که به بخش عظیمی از جامعه بشری امکان میدهد وظایف ایجاد اشتغال مولد، غلبه بر فقر و تحقق وحدت و همبستگی اجتماعی را شخصاً در اختیار بگیرد. تعاونیها همچنان ابزاری مهم و غالبا هم تنها ابزار موجود برای فقرا و نیز افراد مرفه ولی در معرض خطر فقیر شدن هستند که دسترسی به امنیت اقتصادی و استاندارد قابل قبول زیستی و کیفیت زندگی را برایشان امکانپذیر میسازند.»
حسینی نیا ادامه داد: بیانیه اجلاس جهانی توسعه اجتماعی در سال 1995 بر تعهد و پایبندی کامل شرکتکنندگان به بهرهبرداری و توسعه کامل ظرفیت و قابلیت تعاونی ها در راستای ریشهکنی فقردر جهان تأکید کرده است. سال 1196 قطعنامهای از سوی مجمع عمومی سازمان ملل صادر شد که در آن شدیدا بر اعمال توجه لازم به نقش، کمک و قابلیت تعاونی ها در تحقق اهداف ناظر بر توسعه اجتماعی و اقتصادی تأکید شده بود.
نهضت اقتصادی و اجتماعی تعاون بر اندیشهها و آرمانهای مشترک بشری، همچون عدالت، آزادی مساوات و مشارکت در زمینههای اقتصادی و اجتماعی بنا نهاده شده است. توجه دولتها و سازمانهای ملی و بینالمللی به اشاعه اصول و ارزشهای تعاونی و گسترش زمینههای مشارکت مردم در امور اقتصادی و اجتماعی، یکی از راهکارهای اساسی و فرصتی مناسب برای تأمین رفاه اقتصادی و اجتماعی اقشار کمدرآمد محسوب میشود. زیرا اکثر فقرا دارای نیازهای مشترک مانند آموزش، مسکن، اشتغال و سایر خدمات اجتماعی و رفاهی است و به کار بستن روش ها و سازوکارهای تعاونی این فرصت را فراهم میآورد تا گروههای نیازمند در قالب سازمان های دموکراتیک گردهم آیند و با مشارکت اقتصادی و نظارت جمعی و جلب حمایتهای دولتی، سطح زندگی خود را ارتقا بخشند.
دانشیار دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در عملکرد و نقش تعاونی ها در زمینه اصلاح توزیع درآمد، سه دیدگاه مختلف وجود دارد گفت: عدهای معتقدند که تعاونیها ساز و کارمناسبی برای اصلاح توزیع درآمد و کاهش فقر محسوب می شوند، چون ورود اعضای جدید به این تعاونی ها آزاد است، نیازی به سرمایهگذاری مبالغ عظیم سرمایهدر آنها نیست و چون تقسیم ثمرات اقتصادی بهطور عادلانهای صورت می گیرد؛ بنابراین عملا فرصت مناسبی برای انتفاع فقرا ایجاد می کنند.
وی بیان کرد: عدهای دیگر یک دیدگاه حداقلگرایی برای تعاونی ها قائل هستند. از نظر آنها، تعاونی ها به عنوان مؤسسات کسب و کار مردم محور گرچه الزاما تعهدی در قبال فقرا ندارند ولی از طریق کمک رساندن به اعضاء و بهبود وضعیت آنان، به بهتر شدن توزیع درآمد کمک می کنند. از سوی دیگر و در رویکرد متعادلتر تعاونیها پتانسیل اصلاح توزیع درآمد و کاهش فقر را داشته و با توجه به ارزشها و اصول مورد پذیرش و در مقایسه با اشکال دیگر سازمانهای اقتصادی بنحو مؤثرتری عمل میکنند ولی شاید به علت اینکه اعضاء توانایی تشخیص نیازهای بالقوه اعضاء دیگر را ندارند این پتانسیل همیشه تحقق نمی یابد.
دانشیار دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران گفت:بانک جهانی با استفاده از سه مفهوم فرصت، توانمندسازی و امنیت شیوه ای سیستماتیک برای بررسی سهم تعاونی ها در کاهش فقر را مطرح کرده است:
1- فرصت، به این معنی است که مردم فقیر، امکان رهاکردن خودشان از فقر و دیگر اشکال محرومیت را دارند. این مطلب را می توان از دیدگاه عرضه و تقاضا مورد مطالعه قرار داد. در سمت عرضه، فرصتها هنگامی ایجاد می شوند که رشد اقتصادی مناسبی وجود داشته و بازارهائی ایجاد شده باشد تا برای مردم فقیر کار کنند. در سمت تقاضا، مردم فقیر نیز باید ظرفیت بهره بردن از فرصتها را داشته باشند، منظور این است که اعتماد به نفس لازم را از طریق آموزش، تحصیل و خودسازماندهی ایجاد کنند. تعاونیها، هم در سمت عرضه و هم در سمت تقاضا نقش دارند. آنها با سازماندهی عرضه نهاده ها و بازاریابی محصولات، بازار را می گشایند. آنها ابزاری فراهم می آورند که با آن، هروقت که نیاز باشد، اعتبار داده می شود و نیز شیوه مطمئنی ارائه می دهند که پس اندازهای افراد فقیر می توانند به آن شیوه سرمایه گذاری شوند.
2- توانمندسازی، که بوسیله بانک جهانی اینگونه تعریف می شود: «افزایش دارایی ها و قابلیت های افراد فقیر برای مشارکت در نهادهای تأثیرگذار بر زندگی آنها مذاکره با آن نهادها، نفوذ بر آنها، کنترل و حفظ آنها». به این معنی که گسترش آزادی انتخاب و عملکرد، زندگی یک فرد را شکل می دهد. در پروسه توسعه، منظور این است که تاجایی که ممکن است مردم فقیر باید بر منابع سرمایه گذاری شده و پروسه های تصمیم گیری، کنترل داشته باشند. در این زمینه، چهار عامل توسط بانک جهانی معرفی شده است که به توانمندسازی کمک می کنند: دسترسی به اطلاعات، مشارکت، مسؤولیت پذیری و صلاحیت سازمانی و ازطریق تعاون می توان موجبات تقویت این چهار عامل را فراهم کرد.
هم چنین بر اساس این گزارش درجاییکه مردم به طور فردی ضعیف هستند، با تشکل در انواع مختلف سازمان های محلی قدرتمند می شوند. از این رو از اوایل قرن 19 جنبش تعاونی از طریق عملکرد جمعی و گروهی، موجبات تقویت و توانمندی افراد را فراهم می سازد.
3- امنیت، به معنی ایجاد ابزاری برای کاهش آسیب پذیری مردم فقیر نسبت به ریسک است. منظور از ریسک، انواع ریسک های طبیعی مثل سیل، خشکسالی یا زلزله، ریسک بیماریهای همه گیر، صدمات فردی یا اثرات کهولت سن، ریسکهای اجتماعی ناشی از جرم و جنایت، خشونت داخلی و جنگ، ریسک های سیاسی ناشی از آشوب و اغتشاش و ریسکهای زیست محیطی ناشی از آلودگی یا جنگل زدایی است.
بر اساس این نظریه مردم فقیر به میزان زیاد ریسک گریز هستند و باید با ایجاد شرایط لازم آنها را درگیر فعالیت های پرریسک و پربازده کرد تا از فقر آنها کاسته شود.
” بیر چال” یکی از صاحبنظران در زمینه تعاون معتقد است که تعاونی ها می توانند از طریق ادغام انواع ریسک ها در سطح مؤسسه به کاهش ریسک افراد کمک کنند. بر اساس نظر نامبرده هرچه تعاونی ها بزرگتر باشند، امکان استفاده از خدمات بیمه برای آنها بیشتر فراهم است مثلا تعاونیهای کشاورزی در کشورهای توسعه یافته، طیف وسیعی از انواع بیمه ها را برای محصولات کشاورزی به اعضایشان ارائه می دهند.
سازمان بین المللی کار نیز معتقد است که افراد، بویژه در جوامع روستایی می توانند با تشکیل تعاونی های تولید و مصرف، از زندگی خویش در برابر مجموعهای از آسیبها حفاظت به عمل آورده و با غلبه بر فقر مزمن خود را در رویارویی با مراحل گسترده فقیر شدن و در حاشیه قرار گرفتن حمایت کنند.
همچنین، بر اساس دیدگاه سازمان مذکور، نقش مهم تعاونی ها در از بین بردن فقر از طریق تقویت گروه های آسیب پذیر بویژه زنان و جوانان است برای آنکه بتوانند خودشان تصمیم گیری کرده و دامنه انتخاب خود را افزایش دهند. زنان و جوانان از جمله آسیب پذیرترین گروه ها هستند که می توانند به طور مؤثری بوسیله تعاونیها هدف گذاری شوند. خلاصه کلام، این که فعالیت تعاونیها با هدف توانمندسازی مردم برای ارتقای جایگاه خود و عبور از خط فقر آغاز شد؛ اما بعدها به ابزاری در دست طبقات دارای درآمد پایین و متوسط برای جذب مزایا و منافع اقتصادی تبدیل شدند. تعاونیها طبقات و اقشار فقیر را از دست فقر نجات دادند و مانع لغزیدن مجددا آنها در دام فقر شدند که این پدیده در نوع خود، دستاوردی قابل توجه به شمار میآید. تعاونیها نه به عنوان ابزاری برای کاهش فقر، بلکه به عنوان ساز و کاری طراحی شده اند تا به مردم این امکان را بدهند که در قالب گروه و جمع، مزایا و منافعی اقتصادی را به دست آورند که دستیابی به آن به صورت فردی، ناممکن است. لذا جا دارد ظرفیت های بی بدیل این نهضت جهانی در راستای اقتصاد مردمی و مقاومتی بیش از پیش در ایران مورد توجه و استفاده قرار گیرید.
انتهای پیام/