«دانشگاه هاروارد» از «مؤسس جهاد سازندگی» چه میخواست؟
جزو ستونهای اصلی تشکیل جهادسازندگی بوده؛ چند صباح قبل هم دو نوبت از «دانشگاه هاروارد» به او مراجعه کردهاند که در روشنشدن مسئلهای کمکشان کند، حالا با هم رفیق شدهایم؛ از این «رفاقتهای بزرگ و کوچکتری»؛ و مخزن اسرار را گشود، بیشتر بخوانید.
خبرگزاری تسنیم، پرونده ویژه «جهاد سازندگی» ـ بخش نوزدهم
اشاره | میگفتند «نابغه» است؛ و در این وانفسای ناکارآمدی ــ که سنگ را روی سنگ بند نگذاشته ــ یکی هست که هر جا بوده مدلهای ارائهشدهاش، نه کارآمد، که تحولآفرین بوده؛ البته «تحولآفرین» واژه گویایی نیست؛ خودش عنوان مهارتش را «طراحی مدلهای توسعه پایدار» گذاشته؛ مدلهایی که ارائه میکند برای من و برای خیلی از من بزرگترها، شبیه به «افسانه» است. برای استفاده از همین مدلها از «دانشگاه هاروارد» به او مراجعه کردهاند که "در فلان موضوع، چه الگویی برای حل مسئله بهکارگرفتهای؟". خودش میگوید روی زمین «مدل توسعه پایدار» دارد که میتواند آب و غذای 500 میلیون نفر را با همین امکانات فعلی کشور تأمین کند؛ یا در زمان حضورش در وزارت نفت، با پای کار آوردن غولهای مالی دنیا، بهترتیبی «500 میلیارد دلار» برای کشور خط اعتباری گرفته؛ فنیترش این است: 100 میلیارد دلار خط اعتباری گرفته که تا 5 بار گردش کند. 500 میلیارد دلار یعنی 10 سال فروش نفت؛ اینهاست که میگویم بحثهایش به معجزه یا افسانه شبیهتر است تا تحول؛ موضوع بحث من با او «جهاد سازندگی» بود...
پیش از دیدارم با او، دوستانم میگفتند مؤسس جهاد سازندگی است؛ بعد از کلی محاجه من ــ که باید دقیق حرف بزنیم ــ گفتند "حالا اگر اینطور هم نگوییم، لااقل میشود بهعنوان یکی از پایههای اصلی تأسیس این نهاد عجیب و غریب بهحسابش آورد"؛ دانشگاه پلیتکنیک درس میخوانده و جزو آن چند دانشجویی بوده که رفتند خدمت امام ــ رضوان خدا بر او ــ و انتقادات تندی نسبت به وضع موجود، نثار امام کردند؛ آن پیر فرزانه هم ــ بهخلاف روال جلسه ــ بهسختی گوش این «جوانهای تند» را پیچانده و گفته بود: «بروید با دولت همکاری کنید»؛ تحیر این جوانها از همین جلسه، زمینه شکلگیری نهادی شد که انقلاب ــ و یحتمل تاریخ مسلمانان ــ در حافظهاش نمونه آن را کمتر سراغ دارد ــ شاید هم اصلاً سراغ ندارد ــ با همین ذهنیتها و در همین فضاها بود که مجاب شدم به هر ترتیبی شده با او گفتگویی داشته باشم.
اولین تماس و پیامکم به او به 6 مهر 96 بازمیگردد؛ بعد از اینکه تلفنم بیپاسخ ماند، پیام دادم: «با سلام و احترام؛ فلانی هستم، خبرنگار تسنیم؛ و متقاضی مصاحبه با موضوع جهاد سازندگی»، این پیامکم هم بیجواب ماند. 19 مهر باز همین تلفن و پیامِ من تکرار شد، که اینبار کوتاه پاسخ داد: «سلام، سفر هستم». چند ماهی بعدتر، با جدیتر شدن پرونده جهاد سازندگی در خبرگزاری، بهتاریخ 9 بهمن درخواستم را تکرار کردم و در ادامه نوشتم: «اگر ممکن باشد نیم ساعتی وقت میخواستم.»، باز پاسخی نیامد. نهایتاً اسفند 96 بود که تلفن مرا پاسخ داد و گفت که وقت ندارد، اما بعد از عید حتماً قراری تنظیم میکند. حافظه گوشی همراهم دو درخواست مکتوب دیگر در تاریخهای 22 و 26 فروردین را نیز ثبت کرده که بیپاسخ مانده است. نیمه خرداد وقتی بههمراه خانواده خدمت حضرت رضا ــ سلام الله علیه ــ مشرف بودیم، پیامکی زدم که «در جوار بارگاه ملکوتی ثامنالحجج، دعاگو هستم.»، این یکی را پاسخ داد؛ التماس دعای سفت و سختی داشت. بار دیگر 7 مرداد 97 بود که پیام را تکرار کردم؛ فردای آن روز، ساعت 19 قرار تعیین کرد، سماجتم کارگر افتاده بود... .
میدانید؟ بعضی صاحبمنصبها خجالت نمیفهمند: طرف وزیر و وکیل است، آنوقت بهمحض اینکه میفهمد ارباب رسانهای، گرم میگیرد و در عزا و عروسی، پیامک تبریک و تسلیت میفرستند و «بازاریابی میکند» برای «روزهای مبادا». بعد هم هر وقت «پا» بدهی، با همان پیامک اول، خود را در ظرف رسانه میتپاند تا حضوری و بروزی داشته باشد و مردم کنار سلبریتیها بیشتر ببینندش. فضای این یکی اما چقدر متفاوت بود؛ البته از آنطرف هم من طی این زمان طولانیِ پیگیریهای مکرر، به این حساب میگذاشتم که راستیراستی سرش شلوغ است، وگرنه ذاتاً اینطوریام که اصلاً حوصله و وقت ناز کشیدن ندارم؛ مدام با خودم میگفتم این یکی فرق میکند، و باز پیگیری میکردم... .
از همین پرونده بیشتر ببینید
نسخه «آوینی» برای ایرانِ 97 ؛ اگر جهاد منحل نمیشد، امروز اقتصاد به مشکل نمیخورد
رهبر انقلاب جلسه سران قوا را برای چه برنامه تلویزیونی تعطیل میکردند؟
در اولین دیدار رفیق شدیم؛ از این «رفاقتهای بزرگ و کوچکتری». نهفقط من؛ او هر که را میبیند در همان دیدار اول رفیقش میشود؛ بزرگ و کوچک و سیاه و سفید و رئیس و آبدارچی هم ندارد. الآن در اتاق کوچکی ــ بهقاعده 3 در 4 ــ در وزارت نفت مشاوره میدهد (که بیشتر شبیه انبار کتاب و پرونده است تا دفتر کار). از همان دم درب، با نگهبانها خوشوبش میکند تا بالا. یک نوبت، همزمان با رسیدن ما به لابی ساختمان، تلویزیون فوتبال پخش میکرد؛ نتیجه بازی را از دو نگهبان پرسید و همینطور که بهسمت آسانسور میرفت و سرش را تکان میداد زیر لب گفت: «چقدر این تیم فلان بیعرضن!»، اینها را نوشتم که بدانید رفاقتش با مردم ــ مثلاً نگهبانها ــ از این جنس است. از این رفاقت «ناهمسان» بین من و او، تا اینجا دوازده سیزده جلسه بحث درآمده و یک مصاحبه عالی، مصاحبهای با «موضوع نقش جهاد سازندگی در جنگ».
از نظر من ــ که پدرم بازنشسته جهاد است و روی این موضوع تخصصی کار میکنم ــ زاویه نگاه، و درگاهی که در این گفتگو مطرح شده، بسیار جذاب، بدیع و نو است. خوب است اینطور بگویم: این گفتگوی 5بخشی، مانیفست یا ترجمان تفکری است که انقلاب اسلامی برای آن بهوجود آمد. اینکه میبینیم کارآمدی ساختار بوروکراتیک کشور در سطحی نازل است به این دلیل است که همگی ما ــ از مردم تا نخبگان و تا مسئولین ــ مسخ شدهایم و فلسفه وجودی انقلاب را رعایت نکردهایم، غلتیدهایم به دامان غربی که با این یدبیضاء و با اینهمه امکانات و چپاول طی 5 سده، توان اقناع روحی و آرامش دادن به مردمش را حتی تا آنجا نداشته، که مردمانش بتوانند همدیگر را تحمل کنند، بهصورت روزافزون از هم دور و مشمئز میشوند تا آنجا که زندگی با حیوان «بیآزار» را به زندگی با «انسان مدرن» ترجیح میدهند. (نمیدانم چقدر درست است، اما برخی آمارها، جمعیت حیوانات خانگی را تا نصف جمعیت برخی کشورها برآورد کردهاند.)، حالا ما همان سبک زندگی را انتخاب کردهایم؛ و میبینید که مثل همان انسانهای مدرن، اولاً روز به روز تاب تحمل یکدیگر برایمان سختتر، و دورهمیهایمان کوچک و کوچکتر شده، و در ثانی بدتر، این است که گنگایم و نمیدانیم اصلاً چرا چنین شده است.
از همین پرونده بیشتر ببینید
انتشار یک نامه برای اولین بار/هشدار تاریخی امام خامنهای به خاتمی درباره انحلال جهاد سازندگی
اکنون بر من کاملاً روشن است که مدل ارائهشده توسط «محمدتقی امانپور»، و اساساً «مگامدل کاربردی جهادسازندگی»ــ بهخلاف تصور بدوی و بسیار ناقص ما ــ تنها یک الگوی نهادی را توصیف نمیکند؛ بلکه این مدل، در زمانِ گذارِ زیربخشِ «دولتسازی اسلامی»، در کلانِ «پیشرفت تمدنی»، مدلی تمدنساز است...، سخت شد؛ بهبیان ساده، این سه چهار گفتگو را دنبال کنید تا ببینید «جهادسازندگی الگویی تمدنساز است»؛ دنبال کنید تا ببینید چگونه دانشهای نوین روزآمد در ساخت موشک و نیروگاه و تجهیزات غیرقابل دستیابی، بههمراه همت عالی، و ایثار همزمان میتواند یکجا جمع شود؛ و البته یک عنصر را هم باید به آن اضافه کنیم: مهجور بودن جهاد... جامعه ما این گنجینه بیبدیل و این درّ گهربار وجودیاش را نمیشناسد؛ و این حجم عظیم خدمت را در ذهن و تاریخش به «لولهکشی»، «کشت و زرع» و «راهسازی» روستایی فروکاسته است؛ و اندوهمندانه میتوان تصور کرد تداعی نسل جدید از این مدل ذهنیِ خودساخته فرتوت چه خواهد بود.
در نیمچه یادداشت پیشِرو، خلاصه و چکیدهای از بحثهای طرحشده در گفتگوهای تفصیلی با «محمدتقی امانپور» آمده است. با تأسی به قرآن، از ذکر سوابق و خصوصیتهای شخصی او میگذرم ــ که دردی از من و شما دوا نمیکند ــ فقط خوب است بدانیم او مسئول ستاد پشتیبانی جنگ جهاد (یعنی مسئول سازماندهی جهاد در جنگ) بوده است؛ دعوت میکنم گفتمان عالی، کارآمد و جذاب مورد نظر او را پی بگیرید.
توجه داشته باشید که در این گفتگو، ابعاد کمترشناختهشده جهاد سازندگی توصیف شده؛ اینکه جهاد در بخش روستایی هم نقشآفرین بوده در جای خودش ارزشمند و محفوظ است.
+ + صفحه پرونده ویژه «جهادسازندگی» {اینـــــــــــــــــــجا} در دسترس است.
* * * * *
پس از گذشت سدهها از سلطه قاجار و پهلوی که بهمرور زمان، به جدایی بطئی بخشهای مهمی از این سرزمین انجامیده بود؛ این بار در دهه 1360 هجری، مردم ایران با پرچمداری پیر جماران در دفاع از این سرزمین مقدس حماسهای جاودانه و تاریخی آفریدند. طی این دفاع همهجانبه، امام با صدور فراخوان برای همه اقشار، فرصتی برای نقشآفرینی مؤثر و تعیینکننده برای همه «جمهور» یا «امت» فراهم کرد. شناخت این نقشآفرینیها و مستندسازی آنها و استفاده از این گنج بیپایان برای دریافت نوع طراحی «الگوی مدیریت جهادی» و کارکردهای آن در دفاع مقدس یک ضرورت مهم است. گرچه تمام ابعاد این مهم بر مردم مکشوف نیست، در عین حال هیچ مخاطب منصفی این نکته را انکار نمیکند که جهاد سازندگی بهعنوان یک نهاد کارآمد، در سرنوشت این پیچ بزرگ تاریخی مردم ایران، بُروزی کاملاً متفاوت و بسیار تأثیرگذار داشته است.
طی این ایام، الگوی حضور نیروهای جهادی در جنگ، داوطلبانه و همگام با نیروهای نظامی است، اما در عین حال خود خالق سبکی جدید و روشی بدیع و الگویی کارآمد برای حضور در عرصههای سخت انقلاب اسلامی بوده است؛ این الگوی «مدیریت جهادی» که سنگرسازان بیسنگر منادیان آنند، در همه ابعاد، از جمله «مسئولیتپذیری هوشمندانه و آگاهانه، نوآوری، پیشتازی در انجام مسئولیتها، ساختارسازی بهینه و روزآمد و دانشبنیان، طراحی فرایندهای عملیاتی کارآمد و دانشمحور» جزو الگوهای پیشتاز در دوره نوین تمدن ایران اسلامی است، از این رو اگر مدیریت جهادی سنگرسازان بیسنگر در عرصه دفاع، واکاوی و بازشناسی شود میتواند در طراحی الگوی مدیریتی بدیعی مورد استفاده قرار گیرد که برای دفاع در همه عرصهها و در هر زمانی مؤثر و مناسب است.
در این گفتگو، محمدتقی امانپور ــ که مسئولیت ستاد پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی را عهدهدار بوده ــ تلاش میکند ضمن گزارش ابعاد مهم ساختارها و فرایندها و اقدامات این نهاد پیشتاز، تحلیلی جامع و روزآمد، جهت ارائه مدلی کارآمد برای حل مشکلات امروز جامعه تصویر نماید. سرفصل مطالب مهم این گفتگو بهشرح زیر است:
- تحلیل قابلیتهای تأثیرگذار «سیاسی امنیتی» جهادسازندگی بهویژه در سالهای نخستین تأسیس در مقابله با تهدید گروهکها و جریانهای منحرف سیاسی و امنیتی و تقدیم شهدا و جانبازان و اسرای جهادگر در این راه.
- هشیاری جهادگران در شناخت توطئهها؛ ازجمله پیشبینی حمله قریبالوقوع رژیم بعث عراق به ایران و اعلام آمادگی به دولت موقت برای انجام عملیات مهندسی پیشگیرانه در تابستان 1358 ــ یک سال قبل از حمله عراق به ایران.
- حضور فعال نماینده جهادسازندگی در «اتاق جنگ» اهواز و دیگر ستادهای فرماندهی نظامی دفاع مقدس در قامت عنصری تأثیرگذار در ارائه پیشنهادها و همچنین عرصه تصمیمگیریها و نیز قبول مسئولیت در ارائه خدمات پشتیبانی و مهندسی ــ بهعنوان تنها غیرنظامی حاضر در جمع نظامیان.
- تحلیل حضور جهاد سازندگی در جبههها بهصورت سازمانیافته و دارای ساختار و سلسلهمراتب و فرایندهای مطالعاتی، برنامهریزی، تصمیمسازی و تصمیمگیری.
- تحلیل همکاری و همراهی جهادگران بهصورت سازمانیافته و استراتژیک با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ همچنین عقد تفاهمنامه همکاری استراتژیک با سپاه؛ و نیز صورتجلسات تقسیم کار با سپاه و ارتش در هر عملیات.
- بررسی نقش ویژه جهاد سازندگی در حمایت و پشتیبانی از مردم در شهرهای مناطق جنگی و چگونگی فراهم نمودن خدمات و ایمنسازی و عادیسازی فرایند کار و زندگی در این شهرها.
- دستهبندی نوع فعالیتهای جهادگران در مناطق عملیاتی برای رفع نیازهای پشتیبانی و مهندسی رزمندگان و تحلیل تنوع و تأثیرگذاری این خدمات.
- بررسی نقش ویژه جهاد سازندگی در عملیاتهای فتحالمبین، طریقالقدس و شکستن حصر آبادان؛ و همچنین تحلیل نوع تأثیرگذاری فعالیتهای مهندسی در کاهش تلفات، سرعت بخشیدن به موفقیتها و کسب پیروزیها براساس منطق غافلگیری و فریب دشمن و بهکارگیری فناوریهای کارآمد و روزآمد مهندسی رزمی.
- ارزیابی نقش و جایگاه مدیریت جهادی در کسب و فراهم نمودن فناوریهای روزآمد و بسیار پیشرفته نظامی بهویژه در طراحی و ساخت موشکهای سوخت جامد مرکب، انواع اژدر، نفربرهای نظامی، سیستمهای مخابراتی و سونارهای دریایی و همچنین نوآوری در فناوریهای مهندسی بهعنوان یک نهاد دانشبنیان.
- نوآوری جهاد تلویزیون در تهیه گزارشهای ویژه از مناطق عملیاتی و پشتجبهه با عنوان «روایت فتح» بهصورت بسیار تأثیرگذار و جذاب و پرمخاطب در عرصه تبلیغات جبهه و جنگ.
- مشارکت فعال جهادگران در بازسازی مناطق جنگی و احیای نخلستانها همزمان با روند درگیریها و پس از پیروزیها جهت آرامسازی و عادیسازی فعالیتهای تولیدی و خدماتی مناطق عملیاتی و تقویت روحیه مردم و رزمندگان.
- جمعبندی و تحلیل و استخراج و معرفی عناصر اصلی و شاخصها در طراحی مدل مدیریت جهادی برگرفته از تجربه موفق جهاد سازندگی و سنگرسازان بیسنگر دفاع مقدس.
از همین پرونده بیشتر ببینید
ناگفتههای جهاد سازندگی از اوج تا اضمحلال بهروایت یک جهادگر نُخبه + تصاویر قدیمی
علاوه بر این موارد، در جمعبندی نهایی، بههمراه بررسی مؤلفههای برجسته مدیریت جهادی سنگرسازان بیسنگر در سالهای دفاع، به دستاوردهایی اشاره شده که هنوز نوآورانه است و ساختارهای دفاعی کشور نتوانسته به آنها دست یابد؛ در حالی که امکان دستیابی به آنها در همان ایام برای مراکز تحقیقاتی و مطالعاتی جهاد سازندگی فراهم بوده و هماکنون نیز چنانچه این مأموریتها به آنان ابلاغ شود قابل دستیابی و پیادهسازی است؛ از جمله این فناوریها و دستاوردهای فوقپیشرفته، میتوان به طراحی موشکهای ضدموشک، لانچر پرتاب ماهواره برای در مدار قرار دادن شبکه ماهوارهای سبک، در «برنامه جامع مانیتورینگ کامل و لحظهای زمین» و طراحی نفربرهای فوقپیشرفته، سبک، دوزیست و قابل حمل هوایی برای تشکیل نیروی واکنش سریع، و مواردی از این قبیل اشاره نمود. بسیاری از این ایدهها هنوز هم ایدهها و طرحهایی روزآمد و موردنیاز کشور است. اشاره به دستاوردهای دفاعی قابل دستیابی، متکی به مدیریت جهادی و با بهرهگیری از باقیماندهها و سرمایههای علمی و انسانی و ساختارهای موجود برای آن است که اگرچه فرهنگ مدیریت جهادی فراگیر شده و در پهنه سازمانها و ساختارهای دفاعی گسترش یافته اما هنوز قابلیتها و سرمایههایی وجود دارد که در صورت سرمایهگذاری و التفات لازم، میتواند در بسیاری زمینههای سازندگی و دفاعی و حل چالشهای موجود راهگشا و کارآمد باشد، چه اینکه برای خلق این سرمایه اجتماعی ارزشمند صدها میلیارد دلار هزینه و تولید دانش شده؛ بنابراین باید بهشایستگی تجدید سازمان شده و در عرصه دفاعی و سازندگی مورد استفاده قرار گیرد.
فردا، دوشنبه، منتظر بخش اول این گفتگوی خواندنی باشید... .
انتهای پیام/*