یادداشت| تراژدی کپرنشینهای پاکستانی و تلاش برای موج سواری سیاسی علیه نظام
طی روزهای اخیر عدهای آگاهانه و از روی تعمد و عدهای دیگر از روی دلسوزی دست به انتشار گسترده داستانی تلخ در فضای مجازی زدهاند که یک سمت آن کپرنشینهای پاکستانی هستند و سوی دیگر آن مسئولین نظام.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، «حسام کیان مقدم» با ارسال یادداشتی نوشت؛ حدود یک سالی میشود که ساکنین پاکستانی کپرهای شهر ری مورد توجه رسانهها و به طبع مردم جامعه قرار گرفتهاند، گاهی وضعیت بد زندگی آنان زیر ذره بین قرار گرفت و گاهی کودکان آنان با لهجه پاکستانی از نبود امکانات در مدارسشان سخن گفتند، گاه چهرههای آفتاب سوخته آنان تیتر رسانهها شد و گاه پاهای ترک خورده آنان.
خبرنگارانی که احتمالا از روی دلسوزی و شاید به امید جلب توجه بیشتر مخاطبان از این قشر محروم نوشتند و نوشتند و نوشتند شاید هیچ گاه به روی دیگر این داستان که اینک پایان تلخ آن تبدیل به چماقی برای کوبیدن به سر نیروی انتظامی و زیر سوال بردن نظام شده است توجه نکردند.
بدون شک دامن زدن به شایعه و ساخت تراژدی غم انگیزی که اشک به چشم مخاطبان بنشاند پس از برخورد قاطعانه نیروی انتظامی کار چندان سختی نبوده و نیست، کافی بود قلمی بر روی کاغذ جنبانده شود و عدهای سلبریتی که وقایع سال های اخیر نشان داده دانسته و ندانسته حاضرند هر تهمت بی پایه و اساسی را به نظام ببندند تا تعداد فالورهای صفحاتشان بیشتر شود سخنی از زبان خارج کنند که متاسفانه اینگونه نیز شد و سپس دوستانی انقلابی که صفای باطنی و مهری که به امت واحده اسلامی داشتند از غصه پنهان شده در کلماتشان می بارید، آهسته خودیها را مخاطب کردند: که آیا در نظام اسلامی چنین چیزی گناه نیست!!!؟؟
شایعه بزرگتر از آن بود که انسانی آن را بشنود و قلبش نلرزد!« حمله نیروی انتظامی به کپر نشینهای پاکستانی برای رد مرز اتباع غیر مجاز باعث گم شدن و مفقود شدن کودکان آنان شد!» «اگر این کودکان دزدیده شوندچه؟ اگر بمیرند چه؟! اگر دیگر پیدا نشوند چه؟!!» ولی سکه روی دیگری نیز داشته و دارد.
این خلاف جهت جریان آب شنا کردن دیگر تبدیل به عادتی شده که در مسیر رابطه ایران و پاکستان همواره انسان را به سوی هدف میکشاند! به عبارتی دیگر کسی نمیداند که چرا دست تقدیر ارتباط این دو همسایه را به گونهای رقم زده است که میزان نشر فرضیههای غلط و شایعه در بین رسانهها بسیار بیشتر از حقایق میدانی است.
بیائید نگاهی به دور از تعصب به زندگی کپر نشین های پاکستانی و ابعاد شایعات اخیر داشته باشیم! هرچند موضوع را سال های قبل نیز عنوان کردیم ولی توجهی به آن نشد.
همسایه شرقی ما بیش از 200 میلیون نفر جمعیت دارد و البته اختلاف طبقاتی نیز در آن زیاد است ولی آن دسته از پاکستانیهایی که در ایران زندگی می کنند خود به نوع نگاه عمومی که علیه آنان وجود دارد معترضند! پاکستانیها فقیر نیستند! سربار نیستند! محتاج نیستند! یاطلبه هستند یا دانشجو و در هر حال آبرومند هستند و هیچ گاه دست نیاز پیش کسی دراز نمی کنند.
عدهای دیگر از پاکستانیها نیز متمول هستند و به اصطلاح پولشان از پارو بالا می رود!طبق آخرین آمار منتشر شده آنها 350میلیارد دلار سرمایه در بانکهای سوئیس دارند و بیش از 100 میلیارد دلار سرمایه در بانکهای امارات! این مبالغ چندین برابر سرانه بودجه بسیاری از کشورهای جهان است!
سخن این است که وقتی عدهای بسیار معدود به اسم پاکستانیهای کپرنشین تبدیل به تیتر رسانهها میشوند ناخودآگاه دید عمومی نسبت به یک کشور تغییر میکند! دیدی که تبعات آن حتی در فیلمها وسریالهایی که از رسانه ملی پخش شده و میشود نیز به چشم میخورد! و از پاکستان در کنار کشورهای بسیار فقیر جهان نامبرده میشود.
این اعتراض بارها توسط پاکستانیهای مقیم ایران شنیده شده است، آنها معترض بودند که چرا با عدهای بسیار معدود از متکدیان پاکستانی که سالها است طرز زندگی تحقیر آمیزی برای خود انتخاب کرده اند و مدتی است در رسانهها چهره کشورشان را ترسیم میکنند برخورد قانونی صورت نمیگیرد.
برای تفهیم بیشتر مطلب به خوانندگان دلسوز باید یادآور شد که در پاکستان صدها موسسه خدماتی و مردم نهاد وجود دارد که از افراد بی بضاعت حمایت می کند و این حمایت ها آنقدر زیاد است که افرادی بی بضاعت هیچ گاه گرسنه نمیمانند! زیرا مکانهای بسیاری در شهرهای پاکستان وجود دارد که به صورت رایگان سه وعده غذا بین افراد نیازمند توزیع میکند و کافی است این افراد سری به مکان توزیع غذا بزنند! به طور مثال در راجه بازار شهر راولپندی حداقل 10 مرکز وجود دارد که سه وعده غذایی در آن بین افراد نیازمند توزیع می شود. آنها حتی میتوانند با اخذ حمایت از موسساتی نظیر «آر اس پی ان و مجموعه هایی تحت نام فلاحی» شغل مناسبی نیز به دست آورند و روزگار خود را بهتر بگذارنند ولی افسوس نان تکدی گری شیرین تر است! و سفره آن رنگین تر.
هنوز هم در گوشه و کنار پاکستان خانوادههایی وجود دارند که در خیابان زندگی میکنند و این تجربه شخصی نویسنده است که در صحبت با آنان پیشنهاد زندگی در یک خانه و کار در مکانی مناسب مطرح شد ولی متکدیان ساکن در بیغوله ها آن را با تندی رد کردند!
شاید بسیاری از پاکستانی های مقیم ایران نیز تجربه این گونه برخوردها را داشته باشند وشاهد برخورد خشن این متکدیان با خود بوده باشند زیرا آنها در پاسخ به این سوال که چرا با تکدی گری آبروی کشورت را می بری؟ با برخورد خشن تلاش میکنند از موضعی که در آن قرار گرفتهاند فرار کنند.
در موارد حادتر افرادی مشاهده میشوند که با لباس پاکستانی به مساجد مراجعه کرده و با فارسی شکسته بین دو نماز از گمشدن گذرنامه و پولهای خود سخن میگویند! و غالب این افراد کسانی هستند که به محض شنیدن نام مراجع قضایی لحظهای در محل درنگ نمیکنند!
پس وجود این افراد در ایران نه تنها به ضرر آبروی هموطنانشان بود بلکه حضور غیر قانونی آن مشکلاتی را برای ساکنین شهر ری نیز به همراه داشت که به دلیل عیان بودن آن قصد نداریم در این مجمل به آن بپردازیم.
سوال این است که چرا برخورد با این افراد تبدیل به بهانه ای برای کوبیدن نظام شد؟
شکی نیست پیروزی تحریک انصاف در انتخابات پاکستان و به قدرت رسیدن عمران خان باعث نزدیک شدن روابط ایران و پاکستان شده است، از سوی دیگر نصب بنرهای تبریک روز استقلال پاکستان در مشهد و تهران بازتاب گستردهای در رسانههای پاکستانی داشته و مردم دو کشور را به این باور رسانده است که ارتباط دوستانه و برادرانه موجود در یک نقطه عطف تاریخی قرار دارد و قطعا این ارتباط دشمنانی نیز دارد که همیشه تلاش میکنند ابعاد منفی را ابتدا بسازند و سپس بزرگ کنند و باعث سرد شدن روابط دو کشور شوند.
دشمنانی که آگاهانه دست به انتشار این شایعه زدند بدون شک در تلاش بودند تا چهره نظام اسلامی را در داخل تخریب کرده و در خارج نیز مانع شکل گیری روابط دوستانه ایران و پاکستان شوند، و صد البته انقلاب دوستان عزیزی که همیشه دلسوزی خود را برای اتحاد امت اسلامی نشان داده اند می دانند که نباید عده ای معدود که سبکی از زندگی را انتخاب کرده اند که عزت و اقتدار یک کشور بزرگ اسلامی به نام پاکستان را لکه دار می کند نماینده تمام مردم آن نیستند و باید در مجرای قانون با هنجار شکنی آنان برخورد صورت گیرد.
پایان سخن اینکه بیش از همه مردم پاکستان و در راس آنان پاکستانی های عزیزی که در ایران اسلامی به صورت قانونی زندگی میکنند از واکنش مناسب نیروی انتظامی علیه این متکدیان خرسند هستند و علاوه بر آن در انتظار برخورد قاطعانه مسئولین امر با دیگر متکدیانی که فرصتهایی چون اربعین را غنیمت شمرده و برای سواستفاده از احساسات عمومی وارد ایران میشوند هستند.
انتهای پیام/.