نعیمه اسلاملو تشریح کرد: تبیین چالشهای حجاب در جامعه ایران و آزادی جنسی در جوامع غرب
محقق و پژوهشگر حوزه حجاب و خانواده نتیجه آزادی جنسی در جهان غرب را افزایش فرزندان نامشروع و روابط بیضابطه معرفی کرد و افزود:اساساً حجاب شرعی در کشور ما اجباری نیست. تصور میکنم به جای حجاب اجباری باید از واژه ضابطهمند شدن پوشش اجتماعی استفاده کنیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا عفاف و حجاب دو گوهر گرانبهایی است که خداوند آنها را برای حفظ و صیانت حریم شخصی افراد از یک سو و رعایت حریم دیگران از سوی دیگر در نهاد انسانها قرار داده است. وجود این عناصر در کنار ویژگی حیا باعث میشود خانواده و جامعه از گزند بسیاری از آسیبهای اجتماعی مصون بمانند. در صورت عدم رعایت این عناصر فطری، خانواده و جامعه دچار تزلزل میشوند و زمینه را برای بروز بسیاری از معضلات اجتماعی و سلامت روانی فراهم میکند. بنابراین عفاف و حجاب امری فطری و دستوری الهی است که در تمام ادیان آسمانی بر آن تأکید شده است و یک زن مسلمان میداند که مسیر رستگاری و کمال معنوی در گام اول در گروی التزام به عفت و حجاب است.
حضرت زهرا (س) به عنوان برترین زن عالم، در لزوم حفظ عفت زنان در مقابل مردان در بیانی فرمودند: «خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ؛ بهترین زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم] را نبینند و مردان [نامحرم] نیز آنها را نگاه نکنند». این سخن حضرت زهرا (س) به طور قطع ضامن پایدارى جوامع و مایه استحکام خانوادههاست و اکنون جامعهشناسان غربی عمق این مطلب حضرت را به خوبی درک میکنند و در تجربههای علمی خویش به آن دست یافتهاند. متأسفانه در سالهای اخیر بر اثر نفوذ فرهنگی بیگانگان به کشور و کمکاری نهادهای فرهنگی از یک سو و نیز پشتیبانی عدهای از شبه روشنفکران غربگرا مسأله حجاب به انحای مختلف به چالش کشیده میشود.
به مناسبت میلاد با سعادت حضرت معصومه(س) و هفته عفاف و حجاب در گفتوگویی با نعیمه اسلاملو، مدیر مسئول مؤسسه خیبر علاوه بر سیر اجمالی به دستاوردهای حجاب بر اساس آیات قرآن و سیره اهلبیت(ع) درباره علل و عوامل این چالشها به گفتوگو نشستیم.
نعیمه اسلاملو که پژوهشگر و مدرس حوزه زن و حجاب و خانواده است، 18 عنوان کتاب را به تألیف رسانده که برخی از این کتب شامل حریم ریحانه، کلبه مهر، ساکنان بهشت، زن ستم تاریخی ستم برابری، پیشوایان هرزه و ... است. وی همچنین مدرس بیش از 70 دوره آموزشی تخصصی حجاب است. اسلاملو در سال 89 به عنوان بانوی سرافراز اسلامی شناخته شد.
* عدهای از روشنفکران دینی به دنبال عصریسازی سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهمالسلام قائلند مصادیق حجاب در عصر حاضر با هزار و 400 سال گذشته تفاوت دارد و قائلند به آن شدت نیاز نیست که رعایت حجاب شود و باید خود را با تحولات اجتماعی تطبیق داد. به دنبال این تفکر دست به تأویل آیات و روایات میزنند. به نظر شما با این تعریف، آیا حد و حدود رعایت حجاب باید متفاوت با گذشته باشد یا سیره ائمه معصومین علیهم السلام در موضوع حجاب غیر قابل تغییر است؟
بیشتر بخوانید: سناریوی دشمن برای حیازدایی و تخریب عفت عمومی در سایه غفلتها و بیتوجهیهای مسئولان فرهنگی
این سؤال را از دو جنبه پاسخ میدهم:
1. اساس این موضوعی که مطرح میکنند، عصریسازی نام دارد؛ به این معنا که با تحولات زمان یکسری مسائل ممکن است تغییر کند. اساساً حلال و حرام تا قیامت حکمش همان است. در روایتی با همین مضمون از امام صادق(ع) نقل شده است: حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. آن چیزی که با شرایط تغییر میکند و عصریسازی میشود به طور حتم حلال و حرام الهی و واجبات نیست بلکه حدودی از واجب شرعی است که طبق فقه پویا این اتفاق افتاده است. شما میبینید در مسئله ناباروری، فرزندآوری، یکسری مجوز احکام از سوی علمای اسلام داده شده است؛ حتی مسیحیت که خیلی ادعای بروز بودن دارد، اینچنین مجوزهایی را نداده است. پس اساساً عصریسازی کار هرکسی نیست. اینطور نیست که هرکس از جایش بلند شود و بگوید زمانه تغییر کرده و از خودش حکم صادر کند. نظام فقاهت و موضوع فقیه و ولیّ فقیه در این شرایط موضوعیت دارد و نباید عمل نا به هنگام و بدون پشتوانه انجام داد. از این جهت اهلبیت(ع) ما را در دوران غیبت به فقها ارجاع دادهاند.
نظریهپردازان سکولار در موضوع حجاب غرائز جنسی را نادیده میگیرند
2ـ نکته دوم درباره مسأله عفاف و حجاب است. اساس مسأله حجاب بر اساس نیازهای غریزی جنسی انسان طراحی شده است؛ خداوند که خالق زیبایی و جذابیت است، زیباییهایی در وجود زن قرار داده و بین زن و مرد جاذبه ایجاد کرده است. خود خالق انسان، یک نسخه و دستورالعمل برای زندگی جهت تعامل با این غریزه قرار داده است. دستور العمل خدا چرا باید تغییر کند؟ حلال و حرام خدا چرا تغییر یابد؟ مگر اینکه انسان، انسان دیگری باشد. تا زمانی که انسان هست، غریزه او نیز همراه اوست؛ بنابراین خداوند حد و حدودی که قرار داده است، مبتنی بر همین مهندسی الهی است. مگر اینکه این نظریهپردازان سکولار قصد داشته باشند انسانها یک زندگی عادی و خارج از قاعده و ضوابط معنوی را پیگیری کنند. لذا با توجه به این موضوع آیا جاذبههای جنسی نسبت به جنس مخالف بین زن و مرد از بین رفته است که بگوییم زمانه تغییر کرده، پس میتوان احکام عفاف و حجاب را تغییر داد؟
به هر نسبت از ارزشهای انسانی فاصله گرفتیم فساد جنسی بیشتر شد
اتفاقاً به هر نسبتی که ما به این احکام عمل نکردیم و به هر نسبتی که از احکام شرعی اسلام فاصله گرفتیم، در حوزه عفاف و حجاب و مدیریت روابط جنسی بیشتر ضربه دیدیم. ما اینها را جلوی چشممان میبینیم. اکنون شاهد انواع و اقسام انحرافات جنسی هستیم. مسائل بی بند و باری جنسی گریبانگیر مردم جهان شده و دختران و پسران زیادی قربانی میشوند. در جوامعی که پایبند به اخلاق و معنویات هستند، آرامش و امنیت بیشتر است، کرامت زن بالاتر است، خانواده شکل بهتری دارد. اما در جوامعی که از احکام شرعی و ارزشهای اخلاقی درباره روابط بین زن و مرد فاصله گرفتند، وضعیت نابسمانی را شاهدیم. آمار خیانت، تجاوز، طلاق، افزایش فرزندان نامشروع، کودکآزاری و اقسام انحرافات جنسی در این جوامع بیشتر است. اصلاً فرض کنید هر انسان عاقلی به خودی خود بر فرض محال اجازه این را داشته باشد که اسلام را عصریسازی کند؛ عقل چه میگوید؟ در جامعهای که نه تنها غریزه جنسی از بین نرفته بلکه شاید وحشیتر شده، در برخی عرصهها میبینیم به هر نسبتی که از احکام شرعی فاصله میگیریم وضع دنیا بدتر میشود؛ حالا آخرت سر جای خودش.
در حال حاضر در دنیا غرب میبینیم به هر نسبت از ارزشهای معنوی و فرهنگ عفاف و حجاب فاصله میگیرند، جامعه دچار نکبت و بدبختی میشود. مشکلاتی برای کودکان، زنان و بعد جامعه ایجاد میشود. آنان دقیقاً با شعارهای مخاطبپسند مثل استقلال، آزادی و حق انتخاب زنان جامعه را فریب میدهند و آنها را از گوهر ارزشمند نهفتهشان جدا میکنند.
* ارزیابی شما از عفاف و حجاب در جامعه فعلی ما چگونه است؟
در مورد مسائلی که دین اسلام به آقایان و بانوان در مسائل عفاف مثل کنترل نگاه در تعامل با نامحرم توصیه کرده است، متأسفانه به آن شکلی بایسته در کشورمان رعایت نمیشود. اما یک تفاوتی وجود دارد؛ امروز اگر به یک خانمی گفته شود باید حجاب خودت را رعایت کنی، تمام شعار حقوق بشری یک عده بلند میشود که چرا زن را محدود میکنید؟ چرا برایش مشکل ایجاد میکنید؟ چرا سختی و محدودیت اعمال میکنید؟ پس آزادیاش چه میشود؟ منظورشان این است که اجازه دهید زنها هرطور که دلشان میخواهند در جامعه حاضر شوند، اما اگر از آن سو افرادی که به آنها گفته میشود مزاحمین نوامیس، نگاه چپ به زنان کنند و به این دلیل مجازات شوند، نگاه عموم جامعه موافق این نوع مجازات است. بنابراین عموم جامعه تابع وجدانیات و فطریات هستند و این برخی شبهروشنفکران هستند که مسأله حجاب و عفاف را به چالش میکشانند.
* در این باره بیشتر توضیح میدهید.
به عنوان نمونه باید عرض کنم آیا این عدالت است که ما از یک سو عوامل تحریک را در یک جامعه زیاد کنیم و دائماً جامعه را بیمار کنیم و از یک سو توقع داشته باشیم کسی جرمی نکند. این دقیقاً تفکرات غربگرایانه است که مبتنی بر هیچ منطقی نیست. اگر بیمار شود، میگوییم او مجرم است. مثل این است که ما فروش یک سری مواد ممنوعه مثل مواد مخدر یا چیزهای دیگر را آزاد بگذاریم و اجازه دهیم آزادانه در جامعه به فروش برسد، بعد بگوییم اگر هرکس از آن استفاده کند او را مجازات میکنیم. ما عامل تحریک را در همه عرصههای زندگی وارد میکنیم و در کنارش از مردان و زنان انتظار داریم تخلف نکنند. این رفتار تا چه حد منطقی و شدنی است؟ در جامعهای که زن حجاب را رعایت نمیکند و مرد نگاهش را کنترل نمیکند، چه کسی بیشتر آسیب میبیند؟ طبیعتاً در یک نگاه دنیایی زنان بیشتر قربانی میشوند.
در صورت کلی عدالت این است که در بحث عفاف و حجاب فرهنگسازی دو طرفه باشد. اگر زن حجاب و عفت خود را حفظ کند و از دیگر سو مردان عفت رفتاری خویش در قبال زنان را مراعات کنند، این جامعه، جامعه آرمانی است.
* اکنون مباحثی مثل «نه به حجاب اجباری»، «چهارشنبههای سفید» و ... از سوی برخی شبهروشنفکران مطرح میشود. نظرات درباره اینگونه مسائل چیست؟
مهمترین موضع دشمن در مورد عفاف و حجاب اشاره به همین موضوعات است. دشمنان به این نتیجه رسیدند هیچ گاه یک ارزش دینی را مستقیم هدف قرار ندهند بلکه آن را باید تقلیل دهند و یا درون آن انحراف ایجاد کنند. به عنوان نمونه وقتی خداوند در قرآن از عفاف و حجاب دختران شعیب صحبت میکند، آن را نفی نمیکنند، اما میگویند حجاب هرکس به خودش مربوط است، پوشش هرکسی مربوط به خودش است و نباید در آن اجباری صورت گیرد. آنها امروز میگویند تو مسلمان هستی؟ باش. میخواهی با حجاب باشی؟ باش. تو حجاب را دوست داشته باش اما به من اجازه بده من اینگونه در جامعه بیایم. اکنون کمپینهایی که با عناوین مختلفی مثل چهارشنبههای سفید، «نه به حجاب اجباری»، «آزادیهای یواشکی»، «دختران خیابان انقلاب» و ... مطمئناً فکری پشت این ایده است که شاهدیم رسانههای بیگانه مانند سایر فتنههای اجتماعی بر آن دامن میزنند. همان طور که اشاره کردم به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند جلوی یک ارزش را از اصل بگیرند و مردم فریب نمیخورند، در مورد مسأله حجاب نیز اینگونه است. دشمن نمیتواند عفت و حجاب را انکار کند، زیرا در تمام ادیان به آن اشاره شده است، اما انجام آن یا عدم آن را بر عهده مردم میگذارد. اگر بر فرض محال طرح دشمن هم به بار بنشیند، آورده چنین ایدهای مناسب نخواهد بود.
به چند نکته دیگر اشاره کنم: اول اینکه آیا جامعه حریم خصوصی است؟ دیگر اینکه آیا لباس پوشیدن در جامعه یک مسأله شخصی است؟ سلب امنیت روانی و آرامش خانوادگی حق انتخاب ما نیست.
آزادی به معنای افسارگسیختگی و عدم رعایت حریم افراد نیست
شما میتوانید انتخاب کنی در خانهتان هرچیزی که دلتان میخواهد بپوشید. پوشش من در ملأ عام در نگاه عمومی کاملاً به جامعه ربط پیدا میکند، زیرا در وجود آنان اثر میگذارد. در واقع خداوند امر کرده عدالت را در بین یکدیگر مراعات کنید. عدم رعایت حریم افراد بزرگترین ظلم محسوب میشود. چرا ما از تجربیات دیگر جوامع استفاده نکنیم؟
آزادی جنسی در جوامع غرب آزمون خود را پس داده است
منادیان چنین مسائلی اگر نمونه موفقی در سایر جوامع درباره ایدههای خویش در بحث حجاب دارند، ارائه دهند. اکنون حتی جوامع غربی و شرقی به این نتیجه رسیدند نباید آزادی بی حد و حصر باشد چرا که آمارها حاکی از افزایش فرزندان نامشروع و روابط بیضابطه است. به زودی شاهد خواهیم بود یک موج اسلامگرایی در این جوامع شکل خواهد گرفت و زنانی که در بند و اسارت شهوات سیاستمداران و شبه روشنفکران هستند و جایگاه خویش را از دست دادند، خواهند دانست نسخه اسلام بهترین نسخه برای آنهاست. سخنان تازه مسلمانان در این زمینه شنیدنی است و دعوت میکنم یک بار صحبتهای آنها را مرور کنید. از منظری دیگر اتفاقاً هیچ جامعهای را پیدا نمیکنیم که نوع پوشش افراد را به خودشان واگذار کند بلکه در هر جامعه قوانین و ضوابطی وجود دارد؛ هر جامعه بر اساس ایدئولوژیها و بر اساس اعتقاداتشان متفاوت است.
ما در کشوری زندگی میکنیم که خون هزاران شهید پشتوانه آن است؛ شهدایی که وصیت اصلیشان به بانوان حفظ حجاب و عفت بود. ما در یک بُعد انقلاب کردیم جلوی فسادهای جنسی و آزادیهای بی حد و حصر جنسی را بگیریم؛ حال تمام این دستاوردها را اگر کنار بگذاریم چه تفاوتی با قبل از انقلاب دارد؟ هرچند در تمام عرصهها نتوانستیم نص اسلام را پیاده کنیم، اما در حد توانمان باید نسبت به حفظ ارزشهای دینی کوشا باشیم.
حجاب شرعی در کشور ما اجباری و جزو قانون نیست
* اصلاً اگر حجاب اجباری باشد، مگر همین مقدار هم در جامعه رعایت میشود؟ در حالی که قرآن و سنت به تبیین حد و حدود آن پرداختند.
به طور مشخص به نظرم مسألهای که اکنون در موضوع حجاب در جامعه است، حجاب اجباری نیست؛ زیرا اصلاً قیدهایی که قانون گذاشته رعایت حجاب شرعی نیست. مثلاً اگر من یک خانم چادری باشم که موهایم بیرون باشد و مچ دستم بیرون باشد و آرایش داشته باشم، قانون جلوی مرا نمیگیرد؛ زیرا اساساً حجاب شرعی در کشور ما اجباری نیست. تصور میکنم به جای حجاب اجباری باید از واژه ضابطهمند شدن پوشش اجتماعی استفاده کنیم، زیرا اگر حجاب واقعاً در جامعه اجباری باشد باید حداقل حجاب رعایت شود. یعنی حتی اگر زنی چادری موهایش بیرون بود و آرایش داشت قانون باید جلوی این راهم بگیرد و برخورد کند، اما هیچ قانونی چه الان چه حتی در دهه 60 هم با چنین خانمی برخورد نمیکرد، زیرا توقعی که از رعایت پوشش الان مطرح میشود، رعایت حجاب شرعی نیست بلکه رعایت حدی از پوشش عفیفانه بر اساس هنجارهای جامعه است.
انتهایپیام/