گزارش تسنیم| جایگاه روسیه، چین و غرب در سیاست خارجی جدید ازبکستان
ازبکستان تلاش کرده تا ضمن به رسمیت شناختن منافع امنیتی روسیه و مشارکت در پروژههای بلندمدت چین در آسیای مرکزی، در حوزههای اجتماعی و اقتصادی مناسباتش با غرب را توسعه دهد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، شوکت میرضیایف، اگرچه از نزدیکترین چهرهها به اسلام کریماف، رئیسجمهور سابق ازبکستان به حساب میآمد، اما پس از روی کار آمدن نشان داده که خواهان ازبکستانی متفاوت از آن چه کریماف ساخته بود، است.
میرضیاف برنامههای اصلاحی متعددی را در حوزههای مختلفی از جمله ساختارهای اقتصادی، قواعد و رویههای اجتماعی، روندهای سیاسی داخلی، فرایندهای بروکراتیک و رویکردهای سیاست خارجی در ازبکستان آغاز کرد که عمدتاً در رسانهها مبین «اولین»ها بعد از دوران طولانی حاکمیت کریماف در این کشور بود. در حوزه سیاست خارجی اما این تغییر رویکردهای ازبکستان جلوه دیگری داشت.
به نظر میرسد میرضیایف سه اصل اساسی را در حوزه سیاست خارجی ازبکستان مد نظر دارد. اصل اساسی و مهم نخست، بازسازی روابط با همسایگان است. طی سالهای حاکمیت کریماف، ازبکستان که مرز مشترک با هر 4 جمهوری آسیای مرکزی دارد، همواره یک تهدید بالقوه برای همسایگانش به حساب میآمد. تجربه مداخله در جنگ داخلی تاجیکستان پیش از این اثبات کرده بود که این تهدید بالقوه در مواقع حساس و ضروری میتواند بالفعل شده و نتایج ناگواری را به بار آورد.
میرضیایف پس از روی کار آمدن همت ویژهای برای بهبود روابط با همسایگان صورت داده است که از جمله آنها میتوان به اقداماتی همچون حل و فصل اختلافات مرزی، انجام سفرهای تاریخی به کشورهای همسایه، مشارکت فعال در سازمانهای منطقهای و توسعه همکاریهای سطوح خرد (استانی) با مناطق مرزی همجوار ارائه کرد.
خروج ازبکستان از یک انزوای خودخواسته بینالمللی دیگر رویکرد اصلاحی میرضیایف طی قریب به 18 ماه حضورش در کرسی ریاستجمهوری بوده است. سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اکتبر سال 2017 که پس از حدود 15 سال غیبت ازبکستان در این عرصه صورت میگرفت، بارزترین نشانه در این زمینه بود. حضور مجدد بسیاری از کشورها، شرکتهای بینالمللی اقتصادی و سازمانهای بینالمللی در ازبکستان نشانه دیگری از اقدامات میرضیایف برای خروج ازبکستان از انزوای پیشین بود. به نظر میرسد اگرچه ازبکستان هنوز راه زیادی برای رسیدن به نقطه مطلوب در نظام بینالملل دارد، لکن میتوان گفت سیاستهای میرضیایف به صورت نسبی تا حدود زیادی موفق بوده است.
سومین و مهمترین مولفه سیاست خارجی میرضیایف را اما میتوان در موازنه میان شرق و غرب در نظر گرفت. ازبکستان به خوبی میداند سیاست خارجی در آسیای مرکزی پیچیدگی مضاعفی در مقایسه با دیگر نقاط جهان دارد و نمیتوان بدون در نظر گرفتن پایگاه سنتی قدرتهای شرق همچون روسیه و چین، درها را به روی کشورهای غربی گشود. طبیعتاً موازنه مثبت به سوی غرب، مطلوبترین گزینه میرضیایف برای بازسازی تعاملاتش با غرب باشد. در این راستا ازبکستان تلاش کرده تا ضمن به رسمیت شناختن منافع امنیتی روسیه و مشارکت در پروژههای بلندمدت چین در آسیای مرکزی، در حوزههای اجتماعی و اقتصادی مناسباتش با غرب را توسعه دهد.
میرضیایف اگرچه برای طی کردن پلههای توسعه ازبکستان نگاه ویژه و خوشبینانهای به غرب دارد، اما نباید این نکته را نیز از نظر دور داشت که به هرحال او نیز در دولت پلیسی و امنیتی کریماف رشد یافته و به بالاترین سطوح ممکن رسیده است. طبیعتاً او بهتر از هر سیاستمدار دیگری در اوراسیا از تهدید انقلابهای رنگی در کشورش و یا تکرار سناریوهایی مشابه بحران اوستیا و آبخازیا در گرجستان آگاهی دارد.
مقامات امنیتی ازبکستان به خوبی میدانند رویای تامین امنیت کشورهای اوراسیا در برابر روسیه از طریق پیوستن به ناتو یا برقراری و تحکیم اتحاد امنیتی و نظامی با کشورهای غربی صرفاً یک آرمان دستنیافتنی و غیرواقعبینانه است که حتی میتواند به قیمت از دست رفتن تمامیت ارضیاش منجر شود. لذا، در نخستین روزهای روی کار آمدن میرضیایف شاهد افزایش رفت و آمدها میان وزرای دفاع و دیگر مقامات امنیتی دو کشور بودیم.
هنوز بیش از 5 ماه از روی کار آمدن میرضیایف نگذشته بود که در ماه مه سال 2017 شاهد امضای قرارداد و تفاهمنامه همکاریهای نظامی و فنی میان شویگو و بردیاف، وزرای دفاع دو کشور در مسکو بودیم. امضای قرارداد خرید 10 هلیکوپتر تهاجمی پیشرفته می-35، توسعه گفتوگوها برای ساخت نیروگاههای هستهای در ازبکستان توسط روساتم، افزایش گفتوگوهای امنیتی در خصوص بحران امنیتی افغانستان و ارتقاء نقشآفرینی تاشکند در پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری شانگهای از دیگر زمینههای همکاری امنیتی ازبکستان با روسیه طی ماههای اخیر بوده است.
در حوزه اقتصادی اما شاهد آن بودهایم که ازبکستان با اعطای امتیازاتی در چارچوب پذیرش اصلاحات اجتماعی و سیاسی داخلی مد نظر غرب، در تلاش بوده تا از مزیتهای اقتصادی اروپا و ایالات متحده برخوردار شود. بیانیه میرضیایف و ترامپ در کاخ سفید مملو از کلیدواژههای اصلاحات غربی در ازبکستان بود. ارتقاء وضعیت حقوق بشر، مقابله با ساختار سیستماتیک کار کودکان، آزادیهای انسانی، لیبرالیسم اقتصادی، آزادی رسانهها و ... تنها گوشهای از اصلاحات مد نظر غربیها در ازبکستان است. سفر میرضیایف به اندیجان درست دو روز پس از بازگشت به ازبکستان از واشنگتن را میتوان اقدامی از سوی وی بهمنظور نمایش حسن نیت خود در پایبندی به اصلاحات مذکور دارد. حوادث اندیجان در سال 2005 یکی از اصلیترین اختلافات کریماف با ایالات متحده و غرب بود.
در ازای این اصلاحات اما غرب متعهد شده تا کمکهای اقتصادی را در قالبهای گوناگون بانکی، نهادی، مالی و حتی ساختاری به ازبکستان ارائه دهد. بنا بر آماری که بانک مرکزی ازبکستان از سرمایهگذاری خارجی در این کشور در سه ماهه نخست سال 2018 منتشر کرده، ایالات متحده در رتبه نخست قرار گرفته است. بر اساس این گزارش میزان سرمایهگذاری خارجی در ازبکستان به 4.3 میلیارد دلار افزایش یافته است. در همین راستا ایالات متحده 28%، چین 10%، بریتانیا10%، امارات متحده عربی 6%، روسیه 6%، ترکیه 5%، سوئیس، آلمان، هلند و سنگاپور هر کدام 4% در این سرمایهگذاری خارجی سهم داشتهاند.
علاوه بر این، ازبکستان طی این مدت وامهای متعددی را از بانکهای مختلف بینالمللی بهمنظور سرمایهگذاری در حوزه زیرساختها دریافت کرده است. همچنین اتحادیه اروپا نیز طی برنامهای در نظر دارد 168 میلیون دلار در قالب 25 پروژه در حوزههای مختلف توسعهای ازبکستان اجرا کند.
در خصوص عضویت این کشور در سازمان تجارت جهانی نیز هم ایالات متحده و هم اتحادیه اروپا قولهای زیادی دادهاند که بعضاً در قالبهایی همچون اعطای کمک 5 میلیون یورویی اتحادیه اروپا برای تسهیل عضویت، یا گفتوگوهای فنی و تخصصی با متخصصان آمریکایی اجرایی شده است.
در کنار این اقدامات اقتصادی غرب باید به تلاشهای روسیه و چین نیز در این راستا اشاره کرد. مسکو و تاشکند در آوریل سال 2017 طی رفت و آمدهای متعدد مقامات سیاسی و اقتصادی و همچنین شرکتها و بانکهای مختلف موفق به امضای 16 توافقنامه و قرارداد دوجانبه همکاریهای اقتصادی به ارزشی بالغ بر 3.5 میلیارد دلار شدهاند، اما طبیعی است مسکو در حال حاضر و بهویژه در شرایطی که پس از اعمال تحریمهای غرب، افزایش هزینهها در بحران اوکراین و سوریه، کاهش قیمت حاملهای انرژی که منجر به نصف شدن تولید ناخالص داخلی روسیه شده است، از چنین پتانسیلی برای ازبکستان برخوردار نیست و شاید این اقدام را صرفاً بتوان یک شوآف سیاسی برای نشان دادن این که روسیه یک آلترناتیو بالقوه در همه حوزههای آسیای مرکزی است، تعبیر کرد.
در این حوزه اما نقش پکن متفاوت است. حتی پیش از مرگ کریماف نیز چین و ازبکستان مناسبات اقتصادی گستردهای داشتند و طبیعی است میرضیایف تمایلی برای از دست دادن این مزیت نسبی ندارد، اما این که چین تا چه میزان در راستای اهداف سیاسی و امنیتی روسیه در آسیای مرکزی بتواند آلترناتیو اقتصادی مسکو باشد، پرسشی است که پاسخ دادن به آن در سیاست چینیها کمی سخت به نظر میرسد.
انتهای پیام/