میزگرد بررسی مشکلات فوتبال - اصفهان| واکاوی بیتوجهی به مربیان بومی در نصف جهان
در چند سال اخیر ۲ باشگاه سپاهان و ذوبآهن در سطح اول خود، فرصت چندانی در اختیار مربیان بومی قرار نمیدهند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، فوتبال اصفهان از دیرباز تا کنون مربیان بزرگ و صاحب سبک زیادی را به فوتبال ایران معرفی کرده است. بزرگانی مانند کربکندی، ابراهیمزاده، چرخابی، زاغینژاد و حاجرسولیها همگی برخاسته از مکتب فوتبال اصفهان هستند.
اما در چند سال اخیر 2 باشگاه سپاهان و ذوبآهن در سطح اول خود، فرصت چندانی در اختیار مربیان بومی قرار نمیدهند. اتفاق تلختر این است که هر 2 باشگاه، در صورت استفاده از مربیان بومی، تنها با تعداد مشخص و معدودی همکاری نمودهاند که عملاً راه برای ظهور و خودنمایی مربیان جوان اصفهان بسته است. نتیجه این اتفاق تلخ سرخوردگی بخش بزرگی از پیشکسوتان فوتبال اصفهان و سوختن سرمایههای این شهر است.
از طرفی دیگر کمیته فنی در باشگاههای اصفهانی نقش بسیار کمرنگی را ایفا میکند. تلخی این واقعیت آنجا گزندهتر است که در باشگاه ذوبآهن عملاً چیزی به نام کمیته فنی وجود ندارد و در سپاهان نیز اعضای این کمیته مسئولیتهای حاشیهای بر عهده دارند.
وجود این چالشها موجب شد تا میزگردی در دفتر تسنیم در استان اصفهان برگزار کرده و با حضور 2 تن از بزرگان عرصه فوتبال اصفهان دلایل این اتفاقات بررسی را بررسی کنیم.
این میزگرد با حضور حسن حاجرسولیها پیشکسوت و سرمربی تیم امید ذوبآهن و قاسم زاغینژاد پیشکسوت و سرمربی سابق سپاهان در دفتر خبرگزاری تسنیم اصفهان برگزار شد که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
تسنیم: فوتبال اصفهان مربیان بزرگ و صاحب سبک بسیاری دارد، اما در چند سال اخیر هر 2 باشگاه سپاهان و ذوبآهن تمایل چندانی به کار کردن با مربیان بومی ندارند. به نظر شما دلایل این اتفاق چیست؟
حاجرسولیها: فکر میکنم این موضوع مصداق این ضربالمثل معروف است که مرغ همسایه غاز است! جدای از این باید کسی پیدا شود که به مربیان اصفهانی اعتقاد و اعتماد داشته باشد. در زمانی آقای جرجوویچ سرمربی ذوبآهن بود و من به عنوان دستیار او در این تیم فعالیت میکردم. در زمان جرجویوچ تیم خوب نتیجه نمیگرفت و به همین دلیل او را کنار گذاشتند و دکتر ذوالفقارنسب را به عنوان سرمربی آوردند. من در کنار ذوالفقارنسب هم کار کردم و نتایج خوبی نیز به دست آوردیم.
ابراهیمزاده؛ ریسکی که در ذوبآهن جواب داد
زمانی که ذوالفقارنسب تیم را در هفته دهم تحویل گرفت، ذوبآهن در رده هفدهم جدول بود. در نیمفصل دوم ذوبآهن موفق شد به رده پنجم برسد. سال بعد با وجود اینکه ذوالفقارنسب نتایج خوبی را به دست آورده بود، اما آذری دست به یک کار خیلی بزرگ زد و ریسک بزرگی انجام داد و آن هم آوردن منصور ابراهیمزاده بود.آذری،ابراهیمزاده را به عنوان سرمربی ذوبآهن انتخاب کرد و شما دیدید که این مربی در طول 4 سال چه افتخاراتی را برای ایران، اصفهان و باشگاه ذوبآهن رقم زد.
من در آن زمان با ابراهیمزاده کار کردم و همراه با او تا فینال لیگ قهرمانان آسیا پیش رفتیم. بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟ ابراهیمزاده رفت و مدیریت عوض شد و به دست افرادی افتاد که چسبیده فوتبال بودند. ذوبآهن به مدت 2 تا 3 سال تا پای سقوط پیش رفت. بعد از آن دوباره ساختارسازی انجام دادند تا ذوبآهن جان گرفت. این مسائل ایرادات فوتبال ما است. چرا مدیری که خوب کار میکند، باید برود؟ چرا آذری الان دوباره این ریسک را انجام داده است؟ آذری با آوردن نمازیزاده ریسک بزرگی را انجام داده و ریسک کردن تاوان دارد.
زمان اعتماد به مربیان بومی کی فرا میرسد؟
به عنوان یک مربی از سال 52 فوتبالم را شروع کردم و در بالاترین سطوح فوتبال ایران بازی کردم، در تمام ردههای استانی و تیم ملی حضور داشتهام و نزدیک به 30 تا 32 سال است که به عنوان مربی فعالیت دارم. عذر میخواهم که خودم را مثال میزنم و منظورم خودنمایی نیست، اما قصد دارم بگویم در سطح آسیا اگر کسی افتخاراتی که من به دست آوردهام را داشت، من به آن فرد جایزه میدهم. کارم را از مدرسه فوتبال شروع کردم و تا تیم بزرگسال حضور داشته و با تمام ردهها مدال دارم و روی سکو رفتهام. آیا وقتش نیست که من فرصتی داده شود؟ نمیدانم چه کسی باید این کار انجام دهد، ولی واقعاً وقت فرصت دادن به امثال من یا آقای زاغینژاد یا دیگران نیست؟ باید این فرصت را بدهند و من فکر میکنم این رسالت تا حدی هم به دوش رسانهها است.
زاغینژاد: صحبتهای آقای حاجرسولیها حرف من هم هست، اما در انتخاب مدیران مشکلاتی وجود دارد. انتخاب مدیران ورزشی بحث همیشگی در ورزش است و چکیدههای ورزش که حسن حاجرسولیها به آن اشاره کرد، میتوانند در انتخاب درست و برنامهریزی مناسب به باشگاههای ما کمک کنند. متأسفانه بسیاری از مدیران بر اساس سلیقه شخصی تصمیم میگیرند و زمانی که کار کارشانسی صورت نگیرد سلیقهها نمیتواند در اجرا موفق باشد. وقتی مدیری بر اساس سلیقه تصمیم میگیرد و بدون مشاوره با انسانهای کاربلد اقدام میکند، مشکلاتی پیش میآید.
ار اتاق فکر قلعهنویی تا تصمیمات شخصی در سپاهان
یکی از مهمترین چیزهایی که در زمان همکاری با قلعهنویی در سپاهان در مورد این مربی لمس کردم، استفاده او از مشاوران بود. در سپاهان اتاق فکر داشتیم و در آن پس از شنیدن نظر همه حتی کوچکترین عضو کادر فنی، تصمیم میگرفت. طبیعی است که وقتی چند نفر در مورد یک موضوع همفکری میکنند، خروجی آن که نظر جمع است خروجی بهتری است تا اینکه مربی بگوید کاری که من میگویم درست است. متأسفانه این اتفاق به دفعات در فصول گذشته رخ داده است.
در کشورهای مدرن، تصمیمات مهم ابتدا در اتاق فکر به مشورت گذتشه و سپس اجرا میشود، اما متأسفانه در کشور ما ابتدا تصمیمات را اجرا میکنیم و تاوانی برای آن میپردازیم و سپس میخواهیم آن تصمیم را اصلاح کنیم و این مشکل نه تنها در ورزش که در صنعت و فرهنگ و هنر ما هم دیده میشود.
مسعود تابشکه خودش از چکیدههای فوتبال است، حرف ما را درک میکند و اگر حتی نظر ما را نپذیرد ما میپذیریم که او با نظر کارشناسی و تعامل منطقی درخواستمان را نپذیرفته است. اگر این اتاق فکر در هر جایی قبل از اجرا تصمیمات خوب بگیرد، طبیعی است که نتیجه خوبی هم در بر خواهد داشت.
تسنیم:شاید مصداق این اتاق فکر در باشگاههای فوتبال همان کمیته فنی باشد که در فصل گذشته در مورد باشگاه سپاهان بسیار به آن اشاره میشد. نقش و عملکرد کمیته فنی در باشگاههای اصفهانی چگونه است؟
زاغینژاد: من 7 دوره کمک مربی تیم بزرگسالان سپاهان بودم و در مقطعی که با رفتن استیماچ سپاهان دچار بحران شد، در 5 بازی آخر سرمربیگری سپاهان را بر عهده گرفتم. همچنین در چند مقطع عضو کمیته فنی باشگاه بودم، اما کمیته فنی تعریفی دارد که متأسفانه ما آن را نمیدانیم در اجرا بسیار مشکل داریم.
ترس سرمربیان ایرانی از کمیته فنی
خیلی از سرمربیان ما اصلاً کمیته فنی را قبول ندارند و آن را مقابل خود میبینند. در حالی که در باشگاههای بزرگ دنیا اعضای کمیته فنی به عنوان مشاوران بزرگ به مربی کمک میکنند، اما سرمربیان ایرانی اصلاً کمیته فنی را قبول ندارند و به آن احترام نمیگذارند و کمیتههای فنی در کشور ما تأثیرات چندانی در تصمیمات آنها ندارند. البته من امیر قلعهنویی را در مشاوره گرفتن فردی بسیار قوی میبینم و سوابق وی نشان از موفقیت او است. سپاهان تمام ابزارهای لازم را دارد و درصد موفقیت قلعهنویی میتواند بسیار بالا باشد. قلعهنویی ریسک نمیکند و اصول و قواعدی دارد که برای همه قابل احترام است.
حاجرسولیها: در ذوبآهن کمیته فنی شکل و شمایل چندانی ندارد و فقط آقای آذری چند مشاور دارد که با این افراد مشورت میکند. در ذوبآهن چیزی به نام کمیته فنی و اتاق فکری وجود ندارد. تصمیمگیری با خود مربی و سرمربی همراه با دستیارانش است. در باشگاه ذوبآهن برنامهای وجود ندارد که با کسی صحبت شود و یا در خصوص تیم بزرگسالان برنامهریزی صورت بگیرد و یا کلاسی برگزار شود. اما آذری مشاورانی دارد که در جذب بازیکن و یا مربیان به او مشاوره میدهند، اما به طور کلی در باشگاه ذوبآهن چیزی به نام کمیته فنی نداریم.
همانطور که آقای زاغینژاد گفت یک عده از مربیان کمیته فنی را رقیبی برای خود دیده و فکر میکنند اعضای کمیته به دنبال این هستند تا اشتباه و لغزشی از آنها سر زده و جای او را بگیرند. متأسفانه فرهنگ و تفکر استفاده از کمیته فنی را نداریم. ما تفکرات حرفهای نداریم و از فوتبال حرفهای تنها اسمش را یدک کشیده و تنها پرداختهایمان حرفهای است. هیچ جای دنیا این گونه نیست.
تسنیم:یکی از وظایف مهم کمیته فنی در فوتبال روز دنیا، نظارت بر نقل و انتقالات باشگاهها است. آیا کمیته فنی در باشگاههای داخلی به این وظیفه مهم عمل میکنند و یا عملاً اجازه وارد شدن به این حوزه را دارند؟
حاجرسولیها: در فوتبال ایران ممکن است حتی مربی خبر نداشته باشد که باشگاه دارد با یک بازیکن قرارداد میبندد. همانطور که سالهای سال در خیلی از باشگاهها این اتفاق افتاده است. باشگاه یک بازیکن را جذب کرده و بعد مربی گفته است که آن بازیکن را نمیخواهد. کارهایی انجام میدهیم و برخی باشگاهها طوری عمل میشود که شوکهکننده است. بازیکنان خارجی که وارد فوتبال ما میشوند چرا 4 بازی انجام میدهند و بعد میروند؟ در حالی که ما بابت آنها پول زیادی را باید هزینه کنیم. دلیلش همین سوال شما است. ما بلد نیستیم که الگوبرداری درستی انجام دهیم و حاضر نیستیم که از کشورهای پیشرفته و فوتبال روز دنیا الگوبرداری کنیم.
انتهای پیام/ع