سرود تیم ملی در جام جهانی اثری معمولی است / شتاب در ساخت
حسین پرنیا معتقد است که سرود تیم ملی فوتبال کشورمان برای جام جهانی کیفیت لازم را ندارد و شعر، آهنگسازی و خواندن این سرود از شتابانبودنِ ساختش خبر میدهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، تنها چند روز تا آغاز جام جهانی 2018 روسیه باقی مانده است. امسال نخستین سالی است که جام جهانی برای ما تنها در فوتبال خلاصه نخواهد شد. این بار هنر و فرهنگ هم کنار فوتبال هستند. ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران تا چند روز دیگر به روسیه اعزام میشوند تا در سه شهرِ این کشور (شهرهایی که ایران در آنها بازی دارد) به اجرای کنسرت بپردازند. ارکستر در این اجراها سرود رسمی تیم ملی بهخوانندگی سالار عقیلی را هم اجرا میکند.
در روزهای گذشته دیدگاههای مختلفی درباره سرود تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی، مطرح شده است. این بار اما حسین پرنیا آهنگساز و نوازنده سنتور درباره این اتفاق یادداشتی نوشته و آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است. در ادامه متن یادداشت حسین پرنیا را میخوانید:
خوشبختانه دیگر همه چیزمان به همه چیزمان میآید. آنچه بخواهم در موردِ این بحث بگویم، همگان جامعتر و شیواتر در بیان و فکر خود دارند، لذا میروم سر اصل موضوع.
اینکه تیمِ "ملی" رهسپارِ "جامِ جهانی"ست، خبرِ خوشحال کننده و باغروریست. دیگر اینکه همراهِ تیم ملی قرار است گروهِ موسیقی نیز ایفای نقش کند و به این غرور بیفزاید خیزِ خوشحالی دیگر. همچنین باعث شور و شادی و تبسم است این بازیهایی که تنها بازیِ شادمانهاند تا ملتها بتوانند چند روزی مزه اتحاد و مردمدوستی و... را در یک جام سر کشند و لحظههایی زندگی کنند.
اما...
آنچه موردِ نظر است اینکه چرا ما نمیتوانیم فرصتهای بهرنج دستداده را قدر بدانیم و در سکوهایی که مخاطب ما جهان است ویترین درخشندهای بر پا کنیم و حرفی در خور از این تریبون اعلام کنیم.
چرا نمیخواهیم بعد اینهمه ضرر و زیان و... به قاعده برنامه برویم و با طرح و برنامه به مسائل کلیدیِمان بپردازیم؛ آنهم موردِ مهمی که طعمِ هنر و بوی فرهنگ دارد.
سرودی در قد و قامت برنامهای اینچنین نیازمند طرح و برنامهریزیست، نه آنکه با معمولیترین نگاه آن را روانه جام جهانی کرد.
البته سالهاست این گونه بیتدبیریها ریشه زده است به جان. کلامِ این سرود، ساختنِ موسیقی این سرود شاید برای مصرف داخلی آنهم در پخش یک برنامه تلویزیونی برای یک یا چند بار پخش مورد استفاده قرار گیرد وبس. اما در هیبتِ جامی جهانی آنچنان معمولی بهنظر میرسد که جای هیچ حرفی باقی نمیگذارد.
خوانندگی این سرود هم شاید دلی به چنگ زده باشد اما به هیچ روی چنگی به دل نزده است. سالار عقیلی خوانندهای گرمصدا و دارای ویژگیهای خوبیست اما گویی هیچ سعی در خواندنی بهتر نداشته و همان شتاب که در ساخت و کلام و ... بوده در خوانش هم دخالت داشته است. با آنکه آنچه باعث شده این سرود روی آنتن مطبوعات برود همین نام سالار است. نمیتوانم خردهای بگیرم به خواننده، چرا که کاری آماده شده است و او دعوت به خواندن. میتوانست نپذیرد اما چاره در خواندن و نخواندن نیست. مهم نقد به چگونگی کار است که دارای ویژگیِ ساختار نیست.
نگاهی دقیق در سرود رسمی تیم ملی نشان میدهد که این اثر کیفیت هنریِ چندانی ندارد و بهوضوح معلوم است این اثر با شتاب ساخته شده است. این گونه شتابهای فرهنگ به هیچ روی بهنفع فرهنگ و هنر ایران نیست. افراد بیاطلاع از وسعت پیام فرهنگی، با بیتدبیری و بیبرنامگی آثاری اینچنین را شکل میدهند که در نهایت آوردهای برای فرهنگ و هنر ایران نخواهد داشت.
دیگر اینکه واژههای ذهنپرکن مانند ارکستر ملی ... یا ارکستر سمفونی... برای چنین سرودهایی بهکار گرفته نشود بهتر است چرا که از ارکستر ملی بگذریم نام ارکستر سمفونیک مفهومی و معنایی دارد که بهتر است بهخاطر مخاطبفریبی این واژهها را تخریب نکرده و بگذاریم حداقل نام این واژهها سالم بماند.
کاش همان سرود "ای ایران "را انتخاب میکردند. باور کنید کاری که توانسته چند دهه ورد زبانِ عام و خاص قرار گیرد و کلامی که بوی فرهنگ و عزت و غرور ملی میهنی دارد و از کوچک تا بزرگ در حافظه دارند، سرودی ملیست. اینچنین موسیقیهاست که نشانی از فرهنگ ما را به جهانیان میدهد.
البته نیک میدانم که ارکستر در سفر به روسیه و اجراهایی که در شهرهای این کشور دارد، رپرتواری وسیع در نظر گرفته که بیشک دیگر قطعهها میتواند سطحِ کیفیِ ارکستر و البته تسلطِ رهبر ارکستر و نوازندگان را به مخاطبان نشان دهد. در نهایت میتوان گفت رفتنِ ارکستر به جام جهانی فوتبال، اتفاقی خوب و فرخنده است که میتوانند با برنامهریزیِ دقیق و بهتر، به بهترین شکل انجام شود.
بگذارید بیگانگان به فرهنگ ایران ما نشانهها را درست دریافت کنند تا بتوانند درکی درست از فرهنگ و هنر و جامعه ما داشته باشند. فرصت "جام جهانی" فقط فرصتی برای فوتبال ما نیست، بلکه فرصتی فرهنگیست که ما با هزینههای بسیار زیاد به دست میآوریم، پس میشود با این مقوله بهتر و دقیقتر برخورد کرد.
انتهای پیام/*