ایرانیها واقعا کتاب نمیخوانند؟
بعضی گزاره های غلط انقدر تکرار می شوند تا برای افکار عمومی به یک موضوع پذیرفته شده تبدیل میشوند. یکی از این گزارههای غلط آمار کتابخوانی ایرانی و مقایسه سرانه مطالعه ایران با دیگر کشورهاست.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، «اگر کتاب می خواندیم که وضعمان این نبود» «ایرانی ها اصلا اهل مطالعه نیستند» « ما روزی یک دقیقه هم مطالعه نمی کنیم درحالی که خارجی ها همه جا با خودشان کتاب دارند» این جملات کلیشه ای را زیاد درباره کتابخوانی مردمان کشورمان شنیده ایم.
مشخص نیست اولین بار چه کسی ادعا کرد که سرانه مطالعه در کشور ما بسیار پایین است و اگر بخواهیم خیلی خوشبینانه نگاه کنیم حداکثر روزی یک دقیقه مطالعه می کنیم! اما این جملات همیشه همراه یک سری تعریف و تمجید از کتابخوانی افراد دیگر فرهنگ ها یا همان خارجی ها(!) می آید. می گوییم خارجی چون گوینده هیچوقت مشخص نمی کند منظورش از خارج کجاست اما همه یک فامیل دارند که در سفر به خارج! همه مردم را در همه وقت در حال خواندن کتاب دیده است.
اما آمارها می گوید که واقعیت با این کلیشه ی به شدت تکرارشونده تفاوت دارد و البته دلایل زیادی هست که باعث می شود فکر کنیم ما مردم کتابخوانی نیستیم.
سرانه مطالعه یعنی چه؟
درباره کتابخوانی زیاد از کلمه «سرانه مطالعه» استفاده می کنیم اما کمتر کسی معنی دقیق آن را می داند. شاید برای خیلی از ما واژه سرانه مطالعه فقط خواندن متن به صورت کاغذی را تداعی کند اما واقعیت فراتر از این است و البته همه تعاریف هم همه ابعاد مطالعه کردن را در نظر نگرفته اند.
مثلا نهاد کتابخانه های عمومی کشور، همه کتابها، روزنامه ها و نشریات غیر روزانه چه به صورت مکتوب باشند و چه به صورت مجازی را جزء محتواهای خواندنی حساب می کند. این آمار شامل قرآن و ادعیه هم می شود.
از آن طرف مرکز افکارسنجی و رصد فرهنگی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اسلامی به جز محتواهای رسمی مکتوب و اینترنتی، محتواهای غیر رسمی مثل وبلاگ، ایمیل و مطالعات کاری را هم محاسبه می کند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه « سند مطالعه مفید» خواندن هرنوع متن مکتوب را جز خواندن حساب کرده است که شامل زیرنویس تلویزیون و بنر تبلغیاتی و حتی پیامک هم می شود.
حالا با اینهمه تعاریف مختلف از سازمان های رسمی آیا باز هم می شود درباره سرانه مطالعه در ایران به راحتی قبل قضاوت کرد؟
آمارها به طور غیرواقعی کم با زیاد هستند
اینکه سازمان متولی و البته غیرمتولی! تعریف دقیقی از سرانه مطالعه ارائه ندادند، باعث شده آمارها هم در این زمینه بسیار متفاوت باشد.
مثلا چندسال پیش بعضی سایت های اینترنتی اعلام کردند که ایرانی ها 2 دقیقه در سال مطالعه می کنند که بسیار غیرواقعی به نظر می رسید اما حرف دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی هم که بعد از این ماجرا، آمار کتابخوانی ایرانی ها را 79دقیقه در روز بیان کرد هم به همان اندازه غیرواقعی به نظر می آمد.
اما واقعیت این است که هیچ نظرسنجی دقیقی هم در این باره در کشور ما انجام نمی شود و در نظرسنجی یا آمارگیری فراگیر از مردم درباره میزان کتاب خوانی آنها سوال نمی شود. از طرف دیگر یکی از راه های تعیین سرانه مطالعه در هر کشور رابطه تیراژ کتاب با فروش آن است که در کشور ما خیلی از اوقات تیراژ واقعی نیست و یا آماری از آن ارائه نمی شود.
نبود تعریف دقیق از سرانه مطالعه و نبود مرجعی رسمی که به طور علمی و دقیق آمار کتابخوانی ایرانی ها را مطالعه کند، باعث شده تا اعدادی که درباره میزان خواندن کتاب صحبت می کنند، به طور غیرواقعی زیاد یا کم باشند.
کی از همه کتاب خوان تره؟!
در سال 2015 رتبه بندی از مطالعه کتاب و نشریات در برخی کشورهای جهان منتشر شد که برخلاف تصور خیلی ها رتبه اول آن یک کشور اروپایی نبود. بلکه هندی ها بودند که 112 دقیقه در روز مطالعه می کردند. ژاپن و چین رتبه های بعدی را داشتند و اولین کشور اروپایی این لیست انگلیس با 68 دقیقه مطالعه در روز و در رتبه چهارم بود. در این آمار، برای ایران 13دقیقه مطالعه در روز گفته شده بود.
از آنطرف یورونیوز خبری را از قول موسسه آمار اروپا منتشر کرده و نوشته است که خانواده های اروپایی به طور میانگین تنها 1.1 درصد از هزینه های مصرفی خود را به خرید کتاب، روزنامه و لوازم التحریر اختصاص می دهند که کمتر از نصف هزینه های تفریحی در میان اروپایی است.
این آمار می گوید که در سال 1995، 1.8 درصد هزینه های خانوار اروپایی ها صرف اقلامی مثل کتاب می شد و طی این سالها این رقم کاهش یافته است.
از آن طرف یورونیوز طبق یک نظرسنجی از سال 2008 تا 2015می گوید که هر اروپایی به طور میانگین فقط 10دقیقه در روز مطالعه می کند. بدین ترتیب فرانسوی ها با 2دقیقه و مردم استونی با 13دقیقه مطالعه کمترین و بیشترین سرانه مطالعه در اروپا را دارند.
کتابخوانی از ضرورت های یک زندگی آگاهانه است. به همین خاطر در شاخص رشد توسعه هر کشور آمار کتابخوانی، تیراژ کتابها و میزان فروش آنها هم به حساب می آید.
اگرچه شایعه قدیمی که مردم ایران را دور از کتاب معرفی می کند این روزها با آمار و ارقام رد شده است اما باز هم این آمار در مقایسه با بسیاری از کشورها آمار پایینی است. پرورش و تربیت هر نسل و ساختن آینده ای بهتر از گذشته از طریق محتواهای کتابهای خوب و مطالعه مفید به هر جامعه ای منتقل می شود.
منبع:مهر
انتهای پیام/