خراسان جنوبی| خیران بیرجندی ۲۰۰ میلیون تومان برای آزادی زندانیان جرائم غیرعمد کمک کردند
گلریزان سنتی است الهی و انسانی که به واسطه آن بسیاری از زندانیان جرائم غیرعمد به دل خانوادههای خود بر میگردند که در چهاردهمین جشن گلریزان شهرستان بیرجند ۱۵۹ خیر ۲۰۰ میلیون تومان برای آزادی زندانیان جرائم غیر عمد کمک کردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، هنوز افطار نکرده بود با آنکه ساعتها به برگزاری جشن باقیمانده بود اما با شور و استرس زیاد خود را به سالن مخابرات رسانده بود تا اولین نفری باشد که در سالن حضور مییابد، در یک دستش تسبیح بود و در دست دیگرش قرآن و با نگاه به آیات سرش را بالا میگرفت و زیر لب با خدا نجوا میکرد.
جلو رفتم تا از پریشانی و استرسی که در چشمانش موج میزد از او بپرسم، خود را لیلا معرفی کرد، لیلایی که به گفته خودش در سن 14 سالگی طعم تجربه حوادث و اتفاقات زیادی را در زندگی چشیده است، دختری که باید مانند دیگر هم سن و سالانش به فکر درس و برنامهریزی برای آینده باشد اما چند سالی است که فکر و ذهنش راهی برای آزادی پدر و راهی برای جور کردن طلب پدرش است.
دختری که شبها در خواب با پدر صحبت میکند، او باید در کنار مادر برای خواهر و برادرانش هم پدری کند. حرف که میزند اشک در چشمانش حلقه میبندد بغض گلویش را میگیرد، دستانش به لرزش میافتد و یادی میکند از سالهایی که پدر درخانه بود و سر سفره با وجود همه نداری اما خانواده دور هم جمع بودند.
افطار و سحرهای بدون حضور پدر
علت به زندان افتادن پدرش را که از او پرسیدم سرش را تکانی داد و گفت: همه چیز با تصادف شروع میشود، پدرم ابتدا کارگر یک شرکت بود اما به دلیل بیمه نبودن و به بهانههای مختلف او را از کار بیکار کردند و مجبور شد برای درآوردن خرج و مخارج زندگی راننده ماشینهای سنگین شود و برای مردم کار کند.
او مجبور بود تنها در دل شبهای تاریک در جاده رانندگی کند و در یکی از شبهای سرد زمستان در حالی که چند روز پشت فرمان ماشین رانندگی کرده و خسته بود ناگهان یک لحظه خواب به سراغ چشمانش میآید و در یک چشم بر هم زدن با اتومبیلی تصادف میکند که راننده اتومبیل قطع نخاع میشود و از آنجایی که ماشین بیمه نداشت و به دلیل نداشتن دیه به زندان افتاد و الان چند سال است افطار و سحرهای ماه رمضان را بون پدر میگذارنیم.
امشب به امید آزادی پدر از عصر به سالن مخابرات آمده است تا به امید خدا شاهد آزادی پدرش باشد و شاید با آزاد شدن پدرش خوابهای او نیز تعبیر شود، خوابهایی که هر شب پدر را در آغوش میکشید و از نبودن او در گذران روزهای سخت زندگی میگفت.
صحبتهای لیلا که تمام شد، مادری میانسال با پشتی خمیده و عصایی در دست وارد سالن شد با اینکه هنوز جمعیت زیادی نیامده بود و صندلیهای سالن خالی بود اما او به دنبال جایی برای نشست بود انگار به دنبال مکانی میگشت که نزدیک ترین جا برای دیدار زندانیان باشد به سمتش رفتم و نامش را پرسیدم.
نامش گل بانو بود که از این دنیا تنها یک پسر و یک دختر نصیبش شده و همسر مریضی که سالها در کنج خانه افتاده است.
گل بانو از روزگاریی گفت که همه خانواده دور هم جمع بودند و روزگار بر وفق مرادشان بود اما به یک بار در یکی از روزهای بهاری محمدرضا وقتی به خانه آمد حرف از ازدواج و عاشق شدن زد.
گل بانو آن روز حرفهای محمدرضا را شاید زیاد جدی نگرفته بود اما بعد از چند روز محمدرضا قرار خواستگاری را از طرف خود معین کرده بود و گل بانو باید به خواستگاری دختری میرفت که مهریه آن دختر با وضعیت زندگی محمدرضا تطابق نداشت.
فریب جمله "چه کسی مهریه را داده و گرفته" را نخوریم
گل بانو میگوید آن شب در مراسم خواستگاری نسبت به این مهریه اعتراض داشتم اما محمدرضا برای ازدواج با دختر اصرار داشت و گفت یا همین یا هیچ دختری را دیگر نخواهم گرفت.
گل بانو که آرزویش دیدن محمدرضا در لباس دامادی بود با ترس و نگرانی با مهریه بالا موافقت میکند و مادر عروس برای اینکه آب در دل گل بانو تکان نخورد میگوید "نگران نباشید از قدیم گفتند مهریه رو چه کسی داده و چه کسی گرفته" و با این جملات بود که بعد از چند روز محمدرضا و راضیه با هم ازدواج کردند.
هنوز از ازدواجشان مدت زیاد سپری نشده بود که روز به روز اختلافات محمدرضا و راضیه شدت میگرفت و وساطتهای بزرگترها هم بی فایده بود.
خواب میلههای زندان برای گل بانو با زندانی شدن پسرش تعبیر شد
راضیه پا در یک کفش کرده بود که اگر قرار باشد با محمدرضا زندگی کند باید مهریهاش را دریافت کند و درست از آن چیزی که گل بانو میترسید به سرش آمد و خواب میلههای زندان برای گل بانو تعبیر شده بود.
این گونه بود که محمدرضا به خاطر نداشتن مهریه به پشت میلههای زندان افتاد و گل بانو با وجود همسری مریض و سالمند یک پا در زندان و پای دیگرش برای پرستاری از همسر مریضش در بیمارستان بود.
او آن شب آمده بود تا بلکه در جشن گلریزان با کمک هدایای خیران و مردم شاهد آزادی محمدرضا باشد.
گل بانو کوهی از غصه و غم بر دلش بود و در یک جمله به همه جوانان توصیه کرد گول جمله چه کسی مهریه را داده و چه کسی گرفته نخورید و همین جملات و اشتباهات است که زندگی ما را تباه کرده است.
مدیرکل زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی خراسان جنوبی گفت: در چهاردهمین جشن گلریزان در بیرجند 159 خیر 200 میلیون تومان علیالحساب برای آزادی زندانیان جرائم غیر عمد کمک کردند.
هاشمی با بیان اینکه در زندانهای خراسان جنوبی 180 زندانی جرائم غیرعمد داریم که 24 میلیارد تومان بدهکاری دارند افزود: 139 نفر از زندانیان جرائم غیرعمد استان، محکومیتهای مالی زیر 200 میلیون تومان دارند که مجموع آن 17 میلیارد تومان است.
وی اظهار داشت: کمکهای جشن گلریزان برای زندانیان دارای محکومیت مالی زیر 200 میلیون تومان هزینه میشود که از این تعداد 112 نفر بدهی مالی، 26 نفر بدهی مهریه و یک نفر نیز بدهی دیه است.
هاشمی با اشاره به اینکه زندانیان جرائم غیرعمد بدهکارند نه بزهکار گفت: سال گذشته با کمک 360 خیر و همچنین کمک 200 میلیون تومانی در جشن گلریزان، 109 زندانی جرائم غیرعمد استان آزاد شدند.
هنوز در زندانها افرادی حضور دارند که اگر به جرمشان نگاه کنیم شاید به اندازه یک لحظه پلک زدن در یک صحنه تصادف، یا پاس نشدن یک چک برشکسته شدند و یا مهریهای که نتوانسته آن را پرداخت کنند، باشد پس بیاییم نه تنها در جشن گلریزان بلکه در تمام ایام سال برای التیام و بازگشت سرپرست خانواری سری به زندانها بزنیم تا با کمکهای خود لبخند رضایت را بر لبان خانوادههای زندانیان جرایم غیرعمد بنشانیم و آبرویی را خریداری کنیم.
گزارش اعظم انصاری
انتهای پیام/ ع