شهرام کرمی کیست؟
روز گذشته به شکل غیررسمی از شهرام کرمی به عنوان گزینه مدیریت مرکز هنرهای نمایشی نام برده شد؛ اما شهرام کرمی آشنا برای هنرمندان کیست.
باشگاه خبرنگاران پویا - مجید گیاهچی
اخیراً شایعاتی مبنی بر انتصاب شهرام کرمی بهعنوان مدیرکل ادارهی هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر زبانهاست که پس از انتشار یادداشت و تایید مهندس مهدی شفیعی که هماکنون در این پست مسقر است، روز به روز گسترش و رواج بیشتری یافته است.
این جابهجایی در حالی است که تا کنون هیچ توجه، پاسخ و عکسالعملی نسبت به درخواست گروه قابلتوجهی از هنرمندان تئاتر از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر ابقای شفیعی مشاهده نشده که امیدوارم این بیتوجهی بیش از این به درازا نکشد و پاسخی متناسب ارایه شود.
اما شهرام کرمی کیست؟ با اشاره به اینکه احتمال خطاهایی کوچک در آنچه در پی خواهد آمد وجود دارد، تلاش میکنم کرمی را که برای گروه بزرگی از هنرمندان تئاتر شخصیتی شناختهشده و مورداحترام است، معرفی کنم:
شهرام کرمی متولد سال 1351 در کرمانشاه و بزرگشده در اسلامآباد غرب، کُرد است. در کودکی پدر و بعدتر برادرش را از دست داده و اینها بهعلاوهی وقوع جنگ، موجب خودساختگی و اتکای او به خود شده است. از نظر اعتقادی تمایلات عمیق و ریشهای مذهبی دارد هر چند موضوع مذهب برایش امری درونی است.
تحصیلاتش علاوه بر گذراندن دورههایی در حوزه هنری، دریافت لیسانس (1375) و فوقلیسانس (1379) از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی است و نشان درجه یک هنری (معادل دکتری) را در سال 1394، از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده است.
24 نمایشنامه چاپشده دارد و در 22 پروژه اجرایی اکثراً بهعنوان نویسنده و کارگردان فعالیت داشته و 17 بار جایزه و تقدیر، دریافت کرده است. بیشتر آثارش متاثر از دوران کودکی در مورد مسائل و موضوعات مرتبط به جنگ است و اکثرشان در حد متعارف و معمول تئاتر ایران، هر چند البته بهنظر من در آخرین اجرای صحنهایاش از این سطح فراتر رفته است.
از سال 1376 کارمند سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است و علاوه بر مشاغل و مدیریتهای مختلف در این سازمان، از سال 1378 تاکنون مدیر امور نمایش این سازمان است که احتمالاً طولانیترین و مستمرترین دورهی مدیریتی در این سازمان محسوب میشود.
علاوه بر تدریس در دانشگاههای مختلف ایران و منجمله بهنظرم در کردستان عراق و افغانستان و داوری جشنوارهها و مسابقات متعدد و عضویت در شوراهای مختلف، مدیریت دفتر تئاتر خیابانی (4 سال)، مدیریت تالار هنر (9 سال)، دبیر اجرایی جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان (3 دوره)، دبیر جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان (5 دوره)، دبیر جشنواره تئاتر شهر (هر 6 دوره)، مدیریت پردیس تئاتر تهران (خاوران) و ... را برعهده داشته است و عموماً از فعالیت او اظهار رضایت شده یا حداقل مخالفت جدیای با او نشده است.
همین موضوع و تمایل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ایجاد رضایت حداکثری و بهتر است بگویم ممانعت از بروز حاشیه و اعتراض (متاسفانه بهعنوان تنها برنامه و سیاست قابلتشخیصی که دنبال میشود)، احتمالاً منجر به انتصاب او شده است.
روی خوش، خیرخواهی و همراهی (برخلاف تجربیات تلخ جامعهی تئاتر در برخورد با مدیران بدخواه و بداندیش و مغرور و سالوس و گاه فاسد) از خصوصیات مثبت؛ و اندکی محافظهکاری و تلاش برای جلب رضایت همگان (که برخلاف ظاهر آن در سرزمینی که مفاهیمی چون عدالت و برابری و قانومندی دچار مشکلات و نارساییهایی است و برخی سهمخواهیها در اثر تکرار به حق تبدیل شده) از نقاط ضعف اوست.
علیرغم این پرونده نسبتاً پرکار با موقعیتهایی که عموماً برخی حتی با داشتن بخش کوچکی از آن، بار خود را بستهاند، وضعیت مالی بسیار معمولی و متعارفی دارد که نشاندهنده آن است که تا این لحظه توانسته سلامت خود را حفظ نماید که آرزو میکنیم مستدام باشد.
ضمناً یک نقطهضعف دیگرش البته در سیستم مدیریتی نامناسب ما آن است که آقازاده و ...زاده و دارای ژن برتر نیست و وصل به حلقهها و باندها و دار و دستههای مافیایی و رسانهای و ... و این یعنی اگر جامعهی تئاتر پشت سرش نباشد در مناسبات نادرست رایج، بسیار آسیبپذیر خواهد بود.
و اما چند نکتهی کلی مدیریتی: در کشور ما انتخاب مدیر عموماً نه بر مبنای شایستگی صرف (حال با استثناهایی) که بر مبنای حرفشنوی و هماهنگی با مدیر ارشد و بالادستی است، در جایی که حتی مهمترین مقامات اجرایی کشور هم نمیتوانند مسئولیت بیش از حداکثر 40% از مسائلی که به آنان مرتبط است، بپذیرند و در آن نقش داشته باشند و جای منتقد و پاسخگو بهشدت مخدوش شده، وضعیت دیگر مدیران روشن است و تنها میتوان عملکردشان را بر مبنای همان 30 تا حداکثر 40% امکان تاثیرگذاری سنجید.
نظر به پیچیدگی امور و نقش موثر بازیگرانی متعدد در هر موضوع و منجمله تئاتر، اصولاً حل فوری و کامل مشکلات، از جمله مشکلات تئاتر و حصول دستآوردهای بزرگ، امکانپذیر و شدنی بهنظر نمیرسد و اگر تنها بتوان جلوی عقبگرد و ضرر بیشتر را گرفت یا در جا نزد و تنها اندکی رو به جلو حرکت کرد و دستآوردهایی کوچک داشت، در ارزیابی فعلی مدیریتی، پیروزیای بزرگی محسوب میشود.
بنابراین ضمن آنکه با توجه به جمیع جهات توقع فراوانی نمیتوان از آقای کرمی یا هر مدیر منصوب دیگری داشت، بر مبنای برخی سوابق و تمایلاتی که در گذشته از خود بروز دادهاند، موارد زیر پیشنهاد میشود:
- بر جسارت، ایستادگی و شهامت خود در نسبت با آنچه تا کنون بوده بهمراتب بیفزاید که با توجه به ریشهی کردی تبارش امکان بالقوهی آنرا دارد.
- قرار نیست یک مدیر همهکاره و همه فن حریف و متخصص در تمامی امور باشد، کافی است یک تیم خوب و همراه انتخاب کند. گروهی شفاف و علنی (و نه پشتپرده) از مشاوران که امکان اعمال بهرهگیری از خرد جمعی را فراهم نماید.
- تا جای ممکن به فضای تعامل و گفتوگو کمک کند، به اینکه حقیقتاً و عمیقاً به اندیشه و نظرات احترام میگذارد و تمایل به تغییر و تحول را علناُ نمایش و نشان دهد.
- در جهت شفافیت، ایجاد امکان نظارت، قانونمندی و پاسخگویی، جلب مشارکت و همراهی و واگذاری حداکثری امور به هنرمندان حرکت کند و آمادگی پذیرش خطا، عذرخواهی و اصلاح خود و سیستمش را داشته باشد.
- مجموعهی تئاتر شهر همچنان که بهشکل صوری نماد تئاتر ایران است در شکل عملی هم بهجای دنبالهروی و آزمون و خطاهای مکرر میتواند پرچمدار و الگوی حرکت تئاتر ایران باشد و بر روی تمام دیگر مجموعهها و مراکز اثر بگذارد.
- دهها ظرفیت و امکان بالفعل برای گسترش تئاتر وجود دارد و علاوه بر تاکید بر دریافت سهم حداکثری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اصلاح مناسبات ناکارآمد، باید به سمت بالفعل در آوردن تا جای مقدور این امکانات حرکت کرد، از صدا وسیما و شهرداری و وزارت آموزش و پرورش و دانشگاهها و نهادها و ارگانهای فرهنگی هنری چون حوزهی هنری و کانون پرورش فکری و سازمان میراث فرهنگی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و بسیج و سپاه و نیروهای نظامی و انتظامی و نهادها و بنیادها و ... گرفته تا معادلهای همین تشکیلات در استانها و شهرستانها و تا و بهخصوص مجلس شورای اسلامی و ... (ایدهی آقای مهندس شفیعی برای ایجاد حداقل یک سالن بلکباکس بهترتیب در مراکز استانها و شهرهای مهم و سپس هر شهرستان و اختصاص بخش مشخصی از بودجههای استانی به تئاتر هم ایدهای قابلتوجه و قابلپیگیری است).
اما بیشک در این مسیر پرزحمت و کمامید به حصول نتیجه، یک تشکیلات صنفی مقتدر و قوی بیش از هر نیرو و توانی میتواند همراه و همجهت بوده، در یک هماهنگی تا جای ممکن کامل، بیشترین فایده و سودمندی را عاید تئاتر بکند.
از یکایک هنرمندان، گروهها و تشکلهای تئاتری دعوت میکنم از طریق طرح خواستها، مطالبات و توقعات خود از آقای کرمی و مدیریت دولتی تئاتر، به او و تئاتر یاری رسانند.
انتهای پیام/