نویسنده آمریکایی: غرب رسانهها را به جان ایران میاندازد
«آندره ولتچک» نویسنده، فیلمساز و روزنامهنگار آمریکایی گفت: فشار روانی بر ایران از سوی غرب علیالخصوص آمریکا افزایش خواهد یافت؛ اشاره من به فشار اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک در قالب یک پروپاگاندای رسانهای است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، «آندره ولتچک» نویسنده، فیلمساز و روزنامهنگار آمریکایی ایجاد اغتشاش در ایران را گام اول آمریکا و غرب در تقابل با کشورهای مستقل مثل ایران میداند؛ استراتژیای که در برخی کشورها موفق بود و در برخی دیگر شکست خورد. به گفته وی از آنجا که آمریکا در آستین خود نیرنگهای بسیاری دارد گام بعدیاش فشار روانی در قالب پروپاگاندای رسانهای علیه ایران خواهد بود اما ایران هرگز بهطور مستقیم در معرض خطر حمله نظامی نخواهد بود؛ چراکه مردم ایران هرگز نمیخواهند سرنوشتی مثل مردم افغانستان یا عراق داشته باشند. ایران ستارهای روشن در منطقه است که با توسعه توانمندی دفاعی موشکی خود توانسته بازدارندگی قابلقبولی برای خود ایجاد کند.
فکر میکنید چرا کشورهای غربی سعی دارند به جای حمله نظامی از مردم علیه حکومت ایران استفاده کنند؟
ایران با توسعه توانمندی دفاعی موشکی خود توانسته بازدارندگی قابل قبولی برای خود ایجاد کند. علاوهبراین ایران تنها نیست و اگر غرب روزی جرات کند که علیه ایران از نیروی نظامی استفاده کند باید منتظر واکنش فوری از سوی بسیاری از کشورها باشد. متحدان ایران چون روسیه، چند کشور آمریکای لاتین و حتی به احتمال زیاد چین در قبال این اقدام بیکار نخواهند نشست اما در رابطه با نحوه حمایت این کشورها من نمیگویم که آنها بلافاصله ارتش خود را برای کمک ارسال و نبرد علیه آمریکا و نیروهای اروپایی را شروع میکنند، اما اطمینان دارم که ایران از حمایت و پشتیبانی قابلتوجهی از طرف آنها برخوردار خواهد شد که این حمایتها میتواند در قالب کمکهای معنوی، دیپلماتیک و شاید حتی نظامی باشد. حتی کشوری مانند ترکیه که سالهاست عضو مهم ناتو محسوب میشود در صورت حمله غرب به ایران بهشدت به این حرکت اعتراض میکند و احتمالا حتی تا ترک این اتحادیه نیز پیش خواهد رفت و هرگز اجازه حمله به ایران را از خاک خود نمیدهد. اما ایران از حمایت سایر دولتها و گروههای بانفوذ منطقهای همچون حزبا... در لبنان برخوردار خواهد بود و من شک ندارم که هر گونه حمله مستقیم علیه ایران منجر به درگیری گسترده نظامی در منطقه خواهد شد و غرب این را خوب میداند.
رویکرد استفاده از نیروی نظامی چه تفاوتی با استفاده از مردم یک کشور علیه حکومتشان میکند؟
غرب میداند که جنگ با ایران میتواند نتیجه عکس در پی داشته باشد و به احتمال بسیار زیاد به شکست و عقبنشینی بینجامد. اما استفاده از غیرنظامیان، سازمانهای غیردولتی به اصطلاح جامعه مدنی و برخی از عناصر ناراضی، بسیار «ایمنتر» است. به این ترتیب غرب میتواند تنش ایجاد کند و سپس همهچیز را وارونه جلوه دهد و بگوید ببینید، ما به شما گفتیم حکومت ایران بیرحم است و حاکمان آن بیرحمانه مردم خود را سرکوب میکنند. این استراتژی در بسیاری از کشورها جواب داد، در حالی که در کشوری مثل چین نتیجه عکس داد. استفاده از مردم در مقابل حکومت زمانی موفق میشود که مردم گیج شوند و به گروههای مختلف تقسیم شده باشند؛ راهکاری که در اوکراین، زیمبابوه و روسیه زمان «یلتسین» تا حدودی جواب داد اما درنهایت در ونزوئلا شکست خورد، اما هرگز در چین، کوبا و در روسیه 2018 یا در ایران کار نخواهد کرد. این استراتژی ماکیاولیستی ستیزهجویانه که بر تقسیم و به جان هم انداختن مردم استوار است، در سوریه شکست مفتضحانهای را تجربه کرد. هزینه استفاده ابزاری از مردم علیه کشورشان اغلب هزینهای به مراتب کمتر از اقدام نظامی دارد و غرب آن را در سرتاسر جهان، هر جا که دولتی به نفع مردمش کار میکند و سیاستهایش به نفع شرکتهای چندملیتی و منافع ژئوپلیتیک امپریالیستی نباشد، به کار میگیرد. من به کارگیری این روش توسط غرب را بهطور کامل در کتاب 800 صفحهای «افشای دروغهای امپراتوری» توضیح دادهام.
اگر ایالات متحده موفق به سرنگونی ایران با تاکتیک استفاده از مردم علیه دولت نشود، چه ابزار دیگری ممکن است به کار بگیرد؟
ایالات متحده در آستین خود نیرنگهای بسیاری دارد؛ به یاد داشته باشید که سیاست خارجی آمریکا سیستم جدیدی نیست که در واشنگتن ابداع شده باشد؛ این سیاستها همه مبتنیبر قرنها غارت، استعمار و کنترل وحشیانه جهان است که مجموعهای از تخصصهای کشورهای مختلف اروپایی مثل بریتانیا، فرانسه، هلند و بلژیک است. در این بین آمریکا فقط از نیروی وحشیانه خود استفاده میکند، در حالی که در این راه بر «دانش فنی» برگرفتهشده از کشورهای سراسر اقیانوس اطلس تکیه میکند.
در حال حاضر که سیاست تفرقهافکنی بین مردم و ایجاد تنش با شکست مواجه شد حرکت بعدی آمریکا در آینده چه چیزی میتواند باشد؟
من فکر میکنم که در حال حاضر فشار روانی بر ایران از سوی غرب علیالخصوص آمریکا افزایش خواهد یافت؛ اشاره من به فشار اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک در قالب یک پروپاگاندای رسانهای است. در این راستا غرب سراغ گروههای مخالف و تعدادی از افراد خاص خواهد رفت؛ تعدادی از مردان و زنان را برای رسیدن به دستاوردهای بزرگ مدنظر خود انتخاب خواهد کرد و از میان متفکران و هنرمندان سراغ طیف مخالف حکومت رفته و با وعده دریافت کمکهزینه تحصیلی، بودجه و حتی دریافت جوایز آنها را به کار خواهد گرفت. در حالی که مخالفان مورد حمایت قرار میگیرند، متفکران بزرگ، نویسندگان، فیلمسازانی که از دولت حمایت میکنند، نادیده گرفته میشوند و اغلب حتی مورد تمسخر قرار خواهند گرفت. این همان استراتژیای است که پیشتر در بسیاری از کشورهای مستقل جهان، از جمله اتحاد جماهیر شوروی به کار بسته شده است. بعد از شکست در استراتژی استفاده از مردم، اکنون غرب با استفاده از رسانههای جمعی غربی ایران را مورد هجمه قرار خواهد داد و شروع به داستانسرایی و بزرگنمایی در رابطه با اتفاقات داخل ایران خواهد کرد. بخشهای فارسی و ایستگاههای رادیویی دولتهای غربی مانند BBC بودجههای اضافی دریافت و روز و شب کار خواهند کرد تا جامعه ایران را تقسیم کنند.
چرا پروژه تقسیم مردم و ایجاد تنش آمریکا در ایران جواب نداد؟
مردم ایران قوی، تحصیلکرده و انعطافپذیر هستند. قاعدتا ایران بینقص نیست همانطور که هیچ کشوری در جهان کامل و عالی نیست. اما ایران یک کشور خوب، پیشرفته و بسیار محکم با فرهنگ عظیم و باستانی است و مردم ایران این موضوع را میدانند. کافی است شما نگاهی به اطراف بیندازید، چه بلایی سر کشورهای همسایه ایران آمده است؛ کشورهایی که با شعار آزادی به دست دموکراسیهای غربی افتاد؟ شهروندان ایرانی دیوانه نیستند؛ آنها هرگز نمیخواهند آنچه در افغانستان و عراق اتفاق میافتد برای کشورشان اتفاق بیفتد یا به سرنوشت مردم این کشورها دچار شوند. در هرات صفهای طولانی از مردمی که سعی دارند کشورشان را ترک کنند در مقابل کنسولگری ایران دیده میشود که میخواهند به ایران یا به دیگر کشورها فرار کنند. به عراق نگاه کنیم که در حال حاضر فقط یک اسکلت از کشور باقیمانده؛ افسرده، شکستخورده و نداشتن آیندهای روشن شرح حال مردم این کشور است.
چرا کشورهای غربی به دنبال ایجاد مشکل برای ایران هستند؟
ایران ستارهای روشن در منطقه محسوب میشود و بدیهی است که غرب از آن متنفر باشد. تنها راه برقراری صلح با غرب برای ایرانیان این است که کشور خود را نابود و مردم خود را فدا کنند و منافع غرب را بر منافع ملی و اقتصادی و سیاسی خود اولویت دهند.
ایران دارای مدل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منحصربهفرد است. کاملا مستقل است و این مدل برای دیگر کشورهای منطقه بسیار جذاب است. اگر در بیروت، دمشق و حتی در قاهره یا عمان از مردم سوال کنید آیا ایران یک کشور خطرناک است؟ مردم به شما میخندند چراکه مردم این کشورها از غرب، اسرائیل یا عربستان میترسند؛ اما از ایران هرگز.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/