پای درس شهید قرآنی| بین یک میلیون انسان، یک نفر شهید میشود و مابقی میمیرند
داغ شهادتش برای همه دوستان و آشنایانش سوزندهتر از دیگران بود چرا که یک دنیا جذابیت داشت. شهید معز غلامی از بین ما پر کشید و رفت. سوزندهتر از شهادتش، دلتنگیهای مادر و پدر داغدیدهای بود که دوری حسین آنها را میآزرد...
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، دفاع از حرم اهلبیت(ع) در حقیقت دفاع از اسلام است همچنان که امام بزرگوارمان درباره جنگ تحمیلی فرموده بودند که جنگ رژیم بعث عراق با جمهوری اسلامی ایران، جنگ بین دو کشور نیست بلکه همه اسلام در برابر همه کفر ایستاده است. امروز نیز کسانی که با تأسی از آیه «الذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله» از شهر و دیار خود هجرت میکنند و از حرمهای اهل بیت(ع) در در عراق و سوریه در مقابل تعدّی دشمنان، دفاع میکنند؛ در حقیقت، مشمول همان فرمایش رهبر کبیر انقلاب خواهند بود.
در بیست و هشتمین دیدار جامعه قرآنی با خانوادههای معظم شهدا در سال 1396 هیأتی از فعالان قرآنی کشور به دیدار خانواده شهید «حسین معز غلامی» رفتند که مشروح آن را در ادامه ملاحظه خواهید کرد:
مهدی سیفی حافظ قرآن در ابتدای این دیدار به تلاوت آیاتی از کلام الله پرداخت.
شهید «حسین معز غلامی» در سال 1373 دیده به جهان گشود. امام خمینی(ره) در توصیف مقام شهیدان اینطور فرمودند: «شهادت هنر مردان خداست»؛ حسین؛ هم وجودش مملو از ایمان ناب بود و هم هنر مردانگیاش را به رخ همه کشیده بود. هرگز به مطامع دنیا و مادیات بهاء نداد و اعمالش را امانتی برای خدا به کار گرفت و زکات این ثروت خدادادیاش را در خدمت به اسلام، انقلاب و شهیدان ادا کرده بود.
حسین؛ در بین فامیل و اقوام شاخص بود و جذابیت عجیبی در کارهایش داشت که بیننده از دیدنش سیر نمیشد. داغ شهادتش برای همه دوستان و آشنایانش سوزندهتر از دیگران بود چرا که یک دنیا جذابیت داشت. شهید معز غلامی از بین ما پر کشید و رفت. سوزندهتر از شهادتش، دلتنگیهای مادر و پدر داغدیده و خانواده بود که میآزرد. هر وقت چشمان غمدیده مادر و پدر این شهید به قاب عکس فرزند برومندشان دوخته می شد، ناخداگاه اشک از چشمان آنها جاری میشد. خاطرم هست که پیش از شهادت حسین، پدرش یک تار موی سفید بر سرش نداشت و پس از شهادت حسین، تمام موها و محاسن او سفید شده بود و مادر این شهید که از فراغ عزیزش، بسیار رنج میکشید اما با این حال هر وقت از فرزندش سخن میگفتند، به مصیبتهای حضرت زینب(س) اشاره میکرد و میگفت: «فرزند ما رهرو علی اکبر(ع) بود و فدایی خانم زینب کبری(س) شد» و این جملات، قلب و جان او را تسکین میداد.
اولین نکتهای که در زندگی شهید مدافع حرم حسین معز غلامی جلب توجه میکند، این نکته است که او مداح اهل بیت بود. در بخشهایی از مداحیهای این شهید که از طرف یکی از دوستانش به دستم رسید حرفهایی است از جنس ناله یکی از جاماندگان قافله شهدا: «نمیدونم تا به کی باید آقا بمونم/ رفیقام شهید بشند، ولی من جا بمونم. . .».
شهید حسین معز غلامی آنقدر درب خانه ارباب بیکفن را عاجزانه کوفت، تا اینکه قرعه شهادت به نامش افتاد و گوی سبقت را از پدر جانبازش ربود.
اگر دکترای خودم را هم بگیرم باز هم به سپاه خواهم رفت
تلاش و موفقیت شهید حسین معز غلامی در عرصههای قرآنی:
حسین از 6 سالگی شروع به یادگیری قرآن کرد و تلاشش این بود که روزانه یک صفحه قرآن را با مفاهیم آیات حفظ کند. در کنار حفظ قرآن، که از همان نوجوانی با اشتیاق دنبال میکرد، تلاوت قرآن را تحت نظر استاد ابوالقاسمی، سبزعلی و زکیلو آغاز کرد و نوای دلنشین خود را در این بخش پرورش داد و به نمایش گذاشت. در همان نوجوانی حدود 5 جزء قرآن را حفظ کرد. هنگامی که پای در مقطع راهنمایی گذاشت، در همان روز نخست، به جایگاه رفت و شروع به تلاوت قرآن کرد و از همان روز قاری مدرسه شد، به جز مدرسه در محافل و هیأتها هم تلاوت میکرد. زمانی که حسین دوران پیشدانشگاهی را سپری میکرد بارها و بارها به ما گفت که میخواهد وارد سپاه شود و در این نهاد مقدس خدمت کند. از آنجایی که عموها و دایی ایشان پاسدار بودند مکرراً به حسین میگفتند که شما باید با تحصیلات بالا وارد سپاه شوید تا بتوانید خدمات بهتر و شایستهتری انجام دهید. بعد از اعلام نتایج کنکور، حسین در رشته تکنسینی اتاق عمل پذیرفته شد اما تمایلی به این رشته نداشت. میگفت اگر دکترای خودم را هم بگیرم باز هم به سپاه خواهم رفت. در نهایت در دانشگاه امام حسین(ع) پذیرفته شد.
پدر شهید در این باره میگوید: پس از شهادتش خیلی بیتابی میکردم تا اینکه حسین به خوابم آمد و گفت: "بابا جان آرام باش، از یک میلیون انسان شاید تنها یک نفر شهید شود و مابقی همه میمیرند".
آنهایی که حسین را می شناختند؛ علاقهمند او شده بودند یکی از دلایل آن هم اهتمامش به قرآن و ذکر اهل بیت (ع) بود.
انجام کار برای شهدا و امور مربوط به ایشان روح بلندپروازه حسین را تسکنین نمیداد. از طرف دیگر به واسطه فعالیت در بسیج و هیات های مذهبی و ستایشگری آل الله(ع) محبوبیت زیادی بین نزدیکان کسب کرده بود.
حسین؛ با آغاز توطئه تکفیریها در منطقه، راهی کشور عراق شد و مدتی در آنجا به نبرد با دشمنان اسلام پرداخت. دوبار به عراق اعزام شد اما در ادامه برای نبرد با دشمنان تکفیری راهی سوریه شد، حضورش در سوریه به یک سفر ختم نشد و پس از آن دوبار دیگر هم به این کشور رفت تا اینکه در سفر سوم در تاریخ 4 فروردینماه 1396 در سن 23 سالگی به شهادت رسید.
در این دیدار همچنین محسن آقایی مداح خوشخوان اهل بیت(ع) به مرثیه سرایی پرداخت و پس از ایشان پدر شهید غلامی نیز چند دقیقهای روضه خوانی کرد. در پایان نیز هدایایی از سوی نهادهای فرهنگی و قرآنی کشور همچون شورای توسعه فرهنگ قرآنی، معاونت قرآنی وزارت ارشاد و سازمان قرآن و عترت سپاه تهران بزرگ به خانواده معظم شهید حسین معز غلامی اهداء شد.
تصویری از وصیت نامه شهید حسین معز غلامی:
بیشتر بخوانید:
پدر شهید مدافع حرم: حسین ذاکری با اخلاص بود
عاشق اهل بیت (ع) بود/چگونگی بازتاب خبر شهادتش را پیش بینی کرده بود
نگذارید خون شهدا پایمال شود/برای ظهور حضرت حجت(عج) دعا کنید
انتهای پیام/