نقش و نفع صهیونیستها در حملات تروریستی در مصر
اسرائیل به منطقه سیناء به مثابه سرزمینی مقدس مینگرد و بر این اساس به کنترل آن تمایل دارد، موضوعی که قرینه - ناآگاهانه یا آگاهانه - آن در ضرورت تخلیه این شبهجزیره از ساکنانش که در محافل دولتی مصر رواج دارد، میتوان شنید.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه المصری الیوم در مقالهای به قلم عبدالناصر سلامه با عنوان «چرا اسرائیل را متهم میکنم؟» می نویسد: نمیتوانم اسرائیل را از حوادث سیناء معاف کنم و دلایل زیاد و دیدگاه روشنی در این زمینه وجود دارد. شیخ عارف العکور یکی از شیوخ قبیله العکور در روستای الروضه در العریش و سخنگوی شیوخ سیناء در برنامه زنده تلویزیونی گفته که این حادثه کار یهودیهاست (صهیونیستها) و اشاره او به اسرائیل بود که درصدد تخلیه و اشغال سیناء هستند.
باید اظهارات شیخ سیناوی را جدی گرفت و به حرفهای دیگر شیوخ سیناء هم گوش داد که هرگاه حادثهای در هر جا کوچک یا بزرگ رخ میدهد باید بهدنبال این بود که چه کسی بیشترین نفع را از آن میبرد.
وقتی چنین حادثه سنگین و بزرگی رخ میدهد، همه نگاهها متوجه بزرگترین افراد و گروهها میشود و وقتی چنین حادثه فاجعهباری خارج از ابعاد انسانی و بشری رخ میدهد، قطبنما به سمتی در همین سطح غیرانسانی میچرخد درحالیکه بدتر و سبوعانهتر از صهیونیسم جهانی وجود ندارد.
اولا همانطور که شیخ سیناوی میگوید هیچ کس نمیتواند خواست اسرائیل را برای تخلیه اهالی سیناء و بازگشت اسرائیل به سیناء به عنوان محلی مقدس که خداوند با موسی سخن گفت را کتمان کند. همچنین کسی نمیتواند منکر صحبتهایی شود که درباره تخلیه سیناء از ساکنان آن در محافل دولتی مصر – با یا بدون درک خطر این صحبتها – بیان میشود. در حالی که این امید و آرزوی اسرائیل است، به خصوص بعد از تبدیل شدن آن به طرحی سیاسی و امنیتی و احیانا مردمی در مصر، تحقق آن را محال هم نمیداند.
دوم اینکه طرح جایگزین و فرسایش مصر در شبه جزیره سینا برای عدم برخوداری مردم از ثبات و امنیت و فرار سرمایهگذاران و گردشگران است.
سوم همه نشانهها حاکی از آن است که بخش زیادی از گردشگرانی که مصر آنها را در سالهای اخیر از دست داده، در درجه اول به همراه بخش کمی از سرمایهگذاران به اسرائیل رفتهاند و اسرائیل به مقصد امنی برای سرمایهگذاران و گردشگران تبدیل شده است. این وضعیت متزلزل مصر موجب شده تعداد اندکی از جوانان مصر به نفع اسرائیل اقدام کنند و با زنان اسرائیلی ازدواج کنند.
چهارم بیثباتی داخلی مصر موجب کاهش توجه سیاسی و مردمی نسبت به مسائل عربی و منطقهای و در رأس آن مسئله فلسطین و سوریه و دیگر مسائل منطقه شده است. در حالیکه مصر همواره مبدع و حامی همه مسائل عادلانه در منطقه و در رأس آن عاریسازی خاورمیانه از سلاح کشتار جمعی بوده و این کاهش نقش مصر و خلاء بهوجود آمده موجب پیشروی روابط اسرائیل در پایتختهای عربی به خصوص در کشورهای خلیج (فارس) شده است.
پنجم کسی نمیتواند انکار کند که تضعیف و نابودی ارتش مصر همچنان هدف اسرائیل است و جمال حمدان، تحلیلگر مشهور نیز تاکید کرده «بین ما و اسرائیل جنگ برای بقاست نه جنگ بر سر مرز، بلکه نزاع و جنگ کینهتوزانه بر سر موجودیت است». معنی آرزوهای دشمن قدیمی و طرحهای علنی صهیونیستها در مورد نیل تا فرات ضرورتا تخلیه منطقه از ساکنان و صاحبان قانونی آن یا نسلکشی آنها است. پس همزیستی مسالمتآمیز بین دو طرف محال است، زیرا همزیستی مسالمتآمیز بین دزد و صاحب خانه یا قاتل و مقتول محال است و بقای یکی ناگزیر منوط به نابودی دیگری است.
ششم قطعا میتوانم تاکید کنم که مشکل اصلی در عدم تمرکز بر رویکرد متهم شدن اسرائیل در اکثر حوادث غمانگیز در مصر است و این نشانگر حسنظن به اسرائیل در حیات سیاسی و رسانهای مصر و در بین بخش زیادی از نخبگان فرهنگی است. بهعلاوه نفوذ موازی آمریکا و سیطره مالی و تبلیغاتی آن در این مسئله که سایه سنگین خود را بر همه عقل (اندیشه) عربی انداخته و به موازات آن شاهد هماهنگی امنیتی سطح بالا در سینا (بین مصر و اسرائیل) به شکل خاص هستیم.
انتهای پیام/