سعودیها میخواهند از ترس مرگ خود کشی کنیم
آنچه سعودیها، آمریکاییها و صهیونیستها انجام میدهند همه در راستای یک هدف مشترک است ؛ بحرانی نشان دادن شرایط منطقه و نه بحرانی کردن منطقه.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، اخبار زیادی از دستگیری و بازداشت سعد حریری، نخستوزیر لبنان در عربستان منتشر شده است. آخرین گزارشی که به تفصیل از جزئیات نحوه دستگیری وی منتشر شده، گزارش رابرت فیسک، کارشناس مطرح انگلیسی ساکن لبنان است که تماس «فرهیختگان» با منابع امنیتی لبنان این گزارش را تایید کرده است. درخصوص آنچه در عربستان میگذرد و ارتباط آن با جنگ احتمالی میان اسرائیل و حزبا... با سعدا... زارعی، کارشناس حوزه
غرب آسیا گفتوگو کردهایم.
لطفا درخصوص انگیزه عربستان برای بازداشت حریری و اجبار او به استعفا توضیح بدهید.
آنچه سعودیها عنوان میکنند این است که سعد حریری به واسطه دست داشتن در پروندههای فساد اقتصادی و پرونده یک میلیارد دلاری کمک نظامی که قرار بود عربستان به ارتش لبنان بکند مورد بازجویی قرار گرفته است. کمک عربستان به ارتش لبنان قرار بوده از طریق سعد حریری انجام شود و ادعا میشود در این پرونده سعد حریری اختلاس کرده است. سعودیها اعلام کردهاند با توجه به اینکه حریری تابعیت عربستانی دارد آنها وی را تحت بازجویی قرار دادند. این اقدام به هر دلیلی که اتفاق افتاده نشاندهنده این مساله است که سعودیها از سعد حریری راضی نیستند و تعبیر درستتر این است که آنان از روند تحولات در لبنان راضی نیستند و تلاش میکنند از طریق وارد کردن یک شوک سیاسی به مردم لبنان، این کشور را دچار آشفتگی کنند.
آیا مساله استعفای اجباری حریری توسط عربستان میتواند ارتباطی به تلاش اسرائیل برای حمله به حزبا... لبنان داشته باشد؟
آنچه سعودیها، آمریکاییها و صهیونیستها انجام میدهند همه در راستای یک هدف مشترک است ؛ بحرانی نشان دادن شرایط منطقه و نه بحرانی کردن منطقه. به این معنا که تلاش میشود اینگونه القا شود، آنچه تاکنون در منطقه رخ داده مانند جنگ اشغال افغانستان و عراق، جنگ 33 روزه و جنگ غزه، در برابر آنچه قرار است رخ دهد ناچیز و کماهمیت است. تجربه نشان میدهد زمانی که شما در پروژههای کوچکتر منطقهای شکست میخورید فکر درگیر شدن در یک پروژه بزرگتر را از سرتان بیرون خواهید کرد. آنچه اخیرا در منطقه شاهد هستیم نشانههای یک تحول یا تنش و جنگ بزرگ نیست بلکه نشانههای ناکامی عربستان، آمریکا و اسرائیل در سیاستهایشان است. عربستان و اسرائیل تلاش میکنند با سوار شدن بر موج تحولات و مدد گرفتن از انواع رسانهها، فضایی پر از اضطراب را در منطقه ما به تصویر بکشند و تلاشی برای بحرانی کردن فضا دارند. لذا ما باید دقت داشته باشیم در برابر فضای روانی آنچه اهمیت دارد داشتن تحلیل درست و عدم تکمیل پازل دشمن در جنگ روانی است.
عملیات روانی عربستان و اسرائیل چه دستاوردی میتواند برای آنها داشته باشد و در واقع به دنبال چه هدفی هستند؟
سعودیها انتظار دارند ما از ترس مرگ، خودکشی کنیم، در حالی که همه دنیا متوجهند که جبهه مقاومت پیروز نبرد عراق و سوریه بوده و همچنین در مساله کردستان عراق سربلند و پیروز بیرون آمده است. جبهه مقاومت در پروژه داعش پیروز میدان بوده و دشمنان ایران و منطقه میخواهند از یک طرف از تلالو و عظمت این پیروزیها کم کنند و از طرف دیگر با ایجاد اضطراب، به افرادی درخارج و داخل ایران کمک کنند که خط تسلیم در برابر غرب را دنبال بکنند. همین روزها شاهد خواهیم بود مقالات زیادی منتشر میشود مبنیبر اینکه شرایط منطقه دچار خطری بیسابقه شده است و زمان آن رسیده سکان فرماندهی برونمرزی ایران از سردار سلیمانی گرفته و به دست دیپلماتهای متمایل به غرب داده شود. این اقدام در راستای همان خط فکری است و تلاش میکنند شرایط پراضطرابی را در منطقه به تصویر بکشند.
آیا میتوان گفت ادعای عربستان و آمریکا درخصوص ایرانی بودن موشک انصارا... در حمله به ریاض، در کنار مساله استعفای حریری و تحریم موشکی ایران و برخی دیگر از اقدامات صورت گرفته اخیر، همه اجزای این پازل است؟
تصور من این است که همه این اتفاقات یک معنا را متبادر میکند و آن ایجاد هراس از یک جنگ بزرگتر در آینده است؛ جنگی که بسیار بعید است رخ دهد.
آیا ایجاد هراس از یک جنگی که قرار نیست به وقوع بپیوندد، یک پروژه مستقل عربستانیهاست یا اینکه مدیریت آن را آمریکاییها بر عهده دارند؟
تحلیل من این است که این یک پروژه آمریکایی است و سعودیها و صهیونیستها در این خصوص به آمریکا خدمات میدهند. اساس این مساله بر عملیات روانی استوار است، چراکه آمریکاییها مدتهای مدیدی است پروژه درگیری با ایران را حتی در حوزه درگیریهای محدود از دستور کار خارج کردهاند. ایران حدود 6 سال پیش دو شناور نظامی آمریکا را که وارد آبهای ایران شده بودند، بازداشت و به نحو تحقیرآمیزی با نظامیان آمریکایی برخورد کردهاند. آمریکاییها برخلاف رویهشان کوچکترین واکنش نظامی ای از خود نشان ندادند. همین الان در خلیج فارس ناوهای آمریکایی به هر نوع سوال طرف ایرانی درخصوص مقصد و محمولهای که این کشتیها جابهجا میکنند، پاسخ میدهند و همکاری کاملی با نیروی دریایی سپاه دارند. رفتار آمریکاییها نشان میدهد که آنها به دنبال جنگنمایی بهمنظور اعمال خواستههایشان به طرف مقابل هستند.
آمریکاییها معمولا تا این حد خود را درگیر عملیات روانی بدون پشتوانه نمیکردند. آیا علت این همه هیاهوی توخالی به دلیل روی کار آمدن رئیسجمهور آمریکاست یا اینکه دست آمریکاییها تا اندازه زیادی در منطقه خالی شده است؟
آمریکاییها در زمان تصویب برجام نیز دست به همین حقه زدند؛ در آن زمان تصویر وحشتناکی از آینده ترسیم کرده و عدهای هم در داخل ایران این تبلیغات را بومیسازی میکردند و درنهایت نتیجه این شد که آمریکاییها بدون جنگ و خونریزی توانستند خواستههای خودشان را به ما تحمیل کنند.
انتهای پیام/