چه زمانی نقاط ضعف بد نیست

به گزارش خبرگزاری تسنیم، چندی پیش نویسنده ای به مناسبت روز فرهنگ عمومی فایل تعدادی از کتاب‌های خود را برای یک هفته به صورت رایگان در اختیار عموم قرار داد تا جویندگان کار و علاقه مندان به حوزه کارآفرینی و کسب و کار بتوانند بدون هیچ هزینه ای از این کتاب‌ها استفاده کنند. اگرچه یک نویسنده از فروش کتابهایش کسب درآمد می‌کند و قرار دادن فایل رایگان این کتاب‌ها عملا به معنی چوب حراج زدن به دارایی‌ها است، ولی این نویسنده 31 ساله در اقدامی جالب ضمن تمدید مهلت دانلود رایگان، حالا دو کتاب دیگرش را در فضای مجازی قرار داده تا بدین ترتیب تعداد کتاب‌های رایگانش به  11 عنوان برسد.

امیر راکبی که هنوز کتاب آخرش را به پایان نرسانده اعلام کرد، دوازدهمین کتاب خود را نیز به صورت رایگان در اختیار عموم قرار خواهد داد و در ادامه می‌گوید: روزی که قصد داشتم وارد بازار کار شوم اصلا نمی‌دانستم باید از کجا شروع کنم، تنها چیزی که از آن اطمینان داشتم این بود که نمی‌خواستم کارمند شوم، از اینکه هر روز باید کارهای مشابه انجام دهم و در آخر ماه حقوق مشخصی بگیرم برایم آزار دهنده بود می‌دانستم باید کاری متفاوت داشته باشم ولی نمی‌دانستم چه شغلی برایم مناسب است یا باید از کجا شروع کنم به همین دلیل با افراد مختلفی صحبت کردم ولی همه این حرف‌ها فایده ای نداشت چون اغلب آنها یا کارمند بودند یا از دوستان همسن و سال خودم بودند که همگی موضوع را از دریچه نگاه خود می‌دیدند.

گاهی به این نتیجه می‌رسیدم که آنها انگار نمی‌شنوند! مثلا وقتی می‌گفتم نمی‌توانم هر روز برای یک حقوق ثابت آخر ماه کار کنم یک جواب ثابت را می‌شنیدم که می‌گفتند "تنبل نباش" وقتی درآمد سالیانه را حساب می‌کردم می‌گفتند "نگران نباش درست می‌شود" اما واقعیت این بود که نگران بودم و حاضر نبودم برای یک حقوق ثابت زندگیم را سخت کنم، واقعیت این است که همه نقطه ضعف‌هایی دارند که نمی‌توانند از آنها به سادگی بگذرند گاهی نقطه ضعف بد نیست بلکه باعث پیشرفت است به طور مثال تنبلی انسان در رفت و آمد باعث استفاده انسان از حیوانات و در نهایت اختراع اتومبیل و هواپیما شد، همین کنترل تلویزیون نشات گرفته از تنبلی انسان برای روشن و خاموش کردن وسایل الکترونیکی است، به همین دلیل سعی کردم کتابهایی را بنویسم که به دغدغه افراد پاسخ روشنی دهم و ثابت کنم که با هر شرایطی می‌توان کارآفرین بود و تجارت کرد از آنجایی که خیلی‌ها را دیدم که مثل آن روزهای اول من فکر می‌کنند ترجیح دادم بیشتر کتاب‌هایم را در اختیار عموم قرار دهم.

روی فروش کتاب‌ها و درآمدزایی از این طریق حساب باز نکردم چون نیازی به این مبالغ نیست،  بیش از 50 کارمند به طور مستقیم و حدود 400 بازاریاب به طور غیرپیوسته  برای مجموعه‌های تحت مدیریتم فعالیت می‌کنند، آنچه باعث نوشتن کتاب می‌شود وظیفه ای است که روی دوش خودم حس می‌کنم به هرحال هر کس در زندگی خود وظیفه ای دارد و تصور می‌کنم یکی از وظایف آدمی این است که دانش، اطلاعات و تجربیات را در اختیار دیگران قرار دهد. ما در جامعه ای زندگی می‌کنیم که فرهنگ ایثار در آن حرف اول را می‌زند پس به نظر می‌رسد هرکس به اندازه سهم خود باید در ارتقاء این فرهنگ نقش آفرینی کند.

چرا نمی‌توانیم ظرفیت‌های گردشگری را معرفی کنیم

 معتقدم در ایران حوزه فروش و بازاریابی از ظرفیت بالایی برای درآمدزایی برخوردار است، وقتی نمی‌توانیم ظرفیت‌های گردشگری خود را به شکل مطلوبی در دنیا معرفی کنیم و یا محصولات و تولیدات با کیفیت را در بازارهای جهانی بفروشیم یعنی در حوزه فروش و بازاریابی ضعف داریم، تصور کنید کشوری از آن طرف کره زمین محصولاتش را با قیمت بالایی به عراق و افغانستان و ترکیه می رساند و بازار این کشورها را از آن خود می‌کند ولی ما به عنوان کشور همسایه که از لحاظ فرهنگی و زبانی اشتراکات بسیاری داریم نمی‌توانیم سهمی را از آن خود کنیم این گواه این امر است که ما نیروی انسانی متخصص و حرفه ای را در این حوزه تربیت نکرده ایم و باور دارم نیاز شماره یک اقتصاد ایران، فروش و بازاریابی است، شکی نیست که هر کس وارد این حوزه شود با شتاب عجیبی رشد می‌کند.

انتهای پیام/