اقلیم کردستان را تبدیل به جهنم کردی!/ استعفا در اوج خلق بحرانها هنر نیست
ایجاب میکرد با اتمام دوره قانونی ریاست، کنارهگیری میکردی نه در بحران خودساخته و در منجلابی که ساکنین اقلیم کردستان را در آن گرفتار کردهای.
این واقعیت را باید مدنظر قرار داد که وضعیت سیاسی مسعود بارزانی پیش و پس از حوادث کرکوک قابل مقایسه نیست. بارزانی که قبل از برگزاری رفراندوم خود را زمامدار مطلق کردستان عراق یا به تعبیر خود دولت کردستان، تصور میکرد در شرایط کنونی و متاثر از شکست سیاسی نظامی کرکوک با بیاعتمادی داخلی و خارجی مواجه شد و همین امر در نهایت وی را مجبور به نوعی از استعفای اجباری مواجه ساخت، استعفایی که در ماهیت و اهداف آن نکتهها نهفته است و «تسنیم» در آیندهای نزدیک از دید تحلیلگران کرد عراقی بیشتر به آن خواهد پرداخت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری تسنیم در اقلیم کردستان عراق، موضوع استعفای بارزانی دستمایه انتشار مقالات و نوشتارهایی از جانب نویسندگان و تحلیلگران کرد شده است. «عزیز رئوف» در زمره این نویسندگان است که در نوشتار خود تحت عنوان «از ریاست تا مرجعیت» به این موضوع پرداخته است. نوشتاری که در عین سادگی، اوج فاصله یک رهبر را با مردمان خویش تداعی میکند. در این نوشتار آمده است:
سادهاندیشی است که تصور کنیم دنیای ما نیز به این سرعت، دگرگون و تغییرات مهمی در آن حادث شده است. شکستهای سیاسی و نظامی اخیر این واقعیت را در اقلیم کردستان ثابت کرده است که کسی در برابر آنها پاسخگو نیست و در واقع جدایی واقعی از این مناصب وجود ندارد.
اتفاقی روی نخواهد داد اگر کلیت سیستم سیاسی اقلیم را مورد توجه قرار ندهیم، خوشبینی نسبت به این عقبنشینی سیاسی وجود ندارد، رهبری که لازم بود سالها پیش از قدرت و منصب خویش خداحافظی میکرد اکنون با جدایی خود، مجموعه اختیاراتی را برای برادرزاده و دیگر اعضای خانواده خود به یادگار گذاشته و چیزی برای ملت و تاریخ نمانده است. معنی و مفهوم این استعفا چیست؟
مهم آن است که در صلح و ثبات، کرسی قدرت را واگذار کنی نه در اوج خلق بحرانها. مشکل تنها در پست ریاست اقلیم خلاصه نمیشود، دوره قانونی کابینه و پارلمان هم به اتمام رسیده است، که دریچهای با هدف ماندن در عرصه یافت میشود تنها بازی با وقت و تلاش برای یافتن دریچهای دیگر و اعمال نفوذ و ظهوری جدید در عرصه سیاسی اقلیم است.
دو سال است که ما رئیس اقلیم نداریم و آنچه بوده است ریاستی مبتنی بر تحمیل و زور بوده است، ارسال نامه به پارلمان و استعفا هم مفهومی ندارد و تنها پیامی به جریانهای خاص است.
با تعلیق فعالیت پارلمان، شورای احزاب سیاسی(شورای عالی رفراندوم) تشکیل شد که اختیارات آن به مراتب از اختیارات پارلمان بیشتر بود، اکنون نیز کرسی ریاست غیرقانونی واگذار و دریچهای با هدف یافتن منصبی به مراتب بزرگتر از ریاست اقلیم یافت شده است و آن نمایش بارزانی به عنوان مرجع سیاسی اقلیم کردستان است.
چیزی از خود به یادگار نگذاشته باشی که مایه افتخار هموطنان باشد، که اقلیم کردستان را همچون جهنمی ساختهای، ماندن و رفتن تو چه سود؟ چه تغییری در این وضعیت ایجاد خواهد کرد؟ بر این واقعیت نیز واقفی که بهشت کردستان را چگونه به تدریج به ویرانه و جهنمی تبدیل ساختهای که ابعاد و زوایای آن رفتهرفته بیشتر آشکار میشود. که فرمان هدایت این ملت را بار دیگر در دستان فرزندان و خانوادهات نگه داری، ماندن و رفتنت چه سودی خواهد داشت؟ ایجاب میکرد با اتمام دوره قانونی ریاست، کنارهگیری میکردی نه در بحران خودساخته و در منجلابی که ساکنین اقلیم کردستان را در آن گرفتار کردهای. منابع نفتی کرکوک تصرف شد و از این شهر عقبنشینی صورت گرفت، در این شرایط که دورانت به سر آمده است ماندن و رفتن تو تغییری را به دنبال نخواهد داشت.
انتهای پیام/.