انتخاب زودهنگام «عمران خان» و جلوگیری از اتلاف وقت در پاکستان
اگر چه پاکستان نیز مانند انگلیس دارای پارلمان و حزبی به نام حزب حاکم است، ولی از هرکارشناسی سوال کنید به شما پاسخ میدهد که فلان شخص در راس امور است نه فلان حزب!
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم «حسام کیان مقدم» با ارسال یادداشتی نوشت:
درست است که شیوه حکومت در پاکستان نیز مانند انگلیس پارلمانی و حزب محور است ولی کیست که نداند در این کشور یک شخص بر راس امور است نه یک حزب!
دلیل از این روشنتر که نام نواز شریف بسیار مشهورتر از «حزب مسلم لیگ شاخه نواز!» است؟
دلیل از این روشنتر که نام عمران خان بسیار مشهورتر از «تحریک انصاف پاکستان» است؟
دلیل از این روشنتر که نام بینظیر بوتو و آصف علی زرداری «بسیار مشهورتر از «حزب مردم پاکستان» است؟
دلیل از این روشن تر که نام «ژنرال مشرف» بسیار مشهورتر از «آل پاکستان مسلم لیگ» میباشد؟
این یعنی وقتی مردم به نمایندگان یک حزب رای میدهند در اصل دارند به یک فرد مشخص رای میدهند، مثلا در سال 2013 درست است که از بین 342 نماینده پارلمان پاکستان مردم تصمیم گرفتند 189 نفری که عضو «حزب مسلم لیگ شاخه نواز» را انتخاب کنند ولی اگر بخواهیم جمله را واضحتر بگوئیم این است که 189 نمایندهای انتخاب شدند که حامی نخستوزیر شدن نواز شریف بودند!.
به همین ترتیب حکومتِ با اهمیتترین ایالت پاکستان یعنی پنجاب نیز به او رسید، و حتی به جرات میتوان گفت که اپوزیسیون نیز به او رسید.
و اما در دیگر سو 47 نماینده انتخاب شدند که طرفدار نخستوزیر شدن زرداری بودند و 33 نماینده انتخاب شدند که طرفدار عمران خان بودند.
با این مقدمه به بحث خود برمیگردیم به هر دلیل و مشکل موجه یا غیر موجهی که بود حدود سه ماه پیش نوازشریف رد صلاحیت شد و تمامی مسئولیتهایش را از دست داد.
اگر قانونی به مسئله نگاه کنیم طبیعتا تا انتخابات سال 2018 نخست وزیر شدن «شاهد خاقان عباسی» کاری بسیاری درست و عاقلانه بوده است ولی اگر عینک واقعبینی به چشم بزنیم مشاهده خواهیم کرد که پاکستان در برههای از زمان قرار گرفته که عملا وقت خود را تلف میکند.
پیش از این نیاکان نسل کنونی پاکستان شاهد انجام چنین خطایی توسط ژنرال یحیی خان بودند که خسارت های فراوانی را برای آنها در پی داشت.
از هر کارشناس پاکستانی سوال کنیم به ما پاسخ خواهد داد اگر نواز شریف نیست پس قطعا عمران خان اولین گزینه برای تصدی پست حساس نخستوزیری است و هر انتخاب دیگری غیر واقعی است.
به این معنا که اگر چه شاهد خاقان عباسی نخستوزیر کنونی پاکستان میباشد ولی او شخصا هیچ قدرتی ندارد زیرا حزب حاکم نوازشریف را میشناسند نه او را !! 189 نمایندهای که در پارلمان به او رای دادند منظورشان نواز شریف بوده ولی اسم او را نوشتند! و این یعنی حکومت کسی که حاکم نیست.
شاهد خاقان عباسی برای گرفتن تصمیمات مهم مجبور است خود را به نواز شریف برساند، حتی گاهی لازم است به انگلیس سفر کند و جلسه مشاوره با نواز برگزار کند تا مبادا سخنی به زبان بیاورد که نواز شریف راضی به بیان آن نیست!
به عبارت دیگر حکومت کسی که دادگاه عالی پاکستان او را رد صلاحیت کرده بود با یک واسطه کماکان ادامه دارد.
و همین باعث میشود که دشمنان خارجی پاکستان این کشور را ضعیف تصور کرده و به خود اجازه هرگونه هجمهای را بدهند تاجایی که جیمز ماتیس وزیر دفاع آمریکا رسما اعلام میکند وضعیت سیاسی پاکستان بسیار اسفبار است!
راه حل چیست؟
«آب که از سرگذشت چه یک وجب! چه صد وجب!» قرار بود برای نخستین بار در تاریخ پاکستان یک نخستوزیر بتواند دوران حکومت خود را کامل کند که نتوانست! خب حالا چه اصراری است که یک دولت ضعیف کارش را ادامه دهد؟ وقتی به راحتی میتوان یک انتخابات زودهنگام برگزار کرد و وضعیت واقعی کشور را مشخص کرد.
شکی نیست که کار بزرگ آدم بزرگ میخواهد و نخستوزیری یک کشور دویست میلیون نفری کار سادهای نیست، تا زمانی که شخص نواز شریف بر سر کار بود، مشکلی وجود نداشت ولی وقتی او نیست دیگر بازی دادن یک ملت تا فرا رسیدن زمان انتخابات قدری بیانصافی است، گزینه فعلی موجود شخص عمران خان است و حتی سران حزب حاکم نیز این را به خوبی میدانند.
کارنامه عملکرد عمران خان خوب است، او طرفداران فراوانی دارد، با انجام پروژه بیمارستانهای شوکت خانم علاقه خود به خدمات اجتماعی را رسانده است، به خوبی حزبش را در گرادب حوادث سالهای اخیر هدایت کرده و از همه مهمتر برای حرف زدن و موضع گرفتن سر نترسی دارد ولی فعلا در نوبت است! تا زمان انتخابات فرا رسد.
در هر حال وجود یک نخستوزیر واقعی و مستقل قطعا حلال مشکلات فعلی پاکستان خواهد بود، همان مسئلهای که خواه نا خواه تا چند ماه آینده پاسخ خود را خواهد یافت ولی چرا وقت یک کشور تلف شود؟
انتهای پیام/.