چشم امید من به ابالفضل بود آه!/ عباسِ روی نیزه که سقّا نمیشود
یکی از شاعران کشورمان قطعه شعری را به حضرت اباالفضل(ع) تقدیم کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نهمین روز از ماه محرم مصادف با روز تاسوعای حسینی است. در چنین روزی شمر با نامهای از طرف عبیدالله بن زیاد، وارد کربلا شد که در آن از عمر بن سعد خواسته شده بود یا در برخورد با امام حسین(ع) جدیت به خرج دهد یا فرماندهی لشکر را به شمر واگذار کند. عمر سعد نیز از واگذاری فرماندهی به شمر خودداری کرد و آماده جنگ با امام حسین(ع) شد.
با هجوم لشکریان در عصر این روز به خیمهگاه حضرت، امام(ع) با فرستادن برادرش عباس بن علی، از آنها خواست که شب را به آنها مهلت دهند. همچنین، در این روز شمر اماننامهای برای حضرت عباس و دیگر فرزندان امالبنین آورد؛ اما حضرت عباس نپذیرفت. شیعیان تاسوعا را روز عباس(ع) به شمار میآورند و آن را مانند روز عاشورا گرامی داشته، به ذکر فضائل آن حضرت و سوگواری میپردازند.
* حال به همین مناسبت، «محسن ناصحی» از شاعران جوان و آئینی کشورمان قطعه شعری را سروده که در ادامه منتشر میشود:
از خواب ناز، کودک من پا نمیشود
میخواستم که پا شود اما نمیشود
هاجر اگر دوید به زمزم رسید، حیف
سعی رباب، ختم به دریا نمیشود
چسبیده حلق کودکم از تشنگی به هم
با تیر هم گلوی علی وا نمیشود
چشم امید من به ابالفضل بود آه!
عباسِ روی نیزه که سقّا نمیشود
بی فایده است سعی شما نیزهدارها
سر کوچک است بر سر نی، جا نمیشود
من رو زدم به نیزه، علی را به من نداد
این نی چه محکم است چرا تا نمیشود
خم شو برای خاطرم ای چوب ! رحم کن
از پای نیزه خوب تماشا نمیشود
انتهای پیام/