روایت دانش آشتیانی از ساختار فرسوده آموزشوپرورش/وزرایی که با طرحهای نیمهتمام میروند
وزیر سابق آموزشوپرورش نوسازی نظام آموزشی را نیازمند مناسباتی دانست که خود فاقد آنها بود؛ موضوعی که وزرای پیش از او نیز بر آن تأکید داشتند و با شعار تحول وارد میدان آموزشوپرورش شدند اما پس از مدتی با طرحهای نیمهتمام این وزارتخانه را ترک کردند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم,مراسم معارفه سید محمد بطحایی به عنوان وزیر جدید آموزش و پرورش روز گذشته با حضور معاون اول رئیسجمهور برگزار شد.
در این مراسم فخرالدین دانش آشتیانی وزیر سابق آموزش و پرورش در سخنان خود به جملهای اشاره کرد که شاید بتوان آن را عامل تاثیرگذاری در تغییر مکرر وزرای آموزش و پرورش دانست.وی به این جمله اشاره داشت « تحول ساختاری در آموزش و پرورش که دچار ساختار کهنه و فرسوده است, ضروری بوده و این نوسازی نیازمندلوازمی است که من فاقد آنها هستم و ترجیح دادم به خانه قدیمی خود در مجموعه مفید بازگردم.»
این سخن که ساختار فرسوده و متمرکز آموزش و پرورش امکان هر نوع تحول و خلاقیت را از این سیستم گرفته است در میان سخنان وزرای پیشین آموزش و پرورش نیز به گوش رسیده بود و آنها نیز بر ضرورت تغییر ساختار و روشها برای رسیدن به تحول تاکید داشتند.
اما تحول در نظام فعلی آموزش و پرورش که نه تنها رضایت خانوادهها، دانشآموزان و معلمان بلکه رضایت مسئولان را نیز به همراه نداشته است، نیازمند چه اسباب و لوازمی است که وزرای پیشین از تامین آن ناتوان ماندند و طرحهای آنها با گرفتار شدن در گرداب مشکلات آموزش و پرورش و دچار روزمرگی شدن ناتمام ماند و در نهایت برکنار شدند تاشاید آمدن وزیر جدید روزنه امیدی باشد برای ایجاد تغییر در آموزشوپرورش. اما نه تنها تغییر ایجاد نشد بلکه وزرای مختلف نیز به سرنوشت قبلیها دچار شدند.
آموزش و پرورش با مشکلات زیادی در ساختار و محتوا رو به روست از نظام مدیریتی و تامین اعتبار نامناسب تا محتوای آموزشی ارائه شده در مدارس که این روند مخاطبان این وزارتخانه یعنی معلمان و دانشآموزان را با بیانگیزگی مواجه کرده است و وزرای پیشین آموزش و پرورش نیز برای حل مشکلات برنامههای مختلف را طراحی کردند اما چرا اغلب این برنامهها ناتمام باقی ماند؟ و از سوی دیگر مدیریت هزینههای آموزش و پرورش نیز صرفاً با انداختن بار هزینههای آموزش بر دوش مردم یا واگذاری اداره مدارس دولتی به بخش خصوصی پیش رفت.
به نظر می رسد منظور وزیر سابق از لوازم مورد نیاز برای نوسازی آموزش و پرورش, توانایی وزیر برای همراه کردن دولت با این وزارتخانه است و این همراهی تا زمانی که آموزش و پرورش اولویت نخست دولت نباشد محقق نمیشود.
علیاصغر فانی وزیر اسبق آموزشوپرورش نیز در مراسم تودیع خود به واقعیتی تلخ در بحث کیفیت بخشی به آموزشوپرورش اشاره کرد و گفت: با وجود رشد 83 درصدی بودجه سال 95 نسب به سال 92 باید یک واقعیت تلخ را بگویم و آن کاهش سهم اعتبارات غیرپرسنلی از کل اعتبارات آموزش و پرورش از 1.6 درصد در سال 92 به یک درصد در سال 94 است و با یک درصد باید هزینههای جاری، سرانه مدرسه و بحثهای کیفیت بخشی باید اجرا میشد.
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور نیز در مراسم معارفه وزیر جدید آموزشوپرورش اشاره به این موضوع داشت که در این دوره به هر دلیلی دوستان اصرار عجیبی داشتند وزیری که انتخاب میشود از داخل خانواده آموزش و پرورش باشد. برای این اصرار هم استدلالهایی داشتند.
برهمین اساس به نظر می رسد تحول در ساختار فرسوده و متمرکز آموزش و پرورش علاوه بر همراهی دولت به همراهی عوامل داخلی آموزش و پرورش نیز نیازمند باشد و تا زمانی که بدنه برای تغییر ساختار و تمرکززدایی هماهنگ نباشد امکان تحول آفرینی وجود ندارد. هم اکنون مشکلات متعدد آموزش و پرورش را به وزارتخانهای تبدیل کرده که میدان حضور وزرای مختلف است و هر کدام به طور میانگین پس از 1.5 سال با طرحهای نیمه تمام عرصه را ترک میکنند و تغییر مکرر وزرا و بالطبع انتخاب مدیران تحت تاثیر فشارهای سیاسی ساختار این وزارتخانه را متزلزل تر میکند.
و تا زمانی که این روند ادامه یابد و در هر دولت شاهد بیشترین تغییرات در آموزشوپرورش باشیم نه تنها هیچ یک از طرحها به درستی اجرا نمیشود بلکه انبوه مشکلات باعث میشود که به تعبیر معاون اول رئیسجمهور نه اجرای طرح رتبهبندی رضایت معلمان را ایجاد کند و نه افزایش دو برابری بودجه آموزشوپرورش رضایت خانوادهها را رقم بزند.
انتهای پیام/