عقیمسازی گسترده، کلید مهار جمعیت حیوانات شهری
حذف بخشی از جمعیت حیوانات شهری هرگز به کاهش جمعیت آنها نمیانجامد چرا که با حذف برخی از آنها امکان بقا و تولید مثل برای رقبایشان فراهم شده و جمعیت جدید به زودی جایگزین میشود. معدومسازی و انتقال به پناهگاه، حاصلی جز اتلاف انرژی و سرمایه ملی ندارد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، حیوانات بیسرپرست که سالهاست کنترل جمعیتشان به یکی از بزرگترین چالشها خصوصا برای شهرداریها بدل، با وجود تمامی خطرات و سختیهایی که گریبانشان را گرفته همچنان پابهپای انسان ادامه حیات میدهند در حالی که نه امیدی به بهبود کیفت زندگیشان هست و نه نشانهای از کاهش جمعیتشان. گویی هیچ کدام از دو روشی که برای کنترل جمعیت این حیوانات مورد استفاده قرار گرفته نتوانسته راهگشا واقع شود. نه شهرداریها توانستهاند با معدومسازی حیوانات شهری، گامی در جهت مهار جمعیت این حیوانات بردارند نه پناهگاههایی که دوستداران حیوانات با تقبل مصائبی طاقتفرسا و مخارجی هنگفت دایر کردهاند، بار کج مدیریت جمعیت حیوانات بدون صاحب را به سرمنزل مقصود رسانده.
در ادامه علیرضا گلمحمدی دامپزشک فعال در حوزه حیوانات شهری که تجربه سالها همکاری با پناهگاههای حیوانات بیسرپرست را درکارنامه خود دارد به سوالات تسنیم اینگونه پاسخ میدهد:
تسنیم: در حالی که از یک سو شهرداریها به صورت ادواری با معدومسازی حیوانات بیصاحب و از سوی دیگر، پناهگاههای خصوصی با زندهگیری و نگهداری از این حیوانات، جمعیت قابل توجهی از آنها را از سطح شهر حذف میکنند، موفقیتی در زمینه مهار جمعیت این حیوانات حاصل نشده. چرا؟
گلمحمدی: چون هر دوی این اقدامات بدون برنامهریزی انجام میشود و تفکری پشتش نیست. در نتیجه، حاصلی جز اتلاف سرمایه و انرژی ندارد. تعدادی سگ را تصویر کنید که در یک منطقه برای تعیین قلمرو و استفاده از منابع محدود غذایی موجود با هم رقابت میکنند. هر یک از این حیوانات، شانس بقای دیگران را کاهش میدهد. حالا ما چند سگ را از این منطقه حذف میکنیم. یعنی یا معدوم میکنیم و یا به پناهگاه منتقل میکنیم. با حذف این تعداد، در عمل شانس بقای بیشتری به رقبای آنها دادهایم. حیوانات باقی مانده از منابع غذایی، سهم بیشتری میبرند و احتمال از بین رفتنشان در درگیری بر سر قلمرو کاهش مییابد. با حذف بخشی از این جمعیت، زمینه را برای ادامه حیات، تولید مثل و تکثیر بازماندگان فراهم آوردهایم به گونهای که به زودی افرادی جدید جایگزین افرادِ حذف شده خواهند شد. بدین ترتیب، نیرو و هزینهای که شهرداریها برای معدومسازی حیوانات و پناهگاهها برای نگهداری از آنها صرف میکنند به کنترل جمعیت این حیوانات منجر نخواهد شد. چه آنکه حیواناتی که به هریک از این دو روش، حذف میشوند، آنهایی هستند که در منطقه، قدرتمندترند، از انسان هراس کمتری دارند، بیشتر در دسترس انسان قرار دارند و با حذف شدنشان، افراد بیشتری شانس بقا به دست میآورند.
تسنیم: درباره پناهگاهها کمی بدبینانه قضاوت نمیکنید؟ شاید پناهگاهها نتوانند در کنترل جمعیت حیوانات نقشی ایفا کنند اما هر چه باشد، به تعدادی از حیوانات بدون صاحب پناه میدهند و از خطرات محفوظشان میدارند.
گلمحمدی: متاسفانه وضعیت پناهگاهها چندان مناسب نیست. جمعی از دوستداران حیوانات، هر چند به اشتباه و در مسیری حسابنشده اما بخشی از مسئولیت شهرداری را بر دوش گرفته و با امکانات محدودی که دارند سعی میکنند جان حیوانات بیشتری را نجات دهند. اما حقیقت این است که عدم وجود نظارت بر این مراکز و نبود دستورالعملی برای نحوه نگهداری از حیوانات در آنها به آمار بالای تلفات در این مراکز منجر شده است. بیماریهایی مهلک که جمعیتی قابل توجه از حیوانات یک پناهگاه را قربانی میگیرد و درگیریهای حیواناتی که در فضایی محدود تجمع یافتهاند گاه سبب میشود تلفات زندگی حیوانات در پناهگاه را حتی بیشتر از تلفاتشان در سطح شهر برآورد کنیم. به علاوه، شما بگویید اگر با احداث پناهگاه نه بتوانیم گامی در جهت مهار جمعیت حیوانات برداریم و نه حتی بتوانیم شرایطی مناسبتر از زندگی در سطح شهر برای حیوانات مهیا کنیم، امتیاز راهاندازی پناهگاه چیست؟ هدف اصلی از ایجاد پناهگاه نگهداری از حیوانات نیست و نباید باشد. پناهگاهها مکانهایی هستند که حیوانات مورد درمان و بازپروری قرار گرفته و پس از عقیم سازی یا صاحب جدیدی پیدا کنند یا در محل زنده گیری رهاسازی شوند. برای حیوانات، پناهگاه در تعریف جهانی، واسطی است بین خیابان و صاحب جدید، هرچند در شرایط کنونی ایران این تعریف رویاپردازانه است.
- پس کلید حل معمای کنترل جمعیت حیوانات شهری کجاست؟
همکاری و حسن مدیریت! شهرداریها باید اعتماد افراد علاقهمند به حیوانات را جلب کنند تا بتوانند این نیروی بالقوه را در مسیری موفقیتآمیز هدایت کنند. آن وقت شهرداری میتواند با هزینهای به مراتب کمتر و بیآنکه هر از گاه به دلیل معدومسازی حیوانات بیصاحب مورد انتقاد واقع شود در عمل، جمعیت حیوانات شهری را تا حدی قابل توجه کاهش دهد. کافی است، حیوانات زندهگیری شوند و پس از عقیمسازی در منطقه خودشان رها شوند تا طی مدتی کوتاه، با صرف کمتری هزینه و نیرو شاهد مهار موفقیتآمیز جمعیت این حیوانات باشیم.
- اما به نظر میرسد زندهگیری، عقیمسازی و رهاسازی کلیه حیوانات شهری قاعدتا مستلزم اختصاص بودجهای هنگفت است. این بودجه از کجا تامین میشود؟
برعکس. اگر شهرداری با تشکیل ستادی هدفمند و دارای برنامهای منسجم اعتماد جامعه دامپزشکان، دوستداران حیوانات، زندهگیرهای حرفهای و پناهگاهها را که نیتی جز حمایت از حیوانات ندارند جلب کند، میتواند با صرف هزینهای به مراتب کمتر از آنچه اکنون برای معدومسازی بیحاصل بخشی از حیوانات صرف میکند، به نتیجه دلخواه و مشترک با دوستداران حیوانات دست پیدا کند. در صورت ایجاد اعتماد و تعامل، قطعا زندهگیرهایی که به صورت رایگان حیوانات را زندهگیری و به پناهگاهها منتقل میکنند با شهرداریها همراه شده، حیوانات را زندهگیری کرده و در نهایت در همان منطقه رها میکنند. از سوی دیگر شهرداری پس از جلب اعتماد دامپزشکان، میتواند از همکاری آنها به صورت شیفتی برای عقیمسازی حیوانات زندهگیری شده بهرهمند شود. به عنوان مثال در تهران بیش از کلینیک و 50 بیمارستان دامپزشکی فعالیت دارند که از همکاری چند دامپزشک استفاده میکنند. کافی است شهرداری 5 مرکز را در سطح شهر برای عقیمسازی حیوانات در نظر بگیرد و پس از هماهنگی با دامپزشکان به صورت داوطلبانه و شیفتی از کمکشان برای عقیمسازی حیوانات استفاده کند. حیوانات عقیمشده، علامتگذاری شوند و در همان منطقهای که زندهگیری شدهاند رها شوند. بدین ترتیب بدون اینکه حیوانی معدوم شده و یا برای ادامه حیاتش در اسارت، هزینهای قابل توجه صرف شود، تنها با عقیمسازی گسترده حیوانات و نه با حذف تنها بخشی از آنها، طی چند سال، شاهد کاهشی چشمگیر در جمعیتشان خواهیم بود.
*شادی مدرس
انتهای پیام/