سوء استفاده دشمن از غفلت شیعیان در دوران امام صادق(ع) / مهمترین چالش در دوران امام صادق(ع)
کارشناس علوم حدیث معتقد است دشمن با آسیبشناسی عصر امامصادق(ع) نقاط ضعف مسلمانان را یافتند و از همان ترفندها بر ضد جوامع عمل کردند. یکی از این آسیبها در آن دوران، ظهور منجیان دروغین در قالب انقلابات رنگین بود که اکنون شاهد این نوع فتنهها هستیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا میزگرد تخصصی «ظرفیت علمی امام صادق(ع)» و «الگوگیری از رفتار امام صادق(ع) در مواجهه با جریانات سیاسی و انحرافی» با حضور حجتالاسلام صادق گلزاده، رئیس کمیسیون طرح وبرنامه مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه و دکتر حجت ترشیزی، دکترای علوم قرآن و حدیث در باشگاه خبرنگاران پویا برگزار شد.
در این میزگرد عناوینی همچون فلسفه شکلگیری مذاهب و فرقههای مختلف مذهبی در دوران امام صادق(ع)، معرفی ویژگیهای امامان اهل سنت، بهره علمی امامان اهل سنت از امام صادق(ع)، فلسفه مناظرات ادیان و فرق مختلف با امام صادق(ع)، منجیگرایی در دهه دوم هجری قمری، بدلسازی دشمنان فعلی از جریانات دهه دوم هجری قمری، انواع فتنههای دوران امام صادق(ع) و رفتار حضرت با این جریانات و ... مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت.
مشروح این میزگرد را در ادامه بخوانید.
تسنیم: قبل از ورود به بحث ظرفیت علمی امام صادق(ع)، ابتدا میخواستیم درباره علم و یا محدوده دانش اهلبیت(ع) مطالبی بفرمایید.
حجتالاسلام گلزاده: اهلبیت(ع) از جهات علمی، معرفتی، اجتماعی، اخلاقی و نیز در تمام ابعاد انسانی، در نهایت کمال هستند. جهت دیگر اگر به اهلبیت(ع) نگاه کنیم، ایشان حجت خدا بر روی زمین هستند. حجت یعنی نشانه، سند و چیزی که شما با او به خدا پی میبرید و به خدا میرسید. از سوی دیگر به تعبیر قرآن راسخان در علم هستند. راسخ در علم یعنی ستون علم هستند نه به این معنا که علم و دانشی دارند؛ تکیهگاه علمند نه اینکه به علم تکیه زده باشند؛ سکوی علمند نه اینکه از سکوی علم بخواهند پرش داشته باشند.
علم و فرآیند علم دستان اهلبیت(ع) است و مابقی ریزهخوار آنها
پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز در حدیثی فرمودند «أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا؛ من شهر علم هستم و علی دروازه آن»؛ لذا اهلبیت (علیهمالسلام) در هر صورت باب علم خداوندی هستند و پذیرش یا عدم پذیرش گروهی از مردم باعث نمیشود نعوذاً بالله از مقام آنها کاسته شود بلکه هرکس میخواهد به حکمت و عقلانیت و معرفت برسد، راهی جز رفتن به در خانه اهلبیت (علیهمالسلام) ندارد. اصلاً فرآیند علم الهی دست پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهلبیت (علیهمالسلام) است مابقی ریزهخوار خان این نعمت هستند.
حجتالاسلام و المسلمین صادق گلزاده در میزگرد تخصصی «ظرفیت علمی امام صادق(ع)» و «الگوگیری از رفتار امام صادق(ع)»
این را از این جهت عرض کردم خطای فاحشی که برخی در فهم امامت مرتکب شدند، این است که ظرفیت جامعه برای پذیرش امامت را با مشروعیت اشتباه گرفتند. به عنوان مثال درجه دکتری من با مراجعه کم و زیاد نمیشود. امام معصوم (علیهالسلام) مقامش الهی و ربوبی است. هر اندازه جامعه ظرفیت بهرهمندی از این مقام را پیدا کند، از این نعمت برخوردار میشود نه اینکه امام بر اثر پذیرش یا عدم پذیرش مردم بهرهمند یا محروم شود. این خطاست که با خطکش و معیار علم بشر سراغ اهلبیت (علیهمالسلام) برویم و با این روش بخواهیم عملشان را بشناسیم لذا این کار از مبنا اشتباه است همچنان که با انتخاب بازیِ دیپلماسی بشر یک عده به خودشان اجازه میدهند با همین مبنا امیرالمؤمنین (ع) یا هر یک از اهلبیت (علیهمالسلام) را ارزیابی کنند.
رفتار اهلبیت(ع) محدود در زمان و مکان خاص نیست
حجت ترشیزی: در تکمله بحث حاج آقای گلزاده عرض کنم این را باید توجه داشته باشیم امامت اهلبیت(ع) محدود در زمان و مکان نیست. ابتدا باید بدانیم ما چه تعریفی از امام داریم؟ آیا امام فردی در میان افراد است که علمش بالاتر است؟ آیا امام فردی است که اخبار غیبی دارد؟ ما میتوانیم ورودهای مختلفی به مفهوم امام داشته باشیم. ما در واقع میگوییم امامِ من، یعنی امام عالم؛ یعنی برای یک زمان و مکان محدود نیست. امامتِ امام در یک بازه 60 ـ 70 ساله نیست. با این تعریف رفتار اهلبیت(ع) هم مبتنی بر یک نگاه آیندهنگرانه و آیندهسازانه است. ما نباید رفتار و منش ایشان را منحصر در زمان خودشان بدانیم؛ لذا با شناخت رفتار اهلبیت(ع) در هر دوران، میتوان الگوهای مناسب رفتاری در زمان کنونی به دست آورد.
لزوم درک رفتار امام، آشنایی با درجات بالاتر مفهوم امام است
حال در این فضا، رفتارشناسی امام صادق(ع) چگونه است؟ ایشان چه رفتارهایی را از خود بروز دادند که من باید از آنها تبعیت کنم و در قبال آنها مأموم باشم. بنابراین باید وارد ساحتها و درجات بالاتر مفهوم امام شویم تا بتوانیم خودمان را با امام(ع) هماهنگ کنیم. اگر این کار را نکنیم، ما در امامِ سال 83 هجری باقی میمانیم و نمیتوانیم بهره بایسته و شایسته را ببریم. پس تا اینجا اینطور شد که باید با درجات بالاتر مفهوم امام آشنا شویم، خودمان را با آن درجات تطبیق دهیم، رفتار و برنامه کلی امام را بشناسیم و خود را با این برنامهها در سیر زمان هماهنگ و همراستا کنیم؛ بنابراین رفتارشناسی ائمه(ع) ورود خوبی برای کسب معرفت است.
این را هم عرض کنم فهم برنامه خداوند هم تنها از طریق قرآن قابل درک و فهم است؛ لذا خود اهلبیت(ع) با فهم و علم نسبت به برنامههای خداوند، خود را قویاً با قرآن هماهنگ میکردند و ذرهای به چپ و راست گرایش نمییافتند.
دکتر حجت ترشیزی در میزگرد تخصصی «ظرفیت علمی امام صادق(ع)» و «الگوگیری از رفتار امام صادق(ع)»
تسنیم: با توجه به گستره علوم مختلف در دوران صادقین(ع)، موضوع را با ظرفیت علمی امام صادق(ع) آغاز کنیم؛ خب در این رابطه نحوه عملکرد حضرت با این جریانات مختلف علمی و مذهبی به چه شکلی بود؟
حجتالاسلام گلزاده: باید ابتدا عرض کنم فرقههای مختلفی که در دوران امام صادق(ع) و سایر اهلبیت(ع) صورت گرفت، تماماً به خاطر این بود که در مقابل قله علمی و معرفتی و خورشید نورانی اهل عترت(ع) تقابل کنند؛ دشمنان در این تقابل هر بار مغلوب علم و معرفت امام(ع) میشدند که ما اوج این تقابل را در دوران امام صادق(ع) با ظهور بسیاری از فرقههای انحرافی میبینیم که نوع برخورد حضرت با این فرقهها نیز جای بحث و بررسی دارد.
طرح مناظرات با امام صادق(ع) برای تقابل با حضرت بود
بنابراین از دستهجات مختلف علمی و کلامی از سراسر دنیا نزد امام صادق (علیهالسلام) برای مناظره میآمدند تا جایی که عدهای قصد داشتند با این مناظرات به شخصیت علمی و معرفتی امام (علیهالسلام) آسیب وارد کنند که هر بار در مناظرات منکوب میشدند. حتی در تاریخ داریم امام صادق (علیهالسلام) را هنگام طواف رها نمیکردند؛ شخصی مثل «ابن ابی العوجاء» کسی بود که با این عمل میخواست در انظار عمومی علم امام (علیهالسلام) را خدشهدار کند که هر بار منکوب و مقهور علم امام(ع) میشد.
اصلاً قدرتنمایی اسلام این است که وجود مقدسی مانند پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهلبیت (علیهمالسلام) را به زمین آورده است و با خشنترین افراد، دارد یک دین منعطف را پیاده میکند. حال که فرقههای مختلف از کنار آن سر در آوردند به این دلیل است که معارف آن فهم نشده و به خوبی انتقال داده نشده است. در هر صورت جامعه بشری آن روز از ادیان و فرقههای مختلف با هر منطقی که وارد صحنه مناظره و مبارزه سیاسی و معرفتی با امام صادق (علیهالسلام) شد، با شکست مواجه شد.
تسنیم: موضوع بعدی که در خدمت شما هستیم «الگوگیری از رفتار امام صادق(ع) در مواجهه با جریانات سیاسی و انحرافی» است؛ همان طور که مستحضرید، بیشترین جریانات انحرافی و فرقهای در این زمان شکل گرفت؛ عمدهترین جریانات و فرقههای عقیدتی و سیاسی در دوران امام صادق(ع) در بین انبوه جریانات و فتهها کدام موارد بودند؟
حجت ترشیری: با کسب اجازه از حاج آقای گلزاده ابتدا عرض کنم بعضی از موضوعاتی که در دوران امام صادق(ع) رخ داده است، باید بازگو شود، زیرا تاریخ ما بر اساس الگو و برنامههای ائمه(ع) نیست بلکه تاریخمان بر اساس تاریخنویسان و یا برخی روایات است. بر این اساس باید گفت امام باقر و امام صادق(ع) چه برنامهای داشتند که مبانی فقه را در زمان خود رواج دادند؟ آیا برای این بود که شیعیان را برای دوران ظهور آماده کنند؟ امام صادق(ع) چه برنامهای داشت که دعای عهد و ندبه را جریان داد؟ اگر اینگونه تفکر نکنیم، تشیع ما زیر سؤال خواهد رفت. بنابراین ما باید به گونهای الگو بگیریم که هدفمان به سوی آینده باشد و برای آن آینده، مأموم امام صادق(ع) باشیم، زیرا امام، عامل و خلیفه برنامههای خدا روی زمین است. لذا بنده با این تعریف، مهمترین و مخربترین جریانات فکری را در موضوع «مهدویت دروغین» میدانم که در پایاننامهای به این موضوع پرداختم.
حجت الاسلام گلزاده: بله درست است؛ یک برنامه حرکتی نیازمند یک اشراف کامل و تمامعیار و احتیاج به مبانی قابل فهم و اندازهگیری برای دیگران است. خداوند یک قلهنمایی برای انسان در نظر دارد که همان عبودیت است که برای رسیدن به آن نیاز به دو عنصر هدایت و رهبری یک راهبر است. مرحوم ملاصدرا در چرایی توحید، یک مبدأ و معاد را معرفی میکند که مبدأ همان توحید است و برای هدایت و رهبری به سوی معاد، عقل میگوید باید کسی بیاید که مشرف به این راه باشد. حال در ادوار مختلف هادیانی در قالبهای مختلف بودند که انبیاء و اوصیا واهل عترت(ع) از جمله آنهاست. از سوی دیگر مسیر مقصد و معاد در قرآن تبیین شده است لذا قرآن، هم باید مرتب فهمیده شود و هم تبیین شود. اما چگونه ممکن است؟ مفسر و تبیینگر این کتاب الهی، هادی و هدایتگرِ به سوی معاد است. از این جهت قرآن بدون امام امکانپذیر نیست. اینکه انبیاء و اهلبیت(ع) در مقاطع مختلف آمدند، به این دلیل است که بشر در هر مقطعی بسته حرکتی و بسته توسعهای خاص آن زمان را نیاز دارد که جز این هادیان کسب نمیشد.
تسنیم: بله تشکر؛ دکتر ترشیزی جریان «مهدویت دروغین» در دوران امام صادق(ع) را مهمترین جریان انحرافی آن زمان معرفی کردید؛ در این باره بیشتر توضیح میدهید.
حجت ترشیری: در قرآن ماجرایی به نام «هزار ماهه» داریم. این ماجرا برای خداوند خیلی اهمیت دارد. خداوند در سوره قدر میفرماید شب قدر از ماه بهتر است؛ «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر» که بر اساس روایات خداوند آن را در مقابل هزار ماه فساد بنیامیه قرار داد. امام صادق(ع) ضمن روایت مفصلی در این باره از قول امیرالمؤمنین(ع) فرمود: روزی پیامبر(ص) بر منبرش یک مقدار خوابآلود میشود و در این هنگام میبیند یک تعداد بوزینه از منبرش بالا میروند و مردم را به عقب باز میگردانند؛ پیامبر(ص) بر میخیزد و آثار حزن در چهرهاش مشخص میشود؛ در این هنگام جبرئیل تشریف میآورد و این آیه را میخواند: «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْناکَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کَبِیرا؛ و آن رؤیایى را که به تو نشان دادیم، و [نیز] آن درخت لعنت شده در قرآن را جز براى آزمایش مردم قرار ندادیم؛ و ما آنان را بیم مىدهیم، ولى جز بر طغیان بیشتر آنها نمىافزاید.» (60 اسراء) و بعد از اینکه حضرت سوره قدر را خواند، افزود: پس خداى عز و جل پیغمبرش را آگاه کرد بنی امیّه پادشاهى و سرورى این امت را در این مدت هزار ماه به دست میگیرند و در تسلای این ماجرای شب قدر را عطا میکند و میفرماید این شب از هزارماه حکومت بنیامیه بهتر است.
عدهای قائلند شروع این هزار ماه از دوران خلیفه سومِ اهل سنت یعنی عثمان بن حفان بود؛ متأسفانه عدهای از معاویه آغاز میکنند، اما در حقیقت عثمان، یک اموی بود. به هر حال فضا و جوّ آن دوران طوری بود که همگی منتظر پایان دوران هزار ماهه بودند.
حجت الاسلام گلزاده: البته این نوع استدلالها، برداشتهای علمی است الزاماً نمیشود گفت هزار ماهه لیلةالقدر، همان معادلسازی هزار ماه حکومت بنیامیه است.
منجیخواهی مهمترین چالش دوران امام صادق(ع)
حجت ترشیری: البته همان طور که اشاره کردم، احادیث متعددی در این زمینه وجود دارد، اما اگر حدیث هم نداشتیم، فضای آن زمان طوری بود که مردم انتظار چنین ماجرایی را میکشیدند که ادله تاریخی در این زمینه وجود دارد؛ بنابراین در فضایی از فساد بنیامیه که پر از ظلم و جور بود، مردم بنا بر روایات نبوی(ص) و سایر اهلعترت(ع) منتظر کسی بودند که ظهور کند و بعد دنیا را پر از قسط و عدل کند؛ یعنی یک فضای منجیخواهی که منطبق بر دوران امام صادق (علیهالسلام) است که خب باعث بروز یکسری فتنهها درون مسمانان شد. همچنین شما در دوران امام صادق (علیهالسلام) میبینید ظلم و جور به آخرین حد خودش میرسد، لذا اکثر احادیث «ظلم و جور» و «قسط و عدل» برای این دوران است.
از سوی دیگر احادیثی از دوران قبل از امام صادق (علیهالسلام) وجود داشت که حاکی از خروج لشکری از مشرق یعنی خراسان در قالب سپاه خراسانی بود. ما آغاز این نمونه را در سال 129 هجری قمری میتوانیم در تاریخ ببینیم که در سال 132 به اوج خود میرسد و ابوسلمه که با ابومسلم ارتباطات زیادی داشت و شاید مغز متفکر این قیام بود، نامهای به امام صادق (علیهالسلام) مینویسد که شما بیایید حکومت انجام دهید و آن دولتی که خدا میخواهد را برقرار کنید. اما امام(علیهالسلام) درپاسخ میفرمایند نه تو آدم مکتب ما هستی و نه وقت دولت ماست و مکرر میفرمودند «دولتنا آخر الدول؛ دولت ما آخرین دولتهاست.» زیرا همان طور که میدانید حدیثی داریم با این مضمون که کلاً دو دولت داریم، دولت ابلیس و دولت خدا که دولت الله در آخرالزمان و در دوران ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) محقق خواهد شد. حضرت در روایتی دیگر ذیل بخشی از آیه140 سوره آلعمران «وَ تِلْکَ الأیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ» فرمود: «از زمانی که خداوند، حضرت آدم را خلق کرده است، دو دولت وجود داشته است:یکی دولت خداوند و دیگری دولت ابلیس. پس دولت خداوند تعالی کجاست؟ آیا مگر او کسی جز همان یک قائم علیه السلام است؟» (کافی،ج2،ص372)
از سوی دیگر باید گفت دلیل نمیشود برخی شرایط ظهور منجی که برایمان حتمی است، در آن زمان یک جا انجام شده باشد.
حجتالاسلام گلزاده: البته این را عرض کنم که یکسری علائم حتمی و یکسری علائم غیر حتمی داریم؛ ما نباید تلازمی بین اینها ببینیم. این علائم ممکن است تماماً صورت گیرد، اما امام زمان(عج) ظهور نکنند و ممکن است هیچ کدام انجام نشود، اما ظهور واقع شود.
ما اگر در حوزه مباحث جریانات و فرقهها یقینیات را درست نچینیم، غیر یقینیات در اندیشه ما نوسان ایجاد میکند. در هر صورت در نهایت باید به قرآن عرضه شوند و اگر با قرآن سازگار نبود، به قول روایات، باید به دیوار کوبید.
عنوان قائم هم دو معنا داشت: قائم به سیف(شمشیر) بود که اصولاً هر کسی اقدام به قیام میکرد، از این احادیث استفاده میکردند و آن را شرط امامت میدانستند. این جریان تا زمان امام رضا(ع) اوج گرفت تا جایی که گفتند دیگر امامی بعد از ایشان نیست و منتسب به شیعیان «هشت امامی» شدند.
شکلگیری حزب و دولت زمینهساز لازمه ظهور است
تسنیم: عدهای با همین نوع احادیث جلوی امام و انقلاب ایستادند و الان هم کم نیستند کسانی که میگویند طبق این احادیث تمام دولتها و حکومتها باطل هستند؛ نظر شما چیست؟
حجت ترشیری: منظور این است که تا قبل از ظهور حضرت، اکثریت در سپاه دشمن هستند و باطل غلبه دارد، اما با ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) حکومت الهی سرتاسر عالم را فرا میگیرد. نه اینکه اصلاً حقی وجود ندارد؛ بله متأسفانه برخی اندیشمندان بحث را خلط کردند و با این احادیث خیلی از جریانات حق مثل انقلاب اسلامی را زیر سؤال بردند؛ اما باید پرسید مگر ما تا قبل از ظهور حضرت جریانات حقی مانند سپاه خراسانی، نفس زکیه و ... را نداریم؟ مگر جز این است که یک سپاه و دولت حقی باید زمینهساز قیام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) باشد؟ اینکه عدهای «یطلبون للمهدی» یا «مُمَهّدون؛ زمینهسازان» هستند برای هیچ محققی پوشیده نیست.
به هر حال در ادامه این حدیث (دولت ما آخرین دولتهاست) حضرت فرمودند: «و هیچ خاندانى که بخواهند به دولت و سلطنت رسند به جاى نمانند جز اینکه پیش از ما به سلطنت رسند، تا اینکه چون راه و روش ما را ببینند نگویند: چون ما بسلطنت رسیم مانند اینان رفتار کنیم؛» (ارشاد مفید، ج2، ص384) یعنی خداوند تا قبل از ظهور به همه فرصت میدهد خودنمایی کنند تا نگویند به ما فرصتی داده نشد. این حدیث در واقع شاید یکی از علتهای فرصت دادن خدا به دولتها و احزاب مختلف تا قبل از ظهور حضرت است.
علت پرداختن به منجیگرایی در دوران امام صادق(ع)
این را عرض میکردم که تاریخ عترت(ع) از دوران رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نیاز است از این منظر مجدد بررسی شود. چرا باید به آن بپردازیم؟ زیرا در زمانهای هستیم که موعودگرایی به شدت افزایش یافته است و دشمن هم به خوبی به این موضوع واقف است؛ لذا بعید نیست از همان حربه برای فتنهانگیزی بین مسلمانان و شیعیان استفاده کند. از یک سو سینمای غرب سعی در تحریف آن دارد و از سوی دیگر دشمن سعی دارد جهان اسلام را با مصادیق مختلف منجی آخرالزمانی از درون مورد هجمه قرار دهد و از دیگر سو، نیاز اساسی ما شیعیان است.
حربه دشمن برای تقدسزدایی از اهلبیت(ع) در بین مردم
تسنیم: حاج آقای گلزاده نظر شما درباره گزارههای تاریخی منجیگرایی در دوران امام صادق(ع) و ... چیست؟
حجتالاسلام گلزاده: مستندات زیادی وجود دارد که جریان خراسانی از جاهایی برای زمین زدن اهلبیت(ع) هدایت شد، آن هم با شعار دفاع از اهلبیت(ع). ماجرا این بود که تلاش سنگینی که اهلبیت(ع) تا دوران امام صادق(ع) کرده بودند، باعث شده بود مردم جهان دلبستگی خاصی به ایشان داشته باشند. مثلاً امام صادق(ع) در روز عرفات در دامنه کوه میرفت و به طور صریح امامت اهلبیت(ع) را مطرح میکرد. به قدری گفت تا همه بشنوند و زمینه را برای خلافت مسلمین فراهم کند. دشمنان اهلبیت(ع) دیدند توجه به آل رسول بالاست، به این منظور یک چارهای اندیشیدند تا از این طریق به زعم خودشا نتقدس عترت(ع) را پایین بیاورند.
بنی عباس هم خودشان را از جهت انتساب به عباس، عموی پیامبر(ص) منتسب به آل پیامبر(ص) دانستند. از سوی دیگر خودشان را به نوعی شبهزمامدارِ جانشینی پیامبر(ص) معرفی کرده بودند. ابومسلم هم یک فریبخوردهای بود که با شعار اهلبیت(ع) زمینه را برای فتنه بنی عباس مهیاتر کردند. اگر جریانی مانند ابومسلم نبود، ماجرای اهلبیت(ع) روانتر جلو میرفت.
علویون به دنبال خنثیسازی جریان ابومسلم بودند
در جبهه مقابل جریان بنی عباس که با محوریت ابومسلم ظرفیتسازی کردند، علویون قرار دارند؛ اینها آمدند به خنثیسازی جریان ابومسلم پرداختند. اوج این خنثیسازی در زمان امام رضا(ع) خودش را نشان میدهد که لشکر احمد بن موسی (شاه چراغ) و سایر جریانات از آن جمله هستند. از سوی دیگر اهلبیت (علیهمالسلام) با جریان وکالت، شروع به شبکهسازی کردند تا بتوانند برنامه خود را در بین مردم نشر دهند.
حجت ترشیری: ما در بحث علائم ظهور منجی، گزارههای تاریخی زیادی در دوران امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) میبینیم. به این معنی که برخی علائم ظهور بودند که ردّ پای آن را در دوران امام صادق(ع) میبینیم؛ حال باید روی این بحث شود که آیا دشمنان به فکر بدلسازی بودند و یا شرایط دیگری حکمفرما بود. مثلاً یکی از موضوعات علائم ظهور، بیعت لشکر خراسانی با منجی در کوفه است؛ ابوسَلَمه همین رفتار را با امام صادق(ع) میکند که با واکنش تند حضرت روبرو میشود.
همچنین ماجرای سید حسنی را در احادیث داریم که گفته میشود در لشکر خراسانی است؛ این موضوع هم در دوران امام صادق(ع) با شخصی مثل «حسن بن قحطبه» میبینیم. قیامهای حسنیان نیز در آن دوران شدت یافته بود؛ عبدالله محض و فرزندانش مانند ادریس و نفس زکیه که از خاندان امام حسن(ع) بودند، از جمله فتنهگران بودند. زیرا احادیثی داشتند که امامت باید در فرزندان امام حسن مجتبی(ع) آن هم از پدر به فرزند باشد.
همچنین خروج سفیانی از جمله موضوعاتی بود که در سال 133 با ورود ابومحمد از فرزندان ابوسفیان(لعن) در شام همراه بود. اینها با عنوان سفیدجامهگان خروج میکنند. جالب است که قیام سفیانی با پرچمهای مشکی و با عنوان سیاهجامهگان در مقابل سفیدجامهگان صورت میگیرد. اگر شما میبینید غرب از انقلابهای رنگی استفاده میکند و با همین شیوه در کشورهای مختلف کودتا میکند و نیز در فتنه 88 در کشور ما قصد این کار را داشتند، با الگوگیری از همان رفتارهای سده دوم هجری قمری است. بنابراین الگوگیری دشمن از شگردهای قرن دوم هجری قمری عنوان یکی از موضوعات تحقیقی است که تا حدودی به آن پرداختیم. اینکه در اسرائیل و برخی کشورهای غربی دانشگاههای شیعهشناسی و مطالعات اسلامی دارند، برای مطالعه این جریانات و یافتن نقطه ضعف مسلمانان است؛ یعنی آنها نقاط ضعف شیعیان و مسلمانان را رصد میکنند و از همان شیوهها در عصر حاضر فتنهانگیزی میکنند.
تسنیم: امام صادق(ع) در قبال این فتنهها چه رفتاری بروز دادند؟
امام صادق(ع) در قبال این جریانات رفتارهای متفاوتی بروز دادند که الگوی بسیار مناسبی برای شیعیان در زمان حاضر میتواند باشد؛ به عنوان نمونه صدور ادعیهای مانند دعای عهد و ندبه برای تبیین مفاهیم مهدویت یکی از شگردهای امام صادق(ع) در قبال این جریانات منفی بود. در دوران امام صادق(ع) شاهد بروز بیشترین فرقهها از جمله اسماعیلیان، مرجئه، فَتَحیان، زیدیه، کیسانیه و ... هستیم. حال از این الگوها برای زمان کنونی ما به چه شکلی دارند بهره میبرند و ما متأسفانه در حد یک گزاره تاریخی از آن استفاده میکنیم.
انتهایپیام/