باشگاه مس تمایلی به ادامه همکاری با من نداشت
کاپیتان سابق باشگاه صنعت مس کرمان گفت: برخلاف صحبتهای مدیر عامل این باشگاه باید بگویم مسئولان این باشگاه تمایلی به ادامه همکاری با ما نداشتند و از روز آخرین دیدار تیم در برابر اکسین یک تلفن هم به ما زده نشد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان، احمد زندهروح بازیکن میانی مس کرمان که در چند سال گذشته توانسته بود نام خود را در سطح فوتبال کشور مطرح کند، از نیمههای فصل گذشته رقابتهای لیگ دسته اول فوتبال کشور با سرمربی و مسئولان باشگاه مس دچار اختلاف نظرهایی شد که در نهایت ماحصل این مسائل و مشکلات منجر به جدایی وی از باشگاه صنعت مس و امضا قرارداد همکاری جدید این بازیکن با باشگاه گسترش فولاد تبریز شد.
وی در گفتوگویی با خبرنگار تسنیم در کرمان در مورد تیم جدیدش و مسائل و مشکلاتی که در روزهای پایانی فصل گذشته با باشگاه مس کرمان داشت ، گفت:
آقای زندهروح گویا تیم جدیدی را برای ادامه فوتبالت انتخاب کردهای؟
بله ! من علیرغم میل باطنیام از باشگاه مس کرمان جدا شدم و با توجه به حضور لوکا بوناچیچ به عنوان سرمربی بر روی نیمکت گسترش فولاد تبریز این باشگاه را برای ادامه فوتبالم انتخاب کردم.
از این انتخاب رضایت داری؟
فکر میکنم انتخاب خوبی انجام دادهام، من از یکی دو باشگاه دیگر هم پیشنهاد داشتم، از اینکه یک بار دیگر تحت نظر لوکا فعالیت میکنم خوشحالم، ضمن اینکه باشگاه گسترش نیز در بین باشگاههای با ثبات و خوب فوتبال ایران قرار دارد و با توجه به انتخابهای خوبی که در فصل نقل و انتقالات از سوی مسئولان این باشگاه و آقای نصیرزاده انجام گرفته، تصور میکنم تیم خوبی در این فصل از مسابقات روانه بازیهای لیگ برتر شود.
تمرینات آمادهسازی گسترشیها از چند روز قبل آغاز شده، در این خصوص چه صحبتی داری؟
با توجه به صحبتهایی که از قبل شده بود، استارت اولیه تمرینات ما از روز 20 خردادماه زده شد و تیم تمرینات اولیه آمادهسازی را تحت نظر لوکا آغاز کرده است و حالا باید خود را برای برپایی اردویی 10 روزه در ترکیه آماده کنیم تا در آنجا ادامه فصل آمادهسازی را دنبال کنیم.
شاید خیلی از علاقهمندان به فوتبال هنوز از علت جدایی تو از مس اطلاع ندارد ، در این خصوص صحبت کن، پس از گذشت چند سال و بعد از آن در تیم و باشگاه از موقعیت و جایگاه خوبی برخوردار بودی چرا تصمیم به جدایی از مس گرفتی؟
هر بازیکنی علاقه بیشتری به شهر و زادگاه خود دارد، من برای ماندن در مس و کرمان تمایل داشتم، اما این موضوع دو طرفه نبود و مسئولان باشگاه از روز بازی پایانی فصل گذشته در برابر اکسین حتی یک تلفن هم به من نزدند. خب این نوع رفتار حاوی یک پیام است و آن هم این است که باشگاه مس تصمیم به ادامه همکاری با من را ندارد، من هم برای اینکه به لحاظ فوتبالی ضربه نخورم تصمیم جدیدی گرفتم و برای آنکه بتوانم در فوتبال پیشرفت بیشتری کنم لیگ برتر و تیم گسترس فولاد را برای برای ادامه فوتبالم انتخاب کردم.
متاسفانه باید گفت عدهای تمایلی به حضور من و تعداد دیگری از بچههای بومی در کرمان نداشتند و پس از سالها پوشیدن پیراهن این تیم از ما به عنوان خط قرمز باشگاه و تیم در محافل نام برده شده بود.
اما مدیر عامل باشگاه به شکل دیگری در این مورد اظهار نظر کرده است و میل و خواسته شما را علت این جدایی عنوان کرده است.
متاسفانه ایشان مسائل را خلاف واقع عنوان کردهاند، این مصاحبه را خواندم، مگر میشود بچه کرمان باشی و دلت با تیم شهرت نباشد، مگر میشود بچه کرمان باشی و نتایج تیمت برایت مهم نباشد؟ به نظر من طرح اینگونه مسائل بیشتر بازی با افکار عمومی است، و ایشان میتوانستند با صراحت اعلام کنند که تصمیمگیری به شکلی بوده که تمایلی برای مذاکره و عقد قرار داد با احمد زندهروح و تعدادی دیگر از بازیکنان بومی وجود نداشته است!
گفته شده که شما و جمعی دیگر از بازیکنان بومی تیم در باند کاپیتان سابق تیم هستید و باشگاه به این دلیل تمایلی برای حضور شما در تیم نداشته است.
من از شنیدن این حرف و حدیثها کلافه شدهام. باند و باندبازی وصله بدی بود که به ما چسپاندند. ما با همه بازیکنان تیم در بیرون از فضای تمرینات رفاقت و دوستی داریم، فرزاد حسینخانی کاپیتان و بزرگتر من است و قطعا استفاده از تجربیات وی میتواند منجر به پیشرفت فوتبالی من شود، متاسفانه عدهای دوست دارند تا اشتباهات و ضعفهای خود را پشت طرح مسائلی این چنینی پنهان کنند. از کدام باند صحبت میکنید؟ مگر تیم پس از آنکه بدون فرزاد حسنخانی به کار خود ادامه داد تا هفتهها نتایج خوبی کسب نکرد؟ چرا آن زمان از باند صحبت نکردید؟ به نظر من کسانی که در این خصوص صحبت میکنند از صداقت، مردانگی و مرام هیچ چیز نمیفهمند، ما حاضر نیستیم وجدان و شرف خود را با مسائل پشت پرده معامله کنیم.
پس علت این مسائل چیست؟
اختلاف نظر! آقایان نمیتوانستند نظر مخالف نظر خود را تحمل کنند، در نیم فصل دوم و زمانی که من کاپیتان تیم بودم، چندین جلسه با سرمربی سال گذشته تیم و مدیر عامل باشگاه داشتم و صحبتهایم را مطرح کردم، به کسی هم بیاحترامی نکردم و حرمت کسی را هم نشکستم، موفقیت فوتبال شهرم برایم ارزش و اهمیت بیشتری داشت، اما گویا این صحبتها به مذاق آقایان خوش نیامده و نتوانستند حضور ما را تحمل کنند. به نظر من همه ترس از بیان واقعیتها دارند و با مطرح کردن این صحبتها قصد تخریب بچههایی را دارند که سالهای سال برای تیم شهر خود صادقانه فوتبال بازی کردهاند.
صحبت پایانی؟
امیدوارم همه ما به جایگاه و موقعیتی که مستحق آن هستیم برسیم، امیدوارم همه ما در اوج قدرت انسانیت و معرفت را فراموش نکنیم، چراکه تاریخ نشان داده این میز و صندلیها برای کسی نمانده و نمیماند.
انتهای پیام/